پرومته در سوگ و در سرود
خسرو باقرپور
•
در شکوه بیستونی ی این غروب*
تو هم کوبش قلب سنگی ی فرهاد را می شنوی
و فرق صدای تیشه و دل را
خوب می دانی
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۴ آبان ۱٣۹۱ -
۲۵ اکتبر ۲۰۱۲
سکوت
چکه
چکه
چکه
چکه
با نقره ی باران می بارد
و سایه ی سبز تو نمناک می شود
ردیف چناران
شانه به شانه
با ساز باران
در حاشیه ی کهربایی ی ناب سراب نیلوفر*
و در حضور عظیمت
به چوپی ی شور انگیزی **
می موجند
ترنم نوای لطیفی
در گوش من
درد های غریبم را درمان می کنند
و هر یاد دیگر
روح سیاهی است
که تند و باد پا
از این گندم زار متلاطم می گریزد
و می دانم
خوب می دانم
در شکوه بیستونی ی این غروب*
تو هم کوبش قلب سنگی ی فرهاد را می شنوی
و فرق صدای تیشه و دل را
خوب می دانی
تو دور می شوی
دور
دور
دور می شوی
و من در رنگ نیلی ی این غروب
پیر می شوم
با دال پر غرور دالاهو*
بر آسمان تیره غربت می چرخیم
همپرواز پرشکوه عقاب اندوهگین و پیر یونانی
فریاد می کشیم
در اوج
رو به اوج
صعود می کنیم
و حالا
در انتهای افق
تو می بینی
سقوط عقابان را در گدازه ی خورشید.
و بعد...
بازهم
سکوت
چکه
چکه
چکه
چکه
با نقره ی باران می بارد
و سایه ی سبز تو نمناک می شود.
تصویر: کرمانشاه، دیواره ی بیستون. صخره نورد: احسان حقیقی نژاد
*همگی نام اماکنی اسطوره ای در کرمانشاه هستند. مردم منطقه معتقدند جام جم در دریاچه سراب نیلوفر افتاده است. صدای تیشه فرهاد هر شب ازکوه بیستون می آید. دال به معنی عقاب است و کوه دالاهو جایی است که عقابان بر آن آرام می گیرند.
**چوپی یا رقصهای محلی کوردی را میتوان از ریشه دارترین و کهنترین رقصها دانست. هل پرین (حمله کردن) یا رقص کوردی در گذشته صرفاً با هدف آماده سازی و تقویت نیروی جسمانی و روحی مردم مناطق کوردنشین انجام میشد چرا که مردمان این مناطق در گذشتههای نه چندان دور همواره شاهد جنگهای قبیلهای بودند و همین امر حفظ و آمادگی همیشگی را طلب میکرد لذا مردمان این مناطق در وقفههای بین جنگها و به مناسبتهای مختلف دست در دست یکدیگر آمادگی رزمیو شور و همبستگی پولادین خویش را به رخ دشمنان میکشیدند.
رقص کوردی را یک رقص رزمیمیدانند که دارای صلابت و متانتی خاص بوده و یاد آور یکپارچگی این مردمان غیور در تمامی ادوار میباشد.
امروزه مجموع این رقصها را چوپی میگویند که معمولاً به صورت دسته جمعی اجرا میشوند.
رقصهای محلی با موسیقی کوردی پیوندی ابدی داشته و معمولاً زنان و مردان دست یکدیگر را گرفته به پایکوبی میپردازند، در اصطلاح محلی این حالت را گنم و جو(یعنی گندم و جو) مینامند( در منطقه مهاباد به آن رَشبَلک میگویند.)
در این رقصها معمولاً یک نفر که حرکات رقص را بهتر از دیگران میشناسد نقش رهبری گروه رقصندگان را به عهده گرفته و در ابتدای صف رقصندگان میایستد و با تکان دادن دستمالی که در دست راست دارد ریتمها را به گروه منتقل کرده و در ایجاد هماهنگی لازم آنان را یاری میدهد. این فرد که سر چوپی کش نامیده میشود با تکان دادن ماهرانه دستمال و ایجاد صدا بر هیجان رقصندگان میافزاید.
در این هنگام دیگر افراد بدون دستمال به ردیف در کنار سر چوپی کش به گونهای قرار میگیرند که هر یکی با دست چپ دست راست نفر بعد را میگیرد اصطلاحاً این حالت گاوانی نامیده میشود.
در رقصهای کوردی تمامی رقصندگان به سر گروه چشم دوخته و با ایجاد هماهنگی خاصی وحدت و یکپارچگی یک قوم ریشه دار را به تصویر میکشند
|