طرح ایران رود: موجه یا ناموجه
سپهر جمشیدی
•
سالهایی که بحران کم آبی یا خشکسالی به مرز هشدار می رسد و یا گزارش هایی با ترسیم افق تیره و تار از سوی مطلعین منعکس می شود، نظرها معطوف به اجرای طرح عظیم کانال بین دریای خزر به آب های جنوبی ایران (ایران رود) می شود و با یکی دو بار بارش و شائبه ترسالی همه چیز به فراموشی سپرده می شود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۷ آبان ۱٣۹۵ -
۲٨ اکتبر ۲۰۱۶
۱) ایران به مانند کشورهای دیگر واقع در منطقه منا (خاورمیانه و شمال افریقا) به سمت یک وضعیت اکولوژیک خشک سالی بلند مدت پیش می رود. مدلی که از خشک سالی هواشناختی (کاهش بارش نسبت به متوسط معمول) به خشک سالی هیدرولوژیک (کاهش موثر منابع آب جاری و زیر زمینی) و از آن به خشک سالی کشاورزی (منابع تولیدی مرتبط با زمین و آب) و سپس خشک سالی اقتصادی و پیامد آن خشکسالی اجتماعی فرهنگی که متاثر از حلقه های قبلی خشک سالی زیر ساخت های اجتماعی را تغییر داده و در نهایت به سمت تنش روانی جامعه یا همان خشک سالی روان شناختی میل می کند. (ناصر کرمی – اقلیم شناس – دانشگاه ترونهایم نروژ).
جوامعی در این منطقه (منا) به دلیل عدم وابستگی زیاد آنها به منابع طبیعی مربوط به شرایط خشک سالی مثل عدم وابستگی به منابع کشاورزی و دامداری، کمتر تحت تاثیر این اقلیم آب و هوایی (خشک سالی بلندمدت) قرار می گیرند. کشورهایی مثل قطر، کویت، امارات، عمان، اردن و بحرین از منابع کافی برای کنترل اثرات تغییر اقلیم برخوردارند. ولی سایر کشورهای واقع در منطقه منا از جمله ایران به دلیل وابستگی به اثرات تغییر اقلیم، آستانه تحمل آنها پایین تر بوده که قاعدتا باید برنامه های کوتاه و بلندمدت مقابله با تغییر اقلیم را داشته باشند.
طبیعی است که رفتارهای هدردهی آب بر اثر اتخاذ سیاست های کشاورزی و دامپروری خسارت بار توسط چنین کشورهایی به مانند تشدید کننده و تسریع کننده وضعیت عمل می کند، آنچنانکه در ایران مدتهای مدیدی است چنین عمل شده که گفته های آقای عیسی کلانتری، مشاور معاون اول رئیس جمهوری ایران در امور آب، کشاورزی و محیط زیست موید آن است.
هشدار دگر باره ای که هفته گذشته آقای عیسی کلانتری نسبت به موقعیت ایران مرتبط با مسئله ذخایر آب درایران بیان داشت که می توان گفت یک نگاه واقع بینانه و البته تیره و تار بود، این امکان را به وجود می آورد که با توجه به اعلام ایشان که "هم اکنون حتی برای هر گونه کنش اصلاح گرانه در زمینه حفاظت و صیانت از منابع آب که مرتبط به ضرورت تغییرات کلی در انواع کشت و دام از جمله می شود، بسیار دیر است". این امر ممکن است منجر به بکارگیری روش ها و راه اندازی طرح ها و پروژه های دارای ابهام و تردید مثل ایجاد کانال از خزر به مناطق کویری و یا ایجاد کانال خزر به دریای عمان (ایران رود) و ... بدون توجه به هشدارهای زیست محیطی کارشناسان و یا صرف هزینه بسیار زیاد بدون اطمینان از نتایج کار گردد.
آقای کلانتری زنگ خطر بحران آب را به صدا دراورده و از اینکه "کشور به روزی افتاده که راه برگشت هم نداریم" سخن گفت. وی بر خلاف نظر رهبر جمهوری اسلامی که گفته بود: "جمعیت پایه کشور با توجه به منابع موجود باید ۱۵۰ میلیون نفر باشد" در گفتگو با نشریه جامعه پویا گفت: "۵۰ میلیون نفر از ساکنان جنوب البرز و شرق زاگرس باید فکری به حال خودشان بکنند. در آن مناطق کشاورزی وجود نخواهد داشت و زندگی در آن بسیار گران خواهد شد. از نظر آبی حتی آب شرب و صنعت بسیار گران تر از آن چیزی می شود که الان هست". "استفاده بیش از ۹۷% آب های سطحی در ایران در حالی است که در دنیا به جز ۶ یا ۷ کشور بقیه بیش از ۴۰% آب های سطحی خود را استفاده نمی کنند". وضعیت آب های زیر زمینی با افراط در برداشت از طریق چاه های عمیق نیز فاجعه بار است.
وی زمانی به خانم ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نوشته بود: "تولید کشاورزی ما توان این را ندارد که بیش از ٣۰ میلیون نفر را پوشش دهد". ایشان از رسیدن به نقطه آچمز در مسائل می گوید، یعنی شرایطی که دست بردن و اصلاح پارامترها و مولفه ها دیگر قابلیت اصلاح امور در این حوزه های اقتصادی و بالتبع اجتماعی را ندارد.
هدف در اینجا مرور هشدارهای بسیار آگاهی دهنده در خصوص مسائل مرتبط با آب و کشاورزی و لاجرم مسائل مربوط به جمعیت نیست که پیشنهاد می شود این گفتگوی مهم آقای کلانتری بعنوان فردی مطلع با نشریه جامعه پویا حتما خوانده شود.
۲ )همواره در شرایط اضطرار، افراد و جوامع مبادرت به کارهایی می کنند که ممکن است جمیع جوانب آنها مورد ارزیابی دقیق و محاسبات لازم قرار نگرفته باشد و یا نظرات منتقدین و کارشناسان به درستی در آنها لحاظ نشده باشد.
- درمان درد از طریق اجرای ایران رود (نظر موافقین)
از جمله درمان ها مراجعه افراد و نهادهایی به طرح هایی به مانند انتقال آّب شیرین شده از طریق کانال از دریاچه خزر به مناطق مرکزی و کویری ایران و حتی پروژه بزرگتر یعنی اتصال آب از خلیج فارس (دریای عمان) به دریاچه خزر و قابل کشتی رانی نمودن این مسیر از دیرباز بوده است.
ایده آقای علی فراستی و گروه دوستان متخصص وی در زمینه های مرتبط با نیاز طرح ایران رود و قبل از او دکتر بدیع بدیع الزمانی و گروهی از اساتید و متخصصان ایرانی از متاخرترین طرح ها در همین زمینه است. آقای فراستی معتقد است: "اگر تمام کویرها و دشت های اصلی ایران (دشت کویر و کویر لوت به علاوه تالاب جازموریان و کفه طبس) با آب خلیج فارس پر شود اقلیم این سرزمین خشک و تفته، ظرف ۲۰ - ٣۰ سال تغییر خواهد کرد". به اعتقاد او: "با آب رسانی به تالاب خشک شده جازموریان، فرصت آزمون عملی برای کل پروژه ایران رود مهیا می شود (به عنوان نمونه کوچکتر آزمایشی)".
طرفداران طرح "ایران رود" از یک فرضیه استفاده می کنند که مابین خزر و خلیج فارس (دریای عمان) ۴ چاله اصلی وجود دارد: دشت کویر، کویر لوت، چاله جازموریان و چاله طبس که قطعا تا ۷ هزار سال پیش دریاچه بوده اند و تا ۲ هزار سال پیش هم روایاتی هست که در این دریاچه ها با قایق رفت و آمد می شده است. خشکی که آخرین قربانی آن را دریاچه ارومیه می بینند در واقع از ۷ هزار سال پیش شروع شده است. اینان با استفاده از فرضیاتی علمی اعتقاد به تغییر آب و هوا در صورت پر شدن چاله ها و از جمله در زایش ساز کردن ابرها و ایجاد باران در خود منطقه دارند. هم اکنون به جای اینکه مثلا ابرهای نازا در ایران به زایش برسند، در شبه قاره هند به زایش می رسند و سیلاب ایجاد می کنند.
آقای دکتر بدیع الزمانی از فوائد دیگر این طرح میگوید: "فراهم اوردن نزدیک به ۲ میلیون شغل، تولید و دستیابی به آب اشامیدنی ، فراهم اوردن راه های آب رسانی و مبارزه با خشک سالی، چندین برابر ساختن نیرو و ارزش ژئوپلتیکی ایران در دنیا و کاهش نفوذ بیگانه در منطقه، بهبود بخشیدن محیط زیست و وضع آب و هوا در بخش کویری و خشک شرق ایران، ایجاد آبادانی در محروم ترین نقاط شرق ایران و پدید آوردن امنیت و کمک به مبارزه علیه قاچاق مواد مخدر در شرق ایران، ایجاد درامد ابدی برای ایران، خنثی یا کم اهمیت کردن طرح انتقال نفت و گاز از زیر دریای خزر که علیه منافع ملی ایران است، ایجاد بندر آزاد در میانه ایران، ایجاد دریاچه و پرورش ماهی و..." .
- طرح اتصال خزر به دریاهای جنوب ایران به مثابه طرحی راهبردی
از دیر باز، بیش از اینکه طرح ایجاد کانالی قابل کشتیرانی از دریای (دریاچه) خزر به خلیج فارس یا دریای عمان و سپس اقیاوس هند مورد علاقه ایران باشد برای روسیه به عنوان راه آبی دسترسی روسیه به اقیانوس هند به جای مسیرهای آبی ترکیه و گذر از تنگه های بسفر و داردانل، مورد توجه بوده است. چرا که حدود نیمی از ترانسپورت کالاهای روسیه در حال حاضر از آبراهه های ترکیه و سپس کانال سوئز می گذرد.
برای ایران مسئله انتقال آب از خزر به سمت مناطق کم آب جنوبی حائز اهمیت بوده که به دلیل شوری ۱٣ گرم در لیتر اب خزر، مسئله شیرین سازی و هزینه های مرتبط، مشکلات فنی مربوط به دشواری عبور از البرز، جدای از مخالفت کشورهای مشترک حوزه خزر، تاکنون مانع بررسی جدی مطالعاتی از جانب ایران بوده است.
طبیعی است که مهمترین مخالف چنین طرحی به دلیل منافع اقتصادی و ترانزیتی رقیب از جانب ترکیه صورت گیرد. و نیز با توجه به محدود شدن مسیر تهاجم ایالات متحده و ناتو از طریق ترکیه به دریای سیاه و در نتیجه به سواحل روسیه (منافع سیاسی - نظامی)، میتوان امریکا را هم از جمله مهمترین مخالفین چنین پروژه ای دانست. آنچنانکه حفظ وابستگی روسیه به مسیر حاضر از اهداف استراتژیک غرب و امریکا در منطقه است. به همین دلیل امریکا در سال ۱۹۹۷ طرح کانال خزر- خلیج فارس (دریای عمان) را در فهرست تحریم های خود علیه ایران قرار داد بگونه ای که شرکت ها و کشورهای درگیر با طرح مذکور مورد مجازات مالی و اقتصادی قرار می گیرند. این راهبرد به اندازه کافی از نظر امریکا مهم تلقی می شود که با حذف تحریم های مرتبط با برجام، مجازات و تحریم های مرتبط با پروژه کانال به قوت خود باقی بماند.
بی گمان اجرای چنین طرحی از سوی دیگر بدون ملاحظه منافع کشورهای ذی نفع در پیرامون خزر، مورد مناقشه بین المللی قرار خواهد گرفت. اجرای مخالف خوانی امریکا از طریق بعضی کشورهای پیرامون خزر که نزدیکی راهبردی با سیاست های ایالات متحده دارند دور از امکان نخواهد بود.
بنابراین اجرای انتقال آب از خزر بصورت پروژه ای دارای کارکرد ژئواستراتژیک خواهد بود که مناقشات طرف غرب و بخصوص ترکیه و امریکا را بدنبال دارد. با توجه به روندی که در مناسبات بین ایران و روسیه (که میتوان آن را نگاه به شرق نامید) در مسائل سیاست خارجی دو کشور بوجود آمده، مراجعه به چنین طرح هایی در آینده دور از انتظار نخواهد بود. طرحی که هم اکنون می توان آن را بزرگترین چالش دیدگاه های محیط زیستی در مقابل با نگرش توسعه ای – ژئواستراتژیک نامید.
- تاریخچه طرح کانال
در اواخر قرن ۱۹ کمیسیون مشترکی بین روسیه و ایران تشکیل شد، اما طرفین به دلیل اصرار روسیه بر اصل حاکمیت فراسرزمینی که از موارد رژیم حقوقی پروژه و کانال بود، به توافق نرسیدند. حاکمیت فراسرزمینی همانند حاکمیت امریکا بر کانال پاناما و حاکمیت بریتانیا بر کانال سوئز در آن موقعیت زمانی برای روسیه مهم تلقی می شد. بنابراین پیشنهاد مدیریت مشترک با سهم مساوی از سوی ایران، روسیه را متقاعد نکرد و روسیه به حاکمیت فراسرزمینی اصرار داشت. لذا در ۱۹۰٨ طرفین مذاکرات را به حالت تعلیق درآوردند که البته ترکیه و انگلیس نقش موثری داشتند.
از آن زمان به بعدهر زمان نزدیکی روابط بین روسیه و بعدها شوروی با ترکیه بوجود آمده از ضرورت رجوع به این طرح کاسته شده و برعکس. مثلا ملاحظه می شود بعد از مرگ آتاتورک و رجوع سیاست دولتمردان ترکیه به پروژه های مخاصمه با شوروی باعث بازگشتن اتحادشوروی به موضوع پروژه کانال گردید. مثلا در مارس ۱۹۴۰ ترکیه در راستای اجرای طرح "سوخت" که اجازه عبور کشتی های جنگی بریتانیا و فرانسه به دریای سیاه را میداد، همچنین در آوریل ۱۹۴۱ ترکیه عبور کشتی های شوروی حامل محموله های نظامی و دیگر محصولات را به مقصد یوگسلاوی از بسفر و داردانل را مختل و یا با سختی مواجه کرد و برعکس نزدیک شدن نیروهای آلمانی – ایتالیایی در ۱۹۴۲ به کانال سوئز و از آن طریق به آب های سرزمینی شوروی بود و این به دلیل گرایشات حمایت از نازی ها در طول جنگ دوم جهانی از جانب ترکیه بود. با ملاحظه اینکه در عمل مسیر آب های در استیلاء ترکیه نه موجد سودی که بانی حتی ضرر (خطر) برای اتحاد شوروی بود در ٣۰ نوامبر ۱۹۴٣ موضوع احداث کانال مورد مذاکره بین استالین و محمدرضا شاه پهلوی قرار گرفت.
متعاقب این زمان در دهه ۵۰ قرن بیستم میلادی، اتحاد شوروی وارد دوره عادی سازی روابط با ترکیه با وجود سیاست همکاری برابر غرب و شوروی در ایران شد، پروژه کانال هم، همواره مورد اشاره به لحاظ اهمیت ویژه مطالعه و احداث کانال بوده و هم گام عملیاتی جدی را وضعیت دیپلماسی جاری بی سبب نموده بود .
مخالفت ایالات متحده و ناتو در همان سالها با ساخت کانال نشان می دهد مخالفت با احداث کانال بیش از انکه ایران را هدف گرفته باشد اتحاد شوروی و بعدها روسیه را هدف قرار داده بود و داده است. بنابر این مسئله مناقشه بر سر احداث یا عدم احداث کانال فراتر از موضوع دوری و نزدیکی ایران به ایالات متحده بوده، بلکه از مسائل مربوط به هژمونی و اعمال هژمونی در سطح جهانی در مقابله با روسیه بوده است.
ایالت متحده در اوایل دهه ۷۰ قرن بیستم میلادی اعلام کرد: "پروژه کانال خزر – خلیج فارس (دریای عمان) در بلندمدت بر ضد منافع امریکا و متحدان ان در ناتو است". عربستان سعودی نیز از این موضع حمایت کرد. اما عراق طرفدار اجرای این پروژه بود زیرا این کوتاه ترین مسیر دستیابی عراق به اتحاد شوروی بود. در این موقع ایران پهلوی به دلیل ارتباط شدید اقتصادی – نظامی با امریکا، ناچار به عدم ورود جدی به عملیاتی کردن این پروژه بود. از طرفی اتحاد شوروی ملاحظه کرد که تعرفه های ترانزیت کالای شوروی از تنگه های بسفر و داردانل از سوی ترکیه کاهش یافته و نیز عملیاتی شدن کانال منابع مالی و فنی عظیمی نیاز داشت که تخصیص آن برای اتحاد شوروی دشوار بود. این مسایل موجب شد که از سرعت مطالعه جنبه های فنی و حقوقی این طرح از هر دو طرف کاسته شود. این در حالی بود که ایران با کمک اتحاد شوروی بیش از ۶۰ طرح و مجتمع صنعتی از جمله ذوب اهن اصفهان و ۵۰۰ کیلومتر خط لوله گاز در مسیر مرز با اذربایجان شوروی را به انجام رسانید.
مرحله بعدی که با انقلاب ایران و تقابل آن با امریکا و غرب همراه بود، طبیعتا می توانست محرک ایران برای اجرایی کردن پروژه کانال باشد، اما جنگ ایران و عراق و سپس کمبود منابع مالی، منجر به تعویق اجرای پروژه برای دوره نامحدود گردیده است.
- وضعیت حال حاضر
برای ایران این پروژه در اولویت قرار دارد. از طرفی کانال نه تنها روسیه، بلکه دیگر کشورهای پیرامون خزر و حتی اروپا را به اقیانوس هند وصل می نماید و تا دو برابر نسبت به مسیر فعلی یعنی تنگه های بسفر و داردانل و کانال سوئز، مسافت را کوتاه می کند. بنابراین بطور بالقوه طرف های دیگر نیز از امادگی برای اجرای این کانال برخوردارند. عواملی مثل اعمال تحریک امیز و وخامت جدی روابط ترکیه و روسیه موجب ورود جدی تر روسیه در گزینش طرح کانال می شود.
چیچکین از کارشناسان خبره روسی در این خصوص می گوید: "کانال کشتیرانی خزر – خلیج فارس با عبور کامل از خاک ایران، امکان دسترسی شمال اقیانوس اطلس، دریاهای بالتیک، سیاه و ازوف و همچنین حوزه های آبی دانوب، ولگا و خزر را به اقیانوس هند میسر می سازد. این مسیر نه تنها به عنوان یک کریدور حمل و نقل، بلکه به عنوان منبع آب شیرین مناطق خشک مرکزی ایران ضرورت دارد".
طول مسیر کشتیرانی این کانال ۷۰۰ کیلومتر است که از بستر رودهای شمال غربی و جنوب غربی ایران و نیز اروندرود عبور می کند. سرمایه گزاری ۱۰ میلیارد دلار و زمان بازدهی کامل پروژه ۵ سال پس از بهره برداری پیش بینی شده است. درامدهای حق ترانزیتی روسیه و ایران از سال سوم و چهارم پس از اجرایی شدن (روسیه از ۱.۲ تا ۱.۴ میلیارد دلار و ایران از ۱.۴ تا ۱.۶ میلیارد دلار) اغاز خواهد شد.
بی گمان به جز مسائل دسترسی به آب راهه جایگزین برای روسیه و سایر کشورهای پیرامونی خزر و آسیای میانه، درامدهای سرشار از انتقال نفت، گاز، محصولات پتروشیمی و سایر کالاها از اسیای میانه به خلیج فارس برای ایران و سایر کشورها و نیز بهبود آب و هوای ایران بر اثر ریزش های ناشی از تبخیر اب کانال و جلوگیری از ادامه روند کویری شدن ایران، کاهش شدید هزینه های ناشی از حمل و نقل داخلی کالا، گسترش شیلات در حاشیه کانال و قابل استفاده کردن بخش های عظیمی از زمین های کویری ایران را می توان اشاره کرد.
- مشخصات مسیر عبور کانال
در یکی از طرح های پیش بینی شده شروع مسیر از خلیج کوچک در غرب خلیج چابهار به سوی شمال، کویر لوت را گذرانده، از کنار کویر نمک و شهر طبس به سوی شمال عبور کرده و در ۱٣۰ کیلومتری شرق شاهرود و ۱۲۰ کیلومتری غرب سبزوار به سوی شمالغربی متمایل شده و پس از گذشتن از کنار گرگان، در بندر ترکمن به دریای خزر می رسد.
طول آبراه حدود ۱۵۰۰ کیلومتر براورد شده است. در طول مسیر باید کانالی به ژرفای ۵۰۰ متر حفر شود و از انجایی که سطح دریای خزر نزدیک به ۲۹ متر پایین تر از سطح دریای ازاد است. در بخش کوچکی از مسیر در شمال ایران از الگوی کانال پاناما، تالاب هایی ساخته می شود تا از سر ریز شدن اب دریای ازاد به خزر جلوگیری نماید. در همین ناحیه می توان با نصب توربین، برق سراسر آبراه را تامین نمود.
پهنای ابراه در پایین ۲۵۰ متر و در سطح زمین ۱۰۰۰ متر پیش بینی شده تا امکان رفت و امد ۲ سویه کشتی های بزرگ مثل نفت کش ها میسر باشد.
مرحله اول ان شیرین سازی آب خزر به میزان ۵۰۰ میلیون متر مکعب و انتقال ان به استان های مرکزی ایران، با برآورد ۲ میلیارد دلار است. مرحله تکمیلی اتصال دریای خزر به خلیج فارس (دریای عمان) است که بنا به اظهار آقای مجید نامجو وزیر وقت نیروی ایران تا ۷ میلیارد دلار براورد شده است.
- نظر مخالفین طرح کانال
اما مخالفین از غیر عملی بودن این طرح با توجه به اختلاف سطح اب دریای خزر (پایین تر بودن سطح خزر از آب های آزاد) و بنابراین احتمال زیر آب رفتن زمین های شمال ایران، به مشکلات عبور از رشته کوه های البرز اشاره می کنند و اشاره درست و ان اینکه ایران طرح های بسیار ساده تر مثل اتوبان تهران – شمال در اجرا دارای مشکل بوده تا برسد به چنین طرح مشکلی.
به نظر دکتر اسماعیل کهرم، بوم شناس و کارشناس محیط زیست، فاز اول که شیرین سازی آب و انتقال آن به استان های مرکزی ایران است، به دلیل شوری ۱٣ میلی گرم در هر لیتر آب خزر، امکان پذیر نیست و صرفه اقتصادی نیز ندارد. و از طرفی خاک سمنان و مناطق مرکزی قابل کشت هم نیست و کلا شن و خاک رس است. حتی امکان عملی شدن انتقال آب خزر و حتی رود ارس به دریاچه ارومیه که رو به خشک شدن دارد، هم وجود ندارد و روی کاغذ مانده و بنابراین وی در خصوص پروژه کانال خزر – خلیج فارس (دریای عمان) اظهار ناامیدی می کند.
دکتر چنگیز اسماعیلوف کارشناس در دانشگاه باکو نیز می گوید: "بنا به پستی و بلندی های موجود در مسیر این کانال، ضرورت ایجاد آبگیرهای بزرگ وجود دارد تا از سرریز شدن آب کانال جلوگیری کند و این خود باعث تخلیه خانه ها و جمعیت زیاد و از بین رفتن زمین های وسیعی در جاهایی مثل کناره های البرز می شود. افزایش آبگیر باعث افزایش خطر زلزله می شود." وی نمونه داغستان یا منطقه "مینگه چویر" قفقاز را در مشابهت نام می برد که ایجاد آبگیر باعث افزایش سالانه تا ٣۰۰ زلزله در مقیاس پایین می شود. وی معتقد است اگر این منطقه مانند مناطق شمالی ایران زلزله خیز باشد، باید ریسک های ایجاد آبگیرهای بزرگ به دقت در نظر گرفته شود. وی از دیگر موارد، نابودی باقیمانده جنگل های هیرکانی در نوار ساحلی خزر را بر شمرده است.
خانم فاطمه ظفرنژاد، کارشناس امور آب و توسعه پایدار در گفتگو با شرق از این طرح به عنوان "نگرش سخت افزاری خشن" یاد کرده و اینکه "آب شور خزر را به سمنان منتقل میکنند که چه شود، جایی که در هوای خشک سمنان این آب بلافاصله تبخیر شده، نمک آب باقی می ماند. این پروژه هدر دادن پول و سرمایه است." نظر آقای دکتر حسین آخانی مدرس مسائل تنوع زیستی گیاهان و محیط زیست هم دقیقا با این نظر مشابهت دارد.
اما مهمترین مخالف، آقای دکتر پرویز کردوانی پدر جغرافیای کویر است که می گوید: "این طرح قابل اجرا نیست. ایجاد این کانال اصلا عملی نیست چون بین این دو دریا، اختلاف ارتفاع زیاد است و کشتی ها باید ۱۰۷۰ متر از کوه البرز بالا روند." البته مرکز پژوهش های مجلس در آذر ۱٣٨۴ اعلام کرد: "با روش های متداول عبور از ارتفاع به لحاظ فنی قابل تحقق است، بنابراین، این پرسش که آیا مطالعات در این زمینه باید ادامه یابد یا خیر، پاسخ مثبت دارد".
از طرفی مسئله موافقت همسایه های ایران که در تملک خزر مالکیت مشاع دارند نیز مطرح است. با توجه به اینکه این کانال باید برای عبور کشتی های حداقل ۵ متر ارتفاع و ۱۰۰ متر عرض، مناسب باشد و این با توجه به طول نزدیک به ۲ هزار کیلومتری کانال، نیاز به حداقل یک دهم حجم آب رودخانه ولگای روسیه که ٨۵% آب خزر را تامین می کند وجود دارد. اگر ملاحظات اقتصادی برای این کشورها و ملاحظات اقتصادی و ژئواستراتژیک برای روسیه در نظر گرفته نشود و اطمینان از امکان همیشگی مهار مدیریتی در این راه آب (کانال) وجود نداشته باشد، توافق ذی نفعان امر سختی خواهد بود.
٣) فابریتزیو جانامئا مقاله نویس ایتالیایی در مقاله ای با عنوان "ایرا ن و روسیه، غرب را به چالش می کشند" در روزنامه ایتالیایی ایل جورناله می نویسد: "چنانپه عملیات مربوط به کانال خزر – خلیج فارس (دریای عمان) عملیاتی شود و به پایان برسد، از نظر جغرافیای سیاسی (ژئوپولتیک) راهبردی خواهد بود. روسیه دسترسی فوری به دریای مدیترانه و اقیانوس هند خواهد داشت، آن هم بدون عبور از تنگه بسفر و کانال سوئز. این پروژه که مسکو و تهران آن را به عنوان "جایگزینی معتبر برای غرب" می بینند که غرب کاری جز تماشا نمی تواند انجام دهد".
سالهایی که بحران کم آبی یا خشکسالی به مرز هشدار می رسد و یا گزارش هایی با ترسیم افق تیره و تار از سوی مطلعین منعکس می شود، نظرها معطوف به اجرای طرح عظیم کانال بین دریای خزر به آب های جنوبی ایران (ایران رود) می شود و با یکی دو بار بارش و شائبه ترسالی همه چیز به فراموشی سپرده می شود.
|