یک حکایت و همچنان باقی
شکوفه تقی
•
پرندهای از فراز درختی دید
بوزینهای در کِرم شبتاب میدمید.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲٨ آبان ۱٣۹۲ -
۱۹ نوامبر ۲۰۱٣
پرنده ای از فراز درختی دید
بوزینه ای در کِرم شبتاب می دمید.
گفت: «آنچه بر هیزم گذاشته ای،
نه میسوزاند، نه گرمت میکند.»
بوزینه دست بر دست سائید،
همچنان گرم در کِرم دمید.
پرنده فرود آمد، اصراری بیش ورزید.
بوزینه گرفتش، بر خاک کوبید.
این حکایت از کلیله رسید
شکوفهتقی
|