یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

صدای امریکا در آزمون بیطرفی - حمید فرخنده

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : دایی جان ناپلئون

عنوان : مثل اینکه حق با قاسم است!
مش قاسم ارجیناله ارجیناله. همه کوتاه بیایید که حق با اوست!
۲۱۱۰ - تاریخ انتشار : ۵ مرداد ۱٣٨۷       

    از : حمید فرخنده

عنوان : پاسخ به سیمای گرامی
دوست گرامی،
ظاهرا شما مطلب من را به دقت نخوانده اید. من هرگز نگفته ام که همه کسانی که در صدای امریکا حضور می یابند یا با آنها مصاحبه می شود سلطنت طلب هستند. من تنها گفته ام که سلطنت طلبان حضور بسیار چشمگیری در این رسانه دارند. از این گذشته بسیاری از تحلیگران "تفسیر خبر" یا میهمانان "میزگردی با شما" جمهوریخواه هستند، مانند آقایان امیر حسین گنج بخش، مهران براتی، علی افشاری، حسین باقرزاده، محسن سازگارا، اکبر گنجی و حسن شریعتمداری. نکته ای که من آن را به عنوان وجه مشخصه اکثریت قاطع تحلیگران و صاحب نظران دعوت شده به برنامه "تفسیر خبر" و اکثریت افراد میهمانان برنامه "میزگردی با شما" جمهوری اسلامی را اصلاح نشدنی می دانند و دارای مواضع قاطع علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی دارند. (دقت کنید من نگفته ام همه بلکه "اکثریت" یا "اکثریت قاطع" را بکار برده ام.) تازه کسانی مانند مسعود بهنود یا جمشید اسدی نیز هر از گاهی میهمان این برنامه هستند که نه تنها سلطنت طلب نیستند بلکه اصلاح نظام جمهوری اسلامی را ممکن می دانند، طرفدار شرکت در انتخابات های که تاکنون برگزار شده به نفع اصلاح طلبان بوده اند و بطور کلی آن موضع گیری ها و نتیجه گیری های قاطع گروه اول را در مورد ماهیت نظام جمهوری اسلامی ندارند.
اما در این مورد که می گویید یک رادیو و تلویزیون نباید بیطرف باشد، باید به شما خاطرنشان کنم که اولا خود گردانندگان بخش فارسی صدای امریکا معتقد اند که بیطرف هستند. ثانیا یک رسانه که نزدیک به یک حزب یا گروه سیاسی باشد می تواند برنامه های جهت دار در حمایت از آن حزب یا گروه پخش کند، اما یک رسانه
بین المللی آن هم متعلق به یک کشور دارای نظام دمکراسی نمی تواند برنامه های جانب دارانه از یک گروه، حزب یا یک نوع نظام سیاسی مشخص داشته باشد، وگرنه نافی تعریفی است که از خود ارائه می دهد.
در پایان به این نکته اشاره کنم که مخالفت من با برنامه هایی که از صدای امریکا علیه نهضت آزادی ایران و شخص دکتر ابراهیم یزدی پخش شده است از سر دلسوزی برای آنها نیست، چراکه آنها به دلسوزی احتیاج ندارند، بلکه منظور مخالفت با ارائه یکجانبه اخبار در مورد گروهایی مانند نهضت آزادی، سم پاشی و دروغپراکنی (بعنوان نمونه از زبان آقای نوری زاده و منوچهر گنجی) علیه یک گروه سیاسی و دبیرکل آن است که یکی از نیروهای است که از قضا بیشتر از همه آنها که در خارج از کشور و بدور از صحنه سیاسی واقعی در داخل کشور و مشکلات آن،حرف های تند می زنند و وعده های انقلابی می دهند، در راه دمکراسی و نهادینه کردن فرهنگ آن در ایران هزینه داده اند و می دهند.

با آرزوی موفقیت و بهروزی برای شما
۲۱۰۹ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣٨۷       

    از : مش قاسم

عنوان : رسالت یزدی و شرکا حفظ رژیم می باشد
لجاجتی در کار نیست و یزدی و بقیه ملی مذهبی های نهضتی بخشی از این رژیم می باشند اگر چه جناح هارتر رژیم برخی مواقع پاچه آنها را می گیرد و آنها را در قدرت دیگر سهیم نمی کند. بدون این رژیم یزدی و امثال او وجودی ندارند و آنها خود خوب به این موضوع واقف می باشند. یزدی و شرکا جزئی از بدنه رژیم هستند و بدون مرزبندی با آنها نمی توان به دمکراسی و حاکمیت مردم رسید. اینها می خواهند دوباره وزیر و رئیس شوند و هنوز در آرزوی قدرت هستند. یزدی و شرکا در جبهه مخالف مردم هستند و هرگونه توهم برای مردم ایران خطرناک خواهد بود.
۲۱۰۷ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣٨۷       

    از : سیما

عنوان : بی طرفی برای رسانه معنی ندارد
بی طرف بودن رسانه ایی به معنای آن نیست که آن رسانه تحلیل و نظر ندهد. یک رسانه فقط باید اخبار را درست انتقال دهد و طبیعی است که هر رسانه ایی خط مشی دارد و این خط مشی می تواند این باشد که مخالف جمهوری اسلامی باشد . آقای فرخنده شما برای ملی مذهبی ها و اصلاح طلبان دل نسورانید تمام رسانه های خارج کشور به صدای آنها تبدیل شده اند چه اشکالی دارد که یکی از این رسانه ها آن را "رسالت" خود نشناسد و سراغ دیگران برود. مدتی است که ملی مذهبی ها و توده ای ها شروع کرده اند علیه صدای امریکا تبلیغ کردن. تا با جو سازی آن را به بلندگوی یک جناح رژیم تبدیل کنند. این حرف بغایت نادرستی است که در این تلویزیون سلطنت طلب ها هستند آیا کسانی که با آنها مصاحبه می شود سلطنت طلب هستند آیا احمد باطبی، سیمین بهبانی، شهلا شفیق، و بسیاری فعالان حقوق بشر و هنرمندان دیگر سلطنت طلب هستند. این تبلیغات را کنار بگذارید و به واقعیت بپردازید. این مقاله فقط نتیجه حسد طرفداران حمایت از جناحی از حکئمت نسبت به موفق بودن این تلویزبون است/
۲۱۰۶ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣٨۷       

    از : فر زاد

عنوان : شرایط امروز ملیون را در برابر یا در کنار مردم قرار می دهد؟
دوست محترم مش قاسم، سوال بالا را من با شما در میان می گذارم با این خواهش که سعی کنیم بحثی آرام و بدور از شعارهای احساسی داشته باشیم. من فکر می کنم اینچنین بهتر به نتیجه می رسیم.
حال راجع به سوالی که بالا مطرح کردم: اگر شما هم با من موافق باشید که ایران از برکت سلطه نیرو های فوق ارتجاعی بر دولت و تهدید های خارجی، بحران بی سابقه ای را پشت سر می گذارد، باید باندیشیم که از چه راهی (که با کمترین هزینه همراه باشد) می توان این بحران را پشت سر گذاشت و جامعه را در مسیر دمکراتیزه کردن ساختار خود رهنمون کرد. کدام نیرو ها امروز در برابر شرایط حاکم در کنار هم قرار می گیرند و تا مراحلی در هدف بالا با هم مشترکند.
به نظر من به جز نیروهای راست جنگ طلب داخل و خارج لااقل سایر نیروها اعم از محافظه کار تا چپ از جنگ بیزارند. اما مشکل با محافظه کاران از اینجا شروع می شود که آنها بهمان اندازه یا شاید بیشتر با مردم سالاری مخالفند.
اما نیرو های راست دیگری در جامعه حضور دارند که تا مراحلی دمکراسی را قبول دارند و برای نیل بدان تلاش می کنند و در عین حال مخالف سیاست های جنگ افروزانه خارجی و داخلی نیز می باشند. نهضت آزادی ایران در کنار اصلاح طلبان حکومتی جزو این نیرو ها هستند.
این نیرو حال چه خوشایند ما باشد چه نه در داخل حضور دارد و از بدنه اجتماعی برخوردار است. در ایران امروز بباور من این نیرو های راست، سایر نیروهای تحول طلب و نیز چپ ها را چندین گام سرنوشت ساز در جهت نیل به دمکراسی همراهی خواهد کرد. حال ضمن اینکه هیچ نیروی جدی تحول طلبی نمی تواند از چنین پشتیبانی صرف نظر کند، بهانه هایی (با عرض پوزش) کودکانه از این دست که فلان شخص وزیر و وکیل بوده، پس تا ابد برای ما غیر قابل تحمل خواهد بود، تنها این همکاری حیاتی را به تاخیر می اندازد.
این سوال آقای فرخنده کاملا بجاست که همسویی راست داخل با صدای امریکا در تخریب نهضت آزادی چگونه قابل توجیه است؟ این سوال را می توان از سایر دوستانی (که البته صداقت آنان برای من مسلم است) اما در تحلیل های خود کمی لجاج و احساسات را دخیل می کنند نیز پرسید!
۲۱۰٣ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣٨۷       

    از : مش قاسم

عنوان : حمایت از لیبرالهای حامی جمهوری وحشت
جناب فرخنده که به نظر می رسد خود شگفت زده شده است می نویسد که:
"آیا شگفت انگیز نیست که همزمان صدای امریکا به تریبونی علیه نهضت آزادی و دبیرکل آن تبدیل می شود، روزنامه کیهان نهضت آزادی و نیروهای ملی-مذهبی را وابسته به امریکا می خواند، چپ ها آنها را بعنوان لیبرال می کوبند؟ "

عجبا! آیا این دبیر کل لیبرال مذهبی که سالها در مقام وزارت رژیم ترور بوده است و هنوز نیز در آرزوی رسیدن به یک مقام و منصبی به آدمکشان رژیم رهنمود می دهد واقعا این چنین مظلوم است که آقای فرخنده برایش اشک می ریزد؟! این کاسه لیسان رژیم هنوز که هنوز است در کمترین زمان آماده جان فشانی برای رژیم "رهبر فقید انقلاب" اسلامیشان هستند. مگر لیبرال نیستند و مگر حامی رژیم جهل و جنایت نیستد که به جناب فرخنده بر خورده است؟!
۲۱۰۰ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣٨۷       

    از : دانش پور

عنوان : راه اندازی رسانه ای مستقل توسط نیروهایی مانند اتحاد جمهوری خواهان
مقاله خوبی بود.
سوال اینست که چرا نیروهای معتقد به دمکراسی واقعی، نه آن نیروهایی که نیتشان مانند پهلوی طلبان و مجاهدین تنها کسب قدرت است، اقدام به تاسیس یک رسانه تصویری نمی کنند؟
در شرایط فعلی نیروهای دمکرات و ملی نباید به نیروهای ارتجاعی داخل و خارج اجازه ماهی گرفتن از آب گل آلود را بدهند.
به نظر من این حرف درستی است که آرزوی جنگ طلبان (حال مجاهد یا پهلوی طلب) بر سر کار ماندن امثال احمدی نژاد هاست. چرا که در آن صورت امریکا بهانه های کافی برای حمله خواهد داشت.
عملکرد صدای امریکا هم در همین جهت است. بعنوان نمونه هر هفته یکبار در برنامه تفسیر خبر فردی کم اطلاع بنام صبحانی شرکت می کند. او که بیشتر به دلال ها می خورد تا یک اقتصاددان، از سوی مجری برنامه (چالنگی) بعنوان کارشناس برجسته اقتصادی در سصح جهان! معرفی می شود. و هربار فارسی "خوب" ویبرخ بیننده کشیده می شود (البته هرجاکه اشتباهات لپی می کند!) و نیزهربار اینکه ایشان افتخار دیدن کلینتون و بوش را از نزدیک داشته به اطلاع عموم می رسد. از بحث دور نشوم، این آقای صبحانی هر جایی که بحث به بحران وخیم اقتصادی در ایران می رسد سعی در تبرئه احمدی نژاد دارد! و ادعا میکند که این مشکلات به احمدی نژاد مربوط نیست. اینها ناشی از عملکرد دولت خاتمی می باشد! من نمی خواهم در باره خاتمی بحث کنم یا از عملکرد او دفاع یا انتقاد کنم، چون موضوع بحث نیست.
اما کسی در استودیو صدای امریکا نیست که به این دانشمند یادآوری کند که آقا قبول، خاتمی بسیار بد بود و...، اما وقتی خاتمی به ریاست جمهوری رسید ایران چند ده میلیارد دلار بدهی داشت و وقتی دولت را تحویل بقول شما "دکتر" احمدی نژاد داد حدود ۶۰ میلیارد موجودی صندوق ذخیره ارزی کشور بود. وی طرح های اقتصادی زیادی در کشور حتی در آذرباییجان و کردستان (که هیچ دولتی از این کارها نمی کرد) اجرا کرد که در تاریخ ایران بی سابقه بوده. شما اینها را چگونه توجیه می کنید. یا وقتی وزیر اقتصاد احمدی نژاد آن افشاگری های بی سابقه را به هر دلیلی علیه احمدی نژاد میکند، چه انگیزه ای شما را وا میدارد که از وی رفع مسئولیت کنید؟
مثالهای بالا را زدم تا وحشت اینان از تحولات مثبت بشکل مسالمت آمیز در ایران را نشان دهم.
۲۰۹۷ - تاریخ انتشار : ٣ مرداد ۱٣٨۷       

    از : فر زاد

عنوان : یادداشت بجا و جالبی است.
با سپاس از مقاله پر از متانت آقای فرخنده.
تعلق خاطر گردانندگان و اکثر مجریان تلویزیون صدای امریکا به نظام مخلوع شاهنشاهی دلیل اصلی تمایل این دسته به تداوم حکومت راست افراطی در ایران و در پی آن برخورد نظامی غرب با کشورمان تا شاید از این راه خواب خوش رسیدن دوباره هزار فامیل به قدرت تعبیر شود.
این گرایشات موجب گشته اند که معدود کارشناسان و مفسران طرفدار گزینه مسالمت آمیز برای ایجاد تغییرات مثبت در ایران (اصلاحات)، از استودیو های این "رسانه" طرد شدند. و گاها مجری برنامه با آنها وارد مجادله می شد! (چالنگی از دکتر نفیسی بشدت دلخور شده بود که چرا ادعا می کند ما در ایران فعلی بیشتر از زمان شاه سابق ایران دانشگاه و دانشجو داریم!).
البته من فکر نمی کنم با تغییر رئیس دولت امریکا تغییراتی آنطور که مورد نظر آقای فرخنده اند، صورت پذیرند.
امری که می تواند این نوع تغییرات را به این گونه رسانه ها تحمیل کند، راه اندازی رسانه های مستقل می باشد.تلاشهایی در هلند برای تاسیس یک تلویزیون مستقل صورت گرفت که متاسفانه در نهایت به دلایل نا مشخصی متوقف شدند.
حال باید امید داشت که با راه اندازی تلویزیون بی بی سی از آنجا که این رسانه (علیرغم نزدیکی سنتی اش با جناح محافظه کار ایران) بیشتر چشم به تحولات داخل ایران دارد و نیز در گزینش کارشناسان و سیاسیون برای تفسیر اخبار دست و دلباز تر از همکاران امریکاییشان عمل می کنند، کمی جو نابرابر کنونی را در جهت مثبت تغییر دهد.
۲۰۹۵ - تاریخ انتشار : ٣ مرداد ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۱٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست