لطفا ما را به رسمیت بشناسید!
نامه و تقاضایی از یک طرفدار «حزب تحریم»
•
تقاضایمان این است که هواداران حزب پیروز (یعنی حزب آقای روحانی) که در یک «رقابت کاملا دموکراتیک» ما را شکست داده اند، این قدر به ما فشار نیاورند که حزب خود را رها کنیم و به حزب آن ها بپیویندیم. آزاردهنده است که دائما از ما می خواهند به «مردم» - یعنی به حزب آقای روحانی - بپیوندیم! ما پیروزی شما را به رسمیت شناخته ایم شما هم لطفا موجودیت ما را به رسمیت بشناسید!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۷ خرداد ۱٣۹۲ -
۱۷ ژوئن ۲۰۱٣
نه تنها خود انتخابات در ایران غیرعادی است، بلکه رفتار انتخاباتی هم در ایران غیرعادی است. این رفتار غیرعادی از سران حکومت شروع می شود و به مردمی که تنها یک رای دارند ختم می شود.
اول.
رفتاری که شرکت کنندگان در انتخابات با کسانی که در انتخابات شرکت نکرده اند در پیش گرفته اند یک نمونه از این رفتار غیرعادی است (عکس آن هم تا حدودی صادق است). آن ها به طور دائم برای ما استدلال می کنند که در آمریکا و اروپا هم که خیلی دموکرات هستند، عده ای در انتخابات شرکت نمی کنند. شاید از این استدلال ها می خواهند نتیجه بگیرند که پس انتخابات در ایران خیلی هم غیردموکراتیک نیست. درست است، در آن جا هم خیلی ها در انتخابات شرکت نمی کنند. اما شرکت نکردن ما – تحریمی ها – به همان میزان که هستیم - در انتخابات جمهوری اسلامی یک رفتار سیاسی و اعتراضی است. این را بارها به صدای بلند هم اعلام کرده ایم. یعنی ما جزو آن عده «آمریکایی» و «اروپایی» نیستیم که از سر بی تفاوتی و یا به هر دلیل دیگر در انتخاباتشان شرکت نمی کنند (شاید در آن جا هم عده ای اعتراض داشته باشند که شرکت نمی کنند).
ما در انتخابات شرکت نمی کنیم. چون معترض به انتخابات هستیم.
این استدلالات را گاه از رفقای خودمان می شنویم. آن ها به جای آینکه حضور ما را دلیلی بر وجود استبداد در کشور و انتخابات تحت سلطه ی آن بگیرند، به طور دائم در صدد نفی ما و کم اهمیت کردن ما هستند.
این کار را که جمهوری اسلامی به میزان کافی صورت داده و باز هم صورت می دهد، شما دوستان عزیز این وظیفه را بر دوش نگیرید.
دوم.
بعد از انتخابات دائم از ما دعوت می کنند که از مواضع خود دست بر داریم و به مردم (اسم مستعار خودشان) بپیوندیم. این هم یکی دیگر از این رفتار غیرعادی و متفرعنانه ی ما ایرانیان است. کجای دنیا (همان دنیآی دموکراتی که دائما به آن استناد می شود) دیده اید که هواداران حزب پیروز از هواداران احزاب شکست خورده دائما بخواهند که از مواضع و حزب خود جدا شوند و به آن ها بپیوندند؟
ما که در ایران حزبی نداریم. یعنی نمی توانیم داشته باشیم. انتخابات یک فرصتی است که صدایمان یکی بشود و بگوییم ما هم هستیم و اعتراض داریم. اصلا اسم حزب ما را بگذارید «حزب تحریم». هیچ هم ادعا نداریم ۱٣ میلیون هوادار داریم. بگیرید پانصد هزار نفر. اما اجازه بدهید ما هم حزب خود و راه خود را داشته باشیم.
خیال می کنیم انتخابات کاملا دموکراتیک بوده است. ما هم کاندیدای خودمان را داشته ایم، به اندازه ی آقای روحانی و دیگران حق تبلیغ داشته ایم، در مناظره های تلویزیونی شرکت کرده ایم، مستندهای اننخاباتی ساخته ایم و از تلویزیون پخش کرده ایم، میتینگ های انتخاباتی داشته ایم، توانسته ایم برای خودمان «رنگ» انتخاب کنیم. همه ی این ها را داشته ایم و در رقابت با آقای روحانی و دیگران حالا هم حدود پانصدهزار رای آورده ایم.
تقاضایمان این است که هواداران حزب پیروز (یعنی حزب آقای روحانی) که در یک «رقابت کاملا دموکراتیک» ما را شکست داده اند، این قدر به ما فشار نیاورند که حزب خود را رها کنیم و به حزب آن ها بپیویندیم.
برای ما هیچ چیز آزاردهنده تر از این در این روزها نیست که دائما از ما می خواهند به «مردم» - یعنی به حزب آقای روحانی - بپیوندیم! ما پیروزی شما را به رسمیت شناخته ایم و تبریک هم گفته ایم. در جشن و شادمانی شما در خیابان ها شرکت کرده ایم. دیگر چه باید بکنیم؟
پس شما هم لطفا موجودیت ما را به رسمیت بشناسید و سعی نکنید ما را در مردم (خودتان) منحل کنید!
|