عنوان : خطاب به آقای مارکسیست
شما که اینقدر گیج هستی که نمی فهمی زرافشان خطاب به په کسی مقاله نوشته و صفات زشت و بی ادبانه ای مثل "انگل اینترنتی" را برای چه کسی به کار برده پس لطفن نظر هم ندهید. اینقدر هم به اخبار روز بند نکنید. این سایت یکی از بهترین سایت هاست و نشان داده که از معطبرترین سایت های اینترنتی برای تبادل نظر است. با این حرف ها نمی توانید آب روی رفته‍ی رفیقتان را برگردانید. زرافشان باید خودش به این مسائل فکر می کرد. درباره‍ی میلانی هم بروید کمی تحقیق کنید و تهمت نزنید. شما اصلن تا به حال نام دانشگاه استنفرد را اگر شنیده بودید و می دانستید که دانشگاه های مهمی مثل هاروارد و برکلی و استنفرد جای انسان های بی سواد نیست، اینقدر راحت فحش نمی دادید. شما خجالت بکشید. که به سایت اخبار روز و همینطور محقق برجسته ای مثل میلانی توهین می کنید. به حتم حتی "معمای هویدا" را هم نخوانده اید. اگر خوانده بودید اینقدر راحت توهین نمی کردید. شما که به خودتان می گویید "مارکسیست"، بروید ببینید همین آقای میلانی چقدر در این زمینه ترجمه های خوبی دارند. آیا "شاخه های اصلی در ماکسیسم" را خوانده اید؟؟؟؟ آیا "دفترچه های زندان آنتونیو گرامشی" را خوانده اید؟؟؟ اینها ترجمه های میلانی است. و تازه زمانی ترجمه شده که کسانی مثل زرافشان هنوز از تفاسیر پوسیده‍ی استالینی دفاع می کنند. بروید ترجمه های زرافشان را بخوانید و بعد شرم کنید.
۱۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶       

عنوان : اخبار روز به بیراه میرود
دوستان به موضوع منطقی نگاه کنید.در مطلب دکتر زرافشان حتی اشاره ای هم به نام این اقا نیست. دکتر زرافشان فقط به طور کلی به انتقاد پرداخته بود و من شخصا" تا زمانیکه این لجن پراکن به دکتر زرافشان این گونه بی ادبانه حمله نکرده بود نمیدانستم که منظور دکتر این اقا است. من فکر میکنم خیلی از دوستان به خاطرانتقادات دکتر زرافشان از خارج نشینان حالا میواهند انتقام بگیرند. این دور از اخلاق انقلابی است. یکی از مخاطبان، زرافشان بزرگ را با عامل شناخته شده امپریالیزم و جیره خوار سلطنت طلبان میلانی مقایسه کرده بود. شرم بر شما. نتیجه گیری شده چون میلانی از دکتر زرافشان بیشتر کتاب نوشته(مثل اراجیف معمای هویدا) پس معلومات بیشتری دارد. جناب اگر صرف کتاب نوشتن شرط معلومات بود و صداقت بود پس خمینی از همه دانا تر است چون اون هم کتاب زیاد نوشته. نه، شرط دانایی و صداقط محتوای کتاب است که میلانی هم در وصف سلطنت و امریکا مینویسد. اما اخبار روز به بیراهه میرود که به ادم مجهول الهویه ای مثل داراب زند اجازه تفرقه افکنی میدهد. نمیدانم شاید از سایتی که بیانیه رضا پهلوی در دشمنی با انقلاب ۵۷ را در سالگرد ان قیام بزرگ چاپ میکند نباید انتظار بیشتری داشت.
۱۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶       

عنوان : طعنه‍ی تیرآوران
زرافشان اثبات کرد با نوشته هایش که آدم بسیار دیکتاتورمنش و غیردکراتی است. لطفن بروید مقاله‍ی "جنگ صلح و انتخابات" را بخوانید و ببینید آیا یک فحش هم در آن وجود دارد؟ نقد تند شاید ولی فحاشی نیست. بینا داراب زند به هر حال یکی از اعضای جنبش چپ است و حق دارد نظرش را بگوید. زرافشان هم حق دارد نقد کند. ولی او همیشه نقد را با فحاشی اشتباه می گیرد. یادمان نرود چقدر به دکتر میلانی فحش داد. طعنه‍ی تیرآوران برای خود زرافشان بیشتر صادق است که اینگونه با ساختن فضاهای خشن و آلوده به خودمحوری و اهانت مبارزین را دلسرد می کند. خواهش می کنم فقط یک لحظه خودتان را بگزارید جای بینا، چه حالی به شما دست می دهد اگر یک نفر اینقدر علیه شما در سایت های انترنتی و یا محافل سیاسی اهانت بکند. اجازه ندهیم چنین رفتارهای زشتی تکرار بشود.
۱٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶       

عنوان : با ارائه خط مشی سیاسی روشن برای جلب آرا رقابت کنیم !
بعنوان یک دوست آقای داراب زند باید بگویم من اگر جای شما بودم مقاله ام را از این جمله مهم و اساسی که آورده اید، آغاز می کردم : "من و تنی چند از یارانم هنوز به نقش تاریخی ِ پرولتاریا اعتقادی استوار داریم، و خواهان استمرار سمت گیری به منافع طبقه ی کارگر و تشکیل نهادهای مستقل طبقاتی آن هستیم، و حاضر نیستیم به بهانه ی خطر آمریکا با سرمایه یِ بومی و حکومتش تحت هیچ عنوان و "جبهه ای" کنار بیاییم و انرژی محدود خود را صرفِ موفقیت حکومت اسلامی در پیشبرد استراتژی هژمونی منطقه ای اش کنیم."
بقیه مطلب را می ریختم در زباله دانی! و تلاش می کردم در ادامه جمله بالا ، خط مشی سیاسی مشخص و روشنی را ارائه دهم که منافع زحمتکشان و منافع ملی را همزمان بازتاب دهد و شامل همکاری بین المللی برای تحت فشار قراردان رژیم استبداد مذهبی بشود و همزمان اپوزیسیون دمکرات و مترقی ایران را به ابزار ی در دست امپریالیسم نفتی و تسلیحاتی برای چانه زنی با محافل سیاه رژیم مبدل نسازد.
در این یک ماه مانده به " انتصابات" حکومتی، گسترده کردن جبهه تحریم علیه "دیکتاتور"، با هدف انتخابات آزاد و احترام به رای آزادانه مردم اولویت و اهمیت اساسی دارد. بنظر من تحریم "ولایت دیکتاتور" نقطه تلاقی بسیاری از منافع و خواست های طبقات و لایه ها ی اجتماعی و سازمان ها و احزاب سیاسی ایران است که می تواند مورد پشتیبانی اکثریت مردم قرار گیرد و راه آزادی را بگشاید.
۱٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶       

عنوان : داوری بی طرفانه
اگر داوری های ما بر اساس آنچه از طرف نویسنده ی مطلب "جنگ،صلح و انتخابات" علیه نویسنده ی "فراخوان صلح" طرح شده صورت نگیرد و پروسه شکل گیری اختلاف را پس و پیش کنیم به نتیجه ی منطقی نخواهیم رسید. فراموش کنیم که چه کسی "جنگ، صلح و انتخابات "را نوشته ، ببینیم نویسنده حق دارد به بهانه ی برخورد با "فراخوان صلح " هر موضوع دیگری را "درست یا نا درست " مخلوط نماید.
ادعا های نویسنده ی "جنگ ، صلح و انتخابات" به عنوان آغاز گر جوسازی باید مورد توجه و عنایت بی طرفانه قرار گیرد.اگر این قدم را درست بر داریم و نتیجه بگیریم که نویسنده ی "جنگ ،صلح و انتخابات " در نوشتار خود رعایت مبانی را نموده و از "تهمت" یا ادعای "بی اساس" پرهیز کرده و خالی از اشکال ست. برعکس هم می تواند باشد و نوشته دارای اشکالاتی در برخورد با "فراخوان صلح" بوده ست. باید ابتدا این داوری را انجام داد تا نوبت به داوری و بررسی واکنش دکتر زرافشان در نوشته ی "طعنه تیر آوران" گردد.
۱٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶       

عنوان : پایان اعتبار سیاسی زرافشان اعلام شد
زرافشان دیگر باید بفهمد که تاریخ مصرف اینگونه برخوردها تمام شده. سرانجام فحاشی و توهین به شخصیت دیگران این است که دیگر هیچ آب رویی برایش نمانده. گمان نمی کنم حتی یک نیروی مترقی و اجتماعی چه در خارج و چه در داخل روی این آقا دیگر حساب باز کند. البته خیلی ها از همان اول می دانستند. ولی خوب حالا بر همه هویدا شد. اعتبار سیاسی زرافشان با دست خودش نابود شد. من که در گذشته از طرفدارانش بودم، دیگر حاضر نیستم حتی یک کلمه از حرف هاش را بخوانم. خوبی آزادی بیان این است که آدم سریع می فهمد با کی طرف است. معلوم نبود ایشان اگر قدرت می داشت، چه بلایی بر سر مخالفینش می ریخت. آخر چطور چنین آدم خشنی به خودش اجازه می دهد برای صلح مبارزه کند، وقتی تمام کلماتش بوی جنگ می دهند. با فحاشی که نمی شود به صلح رسید.
۱٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶       

عنوان : اخبار روز به بیراهه نمی رود
اخبار روز به بیراهه نمی رود. این افراد تحصیل کرده که به جان هم افتاده اند هستند که به بیراهه رفته اند. اخبار روز از سایت های معتدل و خیلی معتبر است. برخورد دمکرات با مخاطبین و احترام به مراجعه کنندگان حکم می کند که اگر کسی نقدی یا نظری درباره‍ی شخص یا اثر دیگری در این سایت چاپ کرد، آن شخصی که مورد انتقاد قرار گرفته یا اثرش نقد شده نیز حق داشته باشد پاسخ دهد. این یعنی احترام به حقوق انسان ها. این که زرافشان و داراب زند به خودشان احترام نمی گذارند و با به کار گرفتن کلمات زننده و بی ادبانه آبروی خودشان را می برند ربطی به سایت های اینترنتی ندارد. لطفاً بروید به زرافشان و داراب زند بگویید ادب یاد بگیرند بعد مقاله بنویسند.
۱۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶       

عنوان : اخبار روز
چاپ این مطلب کار درستی بود زیرا فحشنامه‍ی زرافشان نیز اینجا چاپ شده بود. اما از مدیران سایت خواهش می کنم دیگر فحاشی های آقای زرافشان و هیچکس دیگر را حتی اگر ماندلا باشد هم چاپ نکنند. هم برای سایت بد است و هم برای خود این اشخاص که قبل از همه خودشان را خراب می کنند. آدم می ماند که یک وکیل چطور به خودش اجازه می دهد اینقدر فحش و ناسزا بنویسد تا دیگران نیز به او پاسخ نامطلوب بدهند. بینا داراب زند را فراموش کنید. میلانی را چه می گویید؟؟؟ میلانی در یکی از سه دانشگاه برتر دنیا، استنفورد، کار می کند و ده ها برابر زرافشان ترجمه کرده و چندین کتاب هم به زبان انگلیسی و فارسی نوشته است. زرافشان حتی یک کتاب هم ننوشته و با این همه ادعای توخالی، آن همه به میلانی فحش داد. اگر سایت های اینترنتی همان زمان فحاشی او را چاپ نمی کردند کار شاید به این وضع نمی کشید. امیدوارم از این به بعد دیگر از هیپکدام از اینها چه زرافشان چه داراب زند مطلب توهینآمیزی نبینیم.
۱۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶       

عنوان : اخبار روز به بیراهه میرود
چطور سایت شما به خود حق میدهد اراجیف این اقا را بر علیه انسان مبارزی مثل زرافشان چاپ کند؟ ایا این روش جدید مبارزه است به عوامل نظام فرصت لجن پراکنی بر علیه مبارزین راه سوسیالیسم بدهید؟ شرم اور است.
۱۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶       

عنوان : وکیل همه و هیچکس
بینای عزیز نوشته ات را خواندم. خیلی خوب بود. بله این آقا تمام کارش فحش نوشتن و حرف های دهن پرکن زدنه. درباره‍ی قتل های زنجیره ای هم حرفی نزده و اصلا اینجور که پیداست وکیل پرونده هم کسان دیگری بودن و ایشون فقط یکی بوده که تازه همه هم انتخابش نکرده بودن. من چند جا خوندم که چند گفتن فقط وکلی پوینده بوده و اونم تازه باید چند و چونش را دراورد. تازگی هم می گه وکیل دانشجوهاست که ما نفهمیدیم وکیل چه کسی؟؟؟ انگار مردم اسم و شناسنامه ندارن. یه روز وکیل یک پرونده می شه یک روز هم وکیل دانشجوها، اگر راس می گه اسم بیاره یگه وکیل چه کسایی بوده و هست.
۱۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۶