یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مجاهدین و پایبندان به رعایت حقوق بشر - رضا اسدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : م.ب

عنوان : یک یاد آوری با شاره به دو کامنت
مطلب آقای رضا اسدی کاملاً غیرمنصفانه و خواسته یا ناخواسته در جهت منحرف ساختن افکار عمومی از خطر واقعی و بسیار محتملی است که بر اثر بی خردی و بلاهت و در واقع جنایتکاری رهبران سازمان مجاهدین جان هواداران این سازمان را تهدید می کند. گناه رهبران تبهکار این سازمان را نمی توان به پای کسانی نوشت که به این ها اعتماد کرده اند. دولت عراق هم فاقد کوچک ترین صلاحیتی برای نگاه داری از افراد پادگان اشرف است.

در همان اولین روز انتشار طلاعیه شرافتمندانه فداییان اکثریت، «آشنا» کامنتی در زیر آن گذاشت که فکر کردم خوب است قسمتی از آن را همراه با کامنتی که همین الآن در سایت روشنگری خواندم برای دوستان نقل کنم.
یک: قسمت هایی از کامنت اول مورد اشاره (کامنت «آشنا») را در زیر بخوانیم:

با تشکر از دوستان فدایی به خاطر احساس مسئولیتشان، فکر می کنم که بهتر بود این دوستان علاوه بر آنچه نوشته اند به دو نکته مهم دیگر هم توجه می کردند. زیرا این دو نکته را نمی توان از این ماجرا جدا دانست. جدا دانستن این دو نکته از ماجرای کنونی، پرداختن به ساقه هاست بدون توجه به ریشه. و نتیجه ای که به بار می آورد آن چیزی نخواهد بود که دوستان فدایی و نیرو های دیگر اپوزیسیون در نظر دارند.

نکته اول:
گرچه پرداختن به کل سیاست مجاهدین در سی سال اخیر، همان طور که شما نوشته اید، بحثی خارج از موضوع این اطلاعیه است، اما پرداختن به سیاست فعلی مجاهدین در ارتباط با موضوع قرارگاه اشرف کاملا در کادر این گونه اطلاعیه ها قرار دارد.
مجاهدین، چه در گذشته و چه در همین حالا، سیاستشان را بر نگاه داری ساکنان اشرف در عراق متمرکز کرده اند. آن ها می گویند که باید این افراد در همین عراق کنونی با همین حکومت و ساختار کنونی آن نگاهداری شوند. اما حفاظت آن ها را تا موقع «آزادیبخشی» ایران از طریق حرکت نظامی سازمان ما از «جوار خاک میهن» (عراق) با پوشش کامل آمریکا، خود آمریکا به عهده بگیرد.
و در این رابطه، طبیعی است که می بینیم آن ها همه تلاششان را بر زمینه سازی حملات هوایی و زمینی آمریکا به ایران متمرکز کرده اند. و به این ترتیب، هم به خود بد می کنند و هم به مردم ایران.

وقتی از ضرورت حفاظت ساکنان اشرف از دست دولت عراق و رژیم ایران حرف می زنیم باید حتما حرفمان را با ضرورت انتقال آن ها در اسرع وقت به خارج از عراق مطرح کنیم. وگرنه حد اکثر کاری که می کنیم این می شود که فاجعه را برای مدت کوتاهی به تاخیر بیاندازیم. و بد تر از آن، رهبران مجاهدین را تشویق کنیم که همچنان بر سیاست افروختن جنگ آمریکا با ایران پافشاری و تلاش کنند. چون اساسا فلسفه اصلی نگاه داشتن این افراد در «جوار خاک میهن» و در عراق به وسیله مجاهدین همین است.

خود افراد اشرف در موقعیتی نیستند که خودشان واقعا بتوانند در یک فضای دموکراتیک در باره سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند. این خصوصیت کار سازمانی، مخصوصا در سازمان مجاهدین است که چگونگی روابط در آن را شما به خوبی می دانید و مطلعید که رهبری در آن حرف اول و آخر را می زند.

نکته دوم:
باید صریحاً از مسعود رجوی خواسته شود که به صورت رسمی و علنی اعلام کند که در صورت وقوع حوادث بد، هیچ یک از مجاهدین حق خودسوزی ندارند. در غیر این صورت ما احتمالا با فاجعه ای در ابعاد بسیار وسیع تر از ابعاد خودسوزی های هفده ژوئن مواجه خواهیم شد.

این دو نکته را دوست عزیز من آقای محمد علی اصفهانی در مقاله خودشان توضیح داده اند. (هشدار! فاجعه به چند قدمی پادگان اشرف رسیده است).
نمی دانم با وجودی که از ایشان مطالب زیادی در سایت اخبار روز خوانده ام، چرا این مقاله شان را در این سایت نمی بینم.
در حال حاضر شما می توانید این مقاله را در سایت روشنگری یا اصلا سایت خود ایشان
www.ghoghnoos.org
مطالعه کنید. بسیار متین و در عین حال به زبان ساده و روشن و مستدل نوشته شده است.

دو: و حالا قسمتی از کامنتی که همین الآن در سایت روشنگری در زیر همان مقاله ای که «آشنا» به آن اشاره کرده است (مقاله آقای محمد علی اصفهانی با عنوان «هشدار! فاجعه به چند قدم پادگان اشرف رسیده است») دیدم را هم بخوانیم:

این مقاله ((منظور، مقاله آقای محمد علی اصفهانی است)) به این منظور نوشته شده است که توجه عموم را نسبت به فاجعه ای جلب کند که ممکن است در صورت تحویل دادن افراد پادگان اشرف به دولت عراق اتفاق بیافتد.
خود نویسنده ((منظور، آقای محمد علی اصفهانی است)) هم با وجودی که به خوبی سازمان مجاهدین را می شناسد ((ایشان در سال ۱۳۷۹ از شورای ملی مقاومت کناره گیری کرد)) و صد ها دشنام و اتهام و هرزه زبانی که جزء جدایی ناپذیری از ماهیت این سازمان است نثارش شده است، مخصوصا در این مقاله سعی کرده است که پرداختن به موضوعات اساسی در باره سیاست های رهبری مجاهدین را کنار بگذارد تا همگان را در این لحظات خطیر به دفاع از جان افراد اشرف در برابر توطئه رژیم و عوامل عراقی و ایرانی آن فرا بخواند و توجه همه را بر روی این مسئله معین متمرکز کند.
بنابر این لطفا از اصل موضوع خارج نشوید.
باید بر همان نکاتی که در مقاله (( مقاله آقای محمد علی اصفهانی با عنوان «هشدار! فاجعه به چند قدمی پادگان اشرف رسیده است)) آمده است پافشاری کرد. مخصوصا بر دو نکته زیر:

۱ ـ تلاش برای ممانعت از تحویل پادگان اشرف به دولت عراق باید حتما و الزاما توأم و همزمان با تاکید بر ضرورت خروج سریع این افراد از کشور عراق باشد. و جدا کردن این دو خواست از همدیگر و مطرح کردن یکی بدون آن دیگری:
یا افتادن به دام رهبری فاسد مجاهدین است که خواهان نگاه داری افراد اشرف در عراق و تقدیم آن ها به عنوان پیشمرگ نیروی زمینی آمریکا به همین آمریکایی است که می بینیم با افراد آن ها دارد چه می کند.
و یا افتادن به دام رژیم جنایتکاری که دشمن همه مردم ایران است و همان طور که در این مقاله (( باز هم منظور همان مقاله آقای اصفهانی است)) آمده است تضاد آن با مجاهدین جزیی از تضاد آن با مردم است و قرابت و سنخیتی با سخن منتقدین مجاهدین در اپوزیسیون سالم ندارد.

۲ ـ توجه دادن به مسئولیت مسعود رجوی و همسرش در خودسوزی هایی که ممکن است در صورت وقایع ناگوار اتفاق بیافتد، اگر مسعود رجوی و همسرش پیشاپیش، رسما و علنا اعلام نکنند که اقدام به خود سوزی و کار هایی از این نوع اکیدا ممنوع است. کاری که طبعا آن موجودات نخواهند کرد. چرا که آدم سوزی هم جزیی از دستگاه ارزشی مریم و مسعود است...
افراد پادگان اشرف، برای رهبری مجاهدین پول خرد هایی بیش نبودند و نیستند. ولی برای هر انسان باشرفی، این ها فرزندان این سرزمینند و نباید فدای خیانت رهبرانشان شوند. باید با تمام توان، این ها را از شر دو دشمن حفظ کرد. یعنی رژیم که برای دریدنشان دندان تیز کرده است، و رهبران تبهکار مجاهدین و همدستان بی شرافت مفتخوارشان که سال های سال است از پول خون هواداران مجاهدین پروار شده اند تا در سر بزنگاه های معین، آماده حمله به هر منتقدی به ازای جیره و مواجبی بیشتر برای کوفت کردن خودشان باشند.

تلاش برای حفظ جان افراد پادگان اشرف وظیفه مبرم همه است و نباید در این کار کوتاهی کنیم. با حفظ مرزبندی با دو تبهکار: رژیم و عواملش، و رهبری خائنی که در ابلهانه ترین قمار جان پیروان ساده خود را به بازی گرفته است.
((تأکید می کنم که حتماً مقاله آقای محمد علی اصفهانی را بخوانید. در سایت روشنگری و در سایت خود ایشان ، سایت ققنوس، با نشانی www.ghoghnoos.org ))
٣۱۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣٨۷       

    از : نیما ایرانی

عنوان : حمایت از اشرف یعنی دفاع از حقوق بشر و یک عمل فرا سازمانی است
هموطنان ما در شهر اشرف در خطر بسیار جدی قرار دارند. همکاران رژیم سنگسار می خواهند برای انان پرونده سازی کنند. هوشیاری سیاسی ما توانسته خیلی از این شیطان سازی ها را خنثی کند. با هر عقیده و دیدگاه سیاسی که داریم باید از حقوق پنا هندگی انان دفاع نمائیم. حکومت ضحاک فقها می خواهد در سکوت جهانی جنایات خمینی در سال شصت و هفت را تکرار کند.
٣۱۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣٨۷       

    از : آرش -----------------

عنوان : بر پدر ماکیاول لعنت که کفت ...........
البته سازمان فداییان خلق ایران اکثریت کار بسیار درستی انجام داده در اعلام همدردی. این کار معنای دیگری نیز دارد و آن این است که ما گرچه حرکات شما را در حد خودکشی می دانیم اما از حقوق بشری شما در عین حال دفاع می کنیم و با شما مخالف بودن دلیل بر دشمنی با شما نیست و این حرکت بسیار زیبا د و اتحاد طلبانه است. ای کاش دیگر سازمان ها هم از اسرای گرفتار آمده ی در عراق دفاع می کردند. حقوق بشر این نیست که هر که به تو نزدیک بود از او دفاع کنی ، حقوق بشر این است که اول اول از حق دشمن خود دفاع کنی ، اگر نتوانستی شکی نداشته باش که از تو فعال حقوق بشر در نمی آید.
از سوی دیگر سخن اسدی درست است زیرا انسان ایزوله شده و پنهان شده درست مثل آن دختر اتریشی است که "پدر "او را پنهان کرده بود تا از دختر خود رذیلانه استفاده کند . استفاده ی مسعود رجوی از این جمع ایزوله شده همان کار "پدر" اتریشی است و خیلی بدتر از آن می باشد. او حتی از زن رفقای خود نگذشت و این در شرایطی بود که به بقیه می گفت ، نمی گفت دستور میداد : طلاق بگیرید تمی خواهم هر نوع مهر خانوادگی در شما بمیرد تا بطور کامل به برده و ماشین بدل شوید. این طرز تفکر سکتی و ضد دمکراتیک و ضد انسانی است و جنایتکارانه و اگر این طرز تفکر همه گیر گردد از جامعه کامبوج پل پوت و ینگ ساری می سازد . این جنایتکار تاریخی را باید به محاکمه کشاند ، نه خودش را بلکه تفکرش را باید محاکمه کرد . او یک جنایتکار جنگی است . مجاهدین نه امروز بلکه آن روز که روبروی رژیم تازه نفس جمهوری اسلامی با تفنگ ایستادند خودکشی آغاز گشت و خود کشی دوم هم این بود که به صدام تا مغز استخوان ضد ایرنی ، تأکید می کنم ، نه ضد آخوند آدمکش بلکه ضد ایرانی ، پناه بردند و ایرانی و کرد و شیعه ی عراقی کشتند. بیشک بزرگ مردانی چون حنیف نژاد ، شریف واقفی ، موسی خیابانی و ... اگر حضور داشتند برای مریضی چون مسعود رجوی این امکان پیش نمی آمد که برای زن و بچه این آن راست کند و در عین حال به دیگران بگوید سکس زیباست اما تو حق سکس نداری. فقط من حق دارم از ابریشم این لذت برخوردار شوم ، تو باید به فرمان من زنت را طلاق دهی ، من و م. بجای همه ی شما حال می کنیم و لذت می بریم خیالتان راحت باشد.


اما آقای اسدی ! شما خیلی با بیرحمی به جماعتی نگاه کرده اید که خودشان هم قربانی سکت سازی مسعودک بوده اند. این کار شما دور از احساسات حقوق بشری و انسانی است و آنچه امروز در عراق دارد رخ می دهد براستی یک فاجعه ی انسانی است ، زیرا این انسان های عروسکی و بازیچه مسعود رجوی و صدام را امروز هر لحظه ممکن است دولت عراق به بهانه های مختلف تحویل ایران دهد و کشته یا شکنجه شوند. عامل اصلی مسعود رجوی بیمار روانی است نه آن انسان هایی که بازیچه بوده اند . شما امروز بجای اینکه از این بازیچگان و قربانیان دفاع کنید طوری وانمود می کنید که گویا آنها آزاد بوده اند و آزادانه تصمیم گرفته اند که به شیعه ی عراقی یا کرد بینوای زمان حکومت صدام جنایتکار هجوم آورند ، این کار شما فاجعه را بیرنگ می کند. جنایت را یک آدم بیماری به نام مسعود رجوی انجام داده بیرحمانه ، او حتی چنانکه گفته شد از زن و بچه ی مردم هم نگذشت و از جمله دختر بیچاره ی بنی صدر را نیز فدای خود خواهی بیمار گونه ی خود کرد . شکی نیست که این جنایتکار جنگی باید یک روز پای میز محاکمه کشانده شود . اما چرا باید عده ای اسیر بجای این جنایتکار جنگی پاسخ دهند و بعد از سال ها اسارت دوباره اسیر شوند و بدست جنایتکاران حکومت اسلامی یا حکومت عراق بیفتند. شما طوری از حکومت عراق صحبت می کنید که آدم فکر می کند با یک حکومت دمکراتیک و قانون پذیر طرف است . این کار شما حتی اگر صادقانه باشد کم جلوه دادن نقش حکومت ایران و رژیم عراق است که به حکومت خون آشام تهران سمپاتی بی برو برگرد دارد. شما با این مقاله ی خود حق عده ای اسیر را نادیده گرفته اید ، ای کاش همه ی جوانب را با آن زبان منطقی خود به بررسی می نشستید. چرا باید جواب یک آدم مریض و جانی را عده ای فداکار و وفادار بدهند؟ شما چه تضمینی می دهید که حکومت عراق بخشی یا همه آن ها را به جمهوری آدمکش اسلامی تحویل ندهد؟ یا چه تضمینی میدهید که به جای مسعود رجوی جنایتکار این انسان های شریف ، اما اشتباه گر و به هر حال وفادار را به جای جنایتکاری که به قول شما مخفی شده ، در عراق محاکمه نکنند و نکشند؟
یک لحظه خودتان یا یکی از نزدیکان خود را جای این اسرای گرفتار بگذارید و آنوقت به قضاوت بنشینید.
به نظر من شما همه ی جوانب را ندیده اید و این بسیار خطرناک است.
٣۱۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣٨۷       

    از : آزاده سپهری

عنوان : احساسات و واقعیت
آقای رضا اسدی در مطلب خود واکنش هشدارآمیز بسیاری از فعالین سیاسی را نسبت به خطراتی که از سوی جمهوری اسلامی و دولت عراق مجاهدین را تهدید میکند، برانگیخته شدن "احساسات بشردوستانه" مینامد و آن واکنشها را بی پایه میداند. ایشان خطر دستگیری، شکنجه و کشتار مجاهدین در صورت بازگردانده شدن به ایران را بطور ضمنی نفی میکند، و منشا خطراتی که ساکنین اشرف را در حال حاضر تهدید میکند، نه در جمهوری اسلامی یا دولت عراق، بلکه فقط در سازمان مجاهدین و رهبران آن می بیند. ایشان نه تنها چهره ای غیرواقعی از رژیم به نمایش میگذارد، بلکه دفاع از حقوق انسانی مجاهدین را کاری غیرضروری میداند.
٣۱٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣٨۷       

    از : یک دوست

عنوان : بسیار مطلب بجا یی بود. دست مریزاد
آقای اسدی مطلب شما کاملا بدور از رودربایسی های کاسبکارانه مسائل را آنطور که هستند ادا کرده.
درود بر شما
٣۱٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۲۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست