یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

هر نسل یک انقلاب


رضا کعبی


• انقلاب بازهم روی خواهد داد. نسل انقلاب پیشین هر اندازه از انقلابش سرخورده بوده باشد باز انقلاب اتفاق خواهد افتاد. نسل بعدی تا چه اندازه آن را به آزمون نبرد و انقلاب آتی تبدیل خواهد کرد، بستگی به جمعبندی و ارائه درست درس های انقلاب قبلی دارد. تنفر از انقلاب، یاس و پشیمانی از مشارکت در آن، قسم خوردن به عدم تکرار آن، از انقلاب آتی ممانعت نخواهد کرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲٣ بهمن ۱٣۹٣ -  ۱۲ فوريه ۲۰۱۵


۱ _ بهمن ٥٧، که یکی آن را انقلاب، دیگری قیام می نامد، زمین لرزه سیاسی ربع پایانی قرن پایانی هزاره دوم بود که پس لرزه های بزرگ و کوچک آن خاورمیانه را کماکان به بحرانی ترین قطب جهان تبدیل کرده است.

۲_ شکوه و شور و سرور این انقلاب، در "یک چشم به هم زدن" جای خود را به بی رحمانه ترین استبداد داد. هوای دلپذیر انقلاب به سرعت جای خود را به سم استبداد داده و از خاک نه گل، که قحطی و یاس و سرخوردگی بردمید. انقلاب می بایست خفه گردد. در تاریخ انقلابات شاید هیچ انقلابی همچون انقلاب ٥٧، به ایده انقلاب و ضرورت انقلاب ضربه نزده است.

٣_ رژیم شاه می بایست می رفت، آن چه آمد/ اگرچه باید در بطن جامعه آن هنگام ایران به جستجویش پرداخت/ نابهنگام تاریخی بود که هیچ ضرورتی نداشت.

۴_ انقلاب به همت توده ها ممکن است و پیروزی اش در گرو مشارکت بی وقفه و دخالت نهادینه آنان. اما دهها سال است که قدرت های جهانی در شکل دادن، در به انحراف کشاندن، در آلترناتیوسازی مطلوب خود بی کار ننشسته و نخواهند نشست. دیرهنگامی است که منافع "ملی" آنان در گرو تامین منافع "جهانی" شان است. هیچ مبارزه "ملی" و "محلی" نیست که از سوی نیروهای فراخود به چالش کشانده نشوند تا در مسیر مطلوب آنان قرار گیرد.

۵_ تیری که از پائیز ٥٧ از کمان مردم رها شد، دیگر از اراده و خواست آنان فاصله گرفت، ایران در نقطه مهمی از جهان قرار گرفته بود، این تیر بالاخره می بایست بر وفق مراد بازیگران صحنه جهانی فرود می آمد اما به نام مبارزه و به نام منافع و به نام سرنوشت مردم.

۶_ اما انقلاب ٥٧، با همه ی نتایج تلخ و ناکامی های آن و به مسلخ کشاندن صادق ترین فرزندان خود، منشا تحولات بنیادی گردید که بازگشت به قبل از انقلاب را نه ناممکن که ابلهانه می پندارد.

۷_ غول هایی که این انقلاب رها کرد با وجود استبدادی سهمگین، هیچگاه به بند و زنجیر پیشین اسیر نشدند. پیکارهای اجتماعی کارگران، زنان، خلق ها و ملل، مبارزات مدنی و سیاسی تغییری ماهوی در شکل و فورم و محتوی به خود دیده است.

٨_ انقلاب می دانست و می داند که چه نمی خواهد، اما چی می خواست؟ همه ی با مشت های گره کرده متفق القول بودند که چی نمی خواهند اما هر کس هدف، راه و آینده خود را می خواست.

۹_ تنها کافی نیست نیروی انقلاب باشید. کی انقلاب را هدایت می کند؟ سازمان دهندگان آن کیستند؟ استراتژی ناظر بر انقلاب کدام است؟ انقلاب توسط آن نیرو و حزب و جمع هدایت، سازماندهی و کنترل خواهد شد که دارای سازمان، خط، برنامه و استرتژی روشنی باشد در غیر اینصورت با تمام شور و فداکاری به نیروی دیگران تبدیل خواهید شد که همانند بهمن ٥٧ بعدها منکر مبارزات و حضورت نیز خواهند بود.

۱۰_ انقلاب بازهم روی خواهد داد. نسل انقلاب پیشین هر اندازه از انقلابش سرخورده بوده باشد باز انقلاب اتفاق خواهد افتاد. نسل بعدی تا چه اندازه آن را به آزمون نبرد و انقلاب آتی تبدیل خواهد کرد، بستگی به جمعبندی و ارائه درست درس های انقلاب قبلی دارد. تنفر از انقلاب، یاس و پشیمانی از مشارکت در آن، قسم خوردن به عدم تکرار آن، از انقلاب آتی ممانعت نخواهد کرد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست