کنگرهی ۳۲امِ تاریخی مارکسیستهای پاکستان
مترجم: آرش عزیزی
•
سی و دومین کنگرهی مارکسیستهای پاکستان روز شنبه ۹ مارس افتتاح و از نظر تعداد رفقا و هواداران حاضر بسیار فرای انتظارات بود. در روز اول ۲۷۶۹ رفیق ثبت نام کردند تا این بزرگترین کنگرهی تاریخ ما باشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۱ فروردين ۱٣۹۲ -
٣۱ مارس ۲۰۱٣
توضیح مترجم: در جهانِ امروز کمتر کشوری مثل پاکستان با شرایط دهشتناک فروپاشی کامل اجتماعی مواجه است. در چنین شرایطی، که در زیر گوشههایی از آنرا میخوانید، کار سازمان مارکسیستی «جد و جهد» که در مقابل امپریالیسم آمریکا و دولت پاکستان و بنیادگرایی اسلامی و ارتجاعیون قومپرست، پرچم سوسیالیسم کارگری را بلند کرده است به راستی دشوار است. خواندن از موفقیتهای «جد و جهد»، که امروز در گوشه گوشهی پاکستان حضور میدارد، میتواند قوت قلب مهمی برای مارکسیستهای ایرانی باشد. بخصوص وقتی که بدانیم «جد و جهد» نیز در سالهای دیکتاتوری ضیا الحق در تبعید (در هلند و سایر کشورهای اروپایی) تشکیل شد و ظرف چند دهه توانسته است به موقعیت کنونی برسد. سازمان خواهر «جد و جهد» در ایران، «مبارزه طبقاتی» نام دارد که بیشتر نیروهای آن نیز در حال حاضر در تبعید به سر میبرند. در راه دشوار ساختن نیروهای مارکسیسم، «جد و جهد» همیشه الگو و چراغ راه ما بوده است. - ۳۱ مارس ۲۰۱۳
***
سی و دومین کنگرهی مارکسیستهای پاکستان روز شنبه ۹ مارس افتتاح و از نظر تعداد رفقا و هواداران حاضر بسیار فرای انتظارات بود. در روز اول ۲۷۶۹ رفیق ثبت نام کردند تا این بزرگترین کنگرهی تاریخ ما باشد. رفقا از سراسر کشور با روحیهای از شور و شوق عظیم آمدند در حالی که این کشور وارد عمیقترین بحران تاریخ خود شده است.
رفقا از مناطقی دوردست به لاهور سفر کردند تا در کنگره شرکت کنند. این برای آنها کار آسانی نبود چرا که باید سختیهای بسیاری را تحمل میکردند از جمله قیمتهای بسیار افزایشیافتهی قطار و اتوبوس. راهآهن پاکستان در بحرانی جدی است و بسیاری قطارها از برنامه کنار گذاشته شده یا خصوصیسازی شدهاند و دشواریها برای مسافرین افزایش یافته است. به علت کمبود مداوم نفت و بنزین، نقسِ رسیدن به موقع به کنگره دشواری بزرگی بود. علیرغم این، رفقا مصمم بودند و سفر را یک روز پیش از زمان مقرر آغاز کردند تا کسب اطمینان کنند مشکلات آخرین لحظهای رسیدنشان به کنگره را به تاخیر نمیاندازد.
بسیاری دانشجویان، بیکاران و کارگران که نمیتوانستند از پس خرجهای کنگره بر آیند در چند ماه اخیر برای «صندوق مبارزه» پول جمع کرده بودند تا این گردهمایی تاریخی را از دست ندهند و در مباحثات آن نقش مهم خود را بازی کنند.
کنگره به رسمِ مارکسیستهای پاکستان با خواندن اشعار انقلابی به زبانهای مختلف موجود در این کشور آغاز شد: پشتو، سندی، سرائیکی، اردو، پنجابی و دری (مخلوطی از فارسی و پشتو.)
سپس رفیق حمید خان کنگره را معرفی کرد. او در سخنرانی خود، کنگره را به خاطرهی تد گرانت تقدیم کرد. در واقع، پرچم کنگره در بزرگداشت صدمین سالگرد تولد تد بود. حمید توضیح داد که به لطف یک عمر مبارزهی تد گرانت برای افکار حقیقی مارکسیسم، بخصوص مبارزهی او علیه استالینیسم، است که گرایش بینالمللی مارکسیستی امروز موجود است.
او سپس به استقبال از تمامی رفقای حاضر در سالن پرداخت: بسیاری از جوانان (در واقع ۸۰ درصد از حاضرین جوان بودند)، رفقای اتحادیههای کارگری و زنان. شمار زنان در واقع دو برابر کنگرهی سال گذشته بود که با توجه به جداسازیای که زنان معمولا در جامعهی پاکستان مجبور به پیروی از آن میشوند، دستاورد مهمی به حساب میآید.
لعل خان، رفیق بنیانگذار «جد و جهد»، سپس به صحنه فراخوانده شد تا سخنان افتتاحیه را ایراد کند. او توضیح داد که با توجه به تعداد رفقای حاضر در کنگره، و کسانی که روز بعد فرا میرسند، این بزرگترین کنگرهی بخش پاکستانِ «گرایش بینالمللی مارکسیستی» خواهد بود. در واقع، شمار رفقای ثبتنام کرده، که در بالا ذکر شد، این گمان را تایید میکند.
سپس تکهّهای کوتاهی از سخنرانی تد در گردهمایی سازمان «میلیتانت» در سال ۱۹۸۴ پخش شد که در آن تد بحران سرمایهداری و نقش مارکسیستها در تحول جنبش کارگری را توضیح میدهد. سخنرانی او سپس به اردو ترجمه شد و با تشویق بلند حضار و فریادهای «انقلاب، انقلاب، انقلاب سوسیالیستی» (از شعارهای مرسوم شبهقارهی هند-م) مواجه شد. در واقع، این شعار مرتبا در پی سخنرانیهای مختلف در طول کنگره تکرار میشد و رفقا به طور خودجوش خواندن ترانههای انقلابی را آغاز میکردند.
آلن وودز اینبار امکان حضور را نداشت اما پیغام ویدئویی از پیش ضبطشدهای به رفقا نشان داده شد که در آن آلن به کنگره تبریک گفت، توضیح داد که این گردهمایی در لحظهای کلیدی در تاریخ برگزار میشود، در حالی که سرمایهداری وارد بزرگترین بحران تاریخ خود میشود. این نیز با تشویق بلند و سرودخوانی مواجه شد.
بعضی از پیغامهای بخشّهای مختلف «گرایش بینالمللی مارکسیستی» نیز به زبان اردو خوانده شد از جمله از ونزوئلا، فرانسه و پیغامی ویدئویی از رفیق جان پیترسون، دبیرِ «اتحادیهی بینالمللی کارگران» در آمریکا، که هر یک با تشویق غران پاسخ داده شد.
پیغام ملاله
رفیق جواد اقبال، رفیق پاکستانی از بیرمنگام در بریتانیا، آمد تا پیغامی را بخواند که ملاله یوسفزای، از هوادارانِ جوان گرایش مارکسیستی که بخاطر مبارزهاش برای حق آموزش و پرورش دختران در پاکستان معروف است، فرستاده بود. او در ژوئیهی سال گذشته در مدرسهی تابستانهی مارکسیستی سراسری در سوات شرکت کرده بود. در حادثهای غمانگیز، بنیادگرایان، بربرانه به ملاله حمله کردند و گلولهای به سر او شلیک کردند که باعث مشهور شدنش در سراسر جهان شد. خوشبختانه او اکنون در بریتانیا در حال احیا است.
در پیغامی که او فرستاد میخوانیم:
«اول از همه میخواهم از «جد و جهد» و گرایش بینالمللی مارکسیستی تشکر کنم که سال گذشته به من فرصتی دادند در مدرسهی مارکسیستی تابستانه در سوات شرکت کنم و از اینکه مرا با مارکسیسم و سوسیالیسم آشنا کردند. من فقط میخواهم بگویم از نظر آموزش و پرورش، و سایر مشکلات در پاکستان، وقت آن رسیده کاری کنیم تا خود به این مشکلات بپردازیم. مهم است که دست به عمل بزنیم. نمیتوانیم منتظر بشویم تا کس دیگری بیاید و این کار را انجام دهد. چرا منتظر کس دیگری شدیم تا بیاید و امور را اصلاح کند؟ چرا خودمان همین کار را نمیکنیم؟
میخواهم تبریکات صمیمانهی خود را به کنگره ابراز کنم. من متقاعد هستم که سوسیالیسم تنها پاسخ است و به تمام رفقا فراخوان میدهم این مبارزه را تا پایانی پیروزمند به پیش ببرند. تنها همین ما را از زنجیرهای تعصب و استثمار رها میکند.»
این نیز یکی از لحظات بیشمار تکاندهنده در طول کنگره بود. یکی از دوستان نزدیک ملاله که وقتی به دخترها حمله شد در اتوبوس بود، نیز در کنگره حاضر بود. او نیز سخنرانی کرد و شعری خواند. این رفیق جوان زن نمونهای است از ظرفیت رفقایی که به «گرایش بینالمللی مارکسیستی» در پاکستان تعلق دارند. در واقع در سراسر کنگره رفقایی از مناطقی سخن گفتند که کمشکش دار و دستهّها، قتل، بمبگذاری، حملات پهپادها و جنگ عمومیتگرفته درشان جریان است. گوش دادن به سخنان آنها خون شنونده را به جوش میآورد چرا که به روشنی تناقضات و بیعدالتیهای عظیم موجود در این جامعهی آلوده به طبقات را به نمایش میگذارد.
انقلابهای اروپا و خاورمیانه
اولین بخش اصلی در مورد چشماندازهای جهانی بود، با تاکید بر تحولات اروپا و خاورمیانه. فرد وستون از طرف گرایش بینالملی مارکسیستی سخنران این بحث بود. رئیس این بخش رفیق حمید خان بود. فرد وستون به بیان عواملی پرداخت که در سال ۲۰۰۸ منجر به درگرفتن بحران اقتصادی شد و انباشت پیشین تناقضات درون نظام سرمایهداری جهانی، گسترش پیشین و عظیم اعتبار در سطح جهانی و مازاد تولیدی را که در سطحی وسیع ظاهر شد توضیح داد. تمام اینّها منجر به بحران بانکی شد که تنها انعکاسی بود از بحران عمومی نظام به مثابهی کل.
او از شرایط رو به زوال اجتماعی، حمله به رفاه، حملات به حقوق کارگران و رشد بیکاری گفت. و نشان داد چگونه تمام اینها است که انفجار مبارزه طبقاتی در سراسر اروپا را توضیح میدهد. او توضیح داد چگونه این در ضعیفترین حلقهها از هم گسیخت، اول در یونان، اما خیلی سریع به کشورهایی همچون پرتغال و اسپانیا نیز کشید. او به توضیح رادیکالسازی روزافزون میان کارگران و جوانان پرداخت، که محدود به کشورهای جنوب اروپا نیست و در شمال، مثلا در دانمارک و بریتانیا، نیز احساس میشود. تمام اینّها منجر به زیر سوال رفتن گستردهی نظام در سراسر اروپا میشود.
او در ضمن بخش قابل توجهی از سخنان آغازین خود را به رویدادهای خاورمیانه اختصاص داد: ابتدا در توضیح زمینهی رویدادهای انقلابی سال ۲۰۱۱ و شرایط اجتماعی و اقتصادی که جنبش را تدارک دید. او با تاکید بر آن رویدادهای انقلابی در ضمن توضیح داد که علیرغم انرژی عظیم انقلابی تودهها، بخاطر فقدان حزب انقلابی تودهای طبقهی کارگر، جای خالی را اسلامگرایانی همچون اخوان مسلمین پر کردند. اما از آنجا که این نیروها هیچ پاسخی به بحران سرمایهداری ندارند، وقتی به دولت برسند، در چشم تودهّهای هم مصر و هم تونس به سرعت بسیار افشا میشوند. حالا در هر دو کشور موج جدیدی از انقلاب در میگیرد، چرا که کارگران و جوانان شروع به نتیجهگیری از تجربههای اخیر خود میکنند. بدینسان در خاورمیانه نیز شاهد رادیکالسازی بیشتر تودهّها هستیم در حالی که سرمایهداران در عین حال با حملات بیشتر و بیشتر، فشار را افزایش میدهند.
روندهای اروپا و خاورمیانه با شرایط اقتصادی و اجتماعی بسیار متفاوتی آغاز شده است اما همه بخشی از یک روند واحد انقلاب جهانی هستند و این لاجرم بر پاکستان نیز تاثیر خواهد گذاشت.
کلادیو بلوتی، رفیق ایتالیایی، عضو کمیته اجرایی حزب احیای کمونیستی و از کادرهای رهبری «فالچه مارتلو»، بخش ایتالیای «گرایش بینالمللی مارکسیستی»، نیز در کنگره حاضر بود و در مورد آخرین اوضاع ایتالیا پس از انتخابات اخیر صحبت کرد. او توضیح داد که ایتالیا خود را در بحرانی جدی مییابد و این تهدیدی برای کل اتحادیهی اروپا است. او نیز اشعاری خواند، این دفعه از «جهنمِ» دانته، که مشخصا مورد توجه قرار گرفت. ارسلان غنی، رئیس اتحادیهی دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه کمبریج، نیز وارد بحث شد و موقعیت پیش روی دانشجویان در بریتانیا، با افزایش هزینهها و سایر حملهها، را توضیح داد. او توضیح داد که چگونه اول در بلژیک و سپس در بریتانیا در فعالیتهای همبستگی با کارگران شرکت کرده و نیاز به شرکت در مبارزه را، هر جا که رفقا حضور دارند، توضیح داد.
سوالهای بسیاری از فرد وستون مطرح شد. در مورد مسائلی همچون نقش مذهب، آیندهی انقلابهای ونزوئلا و مصر، موقعیت در ایران و افغانستان و بسیاری موارد دیگر. فرد وستون در پاسخ توضیح داد که تاریخ بارها و بارها نشان داده که پیروزی انقلاب سوسیالیستی هیچ تضمینی ندارد. آنچه لازم است ساختن جریانّها و سپس احزاب تودهای مارکسیستی است که قادر باشند به کارگران آن رهبری انقلابی را که شایستهی آن هستند عرضه کنند. او در پاسخ در مورد مذهب گفت مذهب از این رو بر ذهن بسیاری سلطه دارد که آنها در شرایطی اسفبار زندگی میکنند. اما ما به جای صحبت در مورد جهان آخرت باید با یکدیگر برای تغییر همین جهان همکاری کنیم. او در پایان به نیاز برای ساختن نیروهای مارکسیسم در پاکستان و در سطح جهانی تاکید کرد.
چشماندازهای پاکستان
بخش بعدی، به ریاست رفیق غفران احد، در مورد بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پاکستان و چشماندازها برای انقلاب سوسیالیستی بود. آدام پل بحث را با سخنانی بسیار آتشین و پرشور آغاز کرد که در آنها شرایط دهشتناکی را که تودههای پاکستان از آن رنج میبرند برشمرد: بیکاری و فقر روزافزون، فروپاشی زیرساختها، تعطیلی بخشهای عظیمی از صنایع و در این میان، تخاصمات قومی محلی بیشمار (مثلا در بلوچستان و سند) که در آن جناحّهای ختلف درون طبقهی حاکمه، با پشتیبانی این یا آن قدرت امپریالیستی، تخاصم قومی را باد میزنند تا دستور کار خود را پیش ببرند.
او از نفرت روزافزون تودهّها نسبت به نخبگان ثروتمند گفت که نتیجهاش بیگانگی عمومی علیه کل دستگاه حاکم است. اکنون شاهد تدارک انفجاری از پایین هستیم، مشابه آنچه دو سال قبل در مصر و تونس دیدیم.
رفقا خوکولا باچا از سوات، پاراس جان از کراچی، نظار منگال از بلوچستان، دکتر افتاب، عضو «انجمن پزشکان جوان»، الیاس خان، از رهبران خوشنامِ «حزب مردم پاکستان» در شهرِ مولتان، سعدالله مهوند، رفیقی افغان و گوراس سینگ، رفیقی سیک همه در بحث شرکت کردند. چنگیز خان از شمال پنجاب در این بخش شعری به زبان اردو خواند.
کنفرانس سپس به سه کمیسیون در مورد کار در اتحادیههای کارگری، کار در میان جوانان و کار در میان زنان تقسیم شد تا این زمینههای مهم فعالیت در جزئیات بیشتر مورد بحث قرار بگیرند. قرار شد گزارش این کمیسیونها در روز دوم کنگره ارائه شود.
پیش از پایانِ جلسهی شب، جواد احمد، خوانندهی مشهور، به صحنه آمد و خلاصهای از آخرین آلبومش را معرفی کرد که در آن دو ترانهی بسیار تکاندهنده موجود است. یکی در مورد مرگ دهشتناک نزدیک به ۳۰۰ کارگر در آتشسوزی در کارخانهای در کراچی و دیگری در مورد باگات سینگ، مبارز سوسیالیست انقلابی که در سال ۱۹۳۱ به دست بریتانیا اعدام شد. جواد نسخهی جدیدی از سرود انترناسیونال را نیز به زبان اردو نوشته که در آلبوم جدیدش موجود است.
جواد سپس فرد وستون و لعل خان را به صحنه دعوت کرد و همه را آماده کرد تا در خواندن نسخهی جدید او از سرود انترناسیونال همراهی کنند. بسیاری سایر رفقای دیگر نیز به آنها پیوستند. سپس کل کنگره به جواد پیوست که خواندن این سرود جنبش سوسیالیستی بینالمللی را رهبری کرد. این از لحظات بسیار تکاندهندهی کنگره بود و پایانی شایسته برای روز اول.
لاهور، ۱۰ مارس
***
روز دوم
آخرین رفقا نیز روز صبح یکشنبه (۱۰ مارس) ثبت نام کرد کردند تا شمار حاضرین در کنگره از ۲۸۰۰ بالاتر برود. صحبتهای اصلی روز در مورد کارزار انتخاباتی پیش رو، بحث تشکیلاتی و گزارش در مورد فعالیتّهای «گرایش بینالمللی مارکسیستی» در سطح جهان بود.
روز دوم نیز مثل روز اول با دکلمهی اشعار انقلابی توسط تعدادی از رفقا آغاز شد. در کشوری با چنین تخاصماتی عظیم، که در آن اقلیت کوچکی از نخبگان در ثروت زندگی میکند و اکثریت عظیم مردم در فقرِ آشکار، رنجِزحمتکشان خود را در ترانه و شعر منعکس میکند و این بخش بسیار مهمی از کنگره است.
ترانهی جواد در مورد مرگ کارگران در آتشسوزی کارخانه در کراچی
رفیق قمر اوز رئیس بخش اول بود. اولین وظیفهی او معرفی ویدئوی یکی از ترانههای جدید خوانندهی مشهور، جواد، به رفقا بود. چنانکه در گزارش دیروز گفتیم، یکی از ترانههای او در مورد مرگ نزدیک به ۳۰۰ کارگر در آتشسوزی در کارخانهای در کراچی در سال گذشته است.
ویدئو با تصویر اجساد کارگران کشتهشده در کارخانهی «یونیون کارباید» در بوپالِ هندوستان، در کارخانهای در بنگلادش و در کراچی آغاز میشود. این ویدئویی است از کنسرت جواد که مخصوص خانوادهی کشتهشدگان در کراچی برگزار شده است. جواد که ترانهاش را میخواند، دوربین بین مخاطبین حرکت میکرد. میشد پسران و دختران، برادران و خواهران، مادران و پدران و مادربزرگها و پدربزرگهای قربانیان را دید که عکس عزیزانی را که در آتشسوزی از دست دادهاند بالا گرفتهاند. صورتهای خاموش را میدیدیم و اشکهای اندوهی که در حال گوش دادن به کلمات ترانه بر گونهها فرومیریخت.
این ترانه در مورد درد کارگران است اما در ضمن میگوید که ما کارگران همه چیز را تولید میکنیم و ما دیگر این اوضاع را تحمل نمیکنیم و با شعار «کارگران جهان متحد شوید!» بر روی صفحه پایان مییابد. کل ترانه بسیار احساسی و بسیار تکانهنده است. در پایان، جمعیت حاضر در مقاومت دست به همنوایی با جواد کردند. این ویدئو که تمام شد، کل کنگره دوباره شروع به شعار دادن کرد: «انقلاب، انقلاب، انقلاب سوسیالیستی.» این روحیه را برای بخش بسیار مهم بعدی از دستور جلسه آماده کرد.
سپس رفیق رئوف لوند بود که شعر انقلابی دیگری ارائه کرد.
کارزار انتخاباتی
رفیق عمر سپر لعل خان را معرفی کرد که در مورد کارزار پیشاروی انتخاباتی صحبت کرد. پارلمان در روز ۱۶ مارس منحل میشود و انتخابات در ماه آوریل یا مه برگزار میشود. لعل خان استراتژی و تاکتیکهای ما در این انتخابات را با توجه به اینکه رفقای ما آمادهی رقابت برای کسب کرسی در مجلس ملی میشوند، بیان کرد و از حوزههای انتخاباتی آنها به کنگره گزارش داد.
این انتخابات در لحظهای از بحران حاد در جامعهی پاکستان فرا میرسد. سطوح فیالحال فقر حتی بدتر از پیش میشوند و صندوق جهانی پول و بانک جهانی فشار خود بر کشور را افزایش میدهند. اما چه کسی نمایندهی واقعی منافع کارگران، دهقانان، بیکاران و فقرا به طور کلی است؟ حزب مردم پاکستان در اواخر دههی ۱۹۶۰ با برنامهی سوسیالیستی رادیکالی بنیان نهاده شد. اما رهبران امروز این حزب پنج سال است که در دولت هستند و دستورات امپریالیسم را اجرا میکنند و به برنامهی خصوصیسازی و قطع یارانههای فقرا ادامه میدهند. نتیجهی تمام اینها بیگانگی گسترده نسبت به تمام سیاستمداران است. در چشم مردم تمام آنها وقتی به قدرت میرسند، جیب خودشان را پر میکنند و هیچ کار جدیای برای تودهها نمیکنند.
در این اوضاع، حزب مردمی که در انتخابات قبلی در سال ۲۰۰۸ نتایج بالایی کسب کرد اینبار میتواند به ۱۷ درصد کاهش بیاید و در این شرایط میتوانیم شاهد بازگشت نواز شریف باشیم. بیشتر مردم به احتمال بسیار در انتخابات شرکت نمیکنند یا، چنانکه لعل خان گفت، رایشان را میفروشند چرا که اینرا تنها استفادهی آن میبینند. اینگونه حداقل شاید شکم خود و خانوادهشان یک روز بیشتر سیر شود!
لعل خان دیدگاه مارکسیستی در مورد انتخابات را بیان کرد و توضیح داد که مارکسیستها در انتخابات شرکت میکنند و پیغام انقلاب سوسیالیستی را هر جا که تودهها گرد بیایند، میبرند. او نقش پارلمان در دموکراسی بورژوایی را توضیح داد و نفس خود دموکراسی «بورژوایی» را که این یک نظام نیست و روشی است برای ادارهی نظام. او از مارکس نقل قول کرد که انتخابات در نظام سرمایهداری به این معنی است که به تودهها اجازه میدهند هر پنج سال یکبار انتخاب کنند چه کسی آنها را سرکوب میکند.
در بعضی مناطق، مارکسیستها میتوانند با موفقیت به عنوان نامزد انتخاب شوند که در این صورت رفقا سازماندهی میکنند تا صدای مارکسیسم حقیقی را به پارلمان ببرند. اما این هدفی در خود نیست. هدف انتخاب مارکسیستها به پارلمان مثل انتخاب نمایندگان بلشویک در دومای تزار است: افشای آن از درون و گسترش افکار سوسیالیسم انقلابی نزد مخاطبینی وسیعتر.
لعل خان توضیح داد که بحران نظام خود را در انحطاط در تمام سطوح منعکس کرده است و فساد در همهجا بالا گرفته. اما انعکاس آن در ضمن زوال فرهنگ و نفسِ بشریت است. تمام این اوضاع را در حال و روزِ سیاست میبینیم. او توضیح داد که در اروپا هم غیر از این نیست اما در پاکستان این وضع صدبار بیشتر است.
رویدادهای شنبه (روز قبل) در لاهور همین را نشان میدهند. خانهها و مغازههای ۱۶۰ خانوادهی مسیحی به آتش کشیده شد و مردم مجبور به فرار بودند. بهانهی دار و دستهای که مرتکب این کار شدند این بود که مسیحیان کفر گفته بودند. در واقعیت این روشها را دار و دستههای بیرحم و جنایی استفاده میکنند تا املاک را به دست بگیرند، تصاحب کنند و برای خود بسازند. و دولت هم کنار میایستد و هیچ نمیکند!
لعل خان به «دلقکها»ی بسیار در سیاست پاکستان اشاره کرد. از زرداریهای این جهان، تا شریفها تا امران خان، قدری، آخوندِ از کانادا آمده، و رهبران حزب شوونیستِ «جنبش متحد قومی.» هیچ یک از آنها راه حلی برای تودهها ندارند.
اما مارکسیستها انتخابات را تحریم نمیکنند که از آن استفاده میکنند تا افکارشان را تبلیغ کنند و بدیل واقعی سوسیالیسم را پیش بگذارند.
بسیاری از رفقا از سراسر کشور در بحث شرکت کردند، از جمله غفران احد از ملاکند. او مضحکهی دموکراسی بورژوایی را افشا کرد. غفران اشاره کرد که به جای «دولت به دست مردم» ما «دولتی که مردم را میخرد» داریم و به جای «دولت برای مردم»، «دولت دور از مردم.» (این عبارات در واقع بازیهای کلامی در زبان انگلیسی هستند-م.) او توضیح داد که نامزد مارکسیست نباید وارد پارلمان شود تا خود فاسد شود که باید دست به افشای نظام بزند.
سپس نوبت رفیق آصف از روالپندی بود که به نقش جوانان در کارزار انتخاباتی اشاره کرد. ریاض لوند، که در سال ۲۰۰۸ نامزد مارکسیستها بود، نیز سخنرانی کرد. همه میدانند که او در واقعیت در سال ۲۰۰۸ پیروز شد اما نتایج را سه روز نگاه داشتند تا ارقام را تغییر دهند و نشان دهند او شکست خورده. او توضیح داد که کارگران در کراچی کاملا از این واقعیت آگاه بودند و حامی رفقا هستند. او اشاره کرد که رهبر «جنبش متحد قومی»، سازمان شوونیستی و ارتجاعی که مسئول کشتار بسیاری از فعالین در جنبش کارگری است، اخیرا گفته که دشمن اصلیشان «مارکسیسم» است.
رفیق قادر از پیشاور، با نقل قول از لنین، گفت این پارلمان «آشپزخانهی دزدها» است و آشپزخانهای که در آن «غذایی برای فقرا نیست.» او گفت مارکسیستها باید در انتخابات پارلمان شرکت کنند اما روزی خواهد آمد که مردم به جای رای دادن با دست، با پاهای خود رای میدهند و بسیج میکنند تا علیه این نظام به پا خیزند.
سپس نوبت رفیق عادل از فیصلآباد و رفیق الیاس خان بود که سخنرانی بسیار آتشینی کرد و اعمال رهبران حزب مردم را محکوم کرد و گفت مارکسیستها برای ارائهی بدیل به کارگران چه باید بکنند. رفیق رئوف لوند اشاره کرد که در حالی که همه درگیر بازی تشتت مردم هستند، مارکسیستها میکوشند تا کارگران از گروههای قومی و مذهبی مختلف را متحد کنند. سپس رفیقی زن، جلیله از کویته، صحبت کرد. او از زنان بسیاری که در پاکستان کشته میشوند و خشونت عمومی که بر آنّها میرود گفت. او از این گفت که چطور قطعات اجساد زنان کشته شده در بمب گذاریها (که در بلوچستان هر روز صورت میگیرد) را با دست جمع کرده است. بخاطر فعالیتهای جلیله، فتوایی علیه او صادر کردهاند اما او همچنان مصمم به ادامهی مبارزه است. او سخنان خود را با شعری تمام کرد که به همان زنانی که در سخنرانیاش به آنها اشاره کرده بود تقدیم شد. رفیق دیگری سپس شعری را خواند که پیغام سادهاش این بود که «به این راهزنان اعتماد نکنید.»
لعل خان سپس بحث را با پاسخ به سوالها و گرد هم آوردن بخشّهای مختلف صحبت به پایان رساند.
بخش بعدی، گزارش تشکیلاتی بود که رفیق پاراس جان از کراچی ارائه کرد. رئیس این بخش رفیق یاسر ارشاد بود. رفیق پاراس بخش اعظم سخنرانی خود را به این اختصاص داد که از رفقا در این دورهی بحران حاد نظام چه انتظاری میرود. او توضیح داد که باید کسب اطمینان کرد تمام جنبههای فعالیت به دقت سازماندهی میشود. او اهمیت زیادی به حیاتِ حوزههای سازمان و فعالیتهای منظم روزانه و هفتگیشان اختصاص داد. از آنجا که در دورهی اخیر جوانان جدید بسیاری به سازمان پیوستهاند، آموزش دادن آنها در سنتهای روشِ مارکسیستی سازماندهی و تشکیلات ضروری است.
در گزارش شنیدیم که شرایط متغیر عینی منجر به رشد اعضای سازمان در ماههای اخیر شده و فرصتهای موجود در سال پیش رو نیز به بحث گذاشته شد.
کار در اتحادیههای کارگری
سپس نوبت گزارشهای کمیسیونهای شب قبل بود. نظر منگال از کمیسیون کار در اتحادیههای کارگری گزارش داد. او توضیح داد که «کارازر دفاع از اتحادیههای کارگری پاکستان» (PTUDC) قرار است جزوهای ویژه در مورد مسائل کارگران برای انتخابات تولید کند که مورد استفادهی رفقا قرار خواهد گرفت.
او در ضمن به تعداد اتحادیههای کارگری و کارخانهّهایی که گرایش مارکسیستی در آنها حضور دارد اشاره کرد. با دیدن شمار رفقای اتحادیههای کارگری مختلف که در کنگره حاضر بودند میشد متوجه رشد نفوذ گرایش شد:
کارخانهی فولاد پاکستان (کراچی)، راهآهن پاکستان، هواپیمایی بینالمللی پاکستان، ادارهی توسعهی آب و برق، شرکت تامین برق کراچی، شرکت بندر کراچی، ادارهی پست، کارخانهی مهمات واه، یونیلور، کوکا کولا، نستلهی کبیروالا، شرکت تنباکوی پاکستان، انجمن سراسری کارمندان دفتری پاکستان، ادارهی ارتباطات پاکستان، شرکت داروسازی مرک، پاور لومز، انجمن اساتید و مدرسین دانشگاه (پنجاب، سند، بلوچستان، کشمیر)، انجمن پزشکان جوان (بیمارستان عمومی لاهور، بیمارستان جناحِ لاهور، بیمارستان کودکان لاهور، بیمارستان خدمات لاهور، موسسه قلب پنجاب در لاهور، بیمارستان مایوی لاهور، بیمارستان سر گنگا رامِ لاهور، بیمارستان نیشتارِ مولتان، بیمارستان ویکتوریای بهاولپور، بیمارستان الایدِ فیصلآباد و بیمارستانهای مرکزی مناطق در سراسر پنجاب)، موسسه علوم پزشکی پاکستان در اسلامآباد، ائتلاف پزشکیارانِ پنجاب، کاشیِ امکوی لاهور، تریت بلید، حولهی رستمِ لاهور، نیروگاه جامشورو، نیروگاه کوت آدو، پالایشگاه نفت پاک-عرب، سوی گاز (SNGPL، SSGC)، ادارهی آب و فاضلات، اتحادیهی روزنامهنگاران، شرکت توسعهی نفت و گاز، بانک دولتی پاکستان، بانک حبیب، بانک الاید، بانک نشنال، کارمندان شهرداریها در سراسر پاکستان، انجمنهای دهقانها از نواحی مختلف.
کار در میان جوانان
رفیق امجد از کمیسیون جوانان گزارش داد و بعضی فعالیتهای سال را بر شمرد از جمله برگزاری دو مدرسهی مارکسیستی، یکی در تابستان و دیگری در زمستان گذشته. کمیته هماهنگی سراسری جدیدی بر پا شده است تا کار در میان جوانان را اداره کند. این کمیته نهادهایی در سطح منطقهای و محلی هم دارد. در سال گذشته نواحی جدیدی از فعالیت در جبههی جوانان گشوده شده است و فهرست زیر از سازمانهای جوانان و نهادهای آموزشی که رفقا در آن پایگاهی دارند خبر از وسعت این زمینهی مهم فعالیت میدهد:
سازمانهای جوانان: فدراسیون ملی دانشجویان جامو و کشمیر، جبههی آزادیبخش دانشجویان جامو و کشمیر، فدراسیون دانشجویان حزب مردم، سازمان دانشجویان بلوچ، سازمان دانشجویان پشتون، فدراسیون دانشجویان پشتون، شورای انقلابی، جنبش جوانان بیکار، فدراسیون دانشجویی حزب مردم در جامو و کشمیر، فدراسیون دانشجویان حزب مردم در گلگت-بلتستان.
دانشگاهها و کالجها: دانشگاه پنجاب، دانشگاه گاورمنت کالجِ لاهور، دانشگاه مهندسی و فنآوری لاهور، دانشگاه فستِ لاهور، دانشگاه علوم مدیریت لاهور (لومس)، کالج محمدی انگلیسی-شرقی (مائو) لاهور، کالج ملی هنرهای لاهور، دانشگاه پنجاب مرکزی در لاهور، نهاد خدمات علوم پزشکیِ لاهور، دانشگاه بینالمللی اسلامی در اسلامآباد، دانشگاه گاورمنت کالجِ فیصلآباد، دانشگاه سرگودها، دانشگاه کشاورزیِ فیصلآباد، دانشگاه اپنِ علامه اقبال، گوردن کالجِ روالپندی، دانشگاه مهندسی و فنآوری تکسیلا، دانشگاه پیشاور، دانشگاه بلوچستان در کویته، دانشگاه خضدار، دانشگاه سرحدِ پیشاور، دانشگاه ملاکند، دانشگاه گومالِ دیره اسماعیل خان، کالج پزشکی گومالِ دیره اسماعیل خان، دانشگاه آزاد جامو و کشمیر در مظفر آباد (دانشگاه ای جی کی)، دانشگاه علم و فنآوری میرپور (ماست)، دانشگاه بهاالدین ذکریا در مولتان، دانشگاه اسلامیهی بهاولپور، دانشگاه سند در جامشورو، دانشگاه شاه عبدال لطیف بیتای در خیرپور، دانشگاه پزشکی لیاقت در جامشورو، دانشگاه کراچی، دانشگاه فدرال اردو، کالج پزشکی شیخ زاید در رحیم یار خان، کالج خواجه فریدِ رحیم یار خان، کالج موریِ سیالکوت.
کار در میان زنان
روز زنان نیز در کنگره بزرگ داشته شد که در آن زنان کارگر و دانشجو از سراسر پاکستان با شور انقلابی شرکت داشتند. فعالیت در میان زنان در پاکستان کار آسانی نیست. با این همه، رفیق انام در گزارش خود از کمیسیون توضیح داد که سازمان ۱۳۲ رفیق زن دارد و از این میان نیمی از آنها در کنگره حاضر بودند. رفقا موافقند که برای جذب زنان باید تلاشهای بیشتری کرد و هدف خود را رساندن این عدد به ۱۹۳ در دورهی پیش رو قرار دادهاند.
اظهارات پایانی
فرد وستون کنگره را با گزارشی از کار بینالمللی «گرایش مارکسیستی» به پایان برد. او خلاصهای از کشورهایی که «گرایش» در آنها فعالیت میکند ارائه داد از آمریکای شمالی و جنوبی تا آفریقا، آسیا و اروپا. رفقا مشتاقانه پای صحبت فرد نشستند که جزئیاتی از فعالیتِ هر بخشِ گرایش را بازگو کرد. گزارشها در مورد ونزوئلا و برزیل بخصوص با استقبال مواجه شد و همچنین گزارش در مورد آمریکا، کانادا و مکزیک. رفقا در ضمن مشتاق بودند از کار در اروپا، یونان، ایتالیا، فرانسه، بریتانیا و سایر کشورها باخبر شوند. این خبر که زندگینامهی تد گرانت به قلم آلن وودز به زودی منتشر میشود با تشویق مواجه شد.
این بخش مهمی بود به این خاطر که تنها تعداد انگشتشماری از رفقای پاکستان تا بحال توانستهاند ویزا بگیرند تا در کنفرانسهای بینالمللی گرایش مارکسیستی شرکت کنند و با رفقا از سایر کشورها دیدار کنند. برای بیشتر آنها، این بخش نزدیکترین تجربهی دیدار با فردی از بینالملل است. فرد توضیح داد که رفقا در سراسر جهان مشتاقانه فعالیت رفقای پاکستان را دنبال میکنند و این الهامی برای تمام آنها است، چنانکه رفقای پاکستان نیز از فعالیتهای کلِ بینالملل الهام میگیرند.
فرد در اتمام صحبتهای خود بر وظیفهی کلیدی آموزش تمام رفقا و تدارک آنها برای نبردهای پیش رو تاکید کرد و در پایان کنگره را یک بار دیگر به فعالیتهای تد گرانت تقدیم کرد. او توضیح داد که چطور دشوارترین دوره برای تد احتمالا دههی ۱۹۵۰ بوده: وقتی سرمایهداری در شکوفایی کامل بود، استالینیسم به نظر بسیار تقویت شده بود و فکرِ انقلاب در جهان سرمایهداری پیشرفته بسیار دوردست به نظر میآمد. اما تد خوشبینی عظیمی نسبت به آینده داشت و میفهمید که سرنوشت سرمایهداری است که بالاخره در نقطهای وارد بحران میشود و این با خود احیای مبارزه طبقاتی را میآورد. به لطف فعالیتهای تد در آن زمانهای دشوار است که «گرایش بینالمللی مارکسیستی» امروز وجود دارد.
در پایان کنگره، همه بار دیگر به رهبری رفیق جواد دست به خواندن سرود انترناسیونال زدند. شرحِ شور و شوقی که در این لحظه بیان شد با کلمات ممکن نیست. با چنین شور و شوق و مصمم بودنی، ما اعتمادی کامل به موفقیت آیندهی مارکسیستها در پاکستان داریم.*
منبع: گزارشِ اختصاصی «گرایش بینالمللی مارکسیستی» (به انگلیسی)، ۱۰ و ۱۱ مارس ۲۰۱۳
ضمیمه:
عکسّهایی از کنگره: https://picasaweb.google.com/103315366936682530345/CongressOfTheStruggle2013
فیلم خواندن سرود انترناسیونال در پایان کنگره: www.marxist.com
|