کالبد شکافی خفقان و سرکوب در ایران
"بررسی انقباض در داخل و انبساط در خارج دولت یازدهم"
شاهو حسینی
•
با وجود گذشت ماهها ازآغاز به کار دولت تدبیر، فشارها در داخل نه تنها کاسته نشده ، که بر شدت آن علی الخصوص بر اقلیتها افزوده شده، تنها در یک روز هیجده اعدام سیاسی (۲ کرد و ۱۶ بلوچ)، هدف رژیم از افزایش فشار در داخل به زعم تلاش برای تنش زدایی در خارج چیست؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۵ آبان ۱٣۹۲ -
۲۷ اکتبر ۲۰۱٣
مقدمه:
اتمام انتخابات سال ٨٨ و اعلام نتایج آن منجر به شکل گیری یک بحران عظیم سیاسی هم در داخل و هم در خارج برای رژیم گردید، بحرانی که در ان گسلی بزرگ میان نیروهای تکنوکرات و تحصیل کرده درون نظام که با عنوان اصلاح طلبان وارد کارزار انتخابات شده بودند،با نیروهای سنتی به وجود آورد، این شکاف در درون جامعه نیز تبعات خود را در اولین گام به صورت اعتراضات خیابانی در شهرهای بزرگ با عنوان جنبش سبز نشان داد، جغرافیایی که حداقل برای سالهای متمادی (پس از سرکوب و حذف احزاب مخالف از جامعه از در سالهای اولیه انقلاب)به نوعی در آرامش به سر می برد، این دوره از حکومت برای ایران هم در داخل و هم در خارج به دلیل چالش هسته ای با غرب بحرانی ترین سالهای حکومت بود، دوره ای که منجر شد به سقوط شدید اقتصاد ایران، بالا رفتن تورم با سرعتی باور نکردنی، کاهش شدید صادرات نفت ایران، کاهش شدید سقف مبادلات تجاری با ایران به دلیل تحریم ایران، کند شدن شدید چرخ صنعت کشور و از همه مهمتر رسیدن بیکاری به نقطه بحران، که در نتیجه منجر به سر کار آمدن حسن روحانی در ایران به عنوان رئیس جمهور و با شعار دولت تدبیر و امید گشت، وضعیتی که آگاهان سیاسی منتظر بودند، که در کنار تلاش ایران برای انبساط در خارج و تلاش برای تنش زدایی در حوزه روابط خارجی، موجبات اندک فضای باز سیاسی را نیز در داخل فراهم نماید.
فضای باز سیاسی در ایران
فضای باز سیاسی در واقع به شرائط سیاسی ایران از زمستان ۱٣۵۵ تا سقوط رژیم محمدرضاپهلوی گفته می شود. دوره ای که پس ازپیروزی جیمی کارتر در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا و در اعتراض به خفقان حاکم بر جامعه ایران و فشار بر محمدرضاشاه برای کاستن از این خفقان در ایران شکل گرفت، که موجب آزادی تعداد زیادی از زندانیان سیاسی گردید، و سازمانهای بینالمللی ناظر بر حقوق بشر پس از سالها انتظار راهی ایران شدند. تغییر در شیوه دفاع از متهمین دادگاههای نظامی، کاهش اختناق و امکان نسبی اظهار نظر انتقادآمیز و درج اخبار برخی از فعالیتهای مخالفین رژیم از جمله نمودهای عینی فضای تازه بود، از سوی دیگر مخالفان داخلی نیز که به خوبی از تغییرات ایجاد شده آگاهی یافته بودند، فعالیتهای خود را علنیتر نمودند. نامهی سرگشاده روشنفکران مذهبی، وکلا و حقوقدانان خطاب به شاه که طی آن خواستار رعایت قانون اساسی، آزادی زندانیان سیاسی، احترام به آزادیهای سیاسی و حقوق بشر، انحلال ساواک و انجام انتخابات آزاد در ایران شده بودند، در مهر ماه ۱٣۵۶ انتشار یافت. تشکیل جمعیت طرفداران آزادی و حقوق بشر، برپایی شبهای شعر از سوی کانون نویسندگان، اجتماعات عمومی و سخنرانیها و تظاهرات اسلامی نیز از جمله پیامدهای دیگر فضای باز سیاسی بود که از سوی مخالفین به کار گرفته شد، فضای باز سیاسی به حرکتهای مخالفانه جنبهی عینیتر قاطع تری بخشید، در واقع کاهش روند سرکوب و حذف مخالفان منجر به گسیختگی روند از درون نظام پادشاهی و از دست دادن ابزارهای لازم برای کنترل و مهار بحران در جامعه شد ، که در نهایت به زعم بسیاری از تحلیگران این روند منجر به سقوط محمدرضا پهلوی گردید.
پیروزی انقلاب ایران در سال ٥٧ و پیروز شدن ایدئولوژی اسلامی در قبصه کامل قدرت سیاسی که با اندکی فاصله جنگی ٨ ساله را بر جامعه ایران تحملی نمود ، امید هرگونه گشایش و فضای بازی را از جامعه سلب کرد ، نهایتا جنگ در سال ٦٧ به اتمام رسید، در این میان بسیاری از زندانیان سیاسی در حال اتمام مدت زندان خویش بودند، نظام می دانست بازگشت این نخبگان فکری و سیاسی به درون جامعه و ارتباط آنها با جامعه در کنار عدم تحقق شعارهای حکومت و شدید تر شدن فضای اختناق به نسبت رژیم سابق چالشهایی اساسی برای نظام به بار خواهد آورد، بنابراین موجی از اعدامها به راه افتاد،و در ادمه آن موجی از حذف روشنفکران درون جامعه با عنوان قتلهای زنجیره ای.
سال ١٣٧٦ سید محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور اصلاح طلب بر سر کار آمد، دولتی که بسیاری از ناظران سیاسی معتقد بودند، می تواند ترمیدور انقلاب باشد،در واقع این دولت با شعار ایران برای همه ایرانیان توانست نظر مردم را به سوی خود جلب نماید، و امید آن می رفت که فضایی باز سیاسی به وجود بیایید، در این دوره برخی تلاشها برای شکل گیری برخی نهادهای جامعه مدنی خارج از بدنه حکومت شروع شد،اما با تقابل جناح مقابل که مسلط بر نهادهای انتصابی ( به مراتب قدرتمند تر از نهادهای انتخابی) ، نظامی و شبه نظامی بودند، نتیجه مطلوب به بار نیاورد، که از آن جمله می توان به توقیف فله ای مطبوعات و حادثه کوی دانشگاه اشاره کرد. رساندن محمود احمدی نژاد به کاخ ریاست جمهوری برای هشت سال هر گونه امیدی را برای اندک فضای باز سیاسی از جامعه گرفت ، اما با شروع دولت یازدهم امید میرفت که مطابق تعهدات رئیس جمهور در دوران تبلیغات انتخاباتی ، تلاشهایی را برای ایجاد ولو اندکی فضای باز سیاسی انجام دهد .
انقباض در داخل و انبساط در خارج دولت یازدهم
روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور بدون تردید محصول همراهی و همیاری بخشی از اصلاح طلبان، جنبش سبز و اراده مردم برای ایجاد تغییر در زندگی خود بود، البته در کنار مجموعه ای از عوامل دیگر، بنابراین مردمی که به پای صندوق های رای رفته بودند، به امید ایجاد تغییر در وضعیت اقتصادی و ایجاد فضای باز سیاسی به صورت کاستن از فضای امنیتی حاکم بر مناسبات میان حکومت و جامعه بودند، دولت آقای روحانی برای ایجاد تغییر در وضعیت اقتصادی راهبردی مشخص به صورت تلاش برای رسیدن به توافقی منطقی با غرب بر سر برنامه هسته ای خویش است، که اولین پیامدهای آن می تواند برداشته شدن تحریمات باشد، کاهش تحریمات زمینه را برای گسترش همکاریهای گسترده با جهان خارج فراهم می کند، به این ترتیب صنعت نفت صدمه دیده ایران که بزرگترین و حیاتی ترین تامین کنندی نقدینگی و ارز برای ایران می باشد، دوباره احیا می شود، روند تحولات از زمان روی کارآمدن آقای روحانی جنین نشان می دهد، که تا حدودی این انبساط سیاسی توانسته در حوزه روابط خارجی برای ایران مفید باشد، اما این تنها نیاز جامعه ایران نبود، مردم در داخل منتظر باز شدن اندک فضای سیاسی بودند، تا بتوانند نهادهای مدنی را دوباره احیا و فضای تنفسی برای نخبگان فکری و سیاسی فراهم شود، به خصوص ظلم مضاعفی که بر اقلیتها تحمیل شده بود، اما روند تحولات پس از روی کارآمدن رئیس جمهور جدید چشم انداز روشنی را در این حوزه فراروی فعلان سیاسی قرار نمی دهد، به نظر می رسد رژیم به فراخور انبساط در خارج، انقباض در داخل را تداوم داده ،زیرا همچون گذشته و با نگاهی به تجربه فصای باز سیاسی دوران محمدرضا پهلوی و رویدادهای پس از روی کارآمدن اصلاح طلبان نگران از دست دادن کنترل خود بر روند تحولات در جامعه و در نتیجه تهدید و لرزان شدن حکومت استبدادی خود می باشد، آنگونه که نظام از سال نود و با شدت بیشتری از اواخر سال نود فشار بر روزنامه نگاران، مطبوعات، فعالان سیاسی و به شدت بیشتری بر اقلیتها متمرکز نمود، که می توان به بازداشت جمعی از روزنامه نگاران اصلاح طلب در زمستان نود، همچنین بازداشت های گسترده در مناطقی که اقلیت ها ساکن هستند، به طور مشخص کردها، عربها و بلوچ ها اشاره کرد، که از جمله آخرین اقدامات نظام اعدام ١٨ فعال سیاسی کرد و بلوچ را می توان ذکر کرد، که با فاصله اندک چند روزه از آخرین گزارش آقای احمد شهید انجام شد، در واقع نظام که در سیاست خارجی خود برای تعامل با غرب انبساط سیاسی و نرمش قهرمانانه نشان می دهد، برای پیشگیری از هر گونه تحرکی در داخل فشارها را شدت می بخشد، در این گیرودار به نظر می رسد، که غرب از ماراتن مذاکرات هسته ای با ایران خسته شده باشد و علاقمند نباشد، تا پیگیر کیس حقوق بشر ایران باشد، و این کیس می رود، که در سایه مذاکرات هسته ای به محاق فراموشی سپرده شود.
|