یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

لنگه کفش هم، لنگه کفش منتظر زیدی! - محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از :

عنوان : جشن خون را کنفرانس مطبوعاتی نمی توان نامید
«لنگه کفش پرانی»؟ خیر آقاجان! اعتراض به ماچ و بوسه دو قاتل مردم عراق، در مراسم سپاسگزاری آن دو از یکدیگر. مراسمی برپاشده در میان دریای خون مردم سرزمین فرات و دجله. اینچنین مراسمی را آن دو قاتل (و عاشقان سینه چاک ایرانی جرج بوش) «کنفرانس مطبوعاتی» نامیدند، ولی یک ژورنالیست با پرتاب لنگه کفش به سوی ارباب قاتل نخست وزیر دست نشانده، با عمل خود به همه جهان اعلام کرد که:
این یک کنفرانس مطبوعاتی نیست. این جشن خون است. و کار من هم در چنین مراسمی نباید کار یک ژورنالیست باشد. باید کار یک شهروند عراقی باشد. یک شهروند جهانی. و قبل از هر چیز یک آدم.

مراسم «پالان سوزانی»؟ بله. اما پالان کسانی را که از اسائه ادب به صاحبشان بوش، ناراحت شده اند. منظورم خران نیست. منظورم آدم هایی است که خر بارکش جرج بوش و امثال او بودن را بر انسان بودن خود ترجیح می دهند.

به قول نویسنده مقاله:
«فرق است میان حیوان نجیب و باوفایی مثل سگ، با انسانی که سگ شده باشد. اولی حیوانی است که خودش است، و دومی انسانی است که خودش نیست.
حیوانات ـ به طور طبیعی ـ حیوانند، و ـ به طور طبیعی ـ به اقتضای طبیعت خودشان و بر مبنای غرایز خودشان عمل می کنند. امّا وقتی که یک انسان، به یکی از آن ها تبدیل می شود، دیگر، این امر، یک امر طبیعی نیست:
«انسانی اگر چون کبوتری پر کشید، نه کبوتر، بلکه انسانی است که پر وبال گشوده است؛ و اگر چون سگی مبتلا به بیماری هاری ـ بر خلاف سگان شریف و مهربان ـ پاچه گرفت و درید و این و آن را پاره پاره کرد، نه سگ، بلکه انسانی است که پاچه گرفته است و دریده است و این و آن را پاره پاره کرده است.»

خوشا به حال آنان که انسان بودن را بر خر جرج بوش بودن ترجیح می دهند. یا اگر از انسان بودن خود خسته شده اند دستکم کبوتر شدن را انتخاب کنند، نه خرشدن را. آن هم خر جرج بوش شدن را.
کدام بوش؟ همان بوش که خود سگ هار شدن را بر آدم بودن ترجیح داده است.

و چه خوش گفت منتظر زیدی با لنگه کفش اول، که:
ـ بگیر ای سگ! این را از طرف مردم عراق، به عنوان بوسه ی وداع به تو تقدیم می کنم!
و با لنگه کفش دوم، که:
ـ این هم از طرف خانواده های عراقی یی که تو بی سرپرستشان کردی!

و چه خوش نوشت نویسنده این مقاله که:
- خوشم آمد. احسنت...
۵٣۰۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣٨۷       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : جشن پالان سوزانی، به جای « لنگه کفش پرانی »
بهتراست که ملت ایران درهمه شهر ها، همه ساله - جشن پالان سوزانی - برپاکند و نشان دهد که بااراده نهائی و قاطعانه میخواهد خط بطلان بر تقلید از آخوند بکشد و پالان تقلید را نیز هرچه نرم و مخملی باشد ،برترین نشان بردگی و اسارت ازاین پس میسوزاند و با سوزاندن پالان تقلید ، استقلال و آزادی و ارج خرد خود را اعلام میکند
۵۲۹۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣٨۷       

    از : R یک مارکسیست

عنوان : حیف
حیف که نخورد. وای که چه حالی می داد اگه می خورد. لااقل برای یک ثانیه دلمون خنک می شد. اگر می خورد برای شاید یک لحظه از سالها جنایات امپریالیزم آمریکا انتقام گرفته می شد. اما نتوانستیم انتقام بگیریم حتی برای یک لحظه. اما چه باک که هرروز کینه و نفرتمان افزایش پیدا میکند تا روزی که کارگران آمریکا و جهان انتقام بگیرند. چه روز زیبائی خواهد بود آن روز...
۵۲۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣٨۷       

    از : آزاده سپهری

عنوان : واقعا؟
برگرفته از مطلب: "البته منتظر زیدی این را می داند که فرق است میان حیوان نجیب و باوفایی مثل سگ، با انسانی که سگ شده باشد. اولی حیوانی است که خودش است، و دومی انسانی است که خودش نیست."

لطفا از طرف زیدی حرف نزنید. اصلا معلوم نیست که ایشان آنچه را شما گفته اید قبول داشته باشد!

با این که از آن حرکت او خوشتان آمده، ولی درست نیست که سعی کنید از او یک قهرمان بسازید، بدون اینکه شناختی از افکار و اعمال او داشته باشید.
۵۲۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست