کدام روش برای وحدت اختلاف نگری مطلق یا مطلق زدائی از اختلاف؟
نادر عصاره
•
در شرایطی که پروژه وحدت چپ در آن بسر می برد و بسوی جمع بندی حرکت می شود تا روشن گردد که بالاخره این «پروژه وحدت چپ»، به چه سیاست و سازمانی منجر می شود، با پرسشی اساسی در باره روش برخورد گرایشات با وحدت در تنوع روبرو می شویم: آیا باید اختلافات میان دو انتها را عمده کرد و یا باید از اختلافات مطلق زدائی کرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۷ آبان ۱٣۹٣ -
۲۹ اکتبر ۲۰۱۴
گفتگوها تحت عنوان «پروژه وحدت چپ»، زمان طولانی ای برده اند، که واقعا قابل توجیه هم نیست. این زمان، برای بسیاری مسئله انگیز است. می گویند اگر شما پای وحدت رفته اید، حتما مبانی وحدتی داشته اید پس این زمان طولانی برای چه بوده است؟ اگر آن مبانی را نداشته اید چرا پای وحدت رفته اید؟ واقعیت این است که گفتگوهای پروژه وحدت چپ بدون مبانی وحدت و برای دستیابی به این مبانی شروع، با «فراخوان» علنی شدند و ادامه یافتند. تجربه «پروژه وحدت چپ» دست کم برای گرایشات حاضر در آن، تجربه جدیدی است که نمی توان آن را با تقدم مبانی وحدت بر گفتگو برای وحدت توضیح داد. تجربه نشان می دهد که گرایشات متنوعی که پای پروژه وحدت رفته اند، با برداشت ها و چشم اندازهای مختلف و حتی متضاد شروع کردند، ولی گفتگوها نتایجی داشته اند. روش برخورد با «وحدت در تنوع» میان این گرایشات متنوع و شکل دادن به وحدتی میان آنان که ممکن و مفید باشد، نتایج این گفتگوها می توانند باشند. توجه شود، صحبت از وحدتی ایده آل میان گرایشات متنوع نیست، ممکن و مفید بودن آن خواسته می شود. بدون چنین نتایجی، بدون یک روش برخورد جدید با وحدت در تنوع، بدون فرهنگ، باورها و رفتار جدیدی در زندگی و مبارزه مشترک حزبی و سازمانی، وحدت میان گرایشات مختلف و دستیابی به یک سازمان سیاسی متنوع چپ و دارای فعالیت سیاسی موثر، ناممکن است. همه چیز آینده این پروژه وحدت چپ، به روش برخورد با وحدت در تنوع بستگی دارد و تکلیف میان روش های مختلف برخورد با وحدت، هنوز بنظر من، در «پروژه وحدت چپ» قطعی نشده است.
در وحدت چپ، اختلاف نگری مطلق یا نگاه مطلق به اختلاف و عمده کردن اختلاف یک روش است که همه آن را طی سابقه مبارزاتی امان تجربه کرده ایم. وجوه اشتراک را ندیدن، وجوه مکمل را ندیدن، ابهامات و پرسش ها را ندیدن تنها اختلاف خود با غیرخود را دیدن و سنگر بندی کردن، در عمل روشی وحدت ناپذیر می سازد. اختلاف نگری مطلق، اختلافات را استراتژیک، نظری، برنامه ای، اساسنامه ایی می کند، بی ان که در حد چنین خط و مرز کشیدنی باشند. این روش، از طیف نیروهایی که وجود دارد، تنها دو انتها را می گیرد و اختلاف بین آن دو انتها را ملاک سنجش کل قرار می دهد. ناگفته نگذارم که هستند کسانی که اختلاف نگری می کنند ولی از اشتراکات هم نام می برند. این نام بردن از اشتراکات اگر با مطلق زدایی از اختلافات همراه نباشد، متاسفانه کافی نیست. در شرایط کنونی، این روش به رفع پراکندگی چپ ایرانی کمک نمی کند، علیرغم این که همگی از پراکندگی ناراضی هستند و همین پراکندگی چپ، به بقای پراکندگی در اپوزیسیون دموکراتیک و به خالی ماندن میدان مبارزه ی سیاسی و موثر علیه جمهوری اسلامی منجر می شود. همه این نقدها که به روش اختلاف نگر مطلق وارد می شود، نمی توانند مانع شوند تا حقیقت نگرانی های طرفداران آن روش را نادیده گیریم. نگرانی های آن ها، واقعا در تجارب بسیاری از ما، نیز وجود داشته و دارند. اختلافات، با قطبی شدن و نتیجتا قطبی کردن نیروها، فعالین را به دو بلوک تبدیل می کنند، دو بلوک رقیب آشتی ناپذیر که جز فرسایش درونی آن جمع، اثری به جا نمی گذارند. برای نجات از این وضع فرسایشی، مرزکشی و حتی گاهی جدا شدن از هم بعنوان راه حل، مطرح می شود. ولی این راه ها به نتیجه ای نمی رسند. بعبارت دیگر نگرانی از اختلاف و مشکلاتش در وحدت، واقعی است و راهجوئی کاری خردمندانه است، اما با نگاه مطلق به اختلاف و عمده کردن آن، راهجوئی در بن بست است.
نیروهای متنوع موجود در «پروژه وحدت چپ»، دارای نقطه نظرات برنامه ای نظری و استراتژی سیاسی متنوعی هستند. در این نقطه نظرات، وجوه مشترکی وجود دارد، علاوه بر وجوه مشترک برخی تجاربی را حمل می کنند که مشترک نیستند، ولی اندوخته ای را می سازند که مکمل اند و در خدمت تقویت جمعند. در میان نظرات گرایشات متنوع درون پروژه وحدت، مفاهیمی مطرح می شوند که مشترک نیستند، مورد قبول هم نیستند، مورد اختلاف هم نیستند، بلکه برای جمع مبهم و ناشناخته اند و مسیر گفتگوی لازم را برای تبدیل شدن به بخشی از معرفت جمعی را طی نکرده اند. علاوه بر این وجوه مشترک، مکمل و مبهم، در میان نقطه نظرات، وجوه اختلاف نیز وجود دارند. این همه را ندیدن و تنها اختلاف را شمردن و مورد قضاوت قرار دادن، حاکم قدر قدرت و مطلق ساختن اختلاف است. بخصوص مطلق کردن اختلافات، به وحدت ناپذیری منجر می شود. بر عکس، وجوه مشترک شرط حیاتی وحدت اند. از وجوه مکمل باید نیرومند شد که هر کس صلاحیت و تجارب اندوخته خود را به اندوخته جمع اضافه می کند. از ابهام ها باید فاکتور گرفته و برای روشن شدن ان ها زمان داد و پرسش کرد و خواستار کار شد. از اختلافات باید مطلق زدائی کرد. چون میان گرایشات متنوع این پروژه اشتراکات قوی ای وجود دارد، اختلافات می توانند تنها در حدی مانع بر آمد جمعی شوند و فرای این اختلافات، بر مبنای اشتراکات، برامد و فعالیت جمعی بدون شک می تواند فراهم گردد. بهتر است حدی از مانع برآمد جمعی را همه با بردباری و روشن بینی پذیرا باشند تا از فنا کردن کل فعالیت موثر جمعی جلوگیری شود. ضمنا اختلافات، تحت تاثیر زمان و تغییر شرایط و تجربه و در نتیجه گفتگوی شکیبانه، تغییر می کنند می توانند کاسته شوند و برامد جمعی را قوی تر سازند.
با همه تنوعی که در زمینه نظری برنامه ای در میان فعالین پروژه وحدت چپ وجود دارد، یعنی تنوع در تحلیل از جمهوری اسلامی، در تحلیل شرایط اجتماعی اقتصادی، در تضادها و شکاف های اجتماعی و در جایگاه هر یک از آن ها، در جمهوری و دموکراسی مورد نظر ما، در جدایی دولت و دین، در برداشت و برنامه رفع تبعیض های اجتماعی، جنسیتی، ملی قومی، در برداشت از جهان و سرمایه داری و سوسیالیسم و موارد دیگری از این دست، با همه تنوعی که در گرایشات موجود در «پروژه وحدت چپ» در موارد نامبرده وجود دارد، دست یابی به اشتراکات نظری برنامه ای لازم برای یک سازمان چپ ضمن وجود تفاوت ها، امکان پذیر تصور می شده است. اما همین امکان بازهم در این مرحله از بحث ها می تواند فراموش شود، و اختلاف گرایی راه آن را ببندد. از ابتدا بیشترین مشکل و مانع این پروژه وحدت مربوط به نحوه برخورد گرایشات «پروژه وحدت چپ»، با رژیم اسلامی و دیگر نیروهای سیاسی یعنی در زمینه راهبرد سیاسی گمانه زنی می شده است. در این زمینه علیرغم ادامه مشکلات اختلاف نگری مطلق، جمعبندی انجام شده تاکنونی امکان یک فعالیت سیاسی موثر را تصویر کرده است. یک همراهی قوی سیاسی در میان نیروهای این پروژه وحدت، به زبان های گوناگون، ابراز می شود که مبارزه برای تحقق خواسته های دموکراتیک و آزادیخواهانه و عدالت جویانه مردم را تا گذر از جمهوری اسلامی، خواهان است. این مبارزه اشکال بسیار مختلفی می گیرد و تنها در مواردی و یا در مقاطعی خاص می تواند با اختلاف درونی محدود و یا حاد روبرو شود. برای پیش بردن مبارزه همراه مردم تا گذار از جمهوری اسلامی و برقراری جمهوری ای دموکراتیک، یعنی نظامی حقوقی و غیرمکتبی و غیرمذهبی، و به جای فنای این مبارزه به پای مواردی از اختلاف، باید استثنا را قاعده نکرد. استثنا را قاعده نکرد، هم در نظر و هم در عمل. مطلق زدائی از اختلاف، فرهنگ جدیدی را پی می نهد و نگاهی نو را ازهمراه و هم سنگر حزبی در خود نهفته دارد، که بدون آن، وحدت مفید و ممکن گرایشات متنوع «پروژه وحدت چپ»، فراهم نخواهد شد. هم سنگر و همراه حزبی، عضوی از این یا آن بلوک در خود بسته درون حزب نیست، بلکه انسانی است مستقل و آزاد اندیش و با معرفتی شامل مجموعه ای از ارزش ها و روش های مشترک، تجارب و صلاحیت های خاص او، اندیشه های در حال شدن او و تفاوت های او با دیگران. این نوع هم سنگر و همراه حزبی، حزبی و سازمانی دو قطبی با اعضایی قطبی شده را نمی سازد، حزبی متحد و متنوع را بنیاد می نهد.
اکنون، در شرایطی که پروژه وحدت چپ در آن بسر می برد و بسوی جمع بندی از آن چه که گفته و نوشته شده است حرکت می شود تا روشن گردد که بالاخره این «پروژه وحدت چپ»، به چه سیاست و سازمانی منجر می شود، با پرسشی اساسی در باره روش برخورد گرایشات با وحدت در تنوع روبرو می شویم: آیا باید اختلافات میان دو انتها را عمده کرد و وجوه مشترک، مکمل و مبهم، و فعالین بیشتری را که در دو انتها قرار ندارند، حاشیه ساخت یا باید از اختلافات ضمن نپوشاندن آن ها، مطلق زدائی کرد، وجوه مشترک، مکمل و مبهم را مورد استقبال قرار داد و دخالت تاثیرگذار بیشترین تعداد فعالین را مبنا کرد؟ آیا اختلاف نگری مطلق است که به وحدت ممکن و مفید منجر می شود یا مطلق زدائی از اختلاف؟
ناگفته پیداست که بسته باین که کدام یک از دو روش برخورد با وحدت در تنوع در عمل پذیرفته باشد، تاثیر خود را بیرونی نیز می سازد. فعالیت سیاسی و تبلیغی و ارتباطی و اتخاذ مواضع و اقدامات عملی نیروهای این «پروژه»، در صورت مطلق زدائی از اختلافات، گسترده و موثر می شوند، و در صورت اختلاف نگری مطلق، راکد می گردند و تنش ها و شکاف های درونی، فرسایشی می شوند. چون روش برخورد با وحدت در تنوع در این پروژه هنوز بلاتکلیف است، فعالیت سیاسی و تبلیغی و ارتباطی نیروهای این پروژه نیز، دچار افت و موضوع اختلاف است. انعکاس بیرونی و کارکرد این پروژه، در زمینه فعالیت سیاسی و نیز تدارک نظری و عملی وحدت در تنوع میان گرایشات دست اندر کار، عاملی از پیروزی و یا ناکامی آن را می سازد.
بعد از سال ها گفتگو تحت عنوان «پروژه وحدت چپ» و تلاش ها در این راه، اکنون، بیش از پیش، همه چیز این پروژه بستگی دارد به تعیین و تصمیم در باره روش ما برای وحدت در تنوع.
نادر عصاره - ۲۰۱۴/۱۰/۲۱
|