از : بر زو
عنوان : پهلوانانی دلیر لمیده در فرنگ!
بنازم غیرت پهلوانانی که دهه ها در خارجه تنها فریاد لنگش کن را تکرار می کنند و هیچ کاری جز تخریب و تهمت زدن به دیگران بلد نیستند.
از چپ فرهیخته این سایت "زریننعل" گرفته تا عامل واواک "لیبرال!
زنده باد. قیاس شعور شماها با شعور مردمان تحت ستم آپارتاید آفریقایی جنوبی که نلسون ماندلا را به اسطوره ای جهانی تبدیل کردند، قطعا نتیجه مایوس کننده ای در پی خواهد داشت.
٣۹٣۹ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣٨۷
|
از : محسن کوشا
عنوان : تاریخ و تحلیل راستین آری
خواهشمندم به مطلب و اندیشه آقای عموئی برخورد دقیق و جدی نمائید و اجازه ندهیم با شعارهای بی معنی و انحرافی امثال "لیبرال " موضوع اصلی لوث شود. برای روشن شدن این منظور دلیل خود را می نویسم.
در تمام سالهای قبل از انقلاب با سرکوب سیستماتیک ساواک امکان تامل و رسیدگی به آنچه منجر به کودتای ۲۸ مرداد شد وجود نداشت. استراتژی ساواک این بود که مردم روشن نشوند - فکر نکنند - بحث نکنند - همه ی کسانی که باصطلاح سرشان بو ی قرمه سبزی میداد را بدون استثنا سرکوب میکرد فرق نمی کرد که مخالف شاه بودند یا جبهه ی ملی - چپ روسی بودند یا چینی - مذهبی بودی یا لامذهب - خب مبارزات مسلحانه شروع شد - زندان ها پر شد از انواع جریانات سیاسی و ساواک با دام و تله نیروهای ناراضی را صید میکرد همه را هم "خرابکار " می نامید . هنوز در باره ی زندانهای شاه آنطور که باید نوشته نشده ست.
شاه رفت - ولی هنوز نمی دانستیم چرا ۲۸ مرداد کودتا شد !!!! جبهه ملی چند دسته شد - شاه میخواست صدیقی را نخست وزیر کند ولی وقتی ایشان در دربار مشغول مذاکره بود یکی از آمریکا به شهبانو زنگ میزند و خبر میدهد که دکتر بختیار نخست وزیر میشود. تجسم این صحنه را در خاطرات دکتر صدیقی خواندم که چه دنیائی بوده و بعد بلاهائی که حزب اللهی بر سر او آوردند و مزخرفاتی که در روزنامه ی جمهوری اسلامی علیه او نوشتند.
عده ی دیگری از جبهه ملی و نهضت آزادی با "آقا " بیعت ¨کردند و دولت موقت تشکیل دادند . توده ایها هم از همان اول از "آقا" دعوت نشده حمایت کردند. چریکها هم با مجاهدین مشغول افشا گری های مربوط به ساخت و پاخت های "هویزر " و "سولیوان" بودند. در گنبد و کردستان جنگ بود - جبهه ی دموکراتیک علیه سانسور و حجاب اجباری الحق مبارزه میکرد.
کاملا معلوم بود که خمینی و دار ودستش میخواستند زبان ها را ببرند و قلم ها را بشکنند. ولی در راس آنها توده ایها این دفعه برخلاف دهه ۳۰ شده بودند باور نداشتند که چه هیولائی به جان مردم افتاده ست و مجیز گوی خمینی را کردند که بعدا بخش بزرگی از فدائیها را هم با خود همراه کردند.
کیست که نداند فجایع بعداز انقلاب و بخصوص دهه ۶۰ به مراتب از کودتای ۲۸ مرداد رذیلانه تر بوده ست. در هر دو بار بسیاری جان های عزیز به خاک و خون کشیده شد. همه ی جلادان هم "مدال" گرفتند . اخیرا برای لاجوردی هم مراسم گرفتند. باید با بردباری رویدادهای معاصر را مطالعه کنیم و گرنه این بچه گانه ست که فکر کنیم دفعه ی دیگر ساده اندیشی های ۲۸ مرداد و ۲۲ بهمن تکرار نخواهد شد.
متاسفانه اختناق در دنیای واقعی بیداد می کند و دشمنان بیداری مردم با وقاحت میخواهند دنیای مجازی اینترنت را هم با شانتاژ های خود غیر قابل تحمل کنند.
وقتی امروز ۲۱ اکتبر ۲۰۰۸ - خانمی که کاندیدای معاون ریاست جمهوری آمریکا ست در سخرانی خود با شلختگی میگوید اوباما ( کاندیدای حزب دموکرات آمریکا) سوسیالیست ست
و برای این شیرین زبانی جمهوری خواهان هوادارش هورا می کشند. حکایت از حضور انگیزیسیون مک کارتی دهه ی ۵۰ مینماید. وقتی در ایالات متحده با تما امکانات ارتباطات جمعی در رقابت های انتخاباتی بحث جدی و منطقی و برخورد اندیشه به شانتاژ تبذیل میشود
بدیهی ست که ما حالا حالا ها باید راجع به تاریخمان نه آنطور که آقای عموئی می گوید بلکه آنطور که مورخین و محققین بی طرف ارائه مینمایند مطالعه کنیم.
در باره ی جزئیات نوشته ی آقای عموئی فقط عرض می کنم که جریان حزب توده هیجوقت به پلورالیسم بها ئی نداده و استراتژی "ضد امپریالیستی " بر سیاسیت و ادبیات خاصی بنا شده که خیلی راحت به مارک زدن به دگر اندیشان راست و چپ میشود. در همین نوشته موجود این برخورد ها موج میزند. مسائل اساسی زیر سبیلی رد شده ست.
٣۹٣۰ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣٨۷
|
از : درود ///
عنوان : تف سربالا
درود بر منوچهر تهرانی گزارشت خیلی جالب بود
عده ای همیشه فراموش می کنند که در عصر ما هر تحولی یک سرش به پول و نفت بسته است. این آدم ها در نهایت میشن تف سربالایی مثل "لیبرال"
٣۹۲۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : لیبرال
عنوان : کدام مزخرف است ؟
این مزخرف نیست که امریکا علیه شاه انقلاب کرد ولی روسها دارند مملکت را غارت می کنند؟ اگر هم چنین نقشه ای داشتند چه عواملی نقشه را به هم زد؟ حزب مزدور توده یا لیبرالها و سلطنت طلبان ؟ یا شاید امریکایی ها مثل روسها و کمونیست های عقب مانده ذهنی طرفدارشان مغز خر خورده اند و به نفع روسها اتش به مال خودشان میزنند؟
٣۹۱۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : منوچهر تهرانی
عنوان : کودتا /پشت پا / نئولیبرال/ اشغال/ بحران
لیبرال میداند که شاه را آوردند ولی بقول شاملو آن تیپائی که بعداز رفتن شاه به ماتحت هوادارانش خورد بد جوری اذیتشان کرده و بابت هرچی مزخرف میگویند(نقل به معنی)
نقش نیکسون و فورد در تضعیف شاه، بی بی سی
براساس یک گزارش تازه توسط نشریه "میدل ایست ژورنال" که با کمک اطلاعات قبلا محرمانه تنظیم شده است، دولت های نیکسون و فورد شرایطی را پدید آوردند که به تزلزل حکومت پهلوی در اواخر دهه ۱۹۷۰ و وقوع انقلاب اسلامی در ایران دامن زد.
"میدل ایست ژورنال" توسط یک موسسه مطالعاتی به نام "انستیتوی خاورمیانه" در واشنگتن منتشر می شود. این گزارش حاصل دو سال تحقیقات اندرو اسکات کوپر، پژوهشگر، است. لس آنجلس تایمز روز جمعه مطلبی به قلم برزو دراگاهی درباره این گزارش چاپ کرد که در زیر می خوانید.
------------------------------------------------------------
گنجینه ای از یادداشت ها، متون مکالمات و سایر مناظرات نشان می دهد که در اواسط دهه ۱۹۷۰ اختلافات شدیدی میان دولت های جمهوری خواه آمریکا و محمد رضا شاه پهلوی بر سر قیمت نفت بروز کرد.
گزارش آقای کوپر در "میدل ایست ژورنال" بر نقش سیاستگذاران کاخ سفید - از جمله دونالد رامسفلد دستیار ارشد پرزیدنت فورد - تمرکز دارد که امیدوار بودند بهای نفت را پایین ببرند و بلندپروازی های شاه را مهار کنند؛ این تلاش ها علیرغم اخطارهای هنری کیسینجر، وزیر خارجه وقت آمریکا، انجام شد که می گفت چنین حرکاتی ممکن است ظهور یک "رژیم رادیکال" در ایران را تسریع کند.
جرالد فورد درحال سبک سنگین کردن گزینه های خود برای فشار بر شاه برای پایین آوردن قیمت نفت بود که هنری کیسینجر در محاوره ای در اوت ۱۹۷۴ به او هشدار داد: "شاه یک آدم پوست کلفت و پست است. اما او دوست واقعی ماست. اگر زیر پایش را خالی کنیم کمرش را شکسته ایم."
تحلیلگران و مورخان اغلب بر این باورند که این جیمی کارتر، رئیس جمهور دموکرات، بود که در مورد ایران خرابکاری کرد و اجازه داد این کشور به یکی از مخالفان آمریکا در منطقه بدل شود. اما این گزارش (میدل ایست ژورنال) حاکیست که پیشینیان جمهوری خواه وی نه تنها به سقوط شاه کمک کردند بلکه درحال حرکت به سوی عربستان سعودی به عنوان متحد کلیدی آمریکا در منطقه خلیج فارس بودند.
بررسی اوضاع قبل از انقلاب ایران، برای حوادث امروز هم دارای اهمیت است. کوپر می گوید وضعیت اقتصادی ایران درست پیش از انقلاب به وضعیت کنونی شباهت دارد و این بار محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران با تکیه بر بهای بالای نفت، پول زیادی خرج می کند.
گزارش آقای کوپر عمدتا بر اسناد بایگانی شده در کتابخانه ریاست جمهوری جرالد فورد استوار است.
این اسناد حاکیست که با نمایان شدن آثار شدیدا منفی بهای سنگین نفت در اوایل دهه ۱۹۷۰، واشنگتن به تدریج به ایران ترشرویی نشان داد.
پس از پایان تحریم نفتی به خاطر حمایت آمریکا از اسرائیل در مارس ۱۹۷۴، مقام های آمریکایی شاه را عامل اصلی بالا ماندن قیمت نفت می دانستند و خواهان دست برداشتن وی از تندروی بودند.
در یک مقطع دونالد رامسفلد، که بعدا به عنوان وزیر دفاع جورج بوش رئیس جمهور کنونی خدمت کرد، به یک مقام ارشد ایرانی که مسئول خریداری تسلیحات بود هشدار داد که تهران درحال از دست دادن دوستانش در واشنگتن است.
وی در برخوردی با ژنرال حسن طوفانیان - که سه دهه پیش در گزارشی توسط واشنگتن پست تشریح شده - به او گفت: "سعی نکن مرا دور بزنی. فراموش نکن که تمامی صادرات [تسلیحاتی] باید به تایید من و کیسینجر برسد."
ویلیام سایمون وزیر خزانه داری و انرژی در دولت های نیکسون و فورد، از جمله کسانی بود که طرفدار فشار بر ایران بودند. وی شاه را به خاطر بهای بالای نفت مقصر می شناخت و می خواست آمریکا از معاملات تسلیحاتی به عنوان اهرم فشار استفاده کند.
وی در ژوئیه ۱۹۷۴ در اشاره به شاه ایران به پرزیدنت نیکسون گفت: "او، به همراه ونزوئلا، سرکرده کسانی است که مسئول قیمت نفت هستند. آیا می شود بر شاه فشار وارد کرد؟".
در طول سالیان، کیسینجر از رفتاری دوستانه تر با ایران و شاه حمایت می کرد. این گزارش حاکیست که کیسینجر دارای بینشی ویژه در مورد بی ثباتی ایران بود. در آن زمان محیط های دانشگاهی در ایران متلاطم بود و چریک ها به تاسیسات آمریکا حمله می کردند و مقام های مهم ترور می شدند.
حتی در سال ۱۹۷۴ نیز یک تحلیل سازمان اطلاعات آمریکا، سیا، زنگ خطرها را به صدا درآورد چرا که می گفت برنامه بازسازی بلندپروازانه ایران توسط شاه باعث کشمکش فرهنگی و ایجاد قطب های متضاد اقتصادی در این کشور شده است.
اواخر سال ۱۹۷۶ شاه به دلیل کمبود شدید پول گرفتار مشکلات عمیق اقتصادی بود. او از اوپک می خواست بهای نفت را ۲۵ درصد بالا ببرد، حرکتی که آمریکا با آن مخالف بود.
براساس این اسناد، فورد که پس از استعفای نیکسون جانشین او شده بود در دسامبر ۱۹۷۶ به اردشیر زاهدی سفیر ایران گفت: "مشاوران من اتفاق نظر دارند که وضع اقتصاد جهانی خوب نیست. هر گونه افزایشی در بهای نفت اثری جدی بر ساختار مالی جهان به جا خواهد گذاشت."
اما مقام های آمریکایی به خصوص سایمون، بدون آگاهی شاه سرگرم همکاری با عربستان بودند تا در ازای کمک به افت قیمت نفت به این پادشاهی عرب کمک سیاسی و تسلیحاتی ارائه دهند. سعودی ها در اجلاس ماه دسامبر در دوحه، قطر، با اعلام اینکه تولید نفت را سه میلیون بشکه در روز افزایش خواهند داد (از ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار به ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار) اوپک را شگفت زده کردند. آن حرکت باعث افت قیمت نفت شد.
کیسینجر به فورد گفت: "ما باید به خاطر آنچه در اوپک اتفاق افتاد به خود تبریک بگوییم. من همواره گفته ام که سعودی ها نقش کلیدی دارند... دیپلماسی عالی ماست که باعث این وضع شد."
اما این یک پیروزی بود که ضررهای زیادی به دنبال داشت. ایران که همه ذخایر خود را صرف خریداری سلاح های آمریکایی و برنامه تمدن بزرگ شاه کرده بود - برنامه ای که با تزریق حجم عظیمی پول به کشور باعث تورم شد - با کمبود شدید مالی روبرو شد.
شاه ورشکسته شده بود. افت بهای نفت همراه با تورم او را وادار به ترک طرح های بلندپروازانه برای مدرن سازی کشورش کرد.
کوپر در گزارش خود می نویسد: "فروپاشی اجلاس دوحه، و تصمیم عربستان سعودی برای تضعیف بهای نفت خام و افزایش تولید برای اشباع بازار، اقتصاد ایران را به سوی پرتگاه سوق داد."
دولت شاه که به دلیل افت شدید درآمد نفتی به لرزه درآمده بود، یک بودجه ریاضتی را اعمال کرد که باعث بیکاری هزاران نفر و از بین رفتن اعتماد سرمایه گذاران شد و طبقه متوسط ایران را وحشتزده کرد. هرج و مرج اقتصادی و بیکاری به سرعت گسترش یافت.
ظرف یک سال پس از اجلاس دوحه، اولین تظاهرات انبوه در خیابان های پایتخت ایران شکل گرفت؛ تظاهراتی که انقلاب را به دنبال داشت.
٣۹۱۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : لیبرال
عنوان : دروغگو کم خافظه است وقتی وابسته به یک قدرت خارجی شد اپله هم میشود
اقای عمویی و سایر توده ایها و چپ های سمپات انها
سکوت شما در مقاپل کودتا به دلیل دستوری بود که از شوروی داشتید نه هواداری و یا متابعت از دستور مصدق که مردم را به ارامش فرا می خواند چون شما توده ایها با همکارانتان در جناح ارتجاع مذهبی و زحمتکشان انگلیسی شهر را اشوب کرده بودید ۰ هم روحانیت مرتجع را ترسانده بودید و هم امریکائیها را که ماجرای استالین در اذربایجان را هنوز از یاد نبرده بودند ۰ تقریبا همان کاری که چریک ها در ترکمنصحرا و کوموله در کردستان علیه دولت بازرگان کرد۰ صدبار یگر هم تاریخ تکرار شود باز چپ سنتی به خیال مبارزه با امپریالیسم به پیروزی امپریالیست ها کمک خواهد کرد و لیبرالها را زمین خواهد زد حتی گر یک رژیم قرون وسطایی یا دیکتاتوری سر کار بیاید برای چپ سنتی ایران بهتر از دموکراسی لیبرال است ۰ برای اینکه چپ سنتی به دنبال یک دیکتاتوری شبیه روسیه و کره شمالی و کوباست که هیچکدام اینها با رای مردم مستقر نمی شوند۰ پس باید با یک کو دتا و بلوا گنجشک کمونیسم روسی را رنگ دموکراتیک بزنند و به مردم قالب کنند۰ همینکار را با داوود و تره کی در افغانستان کردند با حسن البکر و صدام در عراق و ۰۰۰
النده هم وقتی به او اخبار کودتامیرسید چاره ای نداشت جز ارام کردن جو ۰ هم او بود که وسط ژنرال های کودتاچی نشست وگفت من در میان ارتشیان احساس امنیت می کنم۰ عمل مصدق را باید از دید ارام سازی جو بحرانزده که زمینه ساز کودتاست دید نه کمک به کودتا۰
اما شما که تا روز ۲۵ مرداد علیه مصدق بودید و اورا عروسک خیمه شب بازی امپریالیسم امریکا میدانستید و جو کشور را علیه دولت او که در گرداب توطئه امپریالیسم انگلیس و امریکا و خدعه های شوروی ها از یک سو و جدال برای رهبری از سوی کاشانی و خیانت های حزب زحمتکشان بقائی از سوی دیگر بود هرچه بیشتر گرفتار و بدنام کردید طوری که در زمان کودتای دوم مردم از دور او پراکنده شده بودند۰
کشور مافیایی شوروی هم چون مصدق خواهان ملی شدن نفت شمال هم بود با او سر ناسازگاری داشتند۰ طلاهای ایران را به او ندادند و فورا بعد از کودتا تحویل دولت کودتا دادند۰ چون بدیهی بوداگر یک دولت مستقل ملی در ایران سر کار می امد ملتهای تحت سیطره شوروی هم هوس استقلال به سرشان میزد۰ پس شما چاره ای نداشتید جز اطاعت محض از شوروی ۰ واقعا هم خوب عمل کردید چون بعدا توبه کرده های شما به دستگاه شاه نفوذ و چهره حکومت شاه را به سمت یک دیکتاتوری تک حزبی سوق دادند که به زودی توسط همکارانتان در جناح ارتجاع سیاه سرنگون شد. دولت ناتوان ملاها را هم به سمت ماجراجویی و عربده کشی علیه امریکا راندید ( با توطئه اشغال سفارت که توسط چریکها اول اجرا شد و بعد اخوند توده ای خوئینیها )۰ هر چه ملاها مستاصلتر شدند اربابتان روسیه رابه انها نشان دادید۰ حالا هم ایران تماما به اشغال رسها در امده۰ سرزمینش را دزدیدند۰ اقتصادش را غارت کردند۰ امنیتش را تا مرز نابودی به خطر انداختند۰ این نیروگاه مستهلک شده را هم ۱۷ سال است راه نمی اندازند۰ با بودجه مردم ایران ماجراجویان عرب را در خاور میانه به حرکت می اورند تا روسیه بتواند نقش محلل بازی کند برای غرب و از انها باج خواهی کند۰
شما پی شک موفقترین حزب سیاسی ایران در تاریخ معاصر هستید۰ هیچ حزبی به اندازه حزب شما در برنامه خود (که همان خدمت به روسیه است )در جهان موفق نبوده است ۰
تبریک می گویم . بیخود نیست که شما و سایر رهبران حزب از ان همه اعدام شاهی و شیخی جان سالم به در بردید ؟
٣۹۰٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : پویان مدائن
عنوان : ژوراسیک-یا عصر یخ
آقای عموئی
با تمام ارزش و احترامی که برای قدما قائلم اما مجبورم بخاطر توهینی که به شعور مخاطبان کرده اید به شما اعتراض کنم.
اگر اطلاعات جامعی از زمان کودتا دارید {که حتما دارید} لطفا سازمان وتعداد نفرات مسلح حزب توده را هم فقط محض یاداوری بفرمایید.
تفاوت سازمان کمونیستی ویک نخست وزیر -لیبرال -بورژوا یا هر چیزی که شما تشخیص داده بودید را اکثر جوانان ما میدانند.
حافظه تاریخی صد سال را فراموش نمیکند.
٣۹۰۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : روزبه زریننعل
عنوان : دنباله روی حزب توده و توجیحات آقای عمویی
محمد علی عمویی با این سخنان خود می خواهد دنباله روی حزب توده از دولت مصدق را توجیح کند. حزب توده به اصطلاح ادعا داشت که انقلابی هستند اما دنباله روی از ملی گراهای دو رو را سیاست حزبی خود کردند و به جای دعوت و تشکل مردم بر علیه کودتا و استفاده از کادرهای نظامی حزبی تنها توانستند به قربانیان کودتاچیان تبدیل شوند. آنها نشان دادند که به عمل انقلابی اعتقاد نداشتند و به مصلحت جویی رو آورند اما دشمنان شان قاطعانه تیغ به ریشه آنها زدند و دسته دسته اعضا و طرفدارانشان را اعدام کردند. حزب توده باز همین سیاست بازی را با رژیم اسلامی کرد و نتیجه آن اعدام و زندانی شدن اعضا و هواداران شان شد. حزب توده در بهترین شکل یک حزب دنباله رو حکومتی بود و فاقد عنصر انقلابی بود. حزب توده آینده خود را با تزلزل و مماشات با بالایی ها رقم زد و دوباره با رژیم ملایان همان سیاست بازی را عمل کرد. وقت آن است که حزب توده از سیاست برای همیشه کناره گیری کند زیرا زندگی اعضا و هواداران خود را بی جهت به مخاطره می اندازد.
٣۹۰۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|