یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

قواعد دمکراسی خواهی در ایران - امیرحسین گنج بخش

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : جیج غانی

عنوان : به به از این همه علم ایرانی
"مرزبندی با دموکراسی" می فرماید:
"امیدوارم دیگر دوستان دموکراسی خواه در اتحادیه جمهوریخواهان نیز به خود آیند و مرزبندی بر علیه گروههای ایدئولوژیک را مبنای کار خود قرار دهند."!
من میگویم به به از این درک عمیق از مدرنیته و لائیسیته! در این آستانهء هزارهء سوم ایشان رسما دستور تفتیش عقاید صادر می فرمایند!
"چپول نه باشی" هم که دیگر "یک بعدی " نمی اندیشد اینقدر ابعاد درکش "متنوع" گشته است که فرق "حزب مشروطه"، آقای رضا پهلوی و دکتر امیر حسین را نمی بیند.
من می گویم زهی به این همه معرفت نئولیبرال در خارج از این کشور بلا زده. تو گوئی نظام جمهوری اسلامی از زیر بته به عمل آمده است و حاصل پنجاه سال سرکوب تمامی نهادهای مدنی بوسیلهء قدرت مطلقه و غیر مشروطه "پدر و پسر" نمی باشد.
این امر را اگر هیچ کس نداند امیر حسین، داریوش و رضا (بترتیب الفباء) بخوبی می دانند.
۵۲۷۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ آذر ۱٣٨۷       

    از : چپول باشی

عنوان : چپول ها
چپولهاجون تو جونشون کنی باز چپولن. مگه حزب الهلی و بسیجی فقط تو قامت مذهبی اش وجود دارد. نه بابا این متعبان کله پوک در بین چپها هم زیادند.
اینهایی که از اتحاد با حزب مشروطه امتناع می کنند و هر جا فرصت کنند مثل خامنه ای و خمینی کاسه کو.زه ها را سر سلطنت و حزب مشروطه می اندازند نمی گویند که بابا شما خودتون چی دارید. آیا این رژیم بهتره یا آقای رضا پهلوی مدرن و امروزی
شما حتی خواهان خروج آمریکا از افغانستان هستید اما نمی گوئید که در واقعیت زمینی اگه آمریکا از افغانستان بره بیرون کسی جزء طالبان جای آنها را نمی گیره. حالا رژیم جمهوری اسلامی بهتره یا وحدت با حزب مشروطه و کمک به سرنگونی رژیم.
نگید من راست سلطنت طلب هستم نه بابا من روز و روزگاری چپ بودم اما چپ روی چپ ها منو به طرفداری از رضا پهلوی کشاند و حالا می فهمم که آن زمان چقدر یک بعدی فکر می کردم. خوشحالم که طرفدار حزب مشروطه هستم و همزمان از حقوق اقلیت های قومی و زبانی و جنسی دفاع می کنم و به دمکراسی و عدالت اجتماعی باور دارم اما معتقدم که همه اینها نه بر اساس شعار بلکه با منطق و برنامه پیش می روند.
۵۲۶٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ آذر ۱٣٨۷       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : فقط ملت درفرهنگ ایران ، شاه است
نام « شاه » درفرهنگ اصیل ایران، فقط نام سیمرغ بوده است
که « خوشه ملت یا جامعه » باشد
به سخنی دیگر، شاه ، نام خود ملت میباشد
ملت، فقط شاه ورهبروپیشواو امام است
همه قدرت رُبایان، این مقام را غصب کرده اند
همه شاهان ایران وآخوندها، غاصب حق مسلم ملت بوده اند
۵۲۵٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ آذر ۱٣٨۷       

    از : مرزبندی با مخالفان دموکراسی.....

عنوان : دموکراسی خواهی با مارکسیسم در تضاد است.
با تشکر بسیار از اقای گنج بخش، باید گفت که دوستان عزیز طرفدار دیکتاتوری پرولتاریا هنوز در رویاها و دنیای تخیلی خود بسر میبرند. سازمان اکثریت به عنوان یک گروه مارکسیست لنینیست هرگز نمیتواند طرفدار دموکراسی و حقوق بشر باشد. مخالفت با مارکسیسم حتی در درون سازمان اکثریت نیز نفوذ کرده و بسیاری از اعضای آن مشروعیت این طرز تفکر غیر مردمی را زیر سوال میبرند. امیدوارم دیگر دوستان دموکراسی خواه در اتحادیه جمهوریخواهان نیز به خود آیند و مرزبندی بر علیه گروههای ایدئولوژیک را مبنای کار خود قرار دهند.
۵۲۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : جیج غانی

عنوان : آقای امیر حسین گنج بخش
پیوندتان بر شما، "حزب مشوطهء ایران"، "خاندان جلیل سلطنت" و سایر نئولیبرال های این دهکدهء کوچک مبارک باشد!
سال هاست که آقای همایون و شرکاء بدنبال جذب متخصّین و دانشمندان متزلزل ایرانی به "حزب مشوطهء ایران" و تشکل های مشابه می باشند. در همین راستا آقای همایون برای کنگرهء سازمان اکثریّت پیام فرستاد و ایشان را دعوت به ندامت از سوسیالیسم و انحلال تشکیلات خود جهت همکاری مشترک "سوسیال دموکراتیک"!نمود. کنگرهء اکثریّت به این "در باغ سبز" از طرف داریوش همایون وقعی ننهاد و بکار خود ادامه می دهد.
این پایبندی اکثریّت به سوسیالیسم، این بی مهری اکثریّت به شخص همایون، این عدم سر سپردگی به خاندان جلیل سلطنت و مشروطهء پادشاهی، بسیاری از "متحدین" اکثریّت در "اتحاد جمهوریخواهان" را خوش نیامد. از جمله آقای دکتر امیر حسین گنج نه بخش آنچنان برآشفتند که رسما اعلام فرمودند تا اکثریّت بین سوسیالیزم و اتحاد جمهوریخواهان نئولیبرال ایران یکی انتخاب نماید!
بپاس این خوش خدمتی و کوشش علنی در حذف اکثریّت از اتحاد جمهوریخواهان نئولیبرال ایران است که آقای امیر حسین به کنگره
"حزب مشروطهء ایران" برای سخنرانی دعوت می شود. آری از نظر من خداوند تبارک و تعالی خوب در و تخته را با هم جور می فرماید. این پیوند از نظر من سخت مبارک است زیرا در صورتی که این آقایان "بکار" خویش مشغول شوند و دست از سر نیروهای دموکرات و مردمی بردارند، تکلیف مردم ایران با این جماعات نئولیبرال "مشروطه خواه" (بخشی خواستار مشروطهء پادشاهی و برخی مدافع جمهوری نئولیبرال ِپارلمانی)، کلهم الاجمعین، روشن خواهد گردید.
۵۲۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : فرزانه مانی

عنوان : دوباره به شیوه ی حزب رستاخیز و ایران نوین
نویسنده ی این سطور در باره ی حکومت گذشته و بازماندگان آن تردیدی ندارم و واقعا امیدوارم که آنها بتدریج به خود بیایند و در برابر تاریخ از تمام قانون شکنی هاو سوء استفاده ی مادی و معنوی از قدرت و پرونده سازی های ساواک و احکام فاشیستی دادرسی ارتش که بر اساس «اعترافات» زورکی متهمان در ساواک تهیه شده بود ابراز محکومیت نمایند. در حقوق مدنی صرف اعتراف متهم نمی تواند برای صدور حکم دادگاه کافس باشد. دادگاه با تمام مختصات متعارف و استاندارد آن نیاز به مدارک و شهود کافی برای تائیدو قبول اعتراف متهم دارد. در این باره گذشته و حال ایران کاملا تاریک ست . باز ماندگان رژیم گذشته هیچ دلیلی ندارند که هنوز در این زمینه طفره میروند.

مشکل اصلی من در این شرائط دوستان مخالف رژیم گذشته می باشد که تمام پرنسیب های مبارزاتی را زیر پا گذاشته و بصورت فردی با تماس با محافل رژیم گذشته «جبهه» ی نیروهای طرفدار مردم سالاری را متفرق مینمایند. موضوع دیالوگ و پلورالیسم سیاسی در نبود حداقل های شفافیت سیاسی ناممکن ست.
روی سخنم با جمشید طاهری پور،بهزاد کریمی، حشمت رئیسی ، مهدی فتاپور ، مریم سطوت و ده ها مبارزه دیگر می باشد که عملا در حال کارشکنی سیاسی می باشند. خواهشمند ست به سئوال های من پاسخ دهند که چه نیازی ست که طرفداران بازگشت ستمشاهی به جای برخورد متعارف ساسی با دیگر نیروها ،مبادرت به عوامفریبی می کنند. فقط با ذکر مثال ها و نقل قول های ی ذیل توجه شما را جلب مینمایم.


داریوش همایون: با اینهمه در کنگره، هم شاهزاده رضا پهلوی سخن گفت و هم دو تن از مشهور ترین نمایندگان گرایش جمهوریخواه. از آن مهم تر پیام هر سه سخنران و خود کنگره نیز، همه در روشنگری معانی دگرگون کردن فضا بود (نقل از آخرین مقاله داریوش همایون در کیهان لندن)
آیا واقعا آقای یکی گنج بخش مشهور ترین نماینگان جمهوریخواه ست ؟ چه دلیلی دارد که همایون با تمام سابقه ی سیاسی به دروغ متوسل میشود.

به سخنان گنج بخش که توجه می کنیم معلوم میشود که فعالیت حزبی آقایون هنوز بر اساس «روابط» می باشد.

گنج بخش: با تشکر از حزب مشروطه ایران و به خصوص دکتر خسرو اکمل که لطف شخصی که همیشه نسبت به من داشته اند به سیاست هم راه پیدا کرده است و از من دعوت کرده اند تا در کنگره شما چند جمله ای سخن بگویم (نقل از هین نوشته ی گنج بخش)

آیا دعوت فردی از آقای گنج بخش میتواند به ایشان خصوصیت نمایندگی جمهوریخواهان دهد ؟ با این وضع چگونه می توان مردم را به فعالیت راغب کرد؟

این بازی ها برای چیست ؟ برای اغفال شاهدوستان قهار که داریوش همایون ها را قبول ندارند یا برای شقه شقه کردن همین تشکل های عملا موجود سکولار مخالف حکومت های موروثی اعم از پادشاهی یا ولایت فقیه ؟

چرا هیچ سازمان و تشکیلات موجود خارج از کشور به کنگره حزب «مشروطه خواهان بعداز انقلاب ایران » پیام نفرستاده ؟ مگر ارسال پیام رایج نیست ؟

چرا اتحاد جمهوری خواهان و سایر سازمانهای طرفدار قانون اساسی مردمی و دموکراسی نسبت به « حزب مشروطه خواهان بعداز انقلاب ایران» اعتراض نمی کنند.آیا در ایران ما وضع مشروطه بعداز ۱۰۰ سال اینقدر داغون شده که دشمنان تاریخی آن قیم و دایه آن شده اند. آیا ما مشروطه خواه نداریم ؟

در آخر اضافه می کنم که تمام شهروندان ایرانی بدیهی ست که حق دارند هر جور که صلاح میدانند بیاندیشند و فعالیت نمایند. ولی نیازی نیست که بازهم به دروغ و تبلیغات به شیوه ی حزب رستاخیز و ایران نوین متوسل شد این مهمترین عامل عدم پذیرش این نیروهای بد سابقه می باشد.
۵۲۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست