از : آیدین تبریزی
عنوان : نقد اشعار یک "فرد" یا تخریب چهره و نفی کل یک حرکت!؟
جناب آقای حمید تبریزلی،
پیش از هر چیز از شما به خاطر به نقد کشیدن دقیق اشعار نژادپرستانه و پان ترکیستی آقای سعید موغانلی تشکر می کنم چون نقد و افشای این انحرافات در حرکت ملی آذربایجان و هر حرکت دیگری بسیار ضروری است تا از انحراف آن جلوگیری شود. ولی ایراد بزرگی که به نوشته شما وارد است، این است که شما یک پان ترکیست افراطی را به عنوان سمبل حرکت ملی آذربایجان معرفی کرده اید و به جای نقد کردن آن شخص، یک حرکت را به کلی نفی کرده اید و خشک و تر را با هم سوزانده اید! بدون آن که ثابت کنید که آن فرد رهبریت این حرکت را بر عهده دارد!؟ شما از شخصی چون چهرگانی نوشته اید که در میان اکثر فعالین آذربایجانی نیز مطرود است و جز گروه اندک نیروهای وفادارش که می خواهند از او یک لیدر یا رهبر خودخوانده بسازند، کسی قبولش ندارد. اما اینکه چرا روزگاری شخصی چون وی رای اول تبریز را کسب کرد، گذشته از این که انتخابات در جمهوری اسلامی هیچگاه آزاد نبوده و کاندیداهای واقعی مردم اجازه شرکت نداشته اند، نشان از درد بزرگی در جامعه روشنفکران آذربایجانی دارد که بویژه قبل از اول خرداد ۱۳۸۵، اکثر تحصیل کردگان و روشنفکران آذربایجانی هیچ توجهی به حقوق زبانی و فرهنگی مردم خود نداشتند و بسیاری از آنها کاملا از ریشه های فرهنگی خود بریده بودند و به فرهنگ و زبان اکتسابی فارسی تعصبی بیشتر از خود فارسها داشتند! این کاملا برخلاف وضعیت مثلا کردهاست. من هیچ کردی را سراغ ندارم که از زبان و فرهنگ کردی بیزار باشد و به زبان و فرهنگ فارسی متعصب! اما این گونه آسمیله شده های متنفر از هویت سابق خود و متعصب به هویت اکتسابی جدید خویش، در میان قشر تحصیل کرده آذربایجانی به وفور وجود دارد. کم نبودند و نیستند خانواده هایی که در ارومیه، زنجان و حتی تبریز، از همان کودکی با بچه هایشان فارسی حرف می زدند تا این زبان برای همیشه نابود شود. همین بی توجهی و بی محلی به زبان و فرهنگ و علائق عموم مردم و فاصله گرفتن این روشنفکران ترجمه ای، از بطن جامعه ای که در آن به دنیا آمده اند ولی از فرهنگ و زبان خودی بیزار و به فرهنگ و زبان اکتسابی شان مفتخر بودند، باعث شده بود تا توده مردم، علائقش را از زبان افراد افراطی بشنود. برای جلوگیری از روی آوردن مردم به این اندیشه های افراطی و خطرناک، روشنفکران و تحصیل کردگان آذربایجانی باید به خود آیند و به دفاع از زبان و فرهنگ خودی روی آورند و اجازه ندهند که این خواسته مشروع و انسانی باعث گرایش توده مردم به افراد افراطی شود. هرچند خوشبختانه نشانه هایی از تغییر این وضعیت به ویژه پس از خردادماه ۸۵ مشاهده می شود و هر روز تعداد بیشتری از آذربایجانیانی که سابقا هیچ علاقه ای به زبان و فرهنگ مادری خود نداشتند و یا در این مورد کاملا بی تفاوت بودند، به سوی دفاع معقول و منطقی از خواسته های فرهنگی و زبانی روی می آورند اما هنوز ما فاصله بسیار زیادی با یکپارچگی و اتحادی که مثلا در میان کردهای ایران وجود دارد، داریم.
۱۲۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣٨۷
|
از : Farrokh Urmuloo
عنوان : - Dastet dard nakonad rafigh Allarin agrimaasin jouldaash
Min nar sanin takin azari jouldash garak olaa ke boz gordlaarin sasin kasa
Hezaaraan rafighe azari mesle shomaa baayad hamsedaa shavand taa sedaaye fascistiye ghorgh haaye khaakestari raa bekhaabaanand
۱۲۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣٨۷
|
از : آشنا م
عنوان : درود
آقای تبریزلی پژوهش بسیار انسانی و مستدل شما باعث افتخار همه آذربایجانی های شریف و همه انسان دوستان و دمکرات ها و عدالت پژوهان غیر آذری است. بسیار خوب تفاوت اندیشه انسانی و آزاد امثال نابدل ها را را با دود کور کننده شوینیسم و ناسیونالیسم کوته بین امثال موغانلی های انسان ستیز روشن کرده اید
یاشاسین، زنده باشی قارانقوش هوشیار و شریف
۱۲۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣٨۷
|
از : بهمن مکری
عنوان : مطلبی جالب
مطلبتان بسیار جالب و آموزنده بود. متاسفانه ناسیونالیسم در ایران در بین اقوام مختلف - از فارس گرفته تا آذری و کرد و ترکمن - مد روز شده و باید با این پدیده بطور جدی برخورد کرد.
۱۲۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣٨۷
|