سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

فرانس فانون، کولونیالیسم سنتی و کولونیالیسم کرد


شمال میرزا


• کولونیالیسم سنتی سعی وافر در تخریب و اضمحلال همه‌ جانبه‌ فرهنگ جامعه‌ کولونی را در صورتیکه‌ مانع از تارج مادی نباشد، ندارند، حال آنکه‌ در کولونیالیسم کوردستان هدف کولونیالیسم نه‌ تنها غارت و تاراج مادی بلکه‌ یک سیاست اسیمیلاسیون است که‌ هدفش ورای هدف مادی است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۷ خرداد ۱٣۹۱ -  ۱۶ ژوئن ۲۰۱۲



به‌ جرآت میتوان گفت که‌ هیچ بحثی با محوریت کولونیالیسم نمیتواند بدون ارجاع به‌ نام و تئوریهای فراس فانون جامع و همه‌گیر باشد. تئوریهای فراس فانون در مباحثات نژادی و کولونیالیسم (Colonialism) در واقع نقش و کاراکتر کلیدی در درک این مقوله ها‌ به‌ مثابه‌ مفاهیمی با بار ایدیولوژی گسترده‌ و وسیع دارند. تئوریهای فانون مختص به‌ زمان و مکان خاص نیستند که‌ فقط کولونیالیسم دوره‌ای مشخص از تاریخ را تفسیر کرده‌ باشند، بلکه اگر ایده‌ ادوارد سعید (Edward Said) مبنی بر پیوند بین کولونیالیسم با امپریالیسم و گلوبالیزاسیون را مد نظر قرار دهیم،‌‌ نظریه‌های فانون را میتوان برای تمامی دورانهای پسا-کولونیالیسم، امپرایالیسم و حتی گلوبالیزاسیون نیز بکار برد. چرا که‌ از نظر سعید امپریالیسم و گلوبالیزاسیون با سیستمهای اقتصادیش همانا ادامه‌ دهنده‌ سیاست کولونیال کردن ملل از طرق، به‌ عنوان مثال،‌ بانک جهانی پول، صندوق بین المللی پول (IMF) و شرکتهای چند ملیتی (International Corporations)، توسط کلونیالیسم است.
فانون در سال ۱۹۲۵ در یکی از جزایر کارابین در آمریکا لاتین که‌ از مستعمرات‌ و کلونیهای فرانسه‌ بود متولد شد، پدرش از نوادگان برده هایی است که‌ از آفریقا به‌ آمریکا برده‌ شده‌اند و مادرش دورگه‌ای از پدر و مادری سیاه‌ و سفید است. برتری کار و درک فانون نسبت به‌ مقوله‌ کولونیالیسم و نژاد ناشی از ویژگیهای فردی و اجتماعی اوست که‌ آن را از تراژدیهای زندگیش به‌ ارث برده‌ است. نگاه‌ تیز بین او به موضوع‌ کولونیالیسم صرفا از نوع نگاه‌ ''اورینتالیسمی'' (Orientalism ) نیست که در آن غربیها اتوریته‌وارانه‌ به‌ مطالعه‌ شرق میپردازند، آن را تفسیر و مطابق با میل خود آن را تعریف میکنند؛ بلکه نگاه‌ فانون نگاهی است عمیق و عاری از مفاهیم اتوریته‌ که‌ در واقع میتوان گفت تلاشی است برای رهایی از اتوریته‌ استعمار و زدودن مقوله‌ سفید وسیاه‌ در بحث نژادی که‌ به‌ شیوه‌ گفتمانی ((discursive   دلالت ضمنی بر اتوریته و عدم آن‌ دارند. با زبان ساده‌تر میتوان فانون را یک ضد کولونیالیسم نامید با این توضیح که‌ نباید او را در رده‌ آن دسته‌ از ضد کولونیالیزمهای قرار داد که خارج از دایره‌ جوامع کولونی زیست کرده‌ و به‌ مطالعه‌ کولونی و کولونیالیسم روی آورده‌ باشد، بلکه‌‌ فانون خود فرزند کولونی (مستعمره‌) و قربانی کولونیسم است و این تبیین درک واقعی او از کولونیالیسم است. ویژگیهای فردی واجتماعی فانون در کنار قرار گرفتن او در طبقه‌ میانه‌ جامعه‌ از نقطه‌ نظر اقتصادی، او را نه‌ تنها به‌ یکی از برجسته‌ترین متفکران زمان خویش تبدیل کرد بلکه‌ او را همچنین به‌ عنوان یک اکادمیست انقلابی که‌ در رهایی الجزایر از یوغ استعمار فرانسه فعالیت داشت، در زمره‌ انقلابیون عـملی قرار داد. از مهمترین ‌ آثار فانون میتوان به‌ ''سیاه‌ پوست، ماسکهای سفید'' و ''رنجوران زمین'' اشاره کرد که‌ بعدها‌ مجموعه آنها نظریه‌ها و نقدگیریهای پسا- کولونیالیسم را تا به‌ امروز تحت شعاع قرار داده‌ است.
اما منظور از مفهوم پسا-کولونیالیسم چیست؟ با اینکه‌ این کانسپت معانی گوناگونی برای سکولارها دارد ما جهت پرهیز از حاشه‌ رفتن موضوع، و پیوند دادن این مقوله‌ با کورد، به‌ تعریف تاریخی این مقوله که‌ همانا ‌ به‌ دوران پس از جنگ جهانی دوم اشاره‌ دارد اکتفا میکنیم؛ که‌ در آن کولونیالیسم به‌ طور گسترده‌ تن به‌ اعطای استقلال به‌ کلونی های خود میدهد. در این دوره‌ بسیاری از ملل تحت کولونی مستقل میشوند اما این استقلال صوری نمیتواند به‌ کولونی سیاسی و فرم خشونت و نزاع که‌ به‌ کاراکتر مشخصه‌ آنها تبدیل شده‌ است پایان دهد. چنانچه‌ تمامی جوامع پسا-کولونیالیسم کم و بیش، تا به‌ امروز به‌ شیوه‌ای‌ در معرض سلطه‌ و غلبه‌ نیو-کولونیالیسم به‌ سر میبرند؛ و بطور مشخص منظور فرانس فانون تحلیل این دوره‌ از جوامع پسا-کولونیالیسم است. فانون برای پی بردن و‌ درک رفتار جوامع پست-کولونی دست به‌ ابداع نوین میزند. او با این ابداع میخواست نشان دهد که رفتار‌ چنین جوامعی بدون ارجاع به‌ ماسبق قابل بحث نیست و دو دوره‌ پسا و پیشا- کولونی در رابطه‌ای تنگا تنگ با هم قرار دارند بطوری که‌ نمیتوان یکی را بدون دیگری مورد تحلیل قرار داد. او با تلفیق سیاست و سایکولوژی توانست تحلیلی از قدرت ارائه‌ دهد که‌ چگونگی عمل و بعد تراژدی آن صرفا از طریق مفاهیم روانکاوی قابل رویت و درک است؛ به‌ گمان او این همان صورت تغیر یافته‌ کولونیالیسم است که‌ رنگ و شیوه‌ عمل آن در دوران امپریالیسم عوض شده‌ است. او معتقد است که ‌تنها تفاوت کار کولونیالیسم با امپریالیسم در شیوه‌ عمل آنهاست نه‌ در نتایج عملکرد آنها. قدرتی که‌ او میخواهد تفسیر کند خود را در لابلای فرهنگ‌ جامعه‌ به‌ عنوان نورمهای اجتماعی جا زده‌اند؛ با این استدلال که‌ فرهنگ، متاثر از عنصر قدرت تا حد یک وسیله‌ سیاسی برای تداوم یا تثبیت سلطه فروکاسته می شود، فرهنگ نیز از جایگاه عقلانیت سقوط و به ابزاری در روح کشی و جانفرسایی تبدیل می شود و از اینجاست که فرهنگ جایگاه خود را بعنوان واقعیایت زندگی از دست می دهد و بعنوان مجموعه ای از آیین ها، آداب و رسوم، دلبستگی ها و همبستگی ها که‌ متاثر از تجویزات فکری کولونیالیسم است، تعهد را به کناری می نهد؛ و در این صورت، چنین فرهنگی به‌ مانند مرض جذام خود به ‌ مهمترین عامل فساد جامعه‌ تبدیل خواهد شد .
اگر کولونیالیسم را نوعی عمل مادی و فیزیکی توام با خشونت برای محروم کردن مردم از سرزمین مادری خود قلمداد کنیم، امپریالیسم در مقابل اساس نظری و ایدئولوژیک است که تلاش دارد چنین اقداماتی را توجیه و تبین کند‌؛ چرا که به وضوح، عملکرد امپریالیسم به عنوان یک شکل ایدئولوژیک از تسلط فرهنگی و اقتصادی فراتر از حکومت رسمی مستعمراتی ادامه می یابد; و اگر کولونیالیسم در صدد کنترل ملل تحت ستم از طڕیق زور است حال کنترل آنها از طریق میراثهای کولونیالیسم است که‌ به‌ عقیده‌ فانون درون، ضمیر و عقل کلونی را نشان گرفته‌ است.
به‌ این ترتیب فانون راه‌ را برای پیوند سیاست و درون باز میکند و موضوع هویت فرد را خارج ا ز رویکرد مارکس که‌ غالبا یک رویکرد اجتماعی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی به‌ هویت است،مورد ارزیابی قرار میدهد. از نظر مارکس سایکولوژی فرد به‌ طور فزاینده‌ای به‌ عوامل یاد شده‌ بستگی دارد و‌ عواملی خارج از این را در فرد نمیبیند.‌ اما در مقابل سایکولوژی سنتی فرد را از این عوامل مجزا میکند و فرد را از زاویه‌ روانشناسی داخلی مورد مطالعه‌ قرار میدهد. رویکرد فانون به‌ هویت فرد این است که‌ سیاست را به‌ طور کامل در سایکولوژی بکار گیرد psycho-politic)) تا اینکه‌ بتواند تحلیل واقعبینانه‌ای از قدرت و روابط آن را ارائه‌ دهد. تحلیل فانون از psycho-politic)) سایکوپولتیک این است که‌ هر دو عنصر سیاست و درون را هم به‌ طور مجزا و هم به‌ صورت ترکیبی بررسی ودر ضمن اثرات دوجانبه‌ بر همدیگر را مورد ارزیابی قرار دهد. به‌ طور یقین درک اینکه‌ سیاست چگونه‌ میتواند بر روان فرد تاثیر بگذارد موضوع روشنی است، سیاست میتواند ملاکی برای تعین میزان و چگونگی عملکرد فرد نسبت به‌ پیرامون خود و رفتار فرد باشد و مهمتر اینکه متزلزل کردن هویت فرد‌‌ برای کولونیالیسم تکیه گاهی مطمئنی برای تثبیت قدرت در بلندمدت است چنانچه‌ از این طریق میتواند جامعه تحت سلطه را به انفعال سیاسی و در ادامه تسلیم سیاسی کشانده و خشونت سیاسی را ترویج و در جامعه‌ نهادینه‌ کند .
کولونیالیسم سنتی هر چند هویت فرد را تخریب میکند اما با محور قرار دادن سود و سرمایه صرفا یک کولونیالیسم اقتصادی محسوب میشود و هدف از آماج قرار دادن روان فرد کولونی صرفا جهت منفعل کردن وی به‌ لحاظ سیاسی و در جهت کنترل مادی وی است؛ رویه‌ واقعی این سیستم که‌ همانا سیستمهای امپریالیسم و گلوبالیزاسیون است نشان از تصرف و غلبه‌ فرهنگی در جهت سود و سرمای بیشتر است. در این نوع سیستم هدف کولونیالیسم تسلط و بهره‌برداری از منابع اقتصادی ملل مغلوب میباشد؛ اینجاست که‌ کولونیالیسم سنتی راه‌ خود را از کولونیالیسم کوردستان به‌ عنوان نوعی از کولونیالیسم خاص جدا میکند. کولونیالیسم کوردستان نوعی خاص از کولونیالیسم است که‌ هم به‌ لحاظ شیوه‌ و هم به‌ جهت های گوناگون میتواند خود بحثی جداگانه‌ای در‌ مباحثات کولونیالیسم باشد. تفاوتهای کولونیالیسم سنتی با کولونیالیسم کوردستان را میتوان هم در شیوه‌ عمل و کار کولونیالیسم و هم در نتایجی که‌ دنبال میشود، به‌ وضوح دید.همان طور که‌ بیان شد اساس کولو‌نیالیسم سنتی بر پایه‌ سود مادی بنا شده‌ است در این صورت میتوان گفت که‌ کولونیالیسم سنتی همانند آنچه در کولونیالیسم کوردستان موجود است، هدفش ریشه‌ کن کردن فرهنگ جامعه‌ کولونی با استفاده‌ از تغیر شخصیتی افراد نیست. در سیستم کولونیالیسم سنتی مرز سیاسی جوامع و کشور وسرزمین کولونی شده‌ مشخص است و کولونیالیسم ادعای مالکیت بر سرزمین کولونی را همانند آنچه‌ در کولونیالیسم کوردستان است، ندارد. کولونیالیسم سنتی سعی وافر در تخریب و اضمحلال همه‌ جانبه‌ فرهنگ جامعه‌ کولونی را در صورتیکه‌ مانع از تارج مادی نباشد، ندارند، حال آنکه‌ در کولونیالیسم کوردستان هدف کولونیالیسم نه‌ تنها غارت و تاراج مادی بلکه‌ یک سیاست اسیمیلاسیون است که‌ هدفش ورای هدف مادی است که‌ آن را میتوان در چهار چوب خاصی از کولونیالیسم مطالعه‌ کرد. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست