از : احد چالنگی
عنوان : مفکوره تمامیتخواه
آقای باصطلاح غیر فارس،
در دنیای سیاست مسئله اصلی مفکوره است! وقتی به عنوان تمامیتخواه به ملل دیگر در ایران پشت پا کنید. آنها را به انگ تجزیه طلبی از حقوق ملی و انسانی محروم کنید. انسان بودن شما هم زیر سوآل خواهد رفت. معرفت به تمامیتحواهی نیست، معرفت مراعات حال همدیگر میباشد. آذربایجانیها از بس گول این قهرمان بودن خود را خورده اند، از زبان مادری شان هم محروم شده اند. این دیگر قهرمانی نیست، حماقت است و بس.
٣۷٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣٨۷
|
از : یک غیر فارس ..................................
عنوان : این است آرزوی من برای .............
و این را نیز یک بار دیگر اضافه کنم که من فارس نیستم . اما از سفره ی فردوسی و حافظ و سعدی و نظامی و مولوی و بسیاری دیگر خورده ام و نوشیده ام فراوان ، من هرگز به آن سفره تف نمی کنم و اگر شما هم صداقت دارید به آن سفره تف نکنید و گرنه به ترویج بی فرهنگی و کتاب سوزان خواهید رسید که پایان آدمی است.
به فرهنگ خود و دیگری احترام بگذارید تا نمیرید تا پایا و پر و زیبا زنده باشید.
این است آرزوی من برای شما ، برای من و برای همه.
٣۷٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣٨۷
|
از : یک غیر فارس ............................
عنوان : لطفاً کامنت ها را دوباره بخوانید و بعد ...
لطفاً رجوع کنید به اولین کامنت من ، توهین را اول شما شروع کردید. من با کمال ادب سخن گفتم. شما توهین را ادامه دادید و شعرتان را به رخم کشیدید.
من هرگز به هیچ کسی توهین نمی کنم ، ولی به هر حال انسانم و عکس العمل نشان می دهم.
لطف کنید از اول کامنت ها را بخوانید ، وکیل من هم شما باشید و بعد بنشینید و قضاوت کنید. و این را نیز اضافه کنم که من مخالف پرداختن به مسئله ی ملی و آنا دیلی نیستم ، اما با بخش ضد ایرانی و تجزیه طلبش نمی توانم موافقت کنم ، روشنفکران صادق آذربایجان قهرمان باید این دو نکته را از هم جدا سازند. نمی توان هم ایرانی بود و حقوق ملی را طلب کرد و هم تجزیه طلب بود.
٣۷٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣٨۷
|
از : احد چالنگی
عنوان : لونپئن
آقای باصطلاح غیر فارس،
مثل اینکه لونپئن تشریف دارید!
چرا بجای جواب لونپئنی میفرمایید؟
این است مدینه فاضله شما؟!
بما غیر فارسها!
ارزانی و گوارای وجودتان باد!
٣۷٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣٨۷
|
از : یک غیر فارس ................................
عنوان : برای نادان جماعت چاره ای جز تکرار نیست
ای که گاه احمدی و گاه احد چالنگی
زنا زاده تویی که بی ادبی و می لنگی
من جواب قبلیم را یکبار دیگر این زیر می گذارم. و این نکته را نیز اضافه می کنم ، آیا شما وقتی در خیابان به یک بانوی پیری خطاب می کنید مادر! این به این معنی است که شوهرش حتماً پدر شما نیز باید باشد!؟ یعنی شوهرش با مادر شما ارتباط داشته!؟
ای مردک بی چاره ی دو ریالی
مگر در سر کده ات اهل موالی!؟
از : یک غیر فارس ..........
عنوان : خائن خودتی ، خائن معلومه کیه
خائن خودتی ، من به زبان مادری خود عشق می ورزم ، ولی این دلیل نمی شود که زبان ملی خود یعنی زبان شیرین و شیوای فارسی را نادیده بگیرم.
واژه ی مادر و وطن در اغلب زبان های دنیا با هم آمیخته است ، مادر وطن در زبان فرانسوی ، اسپانیولی ، روسی و بسیاری از زبان های دیگر وجود دارد ، حالا تو بیلمز هستی من باید جرم ترا بکشم ، یا نه مثل آخوند ها فکر می کنی اگر کسی مادر تو شد پس حتماً یکی باید از او بالا رفته باشد. مگر مجبوری نظر بدی که آبروی نداشته می بری!؟
۳۷۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱۳۸۷
٣۷۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣٨۷
|
از : علی ا
عنوان : قتل عام فرهنگی وزبانی برابر نسل کشی است
این دیگر برای ماترکها ودیگر ملیت های ایرانی تکراری وعادت شده که هرموقعه حقوق اولیه واولیه وبسیار مسلم وبدیهی خود رامی خواهیم متهم به تجزیه طلبی می شویم وهزاران گناه دیگر تا سکوت کنیم وشونیستها زبان وفرهنگ وتاریخ ماراگرفته وبرای لقمه نان ما راآواره مناطق فارس نشین کنند وبعد از ۶۰ سال یک نسل دیگر نیز آسمیله شده وقتل عام زبانی وفرهنگی شده وتبدیل به فارس بشوند
آیا اگر ملتی با خودشما فارسها این کار را میکرد چه گونه رفتار می کردید؟؟؟
٣۷۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣٨۷
|
از : احد چالنگی
عنوان : ترا مادر زایید، مرا انا
سن اوسان من ده بویام
سو دئییبدیر مــــــنه اولده آنـــــــــام آب کـــــی ،یـوخ
یوخو اوئرتدی اوشاقلیقدا منه خواب کی یوخ
ایلــک دفعه کی چوره ک وردی منـه نان دئــــمه دی
ازلینــــدن منه دوز قابینا، نمکـــــدان دئمــه دی
آنام اختــــــــــــر دئمییبدیر منه،اولــــدوز دئــــییب او
سو دوناندا دئمییب یخدی بالا،بوز دئییـــــب او
قار دئییب،برف دئمییب،دست دئمیــــیب ال دئییب او
مـنه هئچ وقت بیا سویله مه ییب گل دئییب او
یاخشی خاطیرلاییرام یاز گونو،آخشـــام چاغیــــــلار
باغچانین گــــون چیغانیندا کی ایلیق گون یاییلار
گه ل- دئییردی-داری ییم باشینی ای نازلـــی بـــــالام
گلمه سن گر باجی نین آستاجا ساچین دارارام
او دئـــــمزدی کـــی،بیا شـــــــانه زنم بر ســــــر تو
گــــر نیائی بــــزنم شـــــانــــــه سر خواهر تو
بلی! داش یاغسادا گویدن، سن اوسان من ده بویـــــام
وار سنین باشقا آنان، واردی منیم باشـــــقا آنام
اوزومه مخصوص اولان باشـقا ائلیم واردی منیـــــم
ائلیمه مخصوص اولان باشقا دیلیم واردی منیم
ایسته سن قونشو اولاق، بیر یاشایاق،بیرلیک ائده ک
وئرگینن قول-قولا بوندان سورا بیر یولدا گئده ک
بیرینجی اوزگــــــــه کــولکلر ایله گـــــرک اسمه یه ســــن
ایکینجی وارلیغیما،خالقیما خور باخمـــــیایاسان
یوخسا گر زور دییه سن میلتیمی خــــوار ائده سن
گون گلر صفحه چونر، مجبور اولارسان گئده ر سـن
٣۷۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣٨۷
|
از : بهروز قاپوجی
عنوان : زمزمه در تنهایی
می خواهم با حورمت و ادب به شما بگویم آیا شما این کلمات و حرف های ناحق و غیر واقعی را که به ایرانی های فارسی زبان نوشتید، میتوانید به مادر ، پدر و عموی خودتان هم بگویید؟ حتم دارم آن ها اگر به شما نخندند، حتما می گویند بیچارا جوان است و بی تجروبه. در دوران شکست فرقه ما دیدیم فارس زبان ها را در آذربایجان که جان قوربان آذربایجان و خوشبختی مردم می کردند و از غم شکست فرقه گریه می کردند، در باکی هم دیدیم که کی ها پیشه وری معلم را که شرفش را نفروخت و ناحق نکرد چی طور کشتند. من هم چیز ها دیده ام ای پسر جان، زمانی در مشهد سربازی بودم بی پول و غریب و برایم اتفاقی افتاد و از اردو جا ماندم. نمی دانید آن مردم که دانستند من آذربایجانی هستم و بی پول برایم چی ها که نکردند. عین فرزند خودشان. از این چیز ها زیاد دیدم. این آخر ها هم در ایستانبول تا فهمیدند تورک ایرانیم و غریب مثل بچه آهو شکارمان کردند. من و ما و اکثریت مردم آذربایجان که تاریخ و دنیا را دیده اند رگ و پی و خونمان ایرانی است. این حرف ها و دعواهای شما نوشتید حرف ما نبست. زبان و آموزش ترکی و این که زبان آزاد باشد در مدرسه ها و دانشگاه البته حرف حق است، اما این که فارس سگ است و دشمن است و فاشیست است نامربوط است و مال غریبه های دشمن ایران. شما این حرف ها در زنجان بزنی دایی خودت پوست کله ات می کند. جان فدای ایران و آذربایجان.
٣۷۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣٨۷
|
از : احد چالنگی
عنوان : حلال زاده و یا زنازاده
شخص باصلاح غیر فارس!
فرزند بدون پدر و مادر را روزگاری بیاد ندارد.
اگر مادرتان ایران است؟ لفطاً پدرتان کدام کشور هست را به مردم ابلاغ فرمایید!
گر ندادی مریم، کسی نکرد ترا، زنازاده توئی ربی!!!
با این منطق اگر مادرتان ایران باشد، کدام کشور و ملت بودن پدرتان را نتوانید ثابت کنید، زنازاده شمره میشوید!
٣۷۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣٨۷
|
از : سرابی ........
عنوان : عزیز یولداش لر!
عزیز یولداش لر ! لطفاً به نظراتی که دارد مطرح می شود دقت کنید. فردا نگید عجب ما نمی دانستیم که موضوع تجزیه طلبی مطرح است ، بلکه ما فکر می کردیم فقط مسئله ی فرهنگی و آنا دیلی در کار است.
لطفاً امروز قبل از وقوع فاجعه ی یو گوسلوی در کشور ما از خواب بر خیزید!
یاشاسین آذربایجان!
یاشاسین ایران!
٣۷۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣٨۷
|