نامه رسیده: یک «پیام ویدئویی» و موضوع ریشه ها...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۵ اسفند ۱٣۹۴ -
۲۴ فوريه ۲۰۱۶
اخبار روز – گزارش دریافتی:
سلام سردبیر. این نامه را برای سایت شما می فرستم. چون اکثر خوانندگانتان آقای فرخ نگهدار را می شناسند. با غصه های او در این دم انتخابات آشنایند و «پیام» او را هم شنیده اند. همان «رفیق سابق»تان، که حالا «نمی دانید او را چه بنامید»!، او را می گویم. آن ها هم که این پیام را نشنیده اند، برایشان تعریف می کنم. آقای نگهدار یک «پیام ویدیوئی» به مناسبت انتخابات فرستاده است. کاری به این نداشته باشید، که او چه تصور کرده که صدور چنین پیامی را لازم دانسته است، به این هم کار نداشته باشید که او اصلا در پیامش چه گفته است. آن چه که سر و صدایی کرده و باعث ناراحتی هایی شده این است که او به مخالفان خود که در انتخابات شرکت نمی کنند گفته است این ها «جماعتی بس نومیدند» که «ریشه در خاک ندارند».
آقای نگهدار که خودش به اعتراض ها جواب نمی دهد، یعنی شکسته نفسی می کند. من این جا می خواهم به جای او به این اعتراض ها جواب بدهم و بگویم متاسفانه حق با آقای نگهدار است. به بخش «جماعت بس نومیدش» هم کار ندارم. به آن بخش «ریشه در خاکش» کار دارم، چون «ریشه» خیلی مهم است.
آن ها که از پیام آقای نگهدار عصبی شده اند، بی خود عصبی شده اند، زیرا حقیقتا هم اکثرشان جماعتی بی ریشه هستند. اکثر آن ها که رای نمی دهند، حتی آه ندارند که با ناله سودا بکنند، چه برسد به این که ریشه ای داشته باشند. آن هم در خاک. سفره شان خالی است، دستشان خالی است، آینده اشان سیاه است، این ها اصلا ریشه شان کجا بود که بروند رای بدهند.
ریشه اگر می خواهید می توانید به سراغ خود آقای نگهدار بروید. او ریشه ای در خاک کشور دارد که نگو! این ریشه اش چیزی شبیه به یک شرکت است. البته من اسمش را نمی آورم که کسی نتواند بعدا یقه ی شما را بگیرد و بگوید ثابت کن. ریشه را چطور می شود ثابت کرد. اما ریشه ی آقای نگهدار در خاک است و هر روز هم بیشتر دارد در خاک فرو می رود. این آخری ها یک شاخه ی این ریشه در اهواز از خاک زد بیرون و چه ها هم که نکرد. نمی دانید؟ بروید از کارگران متروی اهواز بپرسید. برایتان تعریف خواهند کرد.
البته ریشه ی آقای نگهدار به اندازه ی ریشه ی آقای رفسنجانی و خیلی از اصلاح طلب ها و غیراصلاح طلب ها کلفت و تنومند نیست. اما بالاخره ریشه است. همه ی آن ها در داشتن ریشه با هم شریک هستند و درد مشترک دارند. بسیاری از دور و بری های آقای نگهدار هم که دلشان تاپ تاپ می زند تا رای های روز جمعه خوانده شود، ریشه ای، شرکتی، چیزی در «خاک» ایران دارند. معلوم است که برای ریشه ها مهم است که کی برود و کی بیاید. این ریشه ای که سپاه در خاک ایران فرو کرده آن قدر گردن کلفت و تنومند شده که دارد بقیه ی ریشه ها را خفه می کند. حتی اگر مجبورش کنند، یک ذره برای سایر ریشه ها جا باز کند، خودش خیلی است. انقلاب بزرگی است، هر چند انقلاب از لوله ی تفنگ در نمی آید. اما بالاخره همه ی ریشه ها باید در ایران حق حیات داشته باشند. کمتر یا بیشتر...
...نه، نه، تصور بدی نکنید. آدم های بدی نیستند. خیلی هم دلشان آزادی و دموکراسی می خواهد. اما ریشه است دیگر... اگر از این خاک درش بیاوری و در خاک دیگری بکاری اش ممکن است نگیرد، ممکن است خشک شود. ریشه را نباید جابجا کرد.
بنابر این آن هایی که از این «پیام ویدئویی» عصبانی شده اند. عصبانیتشان را پس بگیرند. شوخی که نیست، موضوع آینده ی ریشه ها در میان است. آن ها که مثل ما بی ریشه نیستند که عین خیالشان نباشد، کی می آید، کی می رود؟
امضا: یک آدم بی ریشه!
|