•
پس از خفه شدن "حلبچه"
شکایتنامه بالابلندی برای خدا نوشتم.
پیش از اینکه آنرا برای مردم بخوانم
برای درختی خواندم
درخت به گریه افتاد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۷ مرداد ۱٣۹۲ -
٨ اوت ۲۰۱٣
ترجمه قطعه شعری از "شیرکو بی کس" شاعر زنده یاد کورد، به مناسبت سالگرد فاجعه حلبچه همراه با نسخه دستنویس شعر به خط شاعر و قرائت آن با صدای وی:
جواب
پس از خفه شدن "حلبچه"
شکایتنامه بالابلندی برای خدا نوشتم.
پیش از اینکه آنرا برای مردم بخوانم
برای درختی خواندم
درخت به گریه افتاد
در آن نزدیکی، یک پرنده پستچی
از من پرسید
خوب چه کسی آنرا به دست گیرنده میرساند؟
اگر امید به من بسته باشی
من که نمیتوانم به عرش خدا برسم!
شب، دیرهنگام
فرشته سیاهپوش شعرم
به من گفت: غصه نخور،
من آنرا تا بالاها
تا اوجها
خواهم برد
اما قول نمیدهم خود او نامهرا از من تحویل بگیرد!
تو میدانی
کسی نمیتواند خدای بزرگ را ببیند!
گفتم سپاس، ولی تو پروازت را بکن!
فرشته الهام پرواز آغاز کرد
و شکایتنامهرا باخود برد
دیگر روز که بازآمد
سکرتر درجه چهار دفتر پروردگار
- "عبید" نامی،
بر روی همان شکایتنامه،
و در حاشیه آن
به عربی
خطاب بهمن نوشته بود:
"دیوانه!
آنرا به عربی1 ترجمه کن،
اینجا کسی کردی نمیداند
و آنرا پیش خدا هم نمیبریم!"
سلیمانیه
١٤/١٢/ ٢٠٠٧
ترجمه فارسی از: انور سلطانی
قرائت شعر با صدای شاعر در یوتیوب:
www.youtube.com
و نسخه دستنویس شعر به خط شاعر همراه با تصویر وی، برگرفته از سایت اینترنتی "سبهی":
1 . اشاره شاعر به زبان عربی نه از دیدگاهی نژادپرستانه بلکه ناشی از این واقعیت است که به دنبال بمباران شیمیائی شهر کردنشین حلبچه در مارچ ١٩٨٨، هیچ ارگان رسمی در هیچیک از کشورهای عرب زبان و غیر عرب، به دولت عراق اعتراض نکرد. شاعر این واقعیت را در قالب تمثیل بیان کردهاست گوئی کسی در بالا و پائین جهان، از خالق گرفته تا مخلوق، نیست که زبان دادخواهانه کردهارا بفهمد؛ اشاره شاعر در اینجا میتواند به لوبی کشورهای عربی و حامیان آنها در سازمان ملل یا در میان ابرقدرتها باشد. انتخاب اسم عربی "عبید" و معنای عبودیت نهفته در آن برای سکرتر هم در این رابطه قابل تأمل است. مترجم
|