عنوان : کشور درحال گذار به امپریالیسم روسیه
ابتدا فرازهایی (۵ بند) از «دست پخت لذیذ» آقای قلندری:
۱ــ «سرمایه داری برای بقاء و غارت ثروت توده ها نیازمند ایجاد شرایط ناامن می باشد. در چنین شرایطی سیاست خارجی رژیم روسیه در مسیر دامن زدن به اغتشاش، ایجاد مناطق ناامن بوده، تا شاید سرپوشی برناعدالتی های جامعه خود گذاشته باشد».
۲ــ «کشور درحال گذار به امپریالیسم روسیه جهت پنهان کردن مقاصد اصلی خود، نیازمند برخی درگیری های منطقه ای و فرا منطقه ای است، همان چیزی که هم اکنون در جریان است، این امر با مقاصد امپریالیستی غرب، به سرکردگی امپریالیسم آمریکا در اکرائین به چالش کشیده شد، شرایط ایجاد خفقان بیشتر را در روسیه و منطقه ایجاد نمود».
۳ــ «در پی اغتشاشات در اکراین و کشانده شدن روسیه به آن، حربه ای دست غربیان داد که به تحریمات اقتصادی علیه روسیه انجامید».
۴ــ «بنظر می رسد غرب و آمریکا قصد دارند روسیه را همچون یوگسلاوی هرچه کوچک تر نمایند. در شرایط فعلی روسیه همچون یک کشور بزرگ و یک دست برای غرب با سیاستهای باز تقسیم منابع همراه با ابزار جنگ و دخالتهای آشکار که خود بخود یک غده سرطانی برای تمدن بشری تبدیل شده، تحت هیچ شرایطی مورد قبول نیست».
۵ــ «در بیست سال گذشته قریب به اتفاق رسانه های روسیه که تحت کنترل شدید حزب حاکم هستند، از کوبا به عنوان کشوری که وبال گردن روسیه شده است یاد می کنند، اینک پس از عقد قرار دادهای اقتصادی –نظامی، بخشیدن ۹۰ درصد بدهی، معادل ۳۵ میلیارد دلار، کوبا در همین رسانه ها به قهرمان آمریکایی لاتین تبدیل گردید. ولی در واقع، این روابط یک نوع شاخ و شانه کشیدن روسیه در برابر آمریکاست، "تودر اکرائین من هم در کوبا"، اگرچه در این میان تا این لحظه کوبا در جایگاه خود برنده اصلی می باشد، ولی آیا این روند در آینده پس از عقب نشینی اولیگارشی روسیه در برابر غرب ادامه خواهد یافت»؟
بعقیده آقای قلندری تمام جنگها، اشغالگریها و لشکرکشی های مستقیم و نیابتی غرب یعنی کشک. تشکیل، سازماندهی، آموزش، تسلیح و هدایت گروههای و دسته های جنایات کاران سازمانیافته، تروریستی، نئوفاشیستی، ارتشهای خصوصی و... همه و همه بوسیله غرب و اعزام آنها به جنگ علیه کشورها و قتل عام خلقهای مختلف، یعنی کشک. چون ایشان می فرمایند عامل و مسبب همه آنها «کشور درحال گذار به امپریالیسم روسیه» می باشد.
ایضاً، یعنی، شرکت مقامات دولتی و نمایندگان مجالس غرب در «میدان» کییف، کشتار پلیس و مردم بوسیله تک تیراندازان آلمانی در آنجا، کودتای ضد دولتی نئوفاشیستها در کییف و ۵ میلیارد دلار هزینه آمریکا برای انجام این کودتا و همه و همه، به باور «خیلی علمی» آقای قلندری یعنی کشک.
بعقیده «دقیق و درست» آقای قلندری «کشور درحال گذار به امپریالیسم روسیه...همراه با ابزار جنگ و دخالتهای آشکار که خود بخود یک غده سرطانی برای تمدن بشری تبدیل شده» نه غرب امپریالیستی برهبری امپراطوری آمریکا که جهان را به جهنم ساکنانش تبدیل کرده. بنا بر «تحلیل بسیار علمی» ایشان، امروز باید بشریت جهان را برای مهارکردن این «غده سرطانی» فراخواند.
آقای اردشیر خان قلندری در پایان دست خط شریفه خودشان، نگرانی خویش از آینده کوبا را هم پنهان نکرده، مرقوم فرموده اند: «...ولی در واقع، این روابط یک نوع شاخ و شانه کشیدن روسیه در برابر آمریکاست، "تودر اکرائین من هم در کوبا"، اگرچه در این میان تا این لحظه کوبا در جایگاه خود برنده اصلی می باشد، ولی آیا این روند در آینده پس از عقب نشینی اولیگارشی روسیه در برابر غرب ادامه خواهد یافت»؟
محض خاطر خطیر آقای قلندری یادآوری می شود که کوبا همچنانکه قبل و بعد از تجزیه اتحاد شوروی و تخریب سوسیالیسم با تکیه بر منابع داخلی و درایت رهبری کشور بیش از ۵۵ سال است که در زیر دماغ امپراطوری هار آمریکا به راه رشد و توسعه مستقل خود ادامه می دهد، در آینده نیز «پس از عقب نشینی اولیگارشی روسیه در برابر غرب» روی پای خودش خواهد ایستاد. آقای قلندر نگران نباشید.
نوشته آقای قلندری در مجموع و در واقع، نسخه بدلی یا بعبارت دقیق تر، کاریکلماتور همان تئوری جعلی «سوسیال امپریالیسم» اتحاد شوروی است. تئوری جعلی سوسیال امپریالیسم شوروی را «امپریالیسم بالنده» و امپریالیسم غرب برهبری امپراطوری آمریکا که جهان را به جهنم ساکنانش تبدیل کرده، «امپریالیسم میرنده» تعریف می کرد و به تبع همین تعریف ساختگی و «من درآوردی»، پیکان حمله را بسوی «امپریالیسم بالنده» اتحاد شوروی متوجه می کرد و مبارزه با «امپریالیسم میرنده» را ضروری نمی دانست.
از آقای قلندری سوال می شود: اگر از یک تحلیلگر بغایت مبتدی غرب بخواهیم مواضع روسیه و نقش آن در حوادث جهانی را مورد بررسی قرار دهد، چه آشی غیر از همین «دست پخت لذیذ» شما عرضه خواهد کرد؟
خلاصه، وقتی که آدمی «سوراخ دعا» را گم کند، یعنی از سرمایه داری و مرحله امپریالیستی آن چیزی نفهمد، از دوران تاریخی و تضادهای آن بطور کلی سر درنیاورد، هیچ چیز بهتر و بیشتر از این دست خط آقای قلندری نمی تواند ارائه نماید.
۶۴٣٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱٣۹٣