یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پاره ای از حقیقت، حقیقت نیست! - فریدون احمدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : اسد تهرانی

عنوان : حمایت های آریامهری
حمایت این "جواد" حسینی مرا یاد حمایت های نظام آریامهری می اندازد.
می گویند کافر همه را به کیش خویش پندارد؛ پهلوی طلبان و ساواکی های فراری چون خود داغ ادامه دیکتاتوری وابسته پهلوی به دلشان مانده گویا فکر می کنند نیروهای مترقی هم چون ایشان دیدی واپسگرا به تحولات اجتماعی دارند.
نه آقا "جواد" با دعای گربه کوره باران نمی آید. با تسلیم امثال احمدی نئولیبرالیزم از فرجام حتمی خود نجات پیدا نمی کند
۵۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨۷       

    از : نظر نظردهنده

عنوان : حامیان جدید
مشت نمونه خروار است. لیبرال های اکثریتی باید قوت قلب بگیرند که افرادی دون مایه مخالفان فکری را به "یاوه گویی" متهم می کنند. اما این گستاخی ها و بیشرمی ها دوای درد بی درمان این حامیان استثمار و برده داری نکبت بار سرمایه را نخواهد کرد و بحران و تشنج بخشی جدا ناپذیر از این سیستم غیر انسانی می باشد و از آن فراری برای اینان نیست. اینها بارها پایان تاریخ را اعلام کرده اند اما باز با چشمان کور خود می بینند که مردم در اقصی نقاط جهانی بهتر را می خواهند و دنیای بهتر تنها با پایان نظام استثماری سرمایه میسر می باشد.
۵۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : درود بر آقای احمدی و حرکت مثبت در درون سازمان اکثریت
نامهء آقای فریدون احمدی بسیار مفید و امیدوار کننده است. ضمن آنکه از لحاظ عقیدتی با ایشان اختلاف نظرهایی دارم، ولی از حرکت مثبت ایشان و سازمان اکثریت به سمت دموکراسی و سوسیالیزم واقعی پشتیبانی میکنم. سازمان اکثریت باید تکلیف خود را با عناصر هوادار آخوندها (همچون نگهدار و ملیحه محمدی) و نیروهای ارتجاعی مبلغ مارکسیسم لنینیسم روشن کند تا در انجام این حرکت مثبت موفق باشد.
اکثریت نباید تحت تاثیر یاوه سرایی های عزاداران انقلاب اکتبر و "اردوگاه سوسیالیزم" (بخوانید دیکتاتوری مارکسیستی) واقع شود. در هر صورت باید از حرکت مثبت اکثریت به سوی سوسیال-دموکراسی قاطعانه حمایت کرد.
۵۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨۷       

    از : اسد تهرانی

عنوان : از چپ روی کودکانه تا نئولیبرالیسم
اگر برای درک "تحولات" (زیگزاگ های) سازمان اکثریت نیاز به یک نمونه بارز باشد این احمدی بهترین نمونه است. توجه به اینکه این سازمان در طول ۴۰ سال حیات خود حداقل چهار بار تغییر جبهه داده است و به "مشی" ای نو رو آورده، به اندازه کافی پرده از بی بضاعتی و سردرگمی و در عین حال کاسبکاری نقش آفرینان این سازمان بخصوص همدستان این احمدی (که من آنان را کوتوله های سیاسی پرمدعا می نامم) بر میدارد. از مشی چریکی آمیخته به افکار مائوئیستی تا مشی فاجعه آمیز مبارزه مسلحانه در کردستان و ترکمن صحرا از حمایت از ج. ا. تا مبارزه برای سرنگونی آن (بعد ممنوع اعلام شدنشان از سوی حاکمیت)و بالاخره از عضویت در خانواده اردوگاه سوسیالیزم تا ترک آن با شرمندگی (البته پس از فروپاشی) و سپس انتقاد از لنینیسم و کمی دیرتر مختومه اعلام داشتن جهان بینی م.ل. و در نهایت پذیرش نئولیبرالیسم (تسلیم با خفت و خواری)!
این سازمان به دفتری برای انشا نویسی و بازی با کلمات دهان پر کن تبدیل شده که به هر بهانه ای برای اعلام حیات "بیانیه ای" صادر می کند. گو اینکه سازمانی که نام ایران را یدک می کشد ولی تشکیلات داخل کشور را از سال ۶۹ منحل کرده و هیچ پیوند ارگانیکی با داخل ندارد نباید چیز زیادی برای گفتن داشته باشد.
در آخر به یک جمله از احمدی اشاره باید کرد، آنجا که می گوید نامه گانواده ها بدون امضا بوده ...و باید در برخورد با این نوع نامه ها محتاطانه تر برخورد کرد! برای من جای بسیار تعجب است که این آقا همه فعالین داخل کشور را زیر سوال می برد که چگونه در ایران خفقان زده فعالیت سیاسی می کنند اما در عین حال از خانوده اعدامیان سازمان که پایبند به آرمان هایی هستند که فرزندانشان برای آنها به دار آویخته شدند (در پی توطئه همفکران (نئولیبرال ) جدید احمدی) انتظار امضا و نام و نشانی دارد.
من که احساس شرم می کنم.
۵۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣٨۷       

    از : نظر نظردهنده

عنوان : لیبرالیزم دوباره توسط اکثریتی ها کشف شد
آنچه این جناب اکثریتی دوباره افتخار کشفش را دارند همان لیبرالیزم می باشد و هر آنقدر هم که بزکش کنند و نامش را سوسیال دمکراسی و غیره بخوانند همان وظیفه تاریخی نجات کاپیتالیزم یا نظام برده داری سرمایه می باشد. بعد از شکست نظام های سرمایه داری دولتی اوردگاه سوسیالیسم واقعا موجود و همچنین نا امیدی از حزب کمونیست سرمایه داران چین در تمام نقاط جهان عده ای دموفق به کشف دوباره سوسیالیسم لیبرالی شدند و محفل سر در گم اکثریت نیز از این قاعده مستثنی نبود. این آقای احمدی همان را می خواهد که ابراهیم یزدی می خواهد با این تفاوت که این لیبرال سکولار سوسیال دمکرات خود را می خواند و آن یکی مانند دمکراتهای مسیحی اروپائی لیبرال دمکرات اسلامی می باشد. محفل اکثریت فقط یک اسکلت از آنچه که سابقا بود می باشد و مهم نیست که اکنون خود را چه می داند. این محفل اکنون در واقع یک محفل سیاسی لیبرال می باشد و بازگشتی نیز برای آن وجود ندارد. افرادی که هنوز می خواهند نام فدائی را مانند ارث پدر نگهداری کنند و حاضر نیستند که از این جریان دور شوند در نهایت با واقعیت تلخ روبرو خواهند شد. این سازمان به پایان حیات سیاسی خود سالها است که رسیده است و حتی در شکل لیبرال خود ناقص می باشد و برای نیاز لیبرال ها یا سوسیال دمکرات ها نیز کفایت ندارد. محفلی که هنوز حامیان رژیم در آن جا خوش کرده اند و حامیان دیکتاتوری شاهنشاهی را لابی می کند نمی تواند به وزنه ای مهم تبدیل شود.
۵۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣٨۷       

    از : R یک مارکسیست

عنوان : دزدی
بنده قصد ندارم به نقد مواضع آقای احمدی در رابطه با کمونیزم و سایر موارد ذکر شده در مقاله بپردازم بلکه قصد من از نوشتن این مطلب اینست که بگم که آقای احمدی و سایر دارودسته سوسیال دموکرات در داخل سازمان اکثریت دزد هستند. ایشان به این نتیجه رسیدند که کمونیزم و دیکتاتوری پرولتاریا بد هستند. بسیار خب! پس جنابعالی و دوستانتان خیلی بی جا کردید که در داخل یک حزب مارکسیست- لنینیست مانده اید و تلاش بیشرمانه خود را برای به استحاله کشیدن آرمان اولیه حزب ادامه میدهید.

این حزب -خوب یا بد- یک حزب کمونیست بوده. حالا اگر شما تغییر ایدئولوژی دادید باید از این حزب جدا شوید.

آن شهدای که جنابعالی به عضویتشان در سازمان اکثریت افتخار میکنید همه کمونیست بودند و هوادار دیکتاتوری پرولوتاریا و اگر زنده بودند به امثال شما اجازه نمیدادند که حرکت غیر اخلاقی خودتان را ادامه بدهید.

از کجا معلوم شاید فردا شما فاشیست شدید ولی از این حزب بیرون نرفتید. حتماً آنموقع هم حزب را فاشیستی خواهید کرد.

دارودسته نگهدار و این آقا دزد هستند. دزدانی که با ماموریت یا بی ماموریت میخواهند آرمان یکی از بزرگترین احزاب کمونیست ایران را تغییر دهند. اینها به قدری بی شرم هستند که در یک حزب کمونیستی بیانیه میدهند و فراکسیون کمونیست را به رسمیت نمیشناسند.

من به عنوان یک توده ای خیانت این جماعت دموکرات را محکوم میکنم و از تمام نیروهای کمونیستی ایران در هر حزب میخواهم که به کمونیستهای داخل در سازمان اکثریت کمک کنند تا بتوانند این خائنین را از حزب بیرون اندازند.
۵۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست