یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پاسخی کوتاه به جناب اقای فرهادعاصمی


حمید آصفی


• دوست عزیز ناشناس جناب اقای عاصمی هم میتوانند میراث چپ جهانی را و چپ ایرانی را با اقلیم بومی و جغرافیایی و شرایط ایران انطباق دهند؟ که توصیه بنده به ایشان و همه دوستان چپ ایران این است حتما این مسیر را بیایند که ایران امروز و فردا نیازمند این رویکرد میباشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۴ اسفند ۱٣۹٣ -  ۱۵ مارس ۲۰۱۵


جناب اقای عاصمی در مقاله کوتاه خود به عنوان «چپ - کدام برنامه اقتصاد ملی را پیشنهاد میکند»، دست به چند نقد و انتقاد و سوال زده است. من ضمن تشکر از زحمت و توجه ایشان به اخرین مطلب اینجانب، قبل از هر چیز اعلام میکنم بنده نه نظریه پردازم و توان و بضاعتی در این حد دارم و خیلی هنرداشته باشم مروج نظریاتی هستم که به انان اعتقاد دارم که البته در همین امر هم بسیار کمبود دارم. ایشان میفرمایند بنده بند از آروزی حسرت گونه خود بر میدارم و یک گرایش قدرتمند چپ ملی را انتظار میکشم. باید اذعان کنم جناب اقای عاصمی درست تشخیص دادند. ارزو و امید دارم که چپ ملی زایمان خود را بکند. چون چپ ها اقتصاد بین المللی و سرمایه داری جهانی را خوب میشناسند و امپریالیسم شناس های خوبی هستند، پس زایش یک چپ ملی نواندیش باید آرزوی همه ما باشد.
اما درد بی درمان اقتصاد ایران و مسایل اجتماعی و منافع ملی و عدالت ممکن و یا سوسیالیسم ممکن در ذیل یک دولت ملی دموکراتیک را چه پاسخی و راه حلی دارند دوستان چپ و مارکسیست ما؟ من از این بـُعد به چپ ایران انتقاد کرده و دارم و البته انتظار و این بمعنای نفی میراث چپ ایران نیست. و در همین راستا انتظار استقبال و ورود به مباحثی که نویسنده محترم در انتهای مطلب خود اورده از طرف اقتصاددان چپ و نظریه پردازان ان اتفاق مبارکی است.
ایشان در نقد خود از یکی مانده به اخرین مطلب من یعنی بورزوازی ملی مدار مولد سرمایه شروع نموده و این نقد ایشان از اخر به اول است و نقد حرفه ای نیست. بنده ایشان را ارجاع میدهم به مقالات پیشین خودم که در اخبار روز درج گردیده و الان در قسمت ارشیو بایگانی شده اند. مثلا بورژوازی ملی در عصر جهانی شدن و یا نسبت نفت با دموکراسی در ایران و تاکنون شش مطلب در همین زمینه در سایت اخبار روز درج شده است. اینکه جناب اقای جباری یا علی جون من نقد کرده، خوب ایشان زحمت کشیده و انتظارم این است که جناب اقای فرهاد عاصمی که ایشان را نمیشناسم و ندیده ام از زوایه خود به نقد و اثبات دیدگاه های خود میپرداختند.
گله ای از این دوست نادیده دارم که چرا چپ مذهبی ایران و من را که گفته ام تعلق فکری به ان دارم با تمسخر خطاب قرار داده و دنبال تعریف علمی از من میباشد؟ پس لطفا بروید کتاب های اقای طالقانی در باب اقتصاد و عدالت و رابطه ان با آزادی و نیز ایده پرداز چپ مذهبی اقای دکتر حبیب الله پیمان و نظرات دکتر شریعتی بخصوص در جهت گیری های طبقاتی اش و نظرات بنیانگذاران سازمان مجدین خلق در خصوص جهت گیرهای طبقاتی به سود عدالت و محرومین و نظرات زنده یاد مهندس سحابی و نشریات ایران فردا و چشم انداز ایران اقای میثمی را مرور و مطاله فرمایید شاید در انها مبانی علمی موردنظر شما پیدا شوند. یک خواهشی نیز از ایشان دارم که حتما وصیت نامه مارکس را بخوانند، همان وصیتنامه ای که انگلس را مامورکرد ان را بر سر مزارش بخواند و مضمون وصیت این بود که من مارکسیست نیستم و مارکسیسم یک نظریه است و ممکن است در عمل و تجربه درست دربیاید و ممکن هست قابل تحقق نباشد و ااصلاح شود و هواداران افراطی او نباید ان را به صورت یک ایین در آورند. این نظریه کمک میکند مارکسیسم به صورت یک نظریه علمی ارزیابی شود.
اما کم لطفی بزرگ ایشان این است که بنده را متهم به دفاع غیرمستقیم از تز و نظریات خانم مارگرت تاچر مینماید. و هرچه گشتم و فکرکردم یک مابه ازایی در نوشته های خود نیافتم. اگر در مباحث بورژوازی ملی به تجربه های کشورهای سرمایه داری اشاره کرده ام یکی به این دلیل بود که ما باید از تجربیات سرمایه داری بیاموزیم و مفت از دستشان ندهیم. و اینجا اضافه میکنم که یک سوسیالیست برای درک سوسیالیسم باید نظام سرمایه داری را حتما بشناسد. بقول دکتر شریعتی یک مارکسیست یا سوسیالیست اگر میخواهد در ایران فعالیت کند، اسلام را حتما باید بشناسد و اگرنه کلیشه زدن و مارک زدن به این مقولات راحتترین کار است. بله دین افیون توده هاست و یا سرمایه داری از هر نوع اش حرام و منفور است، یعنی از بورژوازی صنعتی گرفته تا خرده بورژوازی و یا بورژوازی ملی و تا امپریالیسم هست بشر راه رهایی ندارد و اینکه ما چقدر باید صبر کنیم تا دین از هر نوع اش ازسنتی و نواندیش و بنیادگرایش از صحنه گیتی حذف شود و امپریالیسم نابود شود تا به رهایی برسیم یعنی رهایی کل بشر. احتمالا بقول مذهبی های سنتی به غیر از حذف مذهب تا ظهور آقا امام زمان باید صبر کنیم و این آرمانها و آرزوها به دنیای چند صدسال از نسل بشر و بخصوص در ایران امکان تحقق و وصال ندارند.
من اصلا مایل نبوده و نیستم که به تضاد مذهب و غیرمذهبی دامن زده شود. بنده اسلام و مذهب را برای رشد و پیشرفت و آزادی و عدالت ایران میخواهم و نه ایران را برای مذهب و اسلام. این آموزه زنده یاد مهندس بازرگان است. البته جدایی دین از نهاد دولت هم واضع اش هم بازرگان بوده و و و و. دوست عزیز ناشناس جناب اقای عاصمی هم میتوانند میراث چپ جهانی را و چپ ایرانی را با اقلیم بومی و جغرافیایی و شرایط ایران انطباق دهند؟ که توصیه بنده به ایشان و همه دوستان چپ ایران این است حتما این مسیر را بیایند که ایران امروز و فردا نیازمند این رویکرد میباشد. من در ایران زندگی میکنم و بحث های سیاسی روز را اگر بخواهم مطرح کنم در همین ایران حال یا در روزنامه های فعلی یا در محافل در داخل کشور مطرح میکنم نه در سایت های خارج از کشور و از اول قرار بود که بحث های بورژوازی ملی ایران در روزنامه های داخل کشور طرح شوندکه اشتباهی یکی از دوستان علی جون در اخبار روز درج کرد. و چون این بحث ها جنبه نظری داشت و سیاسی چندان نبودن؛ حساسیتی برایم بوجود نیاورد و جا دارد از سردبیران و مدیریت این سایت به خاطر طرح این مباحث تشکر ویژه نمایم. و ایکاش سایت یا روزنامه و تریبونی از خود میداشتم و حتما بخش مهمی از ان را به دوستانی چون عاصمی میدادم تا بتواند مباحث ویژه خود را و نقد خود را به چپ مذهبی ایران ابراز دارند.
و در پایان انتقاد علی جون و آقای عاصمی را من در دو مقاله اخر رعایت کرده و منابع را ذکرکرده ام که اقای عاصمی اگر مایل باشند منابع را مطالعه نمایند، تقریبا سه ماه از وقت اش را باید صرف این کار نمایند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست