از : رهگذر شماره ۲
عنوان : در جواب آقای مارکسیست
و یا ( خانم، که البته از طرض نگاه مشخص است که باید آقا باشد. در ضمن به نظر من این اسم مارکسیست هم برای به اشتباه انداختن خواننده است و الا دید شما دید همان حزب الهی طرفدار احمدی نژاد است و یا شاید از نو سافتش اصلاح طلبان است ) باید بگویم که اگر شما سرتان را در لاک خود کرده اید و کاریکاتورهای دیگر ، مثلاً بر علیه یهیودیان را نمیبینید، تقصیر از خودتان است، و این کاملاً بی انصافی است که دیگران را به بی اطلاعی محکوم میکنید.
شما چرا فقط این مثالهایی را که طبق نظر خودتان است را می بینید و یا به خاطر میسپارید و این صدها مراسم و کلاسهای درس را که در مدارس عالی و دانشگاه های اروپا ( جایی که من بیشتر از آن اطلاع دارم ) را که از سوی آته ئیستها و یا لائیکها برنامه ریزی میشود ولی به بهانه اینکه شاید به تیریج غبای اسلامیستها بربخورد و از ترس خطر حمله آنها با چماق و قمه و بمب، بوسیله مسئولان بهم میخورند را نمیبنید؟ آیا شما یکبار سر در یکی از روزنامه های اروپایی و کانادائی کرده اید؟ من میگویم شما یا بی اطلاعید یا مقرض. اتفاقاً یکی از آن کلاسها، کلاسی بود که من خودم میخواستم در آن شرکت کنم ولی دانشگاه مذکور ( در انگلستان سکولار) از ترس خطر حمله اسلامیستها مانع برگزاری آن شد.
در مورد اینکه گفته اید چرا از مسلمانان یک چهره وحشی میسازند باید به جناب ارجمندتان عرض کنم این اسلامیستها ( و نه مسلمانها) هستند که خود این چهره را به دنیا نشان میدهند. تصور کنید که تنها چند هفته بعد از بمب گزاری در متروهای لندن اسلامیستها به خیابان آمدند و گفتند اروپا باید منتظر هولاکاست واقعی باشد. یا فیلم ویدنوئی به سراسر دنیا میفرستند که جلوی دوربین شعار الله اکبر سر میدهند و به همراه آن سر انسانی را از بدن جدا میکنند. این اسلامیستها بودند که در یک ماه ( مرداد ۶۷ ) بیش از چهار هزار نفر را د زندانهای ایران قتل عام کرده اند. تا به حال اسم خاوران به گوشتان رسیده و یا مقصر بی اطلاعی شما باز خانم شفیق است؟ این اسلامیستها هستند که تا کسی از اسلام انتقاد میکنند با قمه و کوکتل مولوتوف و ... به وی حمله میکنند. بعد شما میگیویید چرا آنها وحشی به تصویر کشیده میشوند؟ شوخی میکنید جناب. اگر دلتان برای چهره اسلام میسوزد ، دردی برای این عقده حقارت اسلامیستها، این شکل خشن از اسلام، این وحشی گری و بربریت اسلامیسم ( اسلام سیاسی) بکنید. نه اینکه یقه دیگران را بگیرید. ما ایرانیان ضرب المثل خوبی داریم و آن اینکه یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به مردم.
۴۴۱ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨۷
|
از : شهلا د
عنوان : پرسشهای مارکسیستی به سبک احمدی نژاد
پرسشهای آقای R مارکسیست براستی خود پرسش برانگیز است. چه کسی گفته در مورد یهودیها صحبت و یا انتقادی نمیشود؟ بنده خود شاهد هستم که در مراکزفرهنگی که وابسته به مکیل، کنکوردیا، یل، دانشگاه نیویورک و بسیاری از مراکز دیگر است، دربارهء مبانی اعتقادی یهودیها بحث و گفتگو میشود و در بسیاری از آنها نه تنها به اصول اعتقادی یهودیها انتقاد میشود، بلکه اساسن به وجود شخصی به نام موسی (به عنوان پیغمبر کلیمیها) ابراز تردید میگردد. در مورد اظهارات "کمیک" بر علیه یهودیها (چه از طریق کاریکاتور و چه از طریق اجرای برنامه در حضور مردم) توجه این هموطن مارکسیست را به نشریات چاپ کانادا و آمریکا، و همینطور اجرای شوهای زنده و تلویزیونی جلب میکنم.
من از آقای R مارکسیست سوال میکنم که چه شده که شما مارکسیستها اینقدر سنگ اسلام را به سینه میزنید. آیا براستی بر این باور هستید که احکام اسلام با لائیسیته هماهنگی دارد؟ آیا منکر این هستید که ارتجاع اسلامی بلای جان جوامع خاورمیانه به خصوص کشور ما است؟ آیا منکر وجود تروریسم خشن اسلامی در دنیای امروز هستید؟ آیا این واقعیت صحت ندارد که بعد از نابودی بلوک کمونیسم و فرار چین به سوی اقتصاد سرمایه داری، دوستان مارکسیست در وجود اسلام افراطی به دنبال نوعی منجی هستند تا انتقام سقوط کعبه آمال خود را از دنیای سرمایه داری بگیرند؟
۴۴۰ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨۷
|
از : R یک مارکسیست
عنوان : پرسش
سرکار خانم شهلا شفیق معتقد هستند که این کاریکاتورها توسط آزادیخواهان و لائیک ها و مدافعین آزادی بیان چاپ می شوند تا در مقابل اسلامیست ها باْیستند. من یک پرسشی از شما دارم و خواهش می کنم که به آن پاسخ دهید.
چرا مدافعین آزادی همیشه برای پیشبرد امر آزادی بیان به مقابله با اسلام و محمد می پردازند؟ چرا همیشه باید مسیحیت و اسلام مورد توهین قرار بگیرند تا امر آزادی بیان در جهان به پیش برود؟ مشخصتر می پرسم که چرا تا حالا حتی یکبار کاریکاتوری از موسی و سایر مقدسین یهودیت کشیده نشده؟
چند مثال می خواهم بزنم : ۱- چند ماه پیش در یکی از دانشگاههای ایتالیا به بهانه دفاع از لائیتیسه از سخنرانی پاپ جلوگیری به عمل آمد. ۲- حدود دو ماه پیش ادعا شد که مقبره مسیح به همره زن و بچه اش پیدا شده. ۳- و این آخری هم توهین به محمد.
پس موسی و یهودیت چی شد؟ پس چرا یک تحقیق در مورد وجود یا عدم وجود موسی نمی شود؟ پس چرا کاریکاتور موسی کشیده نمی شود؟
آیا غیر از اینست که در پشت اکثر این لائیک بازیها اسرائیلیها هستند؟ ببینید که اسرائیلیها چه منافعی از این قبیل کارها می برند:
۱- با چاپ این توهین ها به اسلام ضربه وارد می کنند و از مسلمانان یک چهره وحشی تصویر می کنند.
۲- لائیتیسه را پیش چشمان مسلمانان به لجن می کشند به طوریکه مسلمانان می ترسند که با به قدرت رسیدن لاٍیتیسه دین آنها مورد حمله قرار خواهد گرفت. در نتیجه آنها ترجیح خواهند داد که زیر سلطه و ستم اسلامیستها زندگی کنند تا لااقل دینشان حفظ شود.
۳- اگر یک حرکت تروریستی توسط یک اسلامیست در اعتراض به این کاریکاتورها صورت بگیرد چه بهانه خوبی به اسرائیل و ایالات متحده می دهد تا با بمب های بیشتری مردم بیگناه را بکشند.
۴- ....
فکر کنم دیگر کافیست. منتظر پاسخهای شما هستم.
۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨۷
|
از : ناحق باطل
عنوان : خانم شفیق
خانم شفیق مطلب آقای حاج سید جوادی را نفهمیده بدلیل همین جوابی که داده است
بنظر من ایشان هنوز در فهم الفاظ ضعیف هستند باید لغت بیشتر بخوانند مخصوصا در باب وضع کلمات تا بهتر بتوانند مطالب را در کنند
برای نمونه عرض می کنم من تا کنون صدای امریکا را ندیده بودم یک شب تهران بودم منزل یکی از دوستان و صدای امریکا با این سرکار خانم در پاریس مصاحبه می کرد در بحث قدرت و زور با مجری محترم امریکا که طرفدار دموکراسی هستند و برای آزادی مردم تلاش بسیار می کنند و مردم بی شرف و تروریست عراق را دارند سر جایشان می شانند
این بانو فاضل و منتقد نمی دانند قدرت لفظ عربی است ولی زور فارسی هر دو اگر بحق نباشد باطل است
حالا اگر آقای حاج سید جوادی یوقتی از جمهوری اسلامی حمایت کرده دلیل بشه هر چه می گوید ناحق است و بیجا باید حرف را دید نه گوینده حرف را
همین آقایان که دم از مبارزه با امپریالیسم می زنند حالاهمه در دامن او جا خوش کرده
۴٣۶ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨۷
|
از : ایرج رشتی
عنوان : حمله بی جا
سازمان ملل بیشتر نظاره گر جریانات سیاسی است و اجازه ندارد بیش از این وارد عمل شود.برای مثال فقط بعنوان نظاره گر دو دولت در قبرس گمارده شده است. کشته کشتار در نیکوزیا که نتیجه اش کشیدن دیوار در نیکوزیا شد(مثل دیوار برلین),سازمان ملل فقط نظاره گر حوادث بود و هست و اجازه دخالت نداشت و ندارد. بعد از جنگ ایران و عراق هم همین ماموریت را بین مرز های ایران و عراق داشت. همه این نظاره گری ها تحت نام peace-keeping انجام می شود برای صلح و پاسیو (passiv) است. فقط دوبار با تایید سازمان ملل , دولت ها وارد عملیات نظامی شدند. یکی در جنگ کره در سال ۱۹۵۳و دیگری حمله به ارتش صدام وبیرون راندن صدام در سال ۱۹۹۱ از کویت.اسم این عملیات سازمان ملل را هم گذاشتن Peace-making که در واقعه آکتیو (aktiv) است.
آقای علی اصغر حاج سید جوادی در عصر نو, روز شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۶ - ۱۵ مارس ۲۰۰۸ نوشتند.
" جمعی که شما(منظور خانم شهلا شفیق ) به آنها پیوستهاید به خوبی میدانند که سازمان ملل در مدت شصت سال پس از اعلامیه جهانی حقوق بشر درختی خوشنما و سروی بیثمر است که در پشت بنای بستر تو خالی آن، جنگلی سیاه از جانوران وحشی و تشنه خون و پول با چنگالهائی مجهز به آتش ویرانگر مرگ و گرسنگی و کینه مسلط بر فضای زمینی و دریائی و هوائی کره خاکی ما وجود دارد که نام آن «شورای امنیت سازمان ملل متحد» است."
بنظر من بهتر بود بجای نفرت پراکنی و حمله نا جوان مردانه به خانم شهلا شفیق, سازمان ملل را معرفی می کردندو از زیاده خواهی هم دست بر دارند, عجیب این نوشته باشعار های احمدی نژاد که تصمیمات سازمان ملل راکاغذ پارهای بی ارزش می داند شباهد دارد.
شاد باشید.
۴٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۶
|
از : ج ح
عنوان : همنظر با آقای شفا
من کاملا با آقای شفا موافقم
اصغر حاج سید جوادی یکی از سینه چاکان خمینی بود که در ماه های اول پیروزی انقلاب گروه ها و شخصیت های معترض به خمینی را مورد نکوهش قرار میداد و در تایید سرکوب ها در کردستان در نشریه اش "جنبش" مقاله می نوشت. جان نثاری او به خمینی تا بدانجا پیش رفت که بر خلاف دیگر روشنفکران و آزادیخواهان نه تنها به طرح مسخره و ضد مردمی مجلس خبرگان (در مقابل مجلس موسسان) اعتراض نکرد بلکه خود را کاندیدای آن نیز نمود.
همانطور که رسم بسیاری از به اصطلاح فعالین سیاسی نسل گذشته است، اضغر حاج سید جوادی نقش مخرب خود را در دفاع از حکومت آخوندی پنهان میکند و آن را یکسره به گردن حکومت گذشته میاندازد. به قول ابراهیم نبوی:" علی اضغر حاج سید جوادی در سال ۵۷ به شدت خواستار سقوط محمد رضا شاه بود و الان بعد از گذشت سه دهه همچنان خواستار سقوط محمد رضا شاه است".
این به اصطلاح مبارز روشنفکر هنوز در عالم جنگ سرد زندگی میکند و در حالیکه داوطلبانه به شهروندی یک کشور "امپریالیستی" در آمده، همچون احمدی نژاد عربدهء جنگ با تمام دنیا را سر میدهد.
۴٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۶
|
از : رهگذر شاهد
عنوان : با سپاس از خانم شفیق
خانم شفیق، ای کاش ایرانیان بیشتری به مانند شما ذکاوت و شهامت داشتند. شاید آنگاه میتوانستیم چشمهایمان را بر روی واقعیت باز کنیم و متوجه شویم که چگونه با ریسمان پوسیده ایدئولوژی ها و اعقاید کهنه در چاهی افتاده ایم که هنوز پس از گذشت صد سال از مشروطیت داریم در گنداب آن دست و پا میزنیم.
۴٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۶
|
از : کامران شفا
عنوان : آی دزد! آی دزد!
سرکار خانم شفیق:
لطف کنید و نوشته ها و نظریات جناب حاج سید جوادی را زیاد جدی نگیرید. ایشان به انتقام ۲۸ مرداد، ۲۵ سال تمام مردم را به انقلاب و شورش فراخواندند و حال که به خواستهء خود رسیده اند فریاد آی دزد! آی دزدشان بلند شده، مدعی اند که بقدرت رسیدن آخوندها، بسبب دیکتاتوری شاه، امری «محتوم» بوده است. یکی نیست از این مفسر برجسته بپرسد که اگر چنین فاجعه ای «محتوم» بوده و حضرتعالی آن را میدانسته اید، آیا نباید مردم را به شکیبائی و خودداری از انقلاب فرامی خواندید؟
ضمناً اگر مقالات ایشان را بخوانید و بعد کمی به تعمق بنشینید خواهید دید که ایشان این بار مردم را نه تنها به نبرد با آمریکا و اسرائیل، بلکه به پیکار با روسیه و چین و فرانسه و انگلیس هم تشویق می کنند و معلوم نیست که این ملت بخت برگشته، با چنین مفسران و سیاستمدارانی قرار است کارش به کجا بکشد.
۴۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۶
|