از : هما م
عنوان : جواب
ما عزیزجان یک عمر از این آدم ها دیده ایم و این نوع نوشتار زننده و رکیک را سال ها پیش از طریق نوشتار توده ای ها که همهی مخالفینشان را به نوکر امپریالیسم و جاسوس سیا متهم می کردند تجربه کرده ایم. دورهی این حرف ها اما دیگر تمام شده.بوی جنازهی استالینیسم مشام همه را آزرده است و دنیا دیگر نیازی به کوتوله هایی که به اسم سوسیالیسم مخالفین خود را سربه نیست می کنند ندارد. زرافشان اگر می خواست استالینیسم را نقد کند سی سال وقت داشت تا از افکار توده ای خود بیرون بیاید. ولی بعد از این همه سال و فروپشی شوروی و فروریختن دیوار هنوز هم با همان روش ها می خواهد مبارزه کند.
۱۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶
|
از : arvan kiani
عنوان : تذکر دهنده گان بهتر است خودشان نزاکت را رعایت کنند!
دوستانی که به اقای زرافشان ایراد میگیرند که مقاله شان عصبی است باید در پیامشان نشان دهند که چگونه میشود با ارامش هم سخن گفت.اما ظاهرا دوستانی مثل ایرج رشتی و هما میهندوست نتوانستند در برابر نوشته اقای دکتر زرافشان که به حمله و توهین بینا داراب زند به تحریر در اورد ه اندانرا نشان دهند. پس میشود از این مشت نمونه خروار دید که اگر به این دوستان حمله و توهینی میشد انوقت نوشته شان چگونه بود. زرافشان سرمایه ازادی خواهان است و اگر در برابر توهینی برخورد تندی انجام داد باید دوستانه تذکر داد ولی اگربا ضد امپریالیست بودن دکتر زرافشان مشکلی دارید مقاله ایشان را بهانه این حمله قرار ندهید که شبیه حمله اقای بوش به مخالفان شان میشود. با منطق مقاله ای در تعریف وتمجید از امپریالیست بنویسید تا ما هم از سوادتان استفاده کنیم وگرنه دکتر زرافشان را بی سواد دانستن نشان ان ضرب المثل است که میگوید "نادانی شجاعت میاورد".
با احترام اروان کیانی
۱۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶
|
از : همه میهندوست
عنوان : طعنهی تیرآوران
چرا اسم نمی برید؟؟
اگر منظورتان از عقل کل در خارج دکتر نقره کار است پس چرا اسم نمی برید؟ اصلن چرا از کسی اسم نمی برید؟؟ دلیلش چیست؟ اگر حرفتان درست است اسم ببرید!!
هر چه گنجی افتاده و باادب می نویسد شما عصبی و بی ادبانه می نویسید. او از مخالفینش می خواهد چیزهای نو بیاموزد شما به مخالفینتان تهمت می زنید. دوره این کارها تمام شده. مردم دنبال حرف ها و رفتار نو و درست هستند. شما هم اگر مشهور شدید به دلیل اهمیت قتل های زنجیره ای بود که البته شما فقط وکیل خانواده پوینده بودی. حالا جایگاه آزادیخواهان فروتنی مانند فروهرها و مختاری و پوینده در تاریخ معاصر کجا و جایگاه شما که مدام به همه ناسزا می گویید کجا. کمی به حرفتان فکر کنید.
۱۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶
|
از : ایرج رشتی
عنوان : چند کلمه حرف حساب
تربیت را از کی آموختی از بی تربیتان.
این همه لجن پراکنی و شیوه فاشیستی استالینیستی , متد همان به قول خودتان " هم منقلی های " حزب توده است , که شما ترویج می کنید.
بجای حرفهای رکیک اول بخاطر احترام به خواننده باید طرف مقابل را معرفی می کردید و آدرس نوشته های آن شخص را می آوردید. این نوشته بی سر و ته و "ضد امپریالیستی" و "ضد لیبرال" آدم را به یاد احمدی نژاد می اندازد. خوب شد که سایت وزین اخبار روز این امکان را به وجود آورد تا جلوی این نوع آدم های " با سواد" را خوانندگان بگیرند و از حالت خوانندگان مصرفی در آیند. آقای وکیل توهین کردن به دیگران یعنی توهین کردن به حقوق بشر و حق شهر وندی هر ایرانی. شما از طریق اینترنت احتیاجی نیست حرف های خشن و فرهنگ خشونت را تبلیغ و دادگاه تشکیل بدهید.
فکر کنم که چپ ایران احتیاجی به ولایت فقیه ندارد.
ایرج رشتی
۱۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶
|
از : هومن دبیری
عنوان : امید به بهبودی
جناب مقصودی از نوشته شما این بار واقعا خوشحال شدم و از بابت جمله ی " رک و روان باشیم و با نق زدن راه به جائی نخواهیم برد" با وجودیکه منظورم فقط شما نبودید بلکه "جمع" و "ما" بود پوزش میخواهم.
حال که دوستانه پیام ناصر زرافشان را جمع بندی کردی ، برایت میگویم سخت از اهانت هائی که متوجه دکتر زرافشان صورت گرفته ترسیدم و از دکتر زرافشان استمداد می طلبم که بهتر ست که ایشان با تجربه و صبوری بیشتر در این بحث های "چپ انقلابی " وارد نشود . تا کی باید اجازه داد و تحمل کرد که در دنیای مجازی و یا در محافل ایرانی با پخش شایعات ، با تهمت وافترا به شخصیت های حقیقی ، اعم از راست یا چپ ، آنها را وادار به واکنش و دفاعیات غیر ضروری ازخود نمود. معمولا در چنین جٌو غیر دوستانه ، نیروهای تبهکار حاکم دست به کا ر میشوندو با ترور و جنایت ، علیه جان فعالان سیاسی ، چنین وانمود خواهند کرد که جنایت در اثر تصفیه حساب ها و اختلافات سیاسی بین اپوزیسیون صورت گرفته است. هزاران فرهنگ ورز خردمند ایرانی آگاهانه و صبورانه گرد و خاک محافل "سوپرانقلابی" را در داخل و خارج تحمل میکنند تا نسل جوان وبالنده ایرانی با درایت و اراده ی خودش به عنوان بخش بزرگ جامعه ایرانی برای تعمیق و گسترش پلورا لیسم به نیاز تاریخی جامعه سیاسی ایران دسترسی یابند. با امید به بهبود برخورد های دوستانه تر راهیان آزادی و دموکراسی مردم ایران
۹۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۶
|
از : محسن مقصودی
عنوان : انتقاد و انتقاد از خود سلاح مبارزه ما است برای آزادی، آنرا از هیچ سو کند نکنیم !
هومن دبیری گرامی، پاورقی من اشاره به یک نکته کلیدی در مسئله انتشار مطالب بود و آن این است که نباید با معیارهای دوگانه و یا چند گانه با مقالات و یا مطالب برخورد نمود و مثالی آورده بودم.نق نزدم، اتفاقا حق را به ویراستار دادم که می خواهد فضای نشریه اش را آنگونه که می خواهد، بسازد. انتقاد به دوگانگی برخورد بود. اگر یک کلمه به سه نقطه تبدیل می شود که "فضا" محفوظ بماند، ده ها کلمه آورده شده در مقاله دوست عزیز ناصر زرافشان چرا به نقطه چین تبدیل نشده اند؟ واقعا فکر می کنی اگر من و یا تو این مطلب را برای اخبار روز می فرستادیم چاپ می شد؟ انتقاد و انتقاد از خود سلاح مبارزه ما است برای آزادی، آنرا از هیچ جهت کند نکنیم!
اما برای احترام به شما ، اینکه خواسته بودی در مورد مقاله پاورقی بگذارم ، یکبار دیگر مقاله را خواندم. این بار برای درک بیشتر خیلی از کلمات را در ذهنم به نقطه چین تبدیل کردم. نکات قابل تامل مقاله را که منطقی و درست می دانم به صورت زیر خلاصه کردم :
۱) محیط اجتماعی ایرانیان به شدت از سوی ارگان های تبلیغاتی و جنگ روانی رژیم و وابستگان و بلندگویان قدرت های امپریالیستی آلوده شده است و می شود تا آشفته بازار فکری بوجود آمده بازدارنده جنبش های اعتراضی مردم به نزدیکی نظری و همگامی عملی شود و تفرقه و پراکندگی رشد کند.
۲) بحث ها و گفتگوهای سیاسی می بایست با هدف ارتقاء فعالیت ها و مبارزات اجتماعی صورت گیرند. نه آنکه موجب تشتت و تفرقه و تلف شدن نیرو و وقت گردند.
۳) در بحث ها و گفتگو های سیاسی و نظری به سه نکته توجه کنیم :
ـ طرف های بحث و گفتگو حقیقی باشند نه مجازی! و از انگیزه های سالمی بهره مند باشند؛
ـ موضوع گفتگو به مسائل واقعی و موجود جامعه و جنبش مربوط باشد؛
ـ گفتگو ها علنی بخصوص با فعالین و مبارزان داخل کشور، بگونه ای باشد که موجب دستگیری آنها نگردد و به رزمشان آسیب نرساند.
این خلاصه ای بود از آنچه از مقاله ناصر زراقشان دستگیرم شد و آنرا تائید می کنم.
هومن عزیز خوب بود تو هم درک و نظر انتقادی و یا تائیدی خودت را در مورد این مقاله می نوشتی تا دیگران هم بهره ببرند!
٨۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۶
|
از : هومن دبیری
عنوان : هنر نق زدن
واقعا زنده یاد شاملو چه عالی گفت:" روزگاری غریبی ست نازنین..."
جناب مقصودی که "ماشاالله" دست به قلمی هم دارید و "انشاالله" همیشه سبز و پر بار خواهد بود. قبلا هم مقاله شما در همین "اخبار روز" منعکس شده و لی کلمه ی "مشنگ" آن با چند نقطه "ادیت " شده ، اولا ، این کلمه فی نفسه در زبان فارسی معنی خاص خود را دارد و معنی آن به هیچ عنوان به خاطر اینکه شادروان شاملو در جمله ی "مجهول" مورد نظر شما به کاربرده تغییر نمی کند. من اصلا از نوشته شما متوجه نمی شوم که منظور شاملو از "مشنگ " در آن جمله ی مورد نظر شما چه بوده و به احتمال قوی از آن به موقع و درست استفاده کرده بود. این نمی تواند دست شما را باز کند که چون شاملو آنرا درجائی بکار برده ، شما حق دارید در هر جائی به منظور خاص خودتان بکاربرید.این استدلال شما غیر منتظره ست و شما نمی توانید آنرا به موضوع دیگری ربط دهید. و نتیجه بگیرید.
ثانیا ، شما در باره ی ایرادات موجود در مقاله ی آقای زرافشان کامنت بگذارید تا خوانندگان روشن شوند.
ثالثا ، در این سایت از تمام جریانات مذهبی، ملی و چپ مطلب بچشم میخورد که موضوع "خودی" و "غیرخودی" را کمی به چالش میگیرد.
کمی رک و روان باشیم و با نق زدن راه به جائی نخواهیم برد.
٨۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۶
|
از : محسن مقصودی
عنوان : تبعیض حتی در چاپ کلمات در اخبار روز
مدتی پیش که نقدی بر مصوبه های همایش اتحاد جمهوری خواهان در مورد شرکت در انتخابات و پشتیبانی از "بازار آزاد بنیاد" نوشته بودم از جمله، از شاملو کلمه "مشنگ" را وام گرفته بودم. اخبار روز مقاله را چاپ کرد و بجای "مشنگ" سه تا نقطه گذاشت ! خوب ویراستار حق دارد فضای نشریه اش را حفظ کند!
روز یک شنبه پیش هم که اخبار روز اینبار "پالتاک" را سازمان داده بود به تنها چیزی که توجه نکرده بود کاربران بودند که سه ساعت و نیم پای رایانه میخکوب شده بودند که بعد از این همه "آموزش" چند کلمه ای هم نظرشان را بگویند. وقتی به مجری یادآوری کردم که "پالتالک"، تالار گفتگو است و نه "منبر سخنرانی"، اظهار داشت، "پیشنهادی دارید به هیئت کاری بنویسید، بررسی می شود !!" یاد هیئت های نظارت شورای نگهبان افتادم که هرچه می خواهند می کنند و بعد می گویند اعتراضی دارید کتبی بنویسید، رسیدگی می شود !!" باری مجری به خاصه خرجی برای جناب سحر خیز ادامه داد و کاربران و دیگر سخنرانان را هم به هیچ گرفت.
حالا که مقاله دوست عزیز زرافشان را می خوانم باز این تبعیض و خاصه خرجی ها را به وضوح می بینم ! دیگر اینجا نقل نمی کنم که چقدر کلمات نابجا در این مقاله بکار رفته است چرا که نیمی از مطلب را باید دوباره نویسی کنم . ای کاش ویراستار عزیز مثل همان کلمه "مشنگ" همه کلمات مشنگی را نقطه چین می کرد . آن وقت مضمون قابل تامل مقاله بهتر مورد توجه قرار می گرفت.
متاسفانه تبعیض و خاصه خرجی برای خودی ها در داخل و خارج هر جا بنوعی ،بیداد می کند. حتی تبعیض در چاپ کلمات و وقت گفتگو !!
۷٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۶
|
از : مهدی کابلی
عنوان : برخورد با اندیشه آری، تهمت نه!!
دوستان ارجمند ، از کنار نوشته هائی که با ادعای "چپ انقلابی " به دکتر زرافشان و اشخاص دیگری آگاهانه و تهمت آمیز منتشر شده و زشت و اهانت آمیز ست، بسادگی نگذریم.
در این نوشته ها از "برخورد اندیشه" با نظرات دکتر زرافشان خبری نیست ،بلکه با افتراء و بی حرمتی از "زد و بند هائی " خبر میدهد که گویا دکتر زرافشان با "محافلی" داشته ست که متاسفانه متاسفانه برای این تهمت های ضد انسانی در ایران بلازده امکان تعقیب "حقوقی" وجود ندارد، این شیوه ای شناخته شده بوده و موجب آزردگی انسانهای آزاده میشود تا بلکه از مبارزه دست بشویند.
خواهشمند ست مطالب تحریک آمیز مورد نظر را مطالعه فرموده و خودتان در باره آنها قضاوت فرمائید. با این مسائل نمی شود عاطفی برخورد کرد.به نظر من این شیوه های برخورد که روح وروان انسانها را آزرده میکند، اعم از اینکه آگاهانه یا نا آگاهانه نوشته شده باشد محکوم ست. کسانی که خود را "چپ انقلابی " معرفی میکنند. حتما "نا آگاه" نیستند.
برای دوست عزیزیم دکتر زرافشان و تمام عزیزان "دگراندیش" که تمام عمر خود را برای آزادی ،رهائی و پیشرفت ایران وقف مبارزه نمودند سلامتی و بهروزی آرزو مینماید . یاد تمام یاران به خون خفته و "دگراندیش" خود چون علینقی آرش ، محمد مفیدی، بهروز صنعی، شاهرخ هدایتی ،سعید آزنگ ، سیروس سپهری و ده ها تن دیگر را گرامی میدارم.
۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨۶
|
از : شهلا فرید
عنوان : ولی با این وجود اقای زرافشان حق ندارید
من نظرات بینا داراب زند و طیف همفکر ایشان را کم و بیش دنبال میکنم و به نظر من اینان دچار یک نوع توهم هستند. این جوانان متاسفانه با بزرگ بینی خود و بی نیاز بینی خود از هرگونه تجربه ای که جنبش چپ داشته است فقط نقش اختلاف برانگیز و دن کیشوتی دارند. نوشته های این دوستان معمولا کلیشه ای و شعاری و کم محتوا است. ولی همه اینها دلیلی بر حقانیت آقای زرافشان نیست که چنان القابی را بر اینان می بندد. متاسفانه آقای زرافشان که سرمایه جنبش سکولار ماست در این مدت نوشته هایشان چنان فحش نامه است که باید زحمت بکشی که بتوانی آن را تا آخر ادامه بدهی و بخوانی. ایشان قبلا نیز آقای میلانی را چنین نواخته بود. نمی خواهم این جوان متوهم یعنی داراب زند را با میلانی مقایسه کنم ولی می خواهم روش های اقای زرافشان را مقایسه کنم. ایشان با مخالفین فکری خود ”لنینی“ برخورد میکنند.
۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨۶
|