یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آوازی نو


مرضیه شاه بزاز


• از دهکده های بی نام و نشان، هنوز نرسیده از راه
از گلگونِ گونه ها
دشت را گلگشت می کنند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲ آبان ۱٣۹۵ -  ۲٣ اکتبر ۲۰۱۶


 از دهکده های بی نام و نشان، هنوز نرسیده از راه
از گلگونِ گونه ها
دشت را گلگشت می کنند
شگفتا . . . .   
با هزار چشم در سر
در منظر رسمی دیدگانِم      
شاخه ی نرگسی نمی روید
و ساز زنگ زده ام
رنگ رنگِ دستمالی را در هوا نمی چرخاند
در چشم انداز،
گویی نگاه من، چیزی را که باید،
نمی بیند
یا میان دیده و زبان                           
دره ی گنگ فراموشی است   
ساز من                                 
از عاجِ خرابه ی برجی است شاید
یا که از استخوان عبوس نیاکانم.
آوازی ملول می نوازد
لبی را به لبخند نمی کشاند، پلی را به مقصد نمی رساند
و تابویی را
-هرچند که نامم خود تابویی از یاد رفته ست-
نمی شکند

به ناسپاسی
یا استخوانِ نیاکان بسوزانم
یا بزبانی دیگر بنوازم
یا که بشکنم این ساز را
بشکنم،
دیده را چه کنم؟

آتلانتا، اکتبر ۲۰۱۶
divanpress.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست