از : shahin ostajloo
عنوان : یک ملیون و دویست هزار اواره تورک اذری٫ شما ارمنیها هنوز مظلوم نمائی میکنید!
اقای ژ کوچاریان؛ نیاز به دفاع شما نبود. چون رژیم ایران و تمامی احزاب سنتی ایران حامیان ارمنستانند. گذشته از حامیان غربی ارمنستان و روسیه . دنیا را چشمی نیست که ببیند که ۲۰۰ هزار تورک اذری از ارمنستان رانده شده اند. دنیا نمیتواند ببیند که ۱۲۰۰۰۰۰ اواره مناطق اشغال شده در دیگرشهرهای اذربایجان در چادرها زندگی میکند. در صورتی کل جمعیتی خود قرباغ با تورک و ارمنی ۱۱۰۰۰۰ نفر میباشد. اما ارتشهای ارمنستان و روسیه ٪۲۵ خاک اربایجان را به کمک نیروهای دیگر اشغال کرده اند و باعث اوارگی یک ملیون دویست هزار انسان شده اند!
ما تورکها به این بی عدالتی هاعادت کرده ایم. کشتار و قتل عام را در زمان کمونیستها رابیاد داریم.کشتار ملیونها تاتار و قزاق و... در زمان استالین. جنایت چین در تورکستان شرقی که هنوز هم ادامه دارد٫ اخراج و کشتار تورکها دربلغارستان در دوران حاکمیت کمونیستها٫ کشتار تورکها در قبرس توسط یونانیها٫ اشغال و کشتار تورکها در کرکوک عراق؛ کشتار در اذربایجان جنوبی در طول جنگ اول جهانی توسط سیمیتکو ؛ اسوری ها و توسط ارامنه . در شهرهای اذربایجان غربی هنوز شاهدان این کشتارهازنده اند.
چپ و راست احزاب سنتی ایران و جمهوری اسلامی را به همراه دارید٫ میدانم از این بابت نگرانی نخواهید داشت . نگرانی شما از وجدانهای بیدار هست که از بخت خوش شما از این وجدانها کم هست و خلق تورک اذربایجان
خواب زده...
یک ملیون و دویست هزار اواره تورک اذری٫ اشغال مناطق بیرون از محدودی
قرباغ ... شما ارمنیها هنوز مظلوم نمائی میکنید!
این نیروها و حامیان ارمنی دیر یا زود خواهند رفت و این خلقها هستند که باید در کنار هم با مسالمت زندگی کنند
۵۱۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣٨۷
|
از : رعنا
عنوان : حرفهای آقای رزمی معمولا نامستند هستند
از نویسنده دکتر ژکوچاریان ممنون هستم که به ادعاهای آقای رزمی پاسخ دادند. بخصوص وقتی ماشااله رزمی حکومت آذربایجان را لاییک می داند و ارمنستان را دینی می داند . جالب تر از همه ادعای او در این مورد است که کشورهای غربی را نماینده مسیحیت و جنگ با تروریسم را جنگ فرهنگ ها می داند. ایا ایشان حاضر است در این چنگ فرهنگ ها نمایندکی طرف مقابل غرب را بعهده بگیرد
۵۱۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣٨۷
|
از : آراز
عنوان : خوش خیالی آقای ماشاالله رزمی در دفاع نادرست از طرح گروه مینسک (پرنسیپ مادرید)
متاسفانه آقای ماشاالله رزمی در مقاله «مطرح شدن جدی مساله قارا باغ» (۱) با دفاع ضمنی از طرح گروه مینسک (پرنسیپ مادرید) که حیله کثیف غربیان و اسب تراوای ارمنی ها و روسهاست که با هدف کسب مشروعیت برای جدایی همیشگی قاراباغ از آذربایجان به پیش انداخته شده، موضع گیری بسیار نسنجیده ای کرده اند که مرا به شدت نگران کرده است که مبادا دولت آذربایجان و تصمیم گیرندگان آن هم، چنین نظرات خطرناکی داشته باشند و این چنین فریب غربیان را بخورند. بگذارید نگاهی به آنچه که در به اصطلاح طرح گروه مینسک یا پرنسیپ مادرید (خاک در مقابل صلح) مطرح شده بیاندازیم تا ببینیم که این طرح چقدر خطرناک است:
"خلاصه طرح بقرار زیر می باشد:
۱) خروج ارتش ارمنستان از قاراباغ و استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل بجای آنها
۲) بازگشت مهاجرین آذربایجانی به قاراباغ
۳) بازکردن یک کریدور ارتباطی بین ارمنستان و قاراباغ (منطقه ارمنی نشین)
۴) برگزاری رفراندوم برای تعیین استاتوی قاراباغ (بعد از ده یا پانزده سال)"
در بند ۱) طرح هرچند به ظاهر ارتش ارمنستان از قاراباغ خارج می شود ولی قاراباغ به حاکمیت آذربایجان برنمی گردد، بلکه تحت کنترل نیروهای حافظ صلح سازمان ملل قرار می گیرد. بنابراین هیچ امتیاز ویژه ای در این بند به آذربایجان داده نشده بلکه با استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در منطقه، به دولت جدایی طلب ارامنه قاراباغ مشروعیت می بخشد چون دیگر تحت اشغال ارتش بیگانه نبوده، بلکه تحت اداره سازمان ملل خواهد بود که با تایید رسمی دولت آذربایجان (در صورت امضای این قرارداد) همراه خواهد بود. این در واقع پذیرش رسمی دولت آذربایجان برای واگذاری حاکمیت بلامنازعه خود بر قاراباغ به سازمان ملل است که بسیار خطرناک است. بر طبق موازین بین المللی، آذربایجان حاکمیت بلامنازعه بر قاراباغ دارد و تنها با پذیرش دولت آن ممکن است که دنیا جدایی قاراباغ از آذربایجان را به رسمیت بشناسد. تا موقعی که دولت آذربایجان پای هیچ قراردادی را که حاکمیتش را بر قاراباغ زیر سئوال می برد، امضا نکرده باشد، هیچ کس در دنیا نمی تواند جدایی قاراباغ را به رسمیت بشناسد. در واقع این طرح با هدف فریب رهبران آذربایجان برای امضا کردن پای طرح به اصطلاح صلحی است که عملا حاکمیت بلامنازعه اش را بر قاراباغ زیر سئوال برده و تعیین تکلیف در مورد آن را به سازمان ملل واگذار می کند و عملا راه را برای به رسمیت شناختن استقلال قاراباغ هموار می کند!
برای روشنتر شدن این مساله، بندهای دیگر را هم بررسی می کنیم. در بند ۲) بازگشت مهاجرین آذربایجانی به قاراباغ آمده که به ظاهر به نفع آذربایجان است ولی چون دولت آذربایجان کنترل و حاکمیتی بر قاراباغ نخواهد داشت و اداره آن بر عهده دولت محلی ارامنه و سازمان مللی خواهد بود که قدرتهای بزرگش از جمله آمریکا، روسیه، فرانسه و ... علنا مدافع ارامنه هستند، بنابراین این بند ضمانت اجرایی ندارد و دولت جدایی خواه قاراباغ که تحت حمایت سازمان ملل هم خواهد بود، در برابر بازگشت مهاجران و آوارگان کارشکنی خواهد کرد و دولت آذربایجان به دلیل نداشتن کنترل سیاسی و نظامی بر آن منطقه، امکانی برای وارد کردن فشار بر آن دولت برای پذیرش مهاجران نخواهد داشت، در نتیجه دولت ارامنه قاراباغ، در برابر بازگشت آوارگان به انحاء مختلف کارشکنی خواهد کرد تا ترکیب جمعیتی همچنان به نفع ارامنه و به ضرر آذربایجانی ها باقی بماند.
در بند ۳) بازکردن یک کریدور ارتباطی بین ارمنستان و قاراباغ (منطقه ارمنی نشین) آمده است که کاملا زیرکانه برای از میان برداشتن این مانع بسیار عمده در برابر استقلال قاراباغ مطرح شده است که نقشه کثیف غربی ها را بیش از پیش برملا می کند. چون منطقه قاراباغ در داخل خاک آذربایجان محصور است و هیچ ارتباط زمینی و هوایی با دنیای خارج ندارد (برای ارتباط هوایی هم هواپیماها مجبور خواهند بود از آسمان تحت کنترل آذربایجان عبور کنند) لذا عملا این منطقه امکان آنکه بتواند مستقل شود را ندارد چون در محاصره کامل آذربایجان قرار دارد. برای استقلال قاراباغ وجود یک کریدور ارتباطی زمینی و هوایی که به تایید دولت آذربایجان هم رسیده باشد، یک مساله حیاتی است. این بند در واقع با اعطای یک کریدور زمینی و هوایی برای اتصال مرزی بین قاراباغ با ارمنستان، که اجبارا باید از بخشی از خاک آذربایجان جدا شده و تحت حاکمیت قاراباغ و یا سازمان ملل قرار گیرد، این مانع عمده بر سر راه استقلال قاراباغ را بر می دارد و زمینه را برای استقلال قاراباغ در آینده مهیا می کند!
کدام انسان عاقلی با دستان خود قراردادی را امضا می کند که با واگذاری بخشی از خاک آذربایجان به قاراباغ، ارتباط مرزی بین قاراباغ و ارمنستان را ایجاد می کند تا معضل بزرگ ارامنه برای جدایی را که همانا محصور بودنشان در درون مرزهای آذربایجان و ارتباط نداشتن با دنیای خارج است را برای آنها حل می کند تا آنان با خیال راحت بتوانند اعلام استقلال کنند!؟ این در واقع یکی از نقاط قوت بزرگ آذربایجان در بحران قاراباغ است که حتی اگر منطقه قاراباغ اعلام استقلال کند، چون در درون مرزهای آذربایجان محصور است، نمی تواند به حیات سیاسی خود ادامه دهد. پذیرش این بند، بزرگترین اشتباهی است که ممکن است یک دیپلمات در بحرانی چنین حساس مرتکب شود. حتی اگر حق جدایی برای قاراباغ به رسمیت شناخته شده باشد، دلیلی ندارد که آذربایجان بخش دیگری از سرزمین خود را به ارامنه ببخشد تا آنها بتوانند خود را از حصاری کی مانع جدایی شان است، رها کنند!؟ این اشتباهی نابخشودنی است که هرگز نباید هیچ کسی در آذربایجان مرتکب آن شود.
در بند ۴) برگزاری رفراندوم برای تعیین استاتوس قاراباغ (بعد از ده یا پانزده سال) آمده است که دوباره امتیازی بسیار بزرگ و غیر قابل قبول به ارامنه قاراباغ است. مثلا قضیه قبرس را نگاه کنید که حتی پس از ۳۰ سال که جزیره عملا به دو بخش تقسیم شده، در تمام مذاکرات صلح، بخش یونانی نشین تمامیت ارضی قبرس را به عنوان اصلی خدشه ناپذیر مطرح می کند و هرگز حاضر نیست از آن بگذرد و یا تعیین تکلیف در آن زمینه را به نتیجه رفراندوم (چه امروز و چه ده سال دیگر که فرقی نمی کند!) در بخش ترک نشین جزیره واگذار کند که بی تردید رای شان به جدایی و استقلال خواهد بود. بنابراین بسیار اشتباه خواهد بود اگر دولت آذربایجان حق بلامنازعه حاکمیتش بر قاراباغ را بی دلیل به رفراندومی بسپارد که تحت نظارت دولت محلی ارامنه و سازمان ملل مدافع ارامنه برگزار خواهد شد!
http://www.oyrenci.com/Articles.aspx?articleId=۱۱۱۸
۵۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣٨۷
|
از : آراز چای اوغلو
عنوان : کار انسانی
در رابطه با کشتار ارامنه گروهی از هنرمندان و ادیبان ترک بیانیه ای انتشار داده اندو معذرت خواسته اند.صدای آلمان دویچه وله نوشته است گروهی از روشنفکران ترکیه هموطنان خود را فراخواندند که بهطور شخصی به خاطر قتلعام ارامنه در سال ۱۹۱۵ از ارامنه سراسر جهان پوزش بخواهند. کشور ترکیه تاکنون از این پوزشخواهی خودداری کرده است.
روشنفکران ترکیه با راهانداختن یک پایگاه اینترنتی به نام "من تقاضای پوزش دارم" دست به ابتکار تازهای برای بهبود مناسبات مردم ترکیه با ارامنه جهان زدند. این تارنما از آغاز سال میلادی جدید راه اندازی خواهد شد و در برگیرنده پوزش طلبی فردی از ارامنه میباشد. متن این عذرخواهی چنین است: «وجدان من نمیتواند بپذیرد، در قبال فاجعه عظیمی که در سال ۱۹۱۵ بر سر ارامنه ساکن در امپراطوری عثمانی نازل شد، سکوت شود و یا حتا این فاجعه انکار گردد. من این بیعدالتی را مردود میشمارم، با همسایگان ارمنی خود احساس همدردی دارم و از آنان پوزش میطلبم».
این فراخوان از سوی چهار روشنفکر ترکیه سامان یافته که سه تن از آنان استادان دانشگاه با نامهای پرفسور "باشکین اوران"، "احمد اینزل"، "چنگیز اختر" هستند و شخص چهارم "علی بایراماوغلو" روزنامهنگار است.
تابوشکنی در ترکیه
برای جلوگیری از طغیان خشم ملیگرایان افراطی، احمد اینزل گفت: «مستقل از سیاست رسمی کشور، مردم ترکیه حق دارند نظرشان را درباره تاریخ کشور خود بیان کنند. ما امیدواریم که این فعالیت تازه مورد سوء استفاده سیاسی قرار نگیرد». چگیز اختر نیز افزود: «ما بهدنبال جلب نظر فردی هممیهنان خود هستیم. هرکه مایل به عذرخواهی است میتواند بدین کار مبادرت ورزد».
بهرغم این توضیحات مبنی بر شخصی و فردی بودن پوزشطلبی، بیم آن میرود که این ابتکار تازه در کشور ترکیه به خشم ناسونالیستهای افراطی دامن زند. دولت باغچالی، رهبر حزب ملیگرای "حرکت ملی" ترکیه در این باره گفته است: «مردم ترکیه بابت هیچ مسئلهای نیاز به عذرخواهی ندارند. برعکس، در آن زمان ارامنه دست به کشتار همسایگان ترک خود زدند و بعد از آن نیز برخی از دیپلماتهای ترک را در سراسر جهان به قتل رساندند».
بهرغم واکنش سریع باغچالی، و بهرغم دهها سال تبلیغ برای این مواضع متکبرانه، نظراتی از این دست در ترکیه، در حالتی تدافعی قرار گرفتهاند. فراخوان جدید روشنفکران ترکیه اقدامی منحصر به فرد نیست، بلکه بخشی از مباحث گستردهتری است که ظرف سالهای اخیر پیرامون کشتار ارامنه به راه افتاده است. این فعالیتها آشکارا ممنوعیت بحث پیرامون قتل عام ارامنه را شکسته است.
بهبود روابط دو کشور
این بحثها در آغاز تنها طالب اصلاحاتی نسبت به مواضع رسمی در ترکیه بود، اما به مرور بدل به جدلی جدی میان تاریخنگاران ترک شد. نتیجه این گونه انتقادات و تجدیدنظرها، سرانجام به ملاقات عبدالله گل، رئیسجمهور ترکیه از ارمنستان در در دو ماه پیش منجر شد. فعالیتجدید روشنفکران نیز، به نوبه خود سبب شتابگیری تحولات در این زمینه خواهد شد.
در فاصله سالهای ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ حدود یک و نیم میلیون ارمنی به دست ترکهای عثمانی به قتل رسیدند مبتکران این اقدام عنوان میکنند: «بسیاری از مردم ترکیه نمیدانند که ارامنه چه مصیبت عظیمی را متحمل شدهاند. ما امیدواریم که این ابتکار سبب کنجکاوی بیشتر جوانان شود».
زمان برای آغاز این فعالیت بسیار آگاهانه انتخاب شده است. پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و تشکیل کشور مستقل ارمنستان، دولتهای ترکیه و ارمنستان خواستار بهبود مناسبات خود هستند. بهبود مناسبات به معنای مبادله سفرا و بازگشایی مرزها میان دو کشور خواهد بود. در آغاز سال آینده رئیسجمهور ارمنستان سفری به آنکار خواهد داشت. ترکیه نیز آمادگی خود را برای میانجیگری میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه "قره باغ" اعلام کرده است.
۵۱۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱٣٨۷
|