گونتر گراس در برابر «باور عمومی»!
•
انتشار یک شعر از گونتر گراس نویسنده ی بزرگ آلمانی نه تنها نویسندگان و هنرمندان که سیاستمداران را نیز به موضع گیری کشانده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۷ فروردين ۱٣۹۱ -
۵ آوريل ۲۰۱۲
اخبار روز: انتشار یک شعر از گونتر گراس نویسنده ی بزرگ آلمانی که یک «باور عمومی» ساخته ی دولت ها و رسانه های غربی را مورد انتقاد قرار داده است، نه تنها نویسندگان و هنرمندان که سیاستمداران را نیز به موضع گیری کشانده است. این «باور عمومی» می گوید اسرائیل مدافع صلح و ایران مهم ترین خطر تولید کننده ی جنگ در سطح جهانی است. گونتر گراس به این باور تاخته و سیاست های دولت اسرائیل را جنگ طلبانه خوانده است.
به گزارش یورو نیوز، گونتر گراس، یکی از شناخته شده ترین نویسندگان آلمانی تاریخ معاصر چهارشنبه با انتشار شعری با نام «آن چه باید گفت» در مطبوعات آلمان، ازمردم ایران حمایت کرده و گفته اسرائیل با سلاح اتمیاش صلح ناپایدار جهان را تهدید میکند.
این نویسنده صاحب سبک که پیش تر جایزه نوبل ادبی را از آن خود کرده است شعر خود را در روزنامه زود دویچه منتشر کرده است.
نویسنده ای آلمانی که در ایران طرفدار زیادی دارد حمله احتمالی اسراییل به ایران را موجب نسل کشی ایرانیانی می داند که تنها قربانی شک و تردید های هستند که نسیت به انگیزه های جنگ طلبانه معدودی از دولتمردان آنها وجود دارد.
گونتر گراس در شعر خود با اشاره به تسلیحات هسته ای اسراییل گفته است از مقامات این کشور انتقاد کرده و گفته است که آنها حتی اجازه ورود بازرسان به کشورشان را نمی دهند.
گونترگراس در این مطلب به غربی ها نیز حمله می کند چرا که با دورویی بمبهای هسته ای اسراییل را تحمل می کنند ولی مانع توسعه برنامه هسته ای ایران می شوند.
بنابر این گزارش، مطلب آقای گراس اعتراضاتی را از سوی برخی از روزنامه نگاران آلمانی متوجه او کرده است. هنریک بروکر، سردبیر روزنامه دی ولت گفته است همه ما می دانستیم که گونتر گراس با یهودی ها مشکل دارد اما این بار او این تنفر را بوضوح در نوشته هایش نشان داد. بروکر با چاپ مطلبی رسما گونتر گراس را فردی یهودی ستیز خواند.
گونتر گراس خالق کتابهای با ارزشی چون طبل حلبی (۱۹۵۹)، سالهای سگی (۱۹۶۳) و قرن من (۱۹۹۹) است.
کارهای گونتر گراس جنبههای قوی سیاسی دارد و خود او نیز درگذشته، عضو حزب سوسیال دموکرات آلمان بوده است.
او سال ۱۹۸۲ رسمأ به عضویت این حزب درآمد. ده سال عضو آن بود و سرانجام از آن حزب استعفا داد. گراس همچنین در سال ۲۰۰۶ میلادی اعتراف کرد در نوجوانی از اعضای بخش مسلح حزب نازی موسوم به اس اس بودهاست.
شعر ضد اسرائیلی گونترگراس و حمله رسانهها به او
گزارش دویچه وله: انتشار تازهترین شعر گونترگراس نویسنده سرشناس آلمانی، انتقادهای شدید برخی رسانههای آلمانی را متوجه او کرده است. گراس در این شعر، اسرائیل را بهجای ایران تهدیدکننده صلح جهانی معرفی کرده است.
روز چهارشنبه (۴ آوریل، ۱۶ فروردین) انتشار تازهترین شعر گونترگراس نویسنده سرشناس آلمانی و برنده نوبل ادبیات در رسانههای آلمان جنجالی کم سابقه آفرید. تازهترین شعر گراس همزمان در نیویورک تایمز، لا رپوبلیکا و زوددویچه تسایتونگ به چاپ رسیده است.
در این شعر، برنده نوبل ادبی سال ۱۹۹۹ از سیاستهای جنگطلبانه اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی ایران انتقاد میکند و خود را بهخاطر سکوت در برابر خطرات این سیاست مورد سرزنش قرار میدهد.
گونترگراس، در شعر جنجال برانگیز خود با عنوان «آنچه باید گفت» از جمله مینویسد:
«چرا سکوت میکنم؟ سکوتی طولانی در برابر چیزی که آشکار است و در بازیهای طراحی شدهای تمرین میشود که در پایان آن، ما به عنوان زندهماندگان در هر حال پانویس آن هستیم؟»
شعر چنین ادامه مییابد:«چرا نام بردن از سرزمین دیگری را برخود ممنوع میکنم که در آن سالها است، حتی اگر مخفی نگهداشته شده باشد، یک توان هستهای در حال رشد، اما کنترل نشده هست که برای هیچ آزمایشی در دسترس نیست؟»
اما آنچه بیش از همه نوشته سرشناسترین نویسنده و شاعر آلمانی را با انتقاد روبرو کرده، این است که او با اشاراتی طنز به این که آلمان قرار است یک زیردریائی جدید به اسرائیل بدهد، نوشته است که این زیردریائی «باید همه کلاهکهای نابودکننده را به جائی هدایت کند که وجود یک بمب اتمی در آن ثابت نشده است، اما قرار است در افسانه قابل اثبات باشد. پس من میگویم، آنچه را باید گفته شود.» در فرازی دیگر از این شعر، گراس از احمدینژاد به عنوان یک «پهلوان پنبه» نام میبرد که دست به کاری نخواهد زد و تهدیدی برای صلح جهانی نیست.
دشمن اسرائیل، دوست ایران؟
«هنریک ام برودر» نویسنده یهودیتبار و سرشناس آلمان نخستین کسی است که گونترگراس را به خاطر انتشار شعر تازهاش مورد انتقاد قرار داده است. او معتقد است که گراس سیاست اسرائیل را مورد حمله قرار داده، اما تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به بمب اتمی را دستکم گرفته است.
هنریک ام برودر ضمن اشارهای به سابقه همکاری کوتاه گونترگراس با اس اسها در زمان سلطه هیتلر بر آلمان، مینویسد: «گراس همیشه به جنونهای بزرگ تمایل داشته، اما حالا کاملا قاطی کرده است. او، تمام روز چنان درگیر تنظیم آیههای ترسناک خودش است که هیچکدام از سخنان فراوان رئیسجمهور ایران را نمیشنود که از ضرورت دور کردن آن غده سرطانیای میگوید که فلسطین را در اشغال نگهداشته است.»
نویسنده آلمانی در ادامه مقاله خود گراس را متهم میکند که همیشه با اسرائیل مشکل داشته، اما مخالفت خود را هرگز به اندازه شعر تازهاش آشکار نکرده بود. او به مصاحبهای اشاره میکند که گراس در اکتبر سال ۲۰۱۱ با اشپیگل آنلاین داشته و گفته است: «اسرائیل نه تنها باید از مناطق اشغالی خارج شود، بلکه اشغال خاک فلسطین یک رفتار بزهکارانه است. نه تنها این روش باید پایان یابد، بلکه باید به عقب برگردد. در غیر اینصورت صلح به آنجا باز نمیگردد.»
هنریک ام برودر گراس را در بخشی دیگر از مقاله خود «یک نمونه تحصیلکرده یهودی ستیزی» معرفی میکند.
شعری برای راهانداختن یک دعوا؟
تنها نویسنده یهودیتبار آلمانی نیست که همکار خود را به شدت مورد انتقاد قرار میدهد. روزنامه لارپوبلیکا، که خود شعر تازه گراس را منتشر کرده، مینویسد: «گونتر گراس بار دیگر در صحنه ظاهر میشود. او این کار را با متن تیپیکی انجام میدهد که برای راه انداختن یک دعوا ساخته شده است. برنده نوبل ادبی معتقد است که اسرائیل خطر واقعی برای جنگ است و نه ایران.»
در ادامه این مطلب آمده است: «نتیجه این شعر تنها برابر نهادن غیرممکن اسرائیل با ایران است: فروکاستن باورنکردنی خطر رژیم تهران برای اسرائیل.»
فرانکفورتر روندشاو: طبل حلبی توخالی
روزنامه فرانکفورتر روندشاو یادداشت خود را با این جمله آغاز میکند که «شاعر حتی یک کلمه درباره تهدید اسرائیلیها به وسیله موشکهای ایرانی به کار نمیبرد.»
این روزنامه پرتیراژ میافزاید: «رئیسجمهور ایران احمدینژاد که همچنان هولوکاست و کشتار ۶ میلیون یهودی را انکار میکند، نزد گراس یک «پهلوان پنبه» است که دست به کاری نمیزند. گراس، هیچ انتقادی به نقض حقوقبشر و سرکوب آزادی عقیده در ایران ندارد. در مقابل، از دید گراس، خطرناک توان هستهای اسرائیل است.»
فرانکفورتر روندشاو با اشارهای تمثیلی به معروفترین رمان گونترگراس (طبل حلبی) نقد خود را با این جمله به پایان میرساند: «گراس همچنان بر طبل میکوبد، اما این طبل به گونه غریبی توخالی است.»
دولت آلمان و آزادی هنر
جنجال برسر شعر تازه سرشناسترین نویسنده آلمان ظرف یک روز چنان بالا گرفت که حتی دولت آلمان نیز مجبور شد درباره آن موضعگیری کند. اشتفان زایبرت، سخنگوی دولت آلمان با بیانی خونسردانه گفت: «در آلمان آزادی هنر وجود دارد و خوشبختانه این آزادی هم برای دولت وجود دارد که مجبور نباشد درباره هر خلاقیت هنری نظر بدهد.»
سخنگوی وزارت خارجه آلمان نیز گفت که دولت اسرائیل هنوز درباره شعر نویسنده آلمانی واکنش رسمی نشان نداده است.
گونتر گراس به سیاست اسرائیل در قبال ایران حمله کرد
گزارش بی بی سی: گونتر گراس، بارزترین نویسنده آلمان، از اسرائیل به خاطر اتخاذ "سیاستی جنگافروزانه" علیه ایران انتقاد کرد و در عین حال خود را به دفاع از دولت اسرائیل ملزم دانست.
شعر منثور گونتر گراس روز چهارشنبه (۴ آوریل) در روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ" در کنار شماری از نشریات و سایتهای بینالمللی مانند روزنامه ایتالیایی "لارپوبلیکا" و "نیویورک تایمز" منتشر شد.
گونتر گراس در نوشته خود با عنوان "آنچه باید گفته شود" بحثی گسترده را درباره حد و مرز دفاع از موجودیت اسرائیل باز کرده است.
گراس نخست از خود انتقاد میکند: "چرا مدتها سکوت کردم و از کشوری نام نبردم که سالهاست توان اتمی خود را در خفا گسترش میدهد و در برابر هیچ مرجعی حاضر به پاسخگویی نیست؟"
گراس میگوید که سالها به این "خفت و دروغ" تن داده، زیرا هرکس این سکوت را بشکند، بیدرنگ "داغ ضد سامی" بر پیشانی او کوبیده میشود.
برنده نوبل ادبی سال ۱۹۹۹ میگوید که اکنون قصد دارد دهان باز کند، "زیرا شاید فردا دیر باشد."
گونتر گراس سپس به صراحت از اسرائیل نام میبرد "زیرا من به کشوری تعلق دارم که به خاطر گذشته تاریکش، به اسرائیل مدیون است و من قصد دارم به تعهد و وفاداری خود به این کشور پایدار بمانم."
گراس با انتقاد از "حمله پیشگیرانه" میگوید که اسرائیل به عنوان یک "قدرت اتمی صلح جهانی را که خود متزلزل است" به خطر انداخته است.
گراس از این "حق ناروا" انتقاد میکند که "ملتی منکوب و استبدادزده (ایران) قرار است بمباران شود، تنها با این حدس و گمان که رهبران آن به دنبال ساختن بمب اتمی هستند." او این را "همدستی در جنایتی میداند که غیرقابل بخشش است."
گراس ادامه این سیاست را "ریاکاری غرب" میداند و امیدوار است عده بیشتری به وجدان خود گوش کنند و سکوت را بشکنند.
گراس در ادامه شعر منثور خود از فروش یک زیردریایی ساخت آلمان به اسرائیل انتقاد میکند:
"یک زیردریایی از سرزمین من
که با کلاهک ویرانگرش
به دقت هدف میگیرد مکانی را
که معلوم نیست در آن بمب اتمی باشد"
او در پایان از دولتهای اسرائیل و ایران میخواهد که اجازه دهند تأسیسات اتمی هر دو کشور زیر مراقبت کامل مراجع بینالمللی قرار گیرد.
واکنشها به شعر گراس
شعر منثور گراس بلافاصله پس از انتشار، در رسانههای جمعی آلمان بازتابی گسترده داشت.
برخی از نشریات و سایتهای اینترنتی از گراس خرده گرفتهاند که او "ستیزهجویی اسرائیل" را در مقابله با برنامه هستهای ایران محکوم می کند، اما تلاشهای خصمانه ایران و "نیات پلید آن علیه قوم یهود" را نادیده میگیرد.
گراس در نوشتهاش از محمود احمدینژاد نامی نمیبرد، اما به کنایه او را "قهرمان لافزنی" مینامد که نباید تهدیدهایش را جدی گرفت.
به نظر روزنامه آلمانی "دی تسایت" حکومت ایران، آن گونه که گونتر گراس در نوشته خود تصور کرده است، مظلوم و بیآزار نیست، بلکه "دیکتاتوری مخوفی است که دست آن به خون هزاران ایرانی آلوده" است.
تقریبا تمام رسانهها به گذشته گونتر گراس اشاره کردهاند. گراس در رمان اتوبیوگرافیک "پوست کندن پیاز" که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد، از تجربهای تاریک در گذشته خود سخن گفته است.
او در کتاب یاد شده فاش کرده است که در ۱۷ سالگی به یک یگان ویژه جوانان هیتلری تعلق داشته است. در آن زمان از گراس برای سالهای طولانی سکوت درباره گذشته تاریک خود انتقاد شد.
گونتر گراس که به زودی ۸۵ ساله میشود، برای بسیاری از روشنفکران آلمان نماد "وجدان ملت" است. او با این که به "حزب سوسیال دموکرات آلمان" گرایش دارد، همواره بدون توجه به ملاحظات حزبی و سیاسی، با جسارت دیدگاه خود را بیان کرده است.
گونتر گراس در بسیاری از آثار خود، از جمله در رمان "طبل حلبی" اختناق رژیم نازی و سیاست نابودی یهودیان (هولوکاست) را با تصاویری زنده و موثر ترسیم کرده است.
بیشتر آثار ادبی گونتر گراس به زبانهای دیگر، از جمه به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
گونتر گراس در آلمان علاوه بر نویسندگی، به عنوان نقاش و طراح و پیکرتراشی زبردست شناخته میشود.
گونتر گراس نویسنده آلمانی می گوید اسرائیل به دنبال «محو ایران» است
صدای آمریکا چنین گزارش داده است: گونتر گراس نویسنده بحث انگیز آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبیات، روز چهارشنبه قطعه شعری را منتشر ساخت که در آن اسرائیل را به تلاش برای نابودی ایران و تهدیدی علیه صلح جهانی متهم می کند. گراس می گوید نباید به اسرائیل اجازه داده شود تا به حمله نظامی علیه ایران دست زند. روزنامه آلمانی ولت شعر اخیر را «یهودستیزانه» توصیف کرده است.
گراس ۸۴ ساله و اکتیویست باسابقه چپ گرا و منتقد مداخله نظامی غرب در عراق، همچنین در شعری که سروده فروش اسلحه از آلمان به اسرائیل را محکوم می کند. این قطعه شعر «آنچه باید گفته شود» نام دارد و روز چهارشنبه در چندین روزنامه منتشر شده است.
شعر او در آلمان هدف انتقاد قرار گرفته، جایی که به دلیل واقعه هالوکوست توسط آلمان نازی هرگونه انتقاد شدید علیه اسرائیل تابو به شمار می رود.
گونتر گراس در شعر اخیرش نوشته است: «از آنجا که ما، به عنوان مردم آلمان ممکن است هم دستان جنایاتی قابل پیش بینی قلمداد شویم»، گذشته آلمان نازی و هالوکاست نباید بهانهای برای سکوت ما در برابر تواناییهای هستهای امروز اسرائیل باشد.
گراس برنده نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۹ نوشته است: «به خاطر بیزاری از رفتار دوگانه غرب ساکت نخواهم ماند». او همچنین در شعر خود ابراز نگرانی می کند که اسرائیل «می تواند با اولین حمله، مردم ایران را محو کند».
خبرگزاری رویترز می نویسد گمانه زنیها قویا حاکی است که اسرائیل تنها کشور خاورمیانه دارای سلاح هستهای است. اسرائیل این گمانه زنیها را نه تایید و نه تکذیب می کند. این سلاحها می تواند توسط زیردریاییهای دلفین که آلمان به اسرائیل فروخته حمل شود.
اسرائیل تهدید کرده که چه با کمک آمریکا و چه بدون آن، برای توقف برنامه اتمی تهران به ایران حمله نظامی خواهد کرد. تهران می گوید هدف از برنامه هسته ای اش صلح آمیز است.
با وجودی که آلمان به کشور متحدش اسرائیل هشدار داده که حمله نظامی به ایران خطرات پیش بینی نشده به همراه دارد، اما برلین اخیرا از قصد خود برای فروش زیردریایی دلفین به اسرائیل خبر داد و گفت بخشی از هزینه را هم تقبل می کند.
یهودستیز ابدی
گونتر گراس در شعر جدید خود می خواهد که یک «آژانس» بین المللی کنترل دائمی تسلیحات اتمی اسرائیل و برنامه اتمی ایران را در دست داشته باشد. روزنامه آلمانی زبان ولت، در صفحه اول خود گراس را یک یهودستیز ابدی توصیف کرده و نوشته است: «گراس از آن دست یهودستیزهای تحصیل کرده و باسواد است که با یهودیان خوب تا می کنند.» ولت نوشت او احساس عذاب وجدان دارد و در عین حال به دنبال جایی در تاریخ برای خودش می گردد.
گراس برای بسیاری از آلمانیها صدای نسل متعلق به زمان هیتلر است. نسلی که بار گناهان والدینشان را به دوش کشیدند. اما گراس که دههها آلمانیها را به کنار آمدن با گذشته نازی کشورشان فراخوانده بود، پس از آن که در سال ۲۰۰۶ اعتراف کرد که زمانی در نیروی ویژه وافن اس اس خدمت کرده، بخش زیادی از مشروعیت خود را از دست داد.
اس اس یکی از قویترین و مخوفترین سازمانهای آلمان نازی، در ابتدا نیروی نخبه داوطلبی بود که در هالوکاست نقش کلیدی داشت و اردوگاههای مرگ را اداره می کرد. اما در پایان جنگ بسیاری از اعضایش یا اجبارا به جنگ فرستاده شده بودند و یا کمتر از ۱۸ سال داشتند.
گراس می گوید وقتی نوجوان بود برای پیوستن به اس اس فراخوانده شد و هرگز گلولهای شلیک نکرده است. اما برخی منتقدان در داخل و خارج آلمان گفته اند که برای این توضیحات دیگر دیر است.
این اعتراف گراس کمی پیش از انتشار اتوبیوگرافی او با نام «پوست کندن پیاز» بود که در آن جزئیات خدمتش در جنگ را می گوید.
***
متن شعر گونتر گراس که توسط خانم الهه ی بقراط ترجمه شده و در گویا نیوز منتشر شده است:
«چرا سکوت می کنم، چرا اینقدر طولانی کتمان میکنم، آنچه را که آشکار است، آنچه را که حتا در رزمایشها، تمرین شده و در پایانش ما به مثابه بازماندگان، در بهترین حالت، زیرنویسی بیش نیستیم.
و آن، ادعای حقِ وارد آوردن ضربه نخست است که میتواند به نابودی مردمِ زیرِ یوغ و رهبری شده در هوراکشیهای سازمانیافته یک پهلوانپنبه در ایران بیانجامد چرا که حدس زده میشود در قلمروِ قدرتش بمب اتمی تولید میگردد.
ولی چرا خود را از بر زبان آوردن نام آن کشوری منع میکنم که سالهاست، حتا اگر به طور مخفی، دارای توان هستهای فزاینده اما کنترل ناپذیر است زیرا که امکان بازرسی از آن وجود ندارد؟
کتمان همگانی درباره این واقعیت که سکوت من نیز از آن تبعیت میکرده است، به نظر من یک دروغ مجرمانه و محدودیتی است که اگر به آن توجه نشود، قابل مجازات است. انگ «یهودستیزی» برچسب آشنایی است.
اینک اما، من میگویم، آنچه را باید گفته شود. آن هم در حالی که به نوبه خود از کشور من، که هر بار جنایت انکارنکردنی و مقایسهناپذیرش مورد اشاره و بحث قرار میگیرد، قرار است یک زیردریایی جنگی دیگر به اسراییل فرستاده شود. و البته این کاملا در جهت منافع اقتصادی است و با زیرکی تمام به حساب پرداخت غرامت نوشته میشود. یک زیردریایی که ویژگی آن در این است که میتواند کلاهکهای انفجاری را که قادرند همه چیز را نابود کنند، به نقطهای هدایت کند که وجود یک بمب اتمی در آن هنوز ثابت نشده است، ولی نگرانی از وجود آن ظاهرا به اندازه مدرک، ارزش استناد دارد.
لیکن چرا تا کنون سکوت میکردم؟ زیرا بر این باور بودم، تبارِ من، که به خطایی جبرانناپذیر آلوده است، روا داشتن این واقعیت را به مثابه یک حقیقت اعلام شده درباره اسراییل، کشوری که من با آن احساس همبستگی میکنم و میخواهم این همبستگی را حفظ کنم، مجاز نمیشمارد.
ولی چرا تازه حالا در سالخوردگی و با آخرین قطره جوهر میگویم که کشور اسراییل به مثابه یک قدرت اتمی، صلحِ در هر حال شکنندهِ جهان را تهدید میکند؟ زیرا آنچه میتواند فردا دیگر دیر شده باشد، امروز باید گفته شود. ولی به این دلیل نیز که ما آلمانیها که به اندازه کافی بار بر شانه داریم، ممکن است به تأمین کننده منابعِ جنایتی تبدیل شویم که پیشبینی پذیر است و از همین رو نمیتواند همدستی ما را در آن با بهانههای رایج توجیه کند.
و بیافزایم که، من دیگر سکوت نمیکنم زیرا از دوروییِ غرب بیزارم. بعلاوه، این امید هست که شاید بسیاری خود را از این سکوت برهانند و از عاملان این خطرِ آشکار بخواهند که از خشونت چشم بپوشند و همزمان اصرار بورزند که دولتهای هر دو کشور اجازه دهند تواناییِ اتمیِ تأسیسات اسراییل و ایران توسط یک مرجع بینالمللی مورد بازرسی مداوم و بدون مانع قرار گیرد.
تنها از این راه میتوان به اسراییلیها و فلسطینیها و بیش از آن، به همه انسانهایی که در منطقهای که توسط جنون اشغال شده، تنگاتنگ یکدیگر در دشمنی زندگی میکنند، و نیز سرانجام به ما، یاری رساند.»
|