از : پویا تندیس
عنوان : ضدیت با بهاییان
دشمنی با بهاییان خاص حکومت جمهوری اسلامی و تشکیلات روحانیت شیعه نیست. این امر در همه سازمان های سیاسی دیگر از ملی گراها تا چپ ها نیز وجود دارد. اقدام اقای کشتگر امر بسیار پسندیده ای برای شکستن این تابو می باشد. دفاع از حقوق انسانی و شهروندی بهاییان ارتباطی به حمایت از سیاست های تشکیلات بهاییت ندارد. همانطور که چپ ها هیچگاه حمایت از ازادی فعالیت همین گروهای سیاسی اسلامی را در زمان حکومت پهلوی منوط به حمایت انها از چپ ها نکردند. این استدلال ها تنها نشانی از همان تنفر ریشه دار ضد بهایی در بخشهایی از جامعه ایرانی می باشد.
۲۵۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣٨۷
|
از : محمود آذری
عنوان : مایه گذاشتن از ستم دیدگان بهایی عوامفریبی و تحمیق است
• فکر جنایتکارانه "بهائی کشی" که انجمن حجتیه از دوره پیش از انقلاب حامل و مبلغ آن بود و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی حاملان آن به قدرت رسیدند،
این فرمایشات کسیست که تا خرخره در زمانی که جمهوری اسلامی هنوز میخ تثبیت خود را نکوبیده بود برای تثبیت آن سینه چاک میداد و ابایی از همکاری با جمهوری اسلامی و در جهت فرو پاشی جنبش جوان انقلابی و مخالف جمهوری اسلامی نداشت و فراموش کرده است که جمهوری اسلامی را با هزار صفت و رنگ چنان لعاب میداد که خمینی میشد خود سالوادر آلنده و اباش آدمخور، ضد بشر و دگر اندیش و بهایی کشی چون محمد علی بشارتی که اتفاقا همشهری این آقای کشتی گیر نیز می باشد( هر دو از اهالی جهرم می باشند) میشد دست توانای انقلاب در قلع و قمع ضد انقلاب ( یعنی=کارگران اعتصابی ،، زحمتکشان معترض،، اعضاء و هواداران جنبش انقلابی مانند چریک های فدایی خلق ،، آقلیت،، مجاهدین خلق،، پیکار،، کومله،، دمکرات ووووو ) و جالبتر این که این آقای علیمحمد
کشتی گیر (فرخنده جهرمی) با آن همشهری جلادش تقسیم کار نموده بود ، این یکی تئوریزه میکرد و آن یکی پراتیزه ( یعنی میکشت) ، این یکی توجیه میکرد و ان یکی بیشتر تشویق میشد ، این یکی کیش میداد و آن یکی پاچه بهایی ها را میگرفت،حال آن یکی وزیرو وکیل است و این یکی چرم فروشی ناراضی از عدم دریافت حق الزحمه تشبث می فرمایند که بهایی کشی می کنند.
آقای کشتگر مگر جان بهایی یانی که در سالهای ۵۸ و ۵۹ و۶۰ و۶۱ گرفته میشدند قابل دفاع نبودند؟ مگر جان نوجوانان نونهال مجاهدو دگر اندیشی که بدست همشهری آدمخوار ضد امپریالیست شما در سالهای ۵۸ و ۵۹و ۶۰وووو گرفته میشد فاقد ارزش بودند ؟ که شما آنهمه در جهت تخطئه و تخریب جنبش کوشیدید و برای نابودی آن، که بزرگترین مانع بر سر راه آدمخواران اسلامی بودتلاش کردید و برای آنهمه کشتار و سرکوب دگر اندیشان و دگر باشان تحت عنوان سرکوب ضد انقلاب هلهله کشیدید؟ حال چه شده است؟ نکند شما هم بوی کباب شنیده اید؟ نکند بهاییان با جان و روان خویش نردبامی ساخته اند که شما دوباره ابراز وجود کنید ؟ آقای کشتی گیر اینبار چه خوابی برای ملت در بند دیده اید ؟ اصلا نکند با مریم جان سطوت و مهدی فتی پور مسابقه تحمیق گذارده اید؟
حقا که در این زمینه دست خمینی و بهشتی و خاتمی را از پشت بسته اید.
ولی مطمئن باشید جهان چنان نبوده و چنین نیز نخواهد ماند.
۲۵۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣٨۷
|
از : علی ایرانی
عنوان : به مش قاسم
مش قاسم جان
چرا شماها همینکه اسم بهایی را می شنوید مثل علمای شیعه فیلتان هوای هندوستان می کند و سیل تهمت و ناروا را می کنید.
مش قاسم عزیز این رژیم آدمکشی که ازش یاد میکنی تصمیم دارد ۳۰۰ هزار هموطن ایرانی ترا که بهایی هستند از دم تیغ بگذراند و این آقای کشتگر که به قول تو زمانی در رهبری سازمان اکثریت بود ه از حقوق شهروندی اینان دفاع کرده و خواستار جلوگیری از این کشتار شده و از تو که با رژیم آدم کشتان مخالف هستی فحش می خورد که چرا کشتگر از حقوق عده ای انسان بیگناه دفاع می کند
عجیب است . نه؟
۲۵۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣٨۷
|
از : مش قاسم
عنوان : از حمایت از رژیم خمینی تا به اصطلاح دفاع از بهائیان
این آقای کشتگر زمانی که در رهبری سازمان اکثریت بود از رژیم آدمکشان جانانه دفاع می کرد و او همفکرانش خواستار مسلح کردن پاسداران تاریکی و جنایت به سلاحهای سنگین بود! علت جدائی او از اکثریت نه مخالفت با آدمکشان اسلامی بلکه اختلاف تشگیلاتی بود. حال او کاسه داغتر از آش برای بهائیان شده است و مصیبت نامه می نویسد! البته ظاهرا او تکامل فکری کرده و دیگر امید به معجزه از امامزاده های هفت خط امامی ندارد! اما به نظر من یکی او همان است که بود و این عوامفریبی ها برای رد گم کردن است. او اکنون تحلیل های یک من یک غاز سر هم می کند و به اصطلاح تحلیل گر سیاسی شده است! شاید بهتر بود می رفت و یک بیزنس مانند برخی دیگر از رفقای اکثریتی راه می انداخت زیرا بعید است کسی بتواند برای حرفهای بی فایده او پشیزی قائل باشد!
۲۵۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣٨۷
|
از : e
عنوان : "ما همه ایرانی بهائی هستیم"
"ما همه ایرانی بهائی هستیم"! is the correct way that it should be !
۲۵۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣٨۷
|
از : فرشاد نگارستان
عنوان : سپاس
آقای کشتگر،
انصاف و نوعدوستی شما حقیقتاً شایسته تقدیر و تشکر است. برایتان آرزوی سلامت و موفقیت دارم.
۲۵۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣٨۷
|
از : سایه
عنوان : شیرین عبادی و بهاییان
مطلب خوبی بود و خوب شد که به واکنش خانم شیرین عبادی هم اشاره کردید. ایشان در واکنشی که داشتند بهاییان را با قاتلین و قاچاقچیان همردیف دانستند و گفتند که همانگونه که یک وکیل میتواند از حقوق یک قاتل یا قاچاقچی دفاع کند، میتواند از حقوق بهاییان هم دفاع کند و این به معنای تایید افکار یا اعمال آنان از سوی آن وکیل نیست.
۲۵۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨۷
|
از : شکیب اسدی
عنوان : آقای جیج غانی کمی انصاف
آقای جیج غانی
جمله آخر مطلب جناب کشتگر را دوباره بخوان :
" موثرترین راه شکستن تبعیض علیه بهائیان آن است که دفاع از حق برابری کامل ادیان و مخالفت با تبعیض مذهبی در سرلوحه کار همه فعالان حقوق بشر و نهادهای مدنی مدافع حقوق شهروندی قرار گیرد و صرفا به اقدامات مقطعی وکلای مدافع حقوق بشر محدود نشود.
وقتی بهائیان مورد هجوم رژیم قرار می گیرند همه باید بگوئیم و بنویسیم که ما "همه بهائی ایرانی هستیم."
آقای جیج غانی
ظاهرا شما از حول حلیم به دیگ افتاده اید .
شاید از اینکه رژیم فکر کند که بهایی هستی و ترا سر ببرد می ترسی .
تو که هنوز اینقدر کمونیست باقی مانده ای که آنرا به زبان می آوری فکر میکنی
" دفاع از حق برابری کامل ادیان و مخالفت با تبعیض مذهبی " که کشتگر عزیز به آن اشاره کرده است به معنای گرویدن به آن مذاهب و عقاید است .
جیج غانی عزیز تو که بدتر از رژیم اسلامی برخورد کرده ای . آنها هم به شیرین عبادی می گویند تو چون وکیل بهاییان شده ای بهایی شده ای
آقای جیج غانی عزیز مرگ یکبار شیون یکبار اگر هنوز کونیست باقی ماند ه ای بیا و مردانه از حقوق همه انسانها فارغ از اعتقاداتشان دفاع کن .
آقای جیج غانی کمی انصاف!
۲۵۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨۷
|
از : جیج غانی
عنوان : آقای کشتگر لطفا از دیگران مایه نگذارید
با سلام؛
نویسندهء گرامی با تمامی احترامی که برای سرکار قائلم و بدون اینکه وارد مضامین بحث شما شوم از شما خواهش می کنم یکم این "ما" را تعریف بفرمائید!
دوم اینکه گیریم جنابعالی و سایر ان؛ از جور این رژیم؛ ممکن است همگی بهائی شده باشید و "اللهُ ابها" گویان بدور خود بچرخید اما من یکی کمونیست مانده ام و هنوز بهائی نشده ام. شما و سایر مدافعین حداقل های منشور جهانی حقوق بشر بخوبی می دانید که در تحت سیطرهء نظامی نظام اسلامی "اثنی عشری"!، وضع کمونیست ها از بهائیان "بهتر" نیست. سئوال من از حضرتعالی و سایر دانشمندان ِطبقات میانی و همه بهائی شدهء ایران! اینست که با توجه به اینکه کمونیست های این میهن همواره از حقوق همهء دگراندیشان، از درویش و شیطان پرست و آته و سنی و بهائی و غیره دفاع می کنند، چگونه است که حضرات بهائی شده بطور مثال حتی در یک استثنای کوچک، از حقوق این کمونیست های دم تیغ در هیچ کجای این فلات پهناور دفاع نمی کنید؟
۲۵٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨۷
|