سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آتش نفاق در آینده روسیه !


اردشیر قلندری


• واکنش پوتین در عدم واردات میوه از اتحادیه اروپا باعث شد که قیمت اجناس نیز ۱۰ الی ۱۵% افرایش یابد، با توجه به حقوق های پائین کارگران و دیگر اقشار، بخش اعظم جامعه فشارهای بیشتری را متحمل شده است. از این روی، بروز اعتراضات گسترده در روسیه دور از انتظار نخواهد بود. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۹ شهريور ۱٣۹٣ -  ٣۱ اوت ۲۰۱۴


روسیه کشوری به وسعت کمی بیش از هفده میلیون کیلومتر مربع و سرشار از منابع طبیعی، آب وهوای گوناگون با نیروهای انسانی تحصیل کرده و متخصص می باشد. اما، با همه این امکانات کشور در آتش بلایای گوناگون شیوه مدیریت دولتی می سوزد. گوگول نویسنده نامدار روس در بیان مصیبت حاکم بر کشور از جمله مجهولی استفاده کرده، می نویسد در روسیه دو مصیبت وجود دارد : احمقان وجاده های بد. اگر بشود جاده های بد را به حساب بزرگی و پهناوری کشور گذاشت، مصیبت احمقان را باید در اداره دولت این سرزمین یافت.
پس از فروریزی عمدی شوروی، اینک بیست و اندی سال روسیه به دو اردوگاه "خودی" و "غیرخودی" تبدیل شده است. "خودی ها" کسانی هستند، که از همه ثروت و امکانات مادی کشور در بذل و بخشش فروریزی شوروی برخودار گشته و "غیر خودی ها" شامل اکثریت قریب به اتفاق زحمتکشان می گردد.
"خودی ها" امروزه سکان اداره کشور را دردست دارند. در روند دو دهه گذشته برخی از آنان طبق آمار مجله فوبس در شمار ثروتمند ترینهای جهان می باشند. در سیاستهای باز تقسیم جهان "خودی های" روسیه نیز خواستار سهم ویژه خود هستند و هم اینک، گام به کام بسوی امپریالیستی کردن روسیه در حرکتند.
اگرچه روسیه را هنوز نمی شود کشوری امپریالیستی نامید، اما این کشور در مرحله گذار به امپریالیسم قرار دارد.
در بیست سال گذشته از زمان فروریزی شوروی نه تنها روسیه، بلکه جهان نیز درمسیر قهقرا قرارگرفته است. بروز جنگها در خاورمیانه، افریقا و اروپا برآیند مستقیم فقدان کشورهای بلوک شرق [سوسیالیستی] است. رشد اولیگارشی حاکم بر روسیه که همزمان همه شئون اقتصادی –سیاسی جامعه را در دست گرفت، که حاصل آن فقر گسترده در همه سطوح جامعه شده است، یکی دیگر تبعات این فقدان است.
سرمایه داری برای بقاء و غارت ثروت توده ها نیازمند ایجاد شرایط ناامن می باشد. در چنین شرایطی سیاست خارجی رژیم روسیه در مسیر دامن زدن به اغتشاش، ایجاد مناطق ناامن بوده، تا شاید سرپوشی برناعدالتی های جامعه خود گذاشته باشد. مردم روس به غیر از یک دوره زمانی محدود در بیشتر موارد، از دولتهای حاکم بر کشور ناراضی بوده اند، اگرچه همانند سایر باشندگان جهان به پای صندوقهای رای رفته، تا در شوهای تبلیغاتی- انتخاباتی ساخته و پرداخته رژیمها به نوبه خود مشارکتی داشته باشند. در شرایط کنونی عدم رضایت از سبک و شیوه های نابرابر حاکم در جامعه، در همه مناطق روسیه جان مردم به لب رسیده است. چهره کریه سرمایه داری که در آغاز دهه نود بهشت برین را وعده می داد، بمعنای حقیقی خود هویدا شده، و اینک برای شهروندان روس مشخص شده است که آن وعده های بهشتی تنها شامل حال یک مشت اولیگارش روس بوده، سایرین باید بردگان جهان امروزین برای این ۱۲۰ نفر جرگه سالاران روس باشند.
کشور درحال گذار به امپریالیسم روسیه جهت پنهان کردن مقاصد اصلی خود، نیازمند برخی درگیری های منطقه ای و فرا منطقه ای است، همان چیزی که هم اکنون در جریان است، این امر با مقاصد امپریالیستی غرب، به سرکردگی امپریالیسم آمریکا در اکرائین به چالش کشیده شد، شرایط ایجاد خفقان بیشتر را در روسیه و منطقه ایجاد نمود.
تصادم منافع دو نیرو ، نیروهای امریالیستی غربی، آمریکایی با نیروی درحال گذار به امپریالیسم روسیه باعث جنگ، مرگ و میر در اکراین، فقر گسترده در روسیه شده است. روسیه در حال گذار در مسیر سهم خواهی گروهی خود در کنش با غرب ، آمریکا قرار گرفته است، هیچ چیز بیشتری در این میدانِ چالشهای باد شده نقشی ندارد.
"گردش به چپ در پوتین"* که گنادی زیوگانوف در پیام رئیس جمهور در دوازده دسامبر ۲۰۱٣ دیدند، در واقع یک مانور است، که در ایشان حس خوشبینی را ایجاد می نماید. گنادی زیوگانوف افزود: " این پیام نشان می دهد، که در ایشان گردشی به چپ رخ می دهد". " این گردش درسیبری و شرق دور جلوه میکند. رئیس جمهور تاکید کرد، که مناطق آسیایی برای ما در قرن حاضرنقش عمده دارد". گنادی زیوگانوف همچنین اضافه کرد، که "امیدوار است، دولت کنونی پس از پایان بازیهای زمستانی المپیک برکنار شود، مطالبه رئیس جمهور در این پیام در گردهمآیی فدرال با ترکیب فعلی دولت حل ناشدنی می باشد".(۱) از طرفی نیز، نباید فراموش کرد که ادامه روند سیاستهای خانه برانداز رژیم، در راستای حفظ منافع اولیگارشی تنها در همین دولت ممکن می گردد، از سویی نیز، دولت فعلی و نخست وزیر، نه تنها نماینده مستقیم پوتین، بلکه نماینده اولیگارشی روسیه می باشد، و همزمان می توان انتظار داشت که در پی فشار های همه جانبه دولت فعلی حقیقتا از کار برکنار شود، اما بی تردید، دولت بعد از این، دولت دگرگونیها و اصلاحات نبوده، تنها در راستای ماست مالی کردن بر تضادهای اجتماعی موجود خواهد بود. بدین ترتیب، انتظار تغییر در وضعیت حاکم سرابی بیش نیست!. خوشبینیهای این چنینی عواقب جانبی خطرناکی در آینده بهمراه خواهد داشت.
در روسیه از طرفی نیز ناسیونالیسم روس به شدید ترین شکل ممکن در حال نضج است. رواداری ملی دوران شوروی، اینک به یک "عدم تلرانس ملی" تبدیل گشته، برخوردهای خشن با سایر باشنده گان در کشور به زدوخوردهای خیابانی کشیده می شوند. از سویی نیز، روسیه کشوری کثیرالمله است، که عواقب چنین جریانی به تجزیه کردن کشور در آینده منجر خواهد شد. در این کارزار نقش مخرب کلیسای روسیه نیز جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است، تبلیغات برتری پراوُاسلاف بر ادیان موجود در روسیه بیش از هر زمان شده، منابع هنگفتی در این راستا هزینه می شود. تبلیغات برتری قومی - دینی روس و واکنشهای مقابل، زمزمه هایی را براه انداخته که در آینده نزدیک غرب به سرکردی آمریکا از آن نهایت بهره برداری را خواهد نمود. در شرایط امروزین روسیه، باید منتظر مناقشاتی در مناطق بود که به نوبه خود می تواند کفه تعادل ترازوی مطالبات منطقه ای را به هرسمتی بکشد.
در پی اغتشاشات در اکراین و کشانده شدن روسیه به آن، حربه ای دست غربیان داد که به تحریمات اقتصادی علیه روسیه انجامید. ازآنجایی که اقتصاد روسیه بعد از فروزیزی شوروی از یک اقتصاد خودکفا به یک اقتصاد ژرفا وابسته تحلیل یافت، همآکنون این تحریمها تبعات مخرب خود را بنمایش گذاشته، اقتصاد کشور را نیمه فلج نموده اند. در همین راستا واکنش پوتین در عدم واردات میوه از اتحادیه اروپا باعث شد که قیمت اجناس نیز ۱۰ الی ۱۵% افرایش یابد، با توجه به حقوقهای پائین کارگران و دیگر اقشار، بخش اعظیم جامعه فشارهای بیشتری را متحمل شده است. از این روی، بروز اعتراضات گسترده در روسیه دور از انتظار نخواهد بود. بر همین مبنا، همآکنون بسیاری از مخالفان محافل اولیگارشی غرب گرا (اپوزیسیون پوتین) به زمینه سازی های مناسب در راستای سازماندهی اغتشاشات خیابانی مشغولند. از طرفی سروصداها پیرامون صحبت دیمیتری مدویدوف در ۲۴ فوریه ۲۰۱۲ که پیروزی یلتسین در انتخابات سال ۱۹۹۶ در نتیجه تخلفات گسترده بوده است و یلتسین از گنادی زیوگانوف در دور دوم شکست خورده است. (۲) در نتیجه پوتین نمی توانست جانشین وی گردد، ریاست جمهوری پوتین فاقد مشروعیت است هرچه بیشتر می شود، تا از میزان محبوبیت پوتین که برآیند دخالت در بحران اکرائین است هر چه بیشتر بکاهد.
پوتین نماینده اولیگارشی است و متناسب بر پایگاه طبقاتی خود نمی تواند آش دهان سوز آنچنانی باشد. هرگونه امیدواری به نجات روسیه و تغییردر توازن نیروها درجهان توسط اولیگارشی حاکم [پوتین] بر روسیه ساده لوحی محض می باشد.
از هم اکنون شواهد و اخبار مختلف نشان می دهد که پس از حل و فصل بحران دست ساخته اکرائین، اغتشاشاتی در مناطق مختلف روسیه ایجاد خواهد شد. بنظر می رسد غرب و آمریکا قصد دارند روسیه را همچون یوگسلاوی هرچه کوچک تر نمایند. در شرایط فعلی روسیه همچون یک کشور بزرگ و یک دست برای غرب با سیاستهای باز تقسیم منابع همراه با ابزار جنگ و دخالتهای آشکار که خود بخود یک غده سرطانی برای تمدن بشری تبدیل شده، تحت هیچ شرایطی مورد قبول نیست، محافل حاکم بر روسیه نیز بر این امر واقفند و بیهوده نیست که پوتین در مصاحبه اخیر خود از نقش سلاحهای اتمی و پیشرفته کشور سخن گفت. البته معمول است، که پس از هیاهوی این چنینی، همانطور که در ایران شاهد بودیم، در نهایت اولیگارشی حاکم برروسیه پس از مدتی تسلیم سیاستهای تجاوز کارانه غرب گشته و جهت حفظ منافع اقتصادی خود در آینده نزدیک عقب نشینی کند. در این میان بازنده اصلی طبقه کارگر و زحمتکشان کشور خواهند بود.
در بیست سال گذشته قریب به اتفاق رسانه های روسیه که تحت کنترل شدید حزب حاکم هستند، از کوبا به عنوان کشوری که وبال گردن روسیه شده است یاد می کنند، اینک پس از عقد قرار دادهای اقتصادی –نظامی، بخشیدن ۹۰% درصد بدهی، معادل ٣۵ میلیارد دلار، کوبا در همین رسانه ها به قهرمان آمریکایی لاتین تبدیل گردید. ولی در واقع، این روابط یک نوع شاخ و شانه کشیدن روسیه در برابر آمریکاست، "تودر اکرائین من هم در کوبا"، اگرچه در این میان تا این لحظه کوبا در جایگاه خود برنده اصلی می باشد، ولی آیا این روند در آینده پس از عقب نشینی اولیگارشی روسیه در برابر غرب ادامه خواهد یافت؟.


۱. www.rosbalt.ru
۲. newsboard.ru


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست