یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آقای خاتمی و مثلت چارگوش - بهروز خوشدل

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : پیمان وفایی

عنوان : به آقای حسینی
دوست گرامی شما کمی احساسی برخورد می کنید. من و شما اگر در فضای دیگری سخن برانیم یقینا مشترکات فراوانی خواهیم داشت. اما شما عرائض بنده را بشوخی می گیرید!
دوست گرامی من در همان چند جمله ای که برای مژگان خانم نوشتم، بدین نکته اذعان داشتم که گزینه های بهتر از خاتمی بدون شک هستند، اما اینکه امکان تحمیل آنان به حکومت باشد از نظر بنده بعید است. زیاد رویایی فکر نکنیم. بعنوان مثال مطلوب ترین گزینه خود را آقای عبدلله نوری در نظر بگیریم. آیا در شرایط فعلی احتمال عقب نشینی حکومت تا حد پذیرش نوری بعنوان رئیس جمهور هست؟ من بطور قطع می گویم: نه!
ما از اهرم فشار از داخل (مردم) محرومیم که بواسطه آن بتوانیم چنین گزینه ای را به حکومت تحمیل کنیم. مگر اینکه دست بدامن امریکا و اسرائیل شویم تا یک "کرزای" ایرانی برایمان به ارمغان بیاورند.
در آخر اشاره شما به "انتخابات" های اخیر برای اثبات عدم محبوبیت خاتمی و اصلاح طلبان اتفاقا دال بر شوخ طبع بودن شماست. چرا که در صورت صحت نظرتان باید احمدی نژاد را منتخب واقعی مردم دانست و تقلبات صورت گرفته را بکلی نا دیده انگاشت. و در آن صورت وای به حال امثال من و شما!
۲۶۷٨ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : خدمت یا خیانت
با درود خدمت نویسندهء گرامی جناب آقای خوشدل، باید خدمت جناب پیمان وفایی عرض کنم که مطالب ایشان (آقای وفایی) بر پایهء سفسطه بافی و عرضهء فقط بخشی از واقعیات استوار است.
هموطن گرامی آقای وفایی، تا آنجا که بنده اطلاع دارم مردم ایران شما را وکیل وصی و یا سخنگوی خود قرار نداده اند که شما چنین قاطعانه حکم میرانید که "در ایران مردم دلشان برای دوران خاتمی لک زده". بنده تقریباً هر دو سال یکبار به ایران میروم و هرگز چنین چیزی را در برخوردم با مردم ندیدم (البته من مثل شما جرئت نمیکنم یکجا فتوا صادر نمایم و بگویم که مردم ایران چنین و چنان می اندیشند). شما برای اثبات فرمایشاتتان چه دلیل و مدرکی دارید؟ در مقابل بنده خدمتتان عرض میکنم که تیر و تبار خاتمی از بعد از انتخابات مجلس ششم جز بی اعتنایی چیزی از توده های مردم ندیده اند. بنابر آمار و ارقام موجود، دوم خردادی ها (که به غلط نام اصلاح طلب بر آنان گذاشته شده) در تمامی به اصطلاح "انتخابات" بعد از مجلس ششم جز ناکامی و عدم استقبال از مردم چیزی ندیدند (چه انتخابات مجلس، چه انتخابات شوراها و چه انتخابات ریاست جمهوری). حال چگونه "در ایران مردم دلشان برای دوران خاتمی لک زده" معمایی است که باید توسط "آگاهان" حل شود!
شما در فرمایشاتتان از اوضاع اقتصادی زمان خاتمی چنین یاد میکنید:
" اقتصاد ایران در آن دوران قابل مقایسه با وضع فعلی نیست". من نمیدانم که با این حرفتان آیا قصد آن دارید که اوضاع اقتصادی ایران را در زمان خاتمی درست جلوه دهید؟ اگر چنین منظوری دارید باید براستی بر "شوخ طبعی" شما "آفرین" گفت!
دوران حکومت خاتمی دوران بس فاجعه آمیز برای اقتصاد کشور بود. بی برنامگی و بی عرضگی خاتمی و همکارانش براستی اوضاع را بدتر از زمان رفسنجانی کرد و این در حالی بود که کمپانیهای اروپایی و آسیایی برای شرکت در بازار ایران با هم رقابت میکردند. بنابر آمار موجود نرخ تورم، نرخ بیکاری، کمبود کالا، رشوه و اقتصاد دلالی در دوران خاتمی رشدی فزاینده داشت (این را نه بنده بلکه همکاران سابق جبهه دوم خرداد همچون بابک داد، شعله سعدی، شیرزاد و حتی حقیقت جو ابراز میدارند).
بی برنامگی ها و بی عرضگیهای دولت خاتمی و عدم توانایی آنها سبب شد که دولت از تاسیس پالایشگاه های جدید در کشور سرباز زند و شخص خاتمی در این بیعرضگی سهمی بزرگ داشت (رجوع کنید به اظهارات شیرزاد).
در مورد نشریات فقط همینقدر خدمتتان عرض کنم که بزرگترین سرکوب مطبوعات در تاریخ کشور در زمان این "مونا لیزای اسلامی" به وقوع پیوست و ایشان که بنابر وظیفه اش میبایست نظاره گر اجرای درست قوانین کشور باشد، با همان لبخند "جادویی اش" با مسئلهء قانون شکنیها در سرکوب مطبوعات توسط مرتضوی، کشتار ۱۸ تیر و قتل زهرا کاظمی و دیگر جنایات رژیم برخورد کرد (در مورد عدم انجام وظیفهء دولت خاتمی در مورد مطبوعات به اظهارات آقای شمس الواعظین در مصاحبه های متعددش رجوع کنید). در پایان بد نیست به این نقل قول از سعید حجاریان (مغز متفکر "اصلاحات") رجوع کنیم که در مصاحبه با ابرار در نوامبر ۲۰۰۵ گفت: "آخرین میخها را بر تابوت اصلاحات خاتمی زد". حال بنده و جنابعالی چرا باید کاسهء داغتر از آش شویم و از کسی حمایت کنیم که بنابر قول نزدیکترین یارانش مردی بی عرضه و بی کفایت بود.
آقای وفایی، قبل از آنکه بنده را با طعنه متهم به طرفداری از موجودی چون احمدی نژاد بنمایید باید خدمتتان عرض کنم که من از هواداران جدی خاتمی بودم و در ۲ خرداد در داخل کشور ( ونه آنطور که شما میگویید "لمیده در سایه امن مهاجرت") به او رای دادم. واقعیت آن است که محمد خاتمی، یا از روی حیله گری و یا از روی حماقت به من رای دهنده دروغ گفت و من به سهم خود از خیانت او نخواهم گذشت مگر آنکه بطور رسمی از عملکرد بسیار مخرب خودش در ۸ سال "ریاست جمهوریش" از ملت ایران پوزش بطلبد.
۲۶۷۶ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : لیبرال

عنوان : تصحیح
ببخشید یک اشتباه تایپی۰

گناه او این بود که به مذاکرات پشت پرده روی اورد و مسائل را با مردم در میان نگذاشت ۰ صحیح است
۲۶۷٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣٨۷       

    از : لیبرال

عنوان : گناه خویش به گردن دیگران انداختن فرافکنی است
خاتمی از روز اول اخوند بود۰ هیچوقت ادعا نکرد که می خواهد نظام ج ا را عوض کند۰ هیچوقت وعده نداد که دین را می خواهد از صحنه سیاست بیرون کند۰ این ما و شما بودیم که بار دیگر عکس یک ملا را در ماه دیدیم و کمونیست ها فکر کردند او ایران را به سوسیالیزم میبرد۰ لیبرالها فکر کردند اوحکومت قانون را برقرار و ولایت فقیه را به زیر سلطه قانون می اورد۰ سکولارها فکر کردند که او دین را از صحنه سیاست محو می کند۰پس تا کی می خواهیم گناه اشتباهات خود را به گردن دیگران بیندازیم ۰ گناه خاتمی اگر چه کوچک نیست ولی هیچکدام اینها نیست ۰ گناه او این است که در برابر محافظه کاران و تندروها در تجاوز به انچه که او از اسلام تصویر می کرد نایستاد (همچون بنی صدر و بازرگان) ۰ گناه او این است که از ترس بهم ریخته شدن نظام ج ا که او هرگز با ان در تضاد نبود و خواهان تلطیف و اصلاحش بود به مذاکرات پشت پرده روی اورد و انها را با مردم درمیان گذاشت ( مثل بازرگان و بنی صدر)۰
اما کوبیدن خاتمی توسط ماها که خود رامخالف این نظام می دانیم نیز حاصلی نداشت جز روی کار امدن احمدی نژاد۰
شکی نیست که خاتمی دوای درد مملکت نیست ولی ایا این بی انصافی نیست اگر بگوییم او مثل احمدی نژاد است؟
اگر نمی توانیم رژیم را عوض کنیم چرا به نفع شریعتمداریها خاتمی ها را می کوبیم؟
۲۶۷۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣٨۷       

    از : پیمان وفایی

عنوان : آنچه شما می خواهید و آنچه در ایران امروز ممکن است
مژگان خانم شما مغلطه می فرمایید من با مثال هایی که آوردم خواستم بگویم که تمایل مردم بی دلیل نیست.
نهاد های مدنی (مثل سندیکای اتوبوسرانی و...) در دوران اصلاحات تشکیل شدند و نشریات دوم خردادی نیز حتما از خاطر مبارک شما نرفته.
از نظر اقتصادی نیز وضع بسیار مطلوب تری از آنچه امروز شاهدیم را داشتیم.
اینکه دولتمردانی بهتر از خاتمی نیز وجود دارند و در دوران ریاست جمهوری وی می شد بهتر عمل کرد، همه درستند اما در عالم ذهن نه در عمل.
شما در عالم آرزوهای خود می توانید قدم های بسیار بزرگی را تصور کنید، اما اجازه دهید مردم ما با پیروزی های کوچک تر و پی در پی از سویی زندگی خود را از این وضعیت بحرانی نجات دهند و نیز زمینه دستیابی به پیروزی های بزرگ تر را از این راه فراهم کنند.
۲۶۶۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣٨۷       

    از : مژگان

عنوان : آقای پیمان وفایی
من مطمئنم که شما به این دلیل که بسیاری از مردم دلشان برای دوران سلطنت شاه لک میزند، از بازگشت آن نظام طرفداری نمیکنید. ولی اگر بنا به گفته شما مردم بار دیگر خاتمی را بخواهند، شما هیچ مشکلی با این ندارید که از این آخوندی که پایش را از چهارچوبهای نظام ولایت فقیه آنورتر نمیگذارد، طرفداری کنید. به احتمال زیاد در دوران انقلاب هم از طرفداران روی کار آمدن این نظام جنایتکار بوده اید، با این توجیه که مردم این نظام را میخواهند!
۲۶۵۵ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣٨۷       

    از : پیمان وفایی

عنوان : زنده باد احمدی نژاد درستکار!
مژگان خانم خیلی تند می روید.
در ایران مردم دلشان برای دوران خاتمی لک زده و شما خاتمی را دغلکار می نامید. تمام (جز چند استثنا) ان جی او ها و نشریات و نهاد های سیاسی که امروز نیمه جان مشغول به فعالیتند متولد دوران اصلاحات هستند. اقتصاد ایران در آن دوران قابل مقایسه با وضع فعلی نیست. شما اگر در سایه امن مهاجرت لمیده اید و امید به رویاهای ذهنی قدرت یابی اپوزیسیون خارج نشین دارید، من برایتان آرزوی خوابی خوش می کنم. اما خواهشا دست از همزبانی با کیهان تهران و انصار و مصباح بردارید.
۲۶۵۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣٨۷       

    از : پیمان وفایی

عنوان : زنده باد احمدی نژاد درستکار!
مژگان خانم خیلی تند می روید.
در ایران مردم دلشان برای دوران خاتمی لک زده و شما خاتمی را دغلکار می نامید. تمام (جز چند استثنا) ان جی او ها و نشریات و نهاد های سیاسی که امروز نیمه جان مشغول به فعالیتند متولد دوران اصلاحات هستند. اقتصاد ایران در آن دوران قابل مقایسه با وضع فعلی نیست. شما اگر در سایه امن مهاجرت لمیده اید و امید به رویاهای ذهنی قدرت یابی اپوزیسیون خارج نشین دارید، من برایتان آرزوی خوابی خوش می کنم. اما خواهشا دست از همزبانی با کیهان تهران و انصار و مصباح بردارید.
۲۶۵۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣٨۷       

    از : مژگان

عنوان : ممنون
مطلب خیلی خوبی بود. دستتان درد نکند.
این آقای خاتمی از آن دغلکاران هفت خط و خال است. فراموش نکنیم که در مراسم بخاکسپاری جلاد لاجوردی چه تعریف و تمجیدهای از آن "سرباز انقلاب" کرد!
۲۶۴۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست