یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

به این رژیم تهمت نزنید!


مصطفی هجری


• تمام پاسخ ها و اظهار نظرهایی که در این مصاحبه آقای یونسی ابراز نموده اند این واقعیت را بار دیگر به طور آشکار بازگو می کنند که در این رژیم محمود رئیس جمهور باشد یا حسن یا فردا کسی دیگر، در بر همان پاشنه می چرخد، یعنی که رژیم به این مطالبات اعتقادی ندارد تا در صدد برآورده کردن آنها باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۲ فروردين ۱٣۹٣ -  ۱ آوريل ۲۰۱۴


در مقطع زمانی تبلیغات انتخابات روحانی شماری از فعالین سیاسی ملیت های محروم و ستمدیده ایران با تکیه بر اطلاعیه روحانی در مورد تأمین حقوق "اقوام و اقلیت های مذهبی" تبلیغات وسیعی را به نفع ایشان راه انداختند و چنین به مردم القاء کردند که انتخاب روحانی یعنی حل مشکلات و رفع تبعیضات اعمال شده بر آنان. نتیجه این فریبکاری ها رویکرد نسبتا وسیع این ملیت ها به صندوق های رأی و انداختن آرای خود به نفع روحانی بود. همه این تحولات در حالی صورت گرفت که:
ـ خود وعده های داده شده در بیانیه، مسایل بسیار جزئی را در برمی گرفت
ـ رئیس جمهور در ایران جمهوری اسلامی و کابینه ی وی فاقد صلاحیت های لازم برای اجرای وعده هایش می باشد، زیرا در ایران این صلاحیت ها در انحصار یک فرد (ولی فقیه) است و رئیس جمهور تنها مجری اوامر و سیاستهای تعیین شده از سوی ولی فقیه می باشند.
ـ مسئولین امنیتی و انتظامی کشور که فقط در برابر ولی فقیه پاسخگو هستند نه در برابر رئیس جمهور، در همان مقطع تبلیغات انتخاباتی نیز این واقعیت ها را بیان می کردند. حتی خود خامنه ای نیز در جریان یک سخنرانی به کاندیداهای ریاست جمهوری گوشزد نمود که وعده هایی به مردم ندهند که برآوردن آنها در حد توانشان نباشد.
ولی با همه اینها فعالین سیاسی به مصداق (انشاء الله گربه است) همه این واقعیت ها را نادیده گرفته و در ادامه فعالیت های خود به نفع روحانی هیچگونه تردیدی به خود راه ندادند و تا توانستند در امیدوار کردن مردم به اجرایی شدن وعده های روحانی ـ در صورت انتخاب شدنش به ریاست جمهوری ـ دریغ نورزیدند، و متأسفانه هستند کسانی از فعالین سیاسی ملیت های تحت ستم که اکنون و بعد از گذشت قریب به ۹ ماه از به مسند نشستن روحانی و آشکار شدن سیاست های داخلی و خارجی اش که از سوی ولی فقیه دیکته شده است، هنوز در راستای امید واهی دادن به مردم فعال هستند. به امید اینکه مصاحبه علی یونسی وزیر پیشین اطلاعات جمهوری اسلامی و "دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت های دینی" صدای زنگی باشد برای بیدار نمودن این گروه از فعالین و همه آنهایی که به رفع تبعیض و ستم بر ملیت های ایران در این رژیم چشم دوخته اند.
علی یونسی ضمن مصاحبه ای با احسان هوشمند که متن آن در مجله "ایران" ویژه نوروز ۱٣۹٣ انتشار یافته است به پرسش های مصاحبه گر پاسخ می دهد. خواندن دقیق جمله به جمله این پاسخ ها لازم به بحث و شرح مفصل است ولی در این مقاله برای خودداری از اطاله کلام فقط بر روی برخی از پاسخ های ایشان متمرکز شده ایم و کوشیده ایم برخی از آنها را که در رابطه با حقوق "اقلیت ها" و دیدگاههای ایشان، که در واقع می توان گفت دیدگاههای رژیم هستند را، مورد ارزیابی قرار دهیم و به تضادهای موجود در پاسخ سوالات که نشان از عدم باور رژیم به مطالبات "اقلیتها"ست، اشاره ای داشته باشیم، باشد که این پاسخ ها در رفع ابهامات موجود در مورد وجود یا نبود برنامه مشخص رژیم به منظور رفع تبعیضات تحمیل شده به ملیت های غیرفارس در ایران مفید باشد:


سوأل: عنوان "دستیار ویژه رئیس جمهور" دقیقأ به معنای چیست و آیا شرح وظایف آن مشخص شده است؟
پاسخ: "فعلأ جایگاه تشکیلاتی و موقعیت سازمانی آن در مجموعه دولت به طور دقیق تعیین نشده است. البته ما پیشنهادهایی تدوین و به سازمان مدریت عرضه کرده ایم و در حال بررسی است، اما نحوه تعامل با سایر وزارتخانه ها، شرح وظایف و ساختار سازمانی ما تعیین نشده است."

بدین ترتیب می بینیم نهادی که قرار است در راستای رفع تبعیض، و تأمین حقوق پایمال شده "اقلیتها" گام بردارد، بعد از گذشت ۹ ماه هنوز جایگاه تشکلاتی و موقعیت سازمانی آن تعیین نشده است.
بنا بر این می توان گفت رژیم بطور کلی اعتقادی به وجود این حقوق ندارد تا بطور برنامه ریزی شده در جهت تأمین انها کار کند، و این نهاد هم شیر بی یال و اشکمی است که جهت تبلیغات داخلی و خارجی بنیانگذاری شده است.


سوأل: شما زبان را یکی از عناصر اصلی اقوام دانستید. از طرف دیگر خود شما و گویا دولت به دنبال طرح آموزش زبانهای محلی به عنوان یک مطالبه و حق قانونی هستند. دولت در این زمینه دقیقأ قرار است چه کار کند؟
پاسخ: "اولأ باید میان زبان و لهجه تفکیک قائل شد. فارسی یک زبان است که لهجه های متعددی دارد، گیلکی، مازنی، خراسانی و کردی همگی لهجه های یک زبان هستند، زبان فارسی. وقتی صحبت از زبان می کنیم منظورمان زبانهایی مثل فارسی، عربی، انگلیسی و ترکی است..."
می خواهم نگرانی برخی ها را که می گویند تدریس زبانهای قومی، به زبان فارسی آسیب میرساند، رفع کنم، چطور است که با تدریس انگلیسی و عربی در مدارس، فارسی آسیب نمی بیند اما با تدریس زبانی مثل ترکی، آسیب می بیند"


این پاسخ از دو نظر حائز اهمیت است اول آنکه کردی زبان نیست بلکه لهجه ای از زبان فارسی است، بنابراین در برنامه ی کار آقای یونسی ـ اگر برنامه ای تهیه شد ـ جایی برای تدریس آن وجود ندارد. آهنگی به گوش آشنا که آنرا بطور مکرر در زمان رژیم های شاه و شیخ شنیده ایم و اکنون از زبان مسئول نهادی آنرا می شنویم که گویا قرار است در رابطه با آموزش زبانهای محلی طرحی داشته باشد.
دوم آنکه در رابطه با زبان هایی که ایشان به وجودشان اعتقاد دارد مثل ترکی و عربی هم تنها در صدد است رفع نگرانی کند از حضراتی که می گویند تدریس زبانهای قومی به فارسی آسیب می رساند، نه اقداماتی در راستای آماده کاری برای تدریس آنها، و اینکه آیا ایشان در این رفع نگرانی کردن موفق خواهد شد یا نه باید صبر پیشه کرد.

خبرنگار بار دگر در باره زبان کردی از ایشان سوأل می کنند و آقای یونسی پاسخ می دهند:
من کردی را جزو زبان فارسی می دانم. البته مطالبه برای تدریس آن وجود دارد. با این همه مطالعات من نشان میدهد که این مطالبه، بسیار گسترده و پردامنه نیست. طی تحقیقاتی که هم در دوره وزارت اطلاعات و هم در این دوره انجام دادم به این نتیجه رسیدم که نه برای زبان ترکی و نه برای زبان کردی، مطالبه جدی و فراگیر در جهت تدریس آنها وجود ندارد.

خوب بنابراین وقتی جناب دستیار ویژه رئیس جمهور طبق تحقیقاتی که بعمل آورده اند از طرف ملیت های کرد و ترک پاسخ می دهند که "مطالبه جدی و فراگیر در جهت تدریس آنها وجود ندارد" پس تا اینجا کردی نه زبان است و نه مطالبه جدی در جهت تدریس آن وجود دارد، و ترکی هم که قرار بود زبان باشد آنهم مثل کردی مطالبه جدی در جهت تدریس آن وجود ندارد. بنابراین فعلاَ دستیار ویژه بخشی از مشکلات اساسی را حل نموده است و خیال دولتش راحت. و اما خبرنگار که از قرار معلوم با این پاسخ راضی نشده، بسیار بجا می پرسد:

"اگر این مطالبه وجود ندارد پس چرا به مهمترین برنامه شما تبدیل شده است و وزارت آموزش و پرورش هم دنبال آن است؟" آقای یونسی مثل اینکه از کوره در میروند در پاسخ به این سوأل می فرمایند: شما خبرنگارها این کار را کرده اید! تدریس زبانهای قومی مطالبه عمومی نیست بلکه یک مطالبه محدود روشنفکری و حتی حزبی است، البته قانون اساسی ان را الزام کرده و در واقع جزو ظرفیت های معطل قانونی اساسی است اما القای این نکته که یک موج مطالبه گری وسیع در میان اقوام برای آن وجود دارد، یک فضاسازی روشنفکرانه و رسانه ای است. هیچ یکی از ارکان حاکمیت، البته مخالفت یا حتی نگرانی بابت تدریس زبان های قومی ندارد اما اجرای این کار، نیازمند ظرافت های فراوان و دقت نظرهای فنی زیاد است وشاید همین مسأله باعث شده که اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی تاکنون با تأخیر مواجه شود. کشور ما هم در این جهت تجربه مدونی ندارد و طبیعی است که باید با تدبیر و حسابگری سراغ ان رفت."

ایشان تدریس این زبانها را "یک مطالبه محدود روشنفکری و حتی حزبی" می دانند، بعلاوه گاف بزرگی که در پاسخ به این سوأل می دهند این است که می گویند "هیچ یک از ارکان حاکمیت، البته مخالفت یا حتی نگرانی بابت تدریس زبانهای قومی ندارند..." و مثل اینکه فراموش کرده اند که در پاسخ چند سوأل پیش فرمودند که "می خواهم نگرانی برخی ها را که می گویند تدریس زبانهای قومی، به زبان فارسی آسیب می رساند رفع کنم" خوب این مسأله مهم نیست زیرا که می گویند "دروغگو کم حافظه است" و درست گفته اند.
ایشان در ادامه می افزایند که "اما جرای این کار، نیازمند ظرافتهای فراوان و دقت نظرهای فنی زیاد است و شاید همین مسأله باعث شده که اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی تاکنون با تأخیر مواجه شده. کشور ما هم در این جهت تجربه مدونی ندارد و طبیعی است باید با تدبیر و حسابگری سراغ آن رفت".
باید گفت که آقای یونسی اصلا نگران این تأخیر نباشند چون تاکنون تنها سی و چند سالی با تأخیر مواجه شده است و در مقام مقایسه با تاریخ خلقت زمین همچون قطره ای از دریا است، و چون کشور آقای یونسی در این جهت تجربه مدونی ندارند و نمی شود از تجربه کشورها دیگری که این معضل را حل کرده اند استفاده کرد، پس این استدلال ناب برای همیشه کاربرد ویژه خود را دارد و ملیتهای ایرانی و البته به زعم دستیار ویژه، عربها و ترکها را حالا با این استدلال راضی کرده اند به این جهت از آقای دستیار سپاسگزارند!


خبرنگار می پرسد: شما معتقدید که تدریس زبانهای محلی، مطالبه اول اقوام ایرانی نیست. تا حالا تحقیقی صورت گرفته تا نشان دهد که اولویت اقوام در ایران چیست؟ سیاسی است؟ مدیریتی است؟ اجتماعی است؟ یا فرهنگی؟ ایشان در پاسخ می گویند "به تناسب هر قوم، مطالبات و اولویت مطالبات متفاوت است، در برخی مناطق مطالبه و اولویت اصلی رفع تبعیض است مثلا در میان بلوچ ها و کردها" و در ادامه "بیشتر در میان سنی مذهبان اینطور است، ما هم این مسائل را درک می کنیم اگرچه معتقدیم بخش زیادی از این احساس القایی است، اما سعی داریم، زمینه های تبعیض و احساس تبعیض را در این مناطق رفع کنیم". و این یعنی حل مشکلات جامعه به سبک جمهوری اسلامی، همانند حل معضل تدریس زبانهای ملی به سبک آقای یونسی. در مورد تبعیض نیز ایشان صورت مسأله را کاملا حذف می کنند تا بسادگی حل مشکل تدریس زبان محلی آنرا نیز حل کنند، و آن اینکه گویا اعمال تبعیض از طرف حکومت امام زمان بر ملیتهای ایرانی بقول یونسی "قومیت ها" وجود ندارد بلکه آنچه هست احساس تبعیض است، درست مانند کسی که دچار نوعی مشکل روانی می شود و بدون دلیل احساساتی به وی دست می دهند. و تازه این احساس هم بخش عمده اش القایی است، به این معنی که از جانب دیگری به وی القا می شود و گرنه در اصل این مسأله وجود ندارد، و چیزی که وجود ندارد (تبعیض) ایشان زمینه ها و احساس آنرا می خواهند رفع کنند که این خود کلاف سردرگمی است. و اما در پاسخ سوأل بعدی که سخن از "محرومیت زدایی از مناطق قومی" است. کار را آسانتر هم کرده اند با این پاسخ که "... البته من به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهور در مورد اقوام و اقلیتها نه مسئول آموزش زبانهای قومی هستم و نه مسئول محرومیت زدایی، ما فقط پیگیری می کنیم، خبرنگار بلافاصله می پرسد: آقای یونسی! شما مجری که نیستید. سیاستگذار هم که نیستید. می گویید فقط پیگیری می کنید. عنوان شما "دستیار ویژه" است. این عنوان دقیقا یعنی چه؟ یعنی همان مشاور؟ و پاسخ این است که "عنوان "دستیار ویژه" قبلا در ایران وجود نداشته است و لذا هنوز هم تعریف مشخص و دقیقی ندارند". حالا بشکر خداوند بعد از سی و چند سال کسی پیدا شده است که کارش پیگیری محرومیتها و تبعیض ها در میان اقوام ایرانی است در مرکزی که "هنوز تعریف مشخص و دقیقی ندارد". اینجا این سوأل پیش می آید که وقتی هنوز تعریف مشخص و دقیقی ندارند، شما مسئول این مرکز نامشخص و نادقیق بر طبق کدام تعریف "پیگیری" می کنید؟ بعلاوه بنابر استدلات محکمی که در پاسخ به سوألات پیشین ارائه فرمودند پیگیری نموده اند و نتیجه پیگیری این بوده که برای تدریس زبانهای اقلیتها مطالبه جدی وجود ندارد تبعیضاتی هم که این اقلیتها مطرح می کنند احساسی است که بیشتر القایی می باشد، بنابراین ارزش زحمت مجدد پیگیری را ندارند!

در پاسخ سوألهای بعدی باز هم یک مغلطه بازی دیگر که شاید خود آقای یونسی دستیار ویژه هم از آن سر درنیاورد مشاهده می شود به این معنی که به قول خودشان، دستیاره ویژه هنوز تعریف مشخص و دقیقی ندارد، وظایف اجرایی ندارند، قانونگزار نیستند، عنوانش دستیار است، ولی از طرف دیگر کارش "کاری مهمتر از وزارت" و "داشتن نوعی ریاست بر وزیران" می باشد. در پاسخ به این سوأل خبرنگار که میپرسد: "پژوهش یا پیمایش هم انجام داده اید تا معلوم شود بهتر است کار را از کجا شروع کنید؟ از کدام قوم و کدام مشکلات شروع کنید؟" میگویند: "اولویت را به مسائل مذهبی داده ایم. ما معتقدیم در ایران مسأله حاد قومی نداریم". ملاحظه میشود که باز به راه چاره های تاکنونی بر میگردند که رژیم برای مطالبات مردم در پیش گرفته است و طی دهه های گذشته این راه چاره ها هیچکدام از معضلات و مطالبات مردم را حل نکرده است. آنجا که میگویند: "باید با دقت فراوان از منازعات مذهبی پیشگیری کنیم و از ظهور تمایت سلفی گری و وهابیگری جلوگیری کنیم و لذا مقابله با افراطی گری مذهبی را در دستور کار قرار داده ایم." و در برابر این سوأل که "طرح مشخصتان برای مهار سلفی گری و افراطی گری چیست؟" پاسخ میدهند که: "به نظر ما بهترین عامل در مهار سلفی گری، استفاده از خود اهل تسنن است. همان طور که کردهای ایران بهترین مرجع برای مقابله با مشکلات کردستان بودند. سنی ها هم بهترین مرجع برای حل مسائلی چون سلفی گری هستند."

منظور صریح آقای یونسی در اینجا به مزدوری کشاندن گروهی از مردم کرد است که آنان را مسلح نموده و رودروی فعالین مطالبه جوی کرد قرار دادند، یعنی که "از هر طرف کشته شود به نفع اسلام است". حالا آقای دستیار ویژه که قرار است مشکلات اقلیتهای مذهبی را پاسخگو باشد برای حل معضلات پیروان اهل تسنن نیز این راه را کشف کرده است. خوانندگان محترم این سطور به خوبی متوجه می شوند که دم و دستگاه دستیار ویژه که از مراحم دولت جدید و گویا میانه رو به ملیتها و اقلیتهای مذهبی است و این گمان را در مخیله عده ای بوجود آورده بود که این دولت بشیوه ای جدی این مشکلات را که مشکلات حاد کشور است، درک کرده و با تشکیل موسسه ای نو بنیاد، راه حلهای نوینی را برای رفع آنها انتخاب کرده است. ولی متآسفانه میبینیم "از کوزه همان برون تراود که در اوست"، و انتظار نوآوری و یافتن راه چاره مشکلات بشکل متمدنانه و بر اساس جلب رضایت مردم از این سیستم عقیم و منجمد انتظاری عبث است. و بجز سرکوب، خشونت و ایجاد تفرقه که طی ده های گذشته مدام در حال اجرا و آزمایش آن بوده است و نتیجه آنهم وضع کنونی کشور است، چیز دیگری در مخیله و برنامه آنها نمیتواند وجود داشته باشد.

باز در تأیید این سیاست و در پاسخ سوالی دیگر وجود امنیت در کشور را نشانه موفقیت این راه حل میداند: "شاخص من، امنیت است. دور تا دور ایران در آتش کینه ورزی مذهبی میسوزد. اما در ایران، این مسأله در کمترین حد ممکن است و لذا امنیت کشور، ملاک موفقیت نظام در مقابله با سلفی گری است. جمهوری اسلامی توانسته است به لحاظ اجتماعی، اقوام و اقلیتها را جذب کند. البته خرده گفتمانهایی هم وجود دارند که تحرکاتی انجام می دهند اما هیچگاه به جریان اکثریت تبدیل نشدند." بنا به این استدلال ایجاد امنیت در سایه سرنیزه، اعدام و سرکوب وحشیانه ایده ال آقای یونسی است. زیرا رژیم سکوت مردم را میخواهد سکوتی همانند سکوت قبرستان که مردم از سر ترس نتوانند نفس بکشند، همانند آرامش و امنیتی که در کره شمالی، کوبا، چین و ... میبینیم. هر چند جمهوری اسلامی با همه تلاشهای خود در این راستا نتوانسته است این امنیت را بوجود آورد.

بطور کلی سخنان یونسی در این مصاحبه بار دیگر موید این واقعیت است که بر سخنان و اظهارات رسمی این رژیم چند چهره، هر چند ظاهرا نوید بخش باشند نباید اطمینان کرد، زیرا چهره واقعی آن همان استبداد، تبعیض، سرکوب و ستم است، چهره ای که دستیار ویژه رئیس جمهور با همه کوشش خود نتوانسته است در این مصاحبه آنرا لاپوشانی کند.
تمام پاسخ ها و اظهار نظرهایی که در این مصاحبه آقای یونسی ابراز نموده اند این واقعیت را بار دیگر بظور آشکار بازگو می کنند که در این رژیم محمود رئیس جمهور باشد یا حسن یا فردا کسی دیگر، در بر همان پاشنه می چرخد، یعنی که رژیم به این مطالبات اعتقادی ندارد تا در صدد برآورده کردن آنها باشد. بنابراین همه قول و قرارهای انتخاباتی در این زمینه جز فریبکاری نیست. باشد که بار دیگر کسانی به هر هدفی این تهمت را به این رژیم نزنند که گویا درصدد حل مشکلات و مطالبات ملیتها و اقلیتهای مذهبی و دینی هستند، تهمتی که انصافا به هیچ وجه به ساحت مقدس این رژیم نمی چسبد.

فروردین ۱٣۹٣ شمسی 
* مصطفی هجری دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران است.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست