یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

عرب، ایرانی، انقلابی
حمید دباشی استاد دانشگاه کلمبیا - الجزیره انگلیسی


• بنی طُرُفی هم عرب بود و هم ایرانی و با زندگی نمونه ای که زیست از سیاست های شرم آور فراتر رفته و به مسئولیت انقلابی مردم خود، هم عرب و هم ایرانی، عمل کرده است. زندگی و میراث بنی طُرُفی آزمون جاودانه ای است برای جهان ما که اکنون با ناسیونالیسم قومی و جدایی دینی که توسط طبقات حاکم برای ایجاد تفرقه بین مردم و حکومت بر آنها وضع گردیده، آلوده گشته است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۹ فروردين ۱٣۹۵ -  ۲٨ مارس ۲۰۱۶


چه کس نام هاشم بنی طُرُفی را شنیده است؟ آیا شما هرگز نام هاشم بنی طُرُفی را شنیده اید؟ البته که نه- چطور ممکن است؟ سعی نکنید نامش را گوگل کنید. چیزی به انگلیسی نخواهید یافت. به فارسی یا عربی هم مطالب بسیار کمی در باره اش پیدا می شوند.
روز 23 مارس، مردی شریف در خانه اش در تهران در آرامش جان سپرد. هیچ اعلام رسمی در باره مرگ او صورت نگرفت. به جز خانواده و دوستان نزدیک و رفقایش، کسی از مرگ او باخبر نشد.
بی خبری مردم ایران و جهان عرب و فراتر از آن مردم دنیا در باره هاشم بنی طُرُفی و اهمیت مرگ او شرحی بر زندگانی پر ارزش، خاطره گرانقدر و باورهای انقلابی او نیست و فراتر از آن پاسخی به فاجعه آوار شده بر مردمان عرب و ایرانی که دیگر قهرمان های مشترک شان را بازنمی شناسند، نیست.

زندگی وقف عدالت

بنی طُرُفی در سال 1926 در شهر زادگاه من اهواز در خانواده ای عرب و فقیر به دنیا آمد. اوپزشکی محبوب و مورد احترام و کنشگری انقلابی و معتقد به اصول بود که زندگی خود را وقف عدالت اجتماعی واقتصادی برای میهنش ساخت. پس از تحصیلات اولیه، درسال 1947 بنی طُرُفی به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران راه یافت و به حزب تازه تاسیس توده (ایران) (سوسیالیست) پیوست.
پس از کودتای امریکایی 1953، دستگیر و به سه سال زندان محکوم شد. پس از آزادی از زندان به ادامه تحصیل پزشکی در دانشگاه تهران پرداخت و علیرغم ممنوعیت فعالیت های حزب، در تمام زندگی به فعالیت های خود برای اهداف طبقه کارگر و فقیر ادامه داد.
بار دیگر در سال 1959 دستگیر شد و این بار 15 سال را در زندان و تبعید در نقاط بدآب و هوا و محروم کشور گذراند. در این دوره او به خواندن و ترجمه کتاب پرداخت و ذهن نقاد خود را زنده و فعال نگاهداشت. پس از رهایی از زندان بار دیگر به دانشگاه بازگشت و این بار اجازه یافت تحصیلش را به اتمام رسانده، به عنوان پزشک عمومی به طبابت بپردازد.
بلافاصله پس از انقلاب 1977-1979 در کشور و فعالیت مجدد حزب توده (ایران)، او به رفقایش پیوست و به عضویت کمیته مرکزی حزب درآمد. در سالهای جنگ ایران و عراق (1980-1988)، در شهر زادگاه خود به طبابت مشغول گردید تا بار دیگر – این بار توسط حکومت اسلامی- دستگیر و برای بار سوم به زندان افکنده شود. بعد از آزادی از زندان در سال 1986، دوباره به طبابت بازگشت و به مداوای مردم فقیر اهواز پرداخت. او کار خود را تا سال 2008 و سکته مغزی ادامه داد. با از دست دادن توانایی سخن گفتن، مجبور به زندگی در تهران گردید و در سالهای آخر عمر با پرستاری همسرش روزگار گذراند.


معدودی شاد، بسیاری سوگوار

من البته در باره دکتر هاشم بنی طُرُفی شنیده بودم اما از مرگش خبر نداشتم تا این که دوستان مشترک، چه رفقای عرب و یا ایرانی، مرا از مرگ او باخبر ساختند. دلنوشته هایی پراکنده به فارسی و عربی توسط رفقا و دوستانش اینجا و آنجا نوشته شدند.
اما چرا چنین است؟ چرا آدمهای بیشتری در جهان عرب و در ایران در باره زندگی و میراث بنی طُرُفی نمی گویند؟ پاسخ را باید در این فاجعه اهریمنی که همانا ناسیونالیسم قومی عربی و ایرانی و سیاست های فرقه ای در هر دو ملت است جستجو کرد.
آیا بنی طُرُفی ایرانی بود یا عرب؟ شیعه بود یا سنی؟ هیچ یک از اینها و هردو اینها. حتی طرح این پرسش نمایانگر فاجعه دهشتباری است که بر فرهنگ سیاسی ایرانیان و اعراب فرو افتاده است که باعث شده است آنچه که هر دو ملت را به هم پیوند می دهد یا از هم جدا می سازد، به فراموشی سپرده شود.
بنی طُرُفی هم عرب بود و هم ایرانی و با زندگی شایان تقلیدش از سیاست های شرم آور فراتر رفته و به مسئولیت انقلابی مردم خود ، هم عرب و هم ایرانی، عمل کرد.
زندگی و میراث بنی طُرُفی آزمون جاودانه ای است برای جهان ما که اکنون با ناسیونالیسم قومی و جدایی دینی که توسط طبقات حاکم برای ایجاد تفرقه بین مردم و حکومت بر آنها وضع گردیده، آلوده گشته است.
مانند هر حزب سیاسی بزرگ دیگری حزب توده (ایران) به درستی برای بسیاری خطاهای تاریخی که حزب و رهبران آن مرتکب شده اند مورد انتقاد است. اما میراث یک جنبش عظیم سیاسی تنها با خطاهایی از این دست مورد ارزیابی قرار نمی گیرد. این میراث، همچنین با جان های شریفی مانند بنی طُرُفی سنجیده می شود که عضو آن بودند و به آن معنا و هدف بخشیدند.
جهان عرب و ایران که در آن جان های زیبایی چون هاشم بنی طُرُفی به دنیا آمدند و بالیدند از دست خواهد رفت اگر به دوگانه پلید جدایی بین عرب و پارسی یا سنی و شیعه تن در دهیم و زندگی پربار و ارزشمند این قهرمان های فراموش شده را به خاطر نسپرده و گرامی نداریم.

اصل مقاله به زبان انگلیسی در تارنمای الجزیره:
www.aljazeera.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست