از : peerooz
عنوان : اصول آداب احترام
سرکار خانم مستعاره,
با تشکر از اطلاعات داده شده, حق باشماست, بنده سالهاست که از وطن دور و اطلاعات من از اوضاع ایران محدود به تماس های فامیلی ست و در این تماس ها من هرگز نه تنها کلمه ای رکیک و مستهجن نشنیده ام بلکه آداب احترم به نحو قدیم مراعات میشود. اگر آنچه فرمودید درست باشد - و دلیلی ندارد که درست نباشد - باید گفت چنین تنزل اصول آداب احترام, موجب تاسف است و در خارج مثلا امریکا بنا بر آنچه من دیده ام گرچه در ذکر آلات تناسلی از نام آناتومی آنها استفاده میشود ولی در مکالمه معمولی جز در طبقات پائین این کلمات لق لقه زبان نیستند و شما در معابر عمومی بسیار به ندرت ممکن است به این کلمات بربخورید.
در مورد تحریم هم حق باشماست و شاید من جزء معدود از کسانی باشم که به تب تحریم گرفتار نشده و عقیده داشته ام که مردم ایران - تا آنجا که من درک میکنم - در انتخابات, به صلاح خود اقدام کرده و محتاج روضه خوانی های ما نیستند. با تشکر مجدد.
۷٣۰٣۱ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴
|
از : بهناز ساده
عنوان : ادبیات آخوندی و لومپنی دفاع ندارد
وقتی «کمدین» ایرانی بنام عبدی در یکی از کانال های تلویزیونی از سفر خود به مکه صحبت کرد و مثل اینکه فراموش کرده بود که در یک برنامه ی تلویزیونی و «رسمی» صحبت می کند و هر چه «حرف مفت» و «مزخرف» از دهنش در آمد نثار اعراب نمود.
که اگر آن کلمات را به هر مناسبت دیگری هم بکار می برد قابل قبول نبود.
گوشه ای از حقایق زشت اجتماعی را نشان داد. او غیر مستقیم نشان داد که چه وضعی در ایران حاکم شده ؛ ابتذال و لومپنیزم حتی به رسانه های عمومی و «رسمی » هم سرایت کرده است . قبلا هم زشت تر از رفتار او را در صحن مجلس دیده بودیم .
با این وجود عکس العمل انتقادی جامعه ی آگاه و پویا نسبت به او در رسانه های رسمی و اجتماعی نشان داد که ترویج ابتذال در جامعه بهیچ وجه قابل قبول نیست و عبدی هم بخاطر کار زشت و نژاد پرستانه ی خود عذر خواهی کرد.اما برای بهبود فضای اجتماعی به کار های فرهنگی گسترده نیاز است که از این حکومت بر نمی آید.
البته درست است . باید از این ناهنجار های جامعه خبر داشت . ولی اگر این ناهنجار های مردود است برای کاهش آن با اختناق فرهنگی و ظلمی که به نویسندگان و فرهنگ ورزان تحمیل میشود جامعه بیدفاع شده است .معلوم نیست که رواج این بد آموزی ها به کجا منتهی خواهدشد. رعایت کاربرد درست و بجای بشین ، بفرما و بتمرگ هنوز اعتبار دارد.
۷٣۰۲٨ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴
|
از : مستعاره
عنوان : شناخت جامعه امروز ایران
من قصد ورود به این بحث را ندارم، تنها برای آشنایی برخی هموطنان با جامعه ایران و بخصوص زنان به چند موضوع اشاره کنم.
اولا اگر در خیابان های شهرهای بزرگ پیاده روی کنید، متوجه خواهید شد که حرف هایی که سابقا رکیک دانسته می شدند و حداقل در ملاء عام و بویژه در حضور زنان بر زبان رانده نمیشدند بدون هیچ درنگی با صدای بلند گفته می شوند و برای هیچ کس هم تعجب برانگیز نیست. (که البته من این را نمی پسندم، اما واقعیتی است موجود).
دختران در شوخی هایی که پیش از اینها ناموسی قلمداد می شدند و لااقل در برابر دیگران اجرا نمی شدند، دست پسران را از پشت بسته اند. که شاید از دید تساوی زن ومرد بتوان آن را مثبت ارزیابی کرد.
طرح مسائل و مباحث جنسی چه در میان مردان و یا زنان جوان یا حتی در بین جمع های مختلط خوشبختانه دیگر تابو نیست. البته در بسیار موارد دیده میشود که آش را بسیار شور کرده اند.
بنابر این اگر خانومی اینجا سخنانی می گوید که برای شما شنیدن آن از زبان یک خانم بعید یا حتی غیر ممکن می نماید، مشکل از عدم شناخت شما یا شناخت محدودتان از آن جامعه است.
شما کافیست با سه جوان در ایران تماس داشته باشید تا به واقعییتهایی که در بالا برشمردم آشنا باشید.
خیلی متاسفم که باید اعتراف کنم که شما یا امثال شما با چنین شناختی از درک مسائل ایران عاجزید چه رسد به اینکه برای مردم آن دیار نسخه شرکت، یا تحریم و هر نسخه دیگری بپیچید. امیدوارم رک گویی بنده باعث دلخوری شما و سایت اخبار روز نشود.
تندرست باشید
۷٣۰۲۱ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : نام های مستعار
اکنون که مراسم روضه خوانی انتخابات به پایان رسیده و همه روضه ها خوانده شده و حل مساله تا چهار سال دیگر به تعویق افتاده است میتوان به گفتگوی " معمولی " برگشت و یکی از آنها به کار بردن نام مستعار است.
نام های یک اسمی تقریبا مسلما نشانه مستعار بودن آنهاست, اما افراد با نام و نام فامیلی معلوم نیست که واقعی و یا مستعار باشند. به عنوان نمونه و بدون آنکه خدای نکرده قصد توهین به کسی در میان باشد نام " ناهید کنی " برای من شبهه آمیز است. امکان اینکه " خانم " ناهید از کن و سولقان آمده و یا این نام معرف آقایی باشد به نام " آقای ناهید کنی " وجود دارد و شق اخیر بیشتر محتمل است زیرا گمان نمیکنم که خیلی از خانم ها بگویند " قمار باز اگر نگوید به تخمم میترکد " و یا " حساب هایی که کوره با ک..ش " میکند که منظور " قضیب " است. شاید هم مربوط به فیلم " ناهید " برنده جایزه فستیوال کن باشد. نمیدانم. بهر حال ضرب المثل های فوق از زبان یک " خانم " زیاد معمولی نیست و این کامنت شاید شروع برچیدن و ختم مراسم روضه انتخابات باشد.
۷٣۰۱۷ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴
|
از : بهنام باغبان
عنوان : خانم ناهید، بهتر ه جملات کامل خوانده شود
خانم ناهید.
اگر از نو شته من می خواهی کزینی استفاده کنی، که وانمود که دیگری یعنی من هیچ اطلاع از وضعیت ایران ندارم. سخت در اشتباه هستی.
بر کردیم به خوده مو ضوع: این جمله من:
.... امکانات شما دارید ازادی و ... صدا و سیما و ،،،.
شما فقط "صدا و سیما" از جمله من استفاده کرداید. از لغت "ازادی" که من در جمله ام اوردم به فراموشی سپردید.
اما شما می نویسد: اقای محترم ،،،
درست می گوید ۵ در صد کافی نیست، من گمان می کنم، شاید کم و زیاد باشد.علتهای مختلف دارد، یکی علتها مهم به نظرم نبود ازادی!!!و ازادی سیاسی و ،، سرکوب و تهدید و،، تیروهای و سازمانهای چپ ایران هست.
پس فقر و بیکاری و فساد و،،، زاید این نظام و این ساختار هست!.
موفق باشید
۷٣۰۱۴ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴
|
از : حبیبی
عنوان : مایه تاسف
واقعا جای تاسف است ! کار را به کجا کشانده اید؟ حتما فردا در بحث سیاسی پرونده خواهر و مادر را هم به وسط خواهید کشید ! این دیگر سقوط سیاسی و مطبوعاتی نیست، سقوط اخلاقی است .
۷٣۰۱۱ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴
|
از : حسن نکونام
عنوان : از کوزه همان برون تراود، که در اوست
سایت اخبار روز، نماینده «فرخ نگهدار» نیست، بلکه «نگهدار آزادی بیان» است، تا همه ما، با وجود داشتن نظرات متفاوت، حرفهای خود را بزنیم، و داوری را به مردم، و در روندی اجتماعی و تاریخی بسپاریم. تمامی جریان های سیاسی ایران، و بویژه جریان های چپ و سوسیالیست ایران، آقای فرخ نگهدار و جریان فکری ایشان را بخوبی می شناسند. توهمی هم ندارند. جریان فکری ایشان، هیچگونه جایگاهی در طیف چپ و سوسیالیست ایران ندارد. و از سال ۱۳۵۹، ایشان را در خط حکومت اسلامی ایران قرار داده اند. از آن زمان تا کنون، ایشان در همین خط حرکت کرده است. فردا و پس فردا هم نتیجه انتصابات این حکومت روشن خواهد شد. تاریخ را هم در یک روز و یک سال و ده سال، نمی نویسند.
شب دراز است و قلندر بیدار!
۷٣۰۰۷ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴
|
از : ناهید کنی
عنوان : پرت بودن از جامعه بیماری کودکانه چپول ها
شما گویا تاریخ چپ ها در سطح جهانی را نمی شناسید، چپ ها هیچ کجا با "صدا و سیما"، تریبون های رسمی و دولتی صاحب نفوذ نشده اند. شعارها و تاکتیک های بجا بوده که چپ را از حمایت های توده ای برخوردار کرده. اگر شما برای رساندن ۵ در صد خیالیتان به پنجاه درصد منتظر دریافت ریاست صدا و سیما هستید، برایتان آرزوی موفقیت و صبر اعلا می کنم!
اما برگردیم به (بزعم شما) پاسخی که به سوال بنده داده اید:
وقتی می نویسید: "اما سوْال شما ، از چه طبقاتی و خانه نشین و،،؟
به نظرم می تواند از هر طبقاتی باشد"
آقای محترم از میزان خط فقر در ایران باخبری؟ از وضع کارگران، معلمان، پرستاران، کارمندان کم درآمد ، بازنشستگان، معلولان جنگ، سالمندان و بیکاران باخبری؟ اگر آری، اینهایی که بر شمردم چند درصد جامعه ایران را در بر می گیرند؟ اگردر حد ابتدایی به آمار آشنایی داشته باشید، خواهید دید که این پنج درصد خیالی و خانه نشین شما رقم قابل ارائه و آبرومندانه ای نیست.
البته همفکران شما در اخبار روز یقینا کامنت مرا سانسور می کنند! اما امید که ابتدا بخوانند و بعد قیچی!
۷٣۰۰۵ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴
|
از : بهنام باغبان
عنوان : خانم ناهید ، عجله نکنید.
لطفاً دقت کیند.
اولاً من نوشتم : .... آمار حکومتی تا حال ...
من پیشبنی فردا ۷ اسنفد ۱۳۹۴ را نکردم . احتمالاً شما می توانید پیشبنی دقیق بکند، بهتر خبر دارید، و یا ...
دوم : من نوشتم .... اگر ۵ در صد از این ...
اما سوْال شما ، از چه طبقاتی و خانه نشین و،،؟
به نظرم می تواند از هر طبقاتی باشد.
چنانکه رای دهندگان هم از هر طبقه ای و حتی خانه نشین می توانند باشند
موفق باشید.
۷۲۹۹٨ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴
|
از : ناهید کنی
عنوان : حساب هایی که کوری برای کلاهش می کرد!!!
با عرض معذرت ولی محاسبات شما منرا یاد ضربالمثل بالا انداخت. اولا که مشارکت در انتخابات فردا بسیار بیش از انتظار خواهد بود.
دوما اتفاقا عسگراولادی هم وقتی یکبار قمار را باخت گفت آن سی درصد که شرکت نمی کنند چه می شود!
سوما شما یعنی امیدوارید که انشالله ۵ درصد از کسانی که شرکت نمی کنند با آنچه در خارج نام چپ بر خود گذاشته همدل باشند! پس رسالت چپ نمایندگی پنج درصد (خیالی شما) خانه نشین در ایران است؟ وابستگی طبقاتی این ۵ درصد چیست؟
۷۲۹٨۹ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴
|