یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

صد سال "حقیقت" روسی


اشپیگل آنلاین - مترجم: بابک فقیه


• تزار از آن می‌ترسید، لنین برایش می‌نوشت، نازی‌ها نسخه تقلبی‌اش را چاپ می‌کردند و استالین دستور قتل گردانندگانش را می داد. یک قرن از بنیان‌گذاری روزنامه پراودا می‌گذرد. قدیمی‌ترین روزنامه روسی پیش بینی کرده بود که انقلاب‌ها در راه و دیکتاتورها راهی‌اند. نام پراودا بسیار هوشمندانه انتخاب شده بود: حقیقت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۰ ارديبهشت ۱٣۹۱ -  ۹ می ۲۰۱۲


پراودا برای اولین مرتبه در ۱۸ ماه مه ۱۹۱۲ به بهای دو کوپک در خیابان‌های سنت پترزبورگ فروخته شد. نام زیرکانه آن برای خوانندگانش در زمان حاکمیت تزارها، تنها یک "حقیقت" ساده نبود. اولین کتاب قانون منتشر شده در سال ۱۰۰۰ میلادی در روسیه نیز "روسکایا پراودا" یا حقیقت روسی نام داشت. پراودا در زبان روسی به معنای عدالت نیز هست.
گردانندگان جوان و بلشویک روزنامه از همان آغاز می‌دانستند که چگونه به شور و هیجان روسی پر و بال بدهند. سردبیر پراودا دانشجویی ۲۲ ساله به نام "ویاچسلاو اسکریابین" بود که به زودی به نام مستعار "مولوتف" یعنی چکش شناخته شد. او و دوستانش بی‌تجربگی خود در روزنامه‌نگاری را با وجد و اشتیاق انقلابی جبران می‌کردند.
در کانون توجه این روزنامه، جنبش کارگری روسیه قرار داشت که به دلیل رشد فزاینده خود در آن زمان، آماج تهاجم نیروهای تزار بود. حمله کارگزاران تزار به کارگران اعتصابی یک معدن طلا در سیبری در آوریل ۱۹۱۲ به کشته شدن ۱۷۰ نفر و جراحت ۲۰۰ تن دیگر انجامید. پراودا در اولین شماره خود این حادثه را با تیتر «ناله‌های کارگران زخمی و شیون همسران کارگران مقتول» بازتاب داد.
پراودا به کارگران مایوس و خشمگین وعده رستگاری داد و شعار صفحه اول روزنامه «کارگران مولدان ثروت‌ و صاحبان ‌دسترنج خود هستند» بود.

بحث و جدل لنینی

چندی بعد، نویسنده‌ای مهاجر با نوشته‌های خود در پراودا شدید‌ترین حملات را به قدرت‌مداران وقت روسیه می‌کند. ولادیمیر ایلیچ اولیانف دستنوشته‌های خود را تقریبا روزانه از روستایی در مرز مجارستان و اتریش برای تحریریه پراودا می‌فرستد. او که بعدها با نام مستعار لنین به شهرتی جهانی دست می‌یابد، مقالات جدلی خود را با پیش‌بینی‌هایی مختصر در می‌آمیزد.
لنین شیفته برانگیزاندن خوانندگان پراوداست. او بطور نمونه در نوامبر ۱۹۱۲ در مقاله‌ای زیر عنوان «بیماری اصلاح‌طلبی»، سوسیالیست‌های اعتدالی را متهم به «بیماری مد روز سرخوردگی، بزدلی، یاس و بی‌اعتقادی» کرد. مغز متفکر بلشویک‌ها خواستار انقلاب بود.
او هم‌چنین در نوشته‌های خود به نکوهش «نظامی‌گری دیوانه‌وار امپریالیسم» می‌پردازد که اروپا را به «بشکه باروت» تبدیل کرده است. لنین در اکتبر ۱۹۱۲ در روزنامه پراودا هشدار داد که جنگی جهانی در پیش است. بلشویک‌ها می‌گفتند که ملی‌گرایان «بخاطر سودجویی تعداد انگشت‌شماری تاجر و کارخانه‌دار، ملت‌ها را روانه مسلخ می‌کنند.»
پروادا در نوامبر ۱۹۱۲ در مقاله‌ای زیر عنوان «چین نو» به اروپایی‌ها می‌تازد که در برابر بیداری سیاسی ۴۰۰ میلیون آسیایی بی‌تفاوت مانده‌اند.
رژیم تزاری کمی پیش از جنگ جهانی اول انتشار پراودا را ممنوع می‌کند، اما روسیه دیگر آماده انقلاب شده است. پراودا پس از کناره‌گیری تزار، روی‌کار آمدن کرانسکی و بعد از بازگشت لنین به وطن، دوباره در مارس ۱۹۱۷ منتشر شد. از نوامبر سال ۱۹۱۷ و با قدرت‌گیری بلشویک‌ها، روزنامه پراودا تبدیل به روزنامه رسمی دولت می‌شود.

ترور فکری مخالفان

دیری نمی‌گذرد که تشکیلات بلشویکی از پراودا برای حذف مخالفان و رسانه‌های آنان، تبلیغ برای تولید صنعتی در شهرها، کشاورزی اشتراکی در روستاها و برنامه پنج ساله توسعه استفاده می‌کند. در گزارش‌های پراودا، آمار رشد اقتصادی با درصد بیان می‌شوند اما فراموش می‌شود که لنین در سال ۱۹۱۲ از همین داده‌ها به‌عنوان «آمار دلخوش‌کننده افراد از خود راضی» برای پوشاندن فقر و نکبت موجود در روسیه یاد کرده بود.
نوشته‌های پراودا در باره ژوزف استالین نیز بسیار کیش‌پرستانه و غلوآمیز هستند. بنیانگدار پراودا یعنی مولوتف نیز به این امر دامن می‌زند. او که در سال ۱۹۴۹ به مقام وزیر خارجه ارتقاء می‌یابد، از «خلاقیت مبتکرانه استالین کبیر» می‌گوید و با افتحار از وی به‌عنوان «پیشوای ما» نام می‌برد.
«دوران پرعظمت استالین» عنوان یکی از سرمقالات پراودا در سال ۱۹۳۷ است، اما کارکنان پراودا نیز کم‌کم به قربانیان این دوران می‌پیوندند. سردبیر سابق پراودا، نیکلای بوخارین به دستور استالین در سال ۱۹۳۸ به دار آویخته می‌شود. میخاییل کولتسف، یکی از گزارشگران پراودا نیز با شلیک گلوله به قتل می‌رسد. کولتسف نویسنده کتابی در باره جنگ‌های داخلی اسپانیا بود.
در میان دبیران اصلی پراودا و نویسندگان درخشان آن، جانوارانی چون "لف مخلیس" نیز حضور دارند. موجودی که حتی استالین نیز او را ترسناک می‌نامد.

پراودای هیتلری

در ۲۸ اوت سال ۱۹۴۱ روزنامه‌ای به دست بسیاری شهروندان مناطق غربی اتحاد شوروی رسید که تیتر صفحه اول آن به «نتایج درخشان فتوحات آلمان» اختصاص داشت. این روزنامه‌ای تقلبی بود که واحد تبلیغات ارتش آلمان نازی برای ساکنان مناطق اشغالی چاپ کرده بود.
تیراژ این روزنامه تقلبی گاه به ۲۵۷۰۰ نسخه نیز می‌رسید و شعار بالای آن چنین بود: «کارگران جهان علیه بلشویسم متحد شوید.» این روزنامه‌ی رایگان برای تاثیر گذاشتن روی خوانندگان خود، عکس‌هایی از شهرک‌های کارگری چاپ می‌کرد و یادآور می‌شد که این شهرک‌ها "روستاهای پوتمکینی" نیستند. ( این اصطلاحی است برای وقتی که فقر و ویرانی دهات را با رنگ و لعاب پنهان کنند. منشاء این اصطلاح به مارشال پوتمکین فرمانده نظامی و فرماندار شبه جزیره کریمه باز می‌گردد که هنگام بازدید کاترین کبیر از کریمه دستور داد مسیر امپراتریس را با رنگ و نقاشی زیباسازی کنند: مترجم)
خوانندگان این روزنامه تقلبی به زودی متوجه شدند که اشغال کشورشان توسط آلمان نازی، برای ایجاد شهرک‌های کارگری نیست بلکه غارت و ویرانی سرزمین‌شان است.
برخی فعالان مطبوعاتی شوروی که به خدمت رژیم نازی در آمده بودند در انتشار پراودای تقلبی و گمراه کردن مردم نقش داشتند اما دیری نمی‌گذرد که دست این روزنامه رو می‌شود. پس از نبرد استالینگراد و پیروزی ارتش سرخ در آن، انتشار پراودای تقلبی متوقف می‌شود.
با این وجود پس از شکست نازی‌ها، انگار پراودای اصلی آلوده به ویروس ایدئولوژی نازیسم شده است. زمانی که میخاییل سوسلف سردبیری این روزنامه را بر عهده گرفت، سرمقاله‌هایی علیه «جهان وطنان بی‌ریشه» (منظور روشنفکران یهودی است) در آن منتشر کرد که همانند رونویسی از سرمقاله‌های روزنامه "نظارت مردمی" (روزنامه رسمی حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان: مترجم) بودند.
پس از مرگ استالین، این روزنامه کیفیت و اعتبار خود را از دست داد و رسما به جایگاه روزنامه‌ای رسمی و بوروکراتیک تنزل کرد. تیراژ پراودا در سال ۱۹۷۵ حدود ۱۱ میلیون نسخه در روز بود.

صندوق پیشنهادات کمونیستی

پروادا دیگر در رژیمی تک رسانه‌ای، تبدیل به صندوق پیشنهادات و انتقادات خوانندگان شده بود. روزانه ۱۳۰۰ نامه در شکایت از شرایط نامناسب زندگی و خودرایی مسئولان محلی به بخش ارتباطات پراودا می‌رسید. به همین خاطر مسئولین پراودا در دهه هشتاد میلادی بیش از آنچه که مجاز به انتشارش بودند در باره وضعیت اجتماعی شوروی می دانستند. اواخر این دهه در پشت صحنه این روزنامه تبلیغاتی حزب کمونیست، منتقدان سیستم سیاسی هم حضور داشتند. ایگور گایدار اولین نخست وزیر بعد از دوران کمونیستی از دبیران این روزنامه بود.
آخرین سردبیر پراودای دوران شوروی، گنادی سلسنیوف است که خود را با دوران ریاست جمهوری بوریس یلتسین ضد کمونیست وفق می‌دهد و به ریاست پارلمان می‌رسد. او در این مقام نهایت تلاش خود را کرد تا اکثریت کمونیست‌ها در دوما خطر تهدیدکننده‌ای برای یلتسین نباشند. سلسنیوف مزد کار خود را بعدها در سال ۲۰۰۹ دریافت کرد و رییس هیات مدیره یک بانک نیمه دولتی شد.
پراودا در دوران درهم ریخته پس از اتحاد شوروی، همچنان به حیات خود به عنوان ارگان قوی‌ترین حزب مخالف، یعنی حزب کمونیست فدراسیون روسیه ادامه می‌دهد. نویسندگان سالخورده روزنامه سعی در احیای دوران طلایی لنین و استالین دارند. انگار که اتحاد جماهیر شوروی همچنان پابرجاست.
اینک مسئولان پراودا از تیراژ صد هزار نسخه‌ای آن می‌گویند و در مقالات خود به نبض زندگی اجتماعی در روسیه می‌پردازند. پراودا بهترین منبع برای جویندگان فساد اداری و سوءاستفاده از قدرت در پهنه‌ی روسیه است: هم‌چون صد سال پیش! 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست