آرزوهای ناسنجیده و ناپخته، رویکرد نوین فرخ نگهدار (۱) - فریبرز ستاری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۶ فروردين ۱٣۹۲ -
۲۶ مارس ۲۰۱٣
قسمت اول: نگاه به خاتمی چهره ناکارآمد اصلاح طلبی ایران
روزهای پایانی سال ۹۱ و دومین روز سال ۹۲ سایت جرس دو مقاله آقای نگهدار را منتشر ساخت . «واکنش ها به امکان ورود خاتمی» و «سنجش سخنان نوروزی آقای خامنه ای» دو مقاله آقای نگهدار بود که در این روزها در برابر نگاه علاقمندان چپ و سوسیالیسم قرار داده شد . در مقاله اولی فرخ به خاتمی (به ظر من مهره ناکارآمد اصلاح طلبی حکومتی ) نگاهی فراواقعیت افکنده و در مقاله دومین روز «سنجش سخنان آقا خامنه ای» ؛ بازیگردان حاکمیت سیاسی ایران را به ارزیابی نشسته اند. هر دو مطلب ایشان عجولانه و به شیوه تک نگری به مهره های صفحه شطرنج ایران و بازیگردان آن تدوین و منتشر شدند. نوشتار پیش رو در راستای نقد مقاله «واکنش ها به امکان ورود خاتمی» به عرصه انتخابات خرداد ۹۲ ایشان ارائه می شود .
و اما؛ آخرین مقاله سال ۹۱ آقای نگهدار سراسر پر از موج نگرانی و اشتیاق بود. اشتیاق از این نظر که اگر خاتمی به عرصه انتخابات بیاید چنان کند که رویکرد فرخ خواهان آن است. نگرانی از این منظر که اگر خاتمی تائید نشود آن شود که هیچ دوستدار ایران آباد و دمکراتیک خواستارش نیست. احساس ایران دوستی و رویکرد مسالمت جویانه ایشان قابل احترام است و بخاطر راه آمده با فداییان از اوان دهه ۴۰ تاکنون با فداییان، آن را پاس می دارم؛ اما مانع نقد رویکرد ایشان نمی باشد. نقطه سر سطر.
کنشگر سیاسی باپیشینه، در مقاله روزهای پایانی سال ۹۱ «خاتمی را بهترین امکان برای بسیج اجتماعی گسترده وسبب تولید یک قدرت سیاسی منسجم در ایران» تلقی می کند. بر مبنای موضع مزبور ادعا می نماید: «ورود خاتمی انتخابات را پرشور می کند». خوش خیالی و رویاپردازی دبیر اول سابق سازمان فدائیان – اکثریت – تا جایی می رود که ورود خاتمی را باعث چرخش دوباره چشم ها به سوی اصلاح امور در جمهوری اسلامی می گرداند. متاسفانه فرخ چنان شیفته کاراکتر سیاسی خاتمی شده است تا بپندارد که ورود خاتمی مترادف با تعطیلی «کسب و کار مجاهدین و سلطنتی ها خواهد شد و امید قدرت های جهانی به اپوزیسیون برانداز را تضعیف می کند».
موضعگیری های اخیر فرخ بویژه بعد از همسویی با سبزهای ایران با حرکات سینوسی هدفمند ومغایر با گرانیگاه سوسیالیستی وی، جای تامل دارد. علت شتابناک شیفتگی آقای نگهدار به اصلاح طلبی حکومتی و کاراکتر خاتمی چیست؟ فکر می کنم شناخت فرخ در حوزه مولفه های قدرت سیاسی جمهوری اسلامی از اخبار دست چندم خودنماینده خواندگان جنبش موسوم به سبز ایران نشات می گیرد که نقش مشاور مخصوص وی را بازی می کنند. از سوی دیگر شاید بی اطلاعی از همه عرصه های جامعه داخل کشور نیز از جمله علت اساسی رویکرد ناسنجیده اخیر آقای نگهدار باشد؛ رویکردی احساساتی عجین با شورمندی سطحی که در سطر سطر مقاله موج می زند. شورمندی که سبب می گردد تا وی از کنار دیگر مولفه های اثرگذار و محاسبات مربوط به شرائط درون جامعه ایران رد شود. تا روابط پیچیده قدرت را نبیند و براحتی کارنامه ناکامی خاتمی در اصلاح طلبی حکومتی را به خاطر نیاورد. آقای نگهدار مایل است باردیگر رویای دوم خرداد ۷۶ را در واقعیت ببیند. اصرار وی مبنی بر اینکه «خاتمی ثروت بی همتای جمهوری است که در عرصه جهانی به اندازه فراوان معتبر و شناخته شده است». کنشگر باسابقه در برابر مهره خاتمی، مهره هایی چون مهدی فلاحتی، تائب و مصلحی را در صفحه شطرنج خود قرار داده است. مهره هایی با جنس سیاسی متفاوت، چنانچه فلاحتی مجری تلویزیون صدای آمریکا، دیگری از عناصر بلندمرتبه بسیجی و سومی وزیر اطلاعات منتصب رهبر می باشد. کنشگر شیفته سبزها، در چیدمان نیروهای مثلث مانع راهیابی خاتمی به صندلی ریاست جمهوری ایران نیز از خصلت ذهنی نگری خاص خود کمک گرفته است که در جای خود به ارزیابی آن پرداخته می شود .
آیا رویا و آرزوی ناسنجیده آقای نگهدار در انتخابات ۹۲ ریاست جمهوری اسلامی عملی می شود؟ پاسخ روشن می باشد، به گذشته باز می گردم . بازنگری مواضع اصولگرایان بعد از انتخابات سال ٨٨ نسبت به عناصر شاخص اصلاح طلبان حکومتی سبزشده بعد از ملقب کردن خاتمی به راس فتنه یا شعار «مرگ بر میرحسین، کروبی و خاتمی» در صحن پارلمان ایران و دیگر موارد در این خصوص چنان بسیار است که احتمالا فرخ و ما از یاد نبرده ایم. پرسش پلمیکی که آقای نگهدار از آن نمی تواند بگریزد آن است که با وجود هتاکی های فراوان تندروهای اصولگرا نسبت به لیدر اصلاح طلبان حکومتی باز آقای خاتمی در انتخابات مجلس دهم وفاداری خود را انجام داده و در حضوری دیرهنگام (پاسی از نیمروز گذشته) در روستایی از دماوند پای صندوق حاضر و رای خود را به نفع کاندیدایی از شهرستان مزبور به صندوق می اندازد. اثرات مشارکت وی را در واکنش اصولگرایان دیدیم. آقای نگهدار باید بدانند که تاثیر حضور اقای خاتمی پای صندوق رای خشم و عتاب حامیان اصلاح طلبی را بدنبال داشت. با در نظر داشتن واکنش اصلاح طلبان نسبت به خاتمی؛ بدون شک باعث تشویق اصلاح طلبان در آن روزگار نشد ودر خرداد ۹۲ نیز باعث تهییج نخواهد شد. پس انتظار کشاندن ۲۰ میلیون ایرانی پای صندوق رای به اذن خاتمی همان آرزومندی ناسنجیده می باشد. شاید بتوان خاتمی را اسطوره اصلاح طلبی ناکام نامید. اسطوره ای که در حوزه تاریخ قابل بررسی می باشد و نقش خاصی در سیاست ندارد. باید بپذیریم که خاتمی ضمادی نخواهد شد تا چشم های اقشار مدرن را قوت بیشتری دهد. مردم ایران بویژه اقشار مدرن روی از خاتمی برگرفته اند. آیا شرط بندی روی خاتمی در کورس بهاره انتخابات ۹۲ به نفع دمکراسی خواهد شد؟ براساس واقعیت مزبور تاکید آقای نگهدار مبنی بر اینکه خاتمی از حمایت موثرترین لایه های اجتماعی برخوردار می باشد، نوعی تقابل و یا غفلت از واقعیت ایران می باشد. در مورد امید دول جهانی به خاتمی که اگر بیاید قدرت های جهانی راه حل های دیپلماتیک در برابر ابران ومردم زحمتکش قرارمیدهند نیز باید به واکنش قدرت های جهانی نسبت به دولت خاتمی بازگردم. در دوره ریاست خاتمی ایران محور شرارت اعلام می شود. در دوره خاتمی؛ بقول اقای نگهدار بخش مجاهدینی و سلطنتی اپوزیسیون برانداز از هرگونه مساعدت قدرت های جهانی بهره مند می شود. بنابراین چه خاتمی بیاید و یا نگذارند بیاید (که شواهد چنین می نماید) تاثیری بر نگاه دول غربی نسبت به روند دمکراتیک ایران ندارد. حال انکشاف اقای نگهدار از چه منبع خبری نشات می گیرد نمیدانم؛ ولی امیدوارم که از ناحیه مشاورین سبز ساکن خارج نباشد.
ادامه دارد
فریبرز ستاری
|