یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

غزه، و هفت پرسش و پاسخ در باب راست و دروغ مدعیان! - محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : آتوسا بزرگمهر

عنوان : روزگار غریبی ست نازنین ....
در حالیکه کار زار وحشتناک اسرائیل و حماس دل بسیاری را بدرد آورده ، این خبر را در روزنامه ی صبح امروز سوئد به نقل از ت. ت ( خبرگزاری سوئد- منبع آسوسیتد پرس ) میخوانم .
«همکاری آمریکا و ایران در افغانستان ؛ دیوید پتراوس ، فرمانده ی نظامی ایالات متحده در عراق و افغانستان معتقد ست که :
تهران و واشنگتن باید مسائل مورد علاقه ی طرفین در افغانستان را بین خود تقسیم کنند.
بهمین دلیل ، دیوید پتراس میخواهد که با ایران استراتژی مشترکی را اتخاذ نماید. »

این خبر به نظر عجیب و غریب می آید ؛ در حالیکه بیش از ۷۹۲ نفر در دوهفته انسان به کام مرگ گرفته شدند و امروز در تمام دنیا بار دیگر مردم علیه جنگ و دفاع از مردم غیر نظامی تظاهرات می کنند. بخش عمده ای شدیدا از حماس و ایران و حزب الله حرف میزنند . در این سایت هم اظهارنظرات متفاوت می خوانیم که طبیعی ست ، مهم نیست که ما در این سایت چگونه اظهار نظر کنیم . مهم اینست که ما چگونه بتوانیم به کل نیروهائی که بدون تعصب به خاطر انسانیت تلاش می کنند یاری برسانیم تا دست و پای جنگ افروزان را ببندیم . جنگ افروزان فقط مرتجعان و فناتیک ها نیستند !
بسیاری از عوامل اصلی این جنگ خانمان برانداز با ظاهر «متمدنانه» بریش ما میخندند و پشت صحنه می باشند . سران مرتجع حکومت اسلامی و یار غارش حماس و حزب الله با رهبران نژاد پرست اسرائیل بر طبل جنگ می کوبند. ولی بسیاری از دموکراسی ها، فروشندگان رسمی و قاچاقی اسلحه می باشند.
۵۹٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣٨۷       

    از : محمد تبریزی

عنوان : تعصبات کور ایدئولوژیک
با درود فراوان به خانم آزاده سپهری و نکتهء مهّمی که در نوشتهء خود بدان اشاره کرده اند.
با نگاهی گذرا به دیدگاههای گروههای چپ در میابید که چپهای ما (چه چپهای به اصطلاح ملی، چه چپهای مذهبی و چه کمونیستها) هیچکدام دارای دیدگاهی منطقی و واقعبینانه نسبت به غرب و بویژه آمریکا نیستند.
چپهای ما همیشه مدعی بوده اند که مسائل را فقط از دیدگاههای انساندوستانه نگاه میکنند ولی نگاهی گذرا به موضعگیریهای ایشان خلاف این حرف را ثابت میکند. برای این جماعت انساندوستی زمانی معنی و مفهومی دارد که بتوان به نوعی یک نتیجه گیری "ضد امپریالیستی" از آن کرد. در حالیکه فلسطینیها در اصل موجودیت کشور اسرائیل را برسمیت شناخته اند، چپهای ما همصدا با آخوندها، هنوز اسرائیل را اشغالگر و نژادپرست مینامند ولی صحبتی از اشغال تبّت توسط چین کمونیست نمیکنند. از کشتار، بقول خانم سپهری، "زنان و کودکان" قلم فرساییها میکنند ولی از نفس این موضوع که همین "زنان و کودکان" سپر بلای دیوانه بازیهای حماس شده اند، سخنی به میان نمی آورند. امیدوارم روزی واقع بینی جایگزین تعصبات کور ایدئولوژیک شود.
۵۹٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣٨۷       

    از : آزاده سپهری

عنوان : تحریک احساسات
ضدیت کور با اسراییل و آمریکا بدور از منطق و تنها بر پایه احساسات است. این افراد برای قانع کردن مخاطبین خود دست به تحریک احساسات آنان میزنند و چندان منطقی در دست ندارند. به همین تیتر "یادداشت روز" این سایت نگاه کنید: "آنجا زنان و کودکان کشته میشوند!". نمیشد بنویسند آنجا غیرنظامیان کشته میشوند؟! نه، برای اینکه افکار عمومی از کشته شدن زنان و کودکان بیشتر به درد میاید. چرا باید ما از کشته شدن زنان و کودکان بیشتر ناراحت شویم تا کشته شدن مردان و بزرگسالان؟!

این نوع نگاه ریشه در افکار عقب مانده ای دارد که زنان (و کودکان مونث) را ماشین تولید مثل و ضامن بقای قوم و نژاد و ملت میداند و کودکان مذکر را آینده ملت. برای همین هم این نوع نگاه در کشورهای عقب مانده ای مانند جمهوری اسلامی، که کوچکترین حقی برای زنان و کودکان قائل نیستند، بیشتر رواج دارد و در تبلیغات خود بیشتر از این حربه استفاده میکنند. زنان را سنگسار میکنند و هزاران نوع تبعیض علیه آنان اعمال میکنند و آنان را نصف مرد میدانند، ولی وقت جنگ و مبارزه که میشود، آن موقع برای زنان موقعیت برتری قائل میشوند و انتظار دارند ما این را به حساب توجه ویژه آنان به زنان و کودکان بگذاریم! متاسفانه بسیاری از روشنفکران ما نیز بدون فکر کردن به این موضوع از این حربه استفاده میکنند.
انسان انسان است، چه فرق دارد که زن باشد یا مرد، کودک یا پیر.
۵۹٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣٨۷       

    از : امیر نامآور

عنوان : نظر کلهر استادی را حتما بخوانید، نامه یک لبنانی ست به خامنه ای و مردم ایران
من باورم بر این است که ما در ایران دچار نوعی تنبلی خواندن هستیم. بنا بر این برای انتشار مفید یک نوشته باید کوتاه و ساده و موثر باشد. امروز صبح وقتی بیدار شدم سری زدم به سایت شما و این آدرس نو شته کلهر استادی را از اول تا آخر خواندم فکر می کنم که دو نامه ی موسا مفاق از لبنان به ایرانیان و خامنه ای گویا ی اهم مشکلاتی ست که خامنه ای و دستگاه حکومت اسلامی برای مردم ایران و مردم فلسطین بوجود آورده. از این نامه که گویا بیشتر از دوسال پیضش نوشته شده اتفاقات امروز را پیش بینی کرده است. از آنجا که نویسنده ی این نامه در تهران و چند شهر دیگر ایران و بیروت زندگی کرده و به یکی از کشورهای ذیربط و ذینفع دیگر با ایران رفته و ایران را با آنجا مقایسه کرده حائز اهمیتی مضاعف می شود. آنچه که مربوط به مقاله ای آقای اصفهانی می شود باید بگویم برعکس ادعای ایشان حکومت ایران حکومت آرمانگرایی ست و آرمان او شهادت و شهیدپروی و مرگ گرایی و عزا پروری ست و البته آرمانگرایی بخودی خود کیفیت نیست. من دوباره خوانندگان محترم را به نوشته کلهر استادی دعوت می کنم.
۵۹۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣٨۷       

    از : فرهاد از ایران

عنوان : نقل قول غیر واقعی.
باید این آقای "نقل قول" نامش را نقل قول دروغ بگذارد. ایشان از پس و پیش کردن وقایع صحبت میکنند و این دقیقاً همان کاری است که خود ایشان انجام میدهند. این به اصطلاح دولت "دموکراتیک" حماس بود، که برای پوشش گذاشتن بر درماندگی خود در اداره امور جاری، مراکز حکومتی را بزور اسلحه در غزه به تصرف درآورد. حماس از مردم بدبخت غزه سپری انسانی ساخت تا در پناه آن به ماجراجوییهای خود ادامه دهد. چرا این دوستان کاسه داغتر از آش به یک سوال پاسخ نمیدهند. اگر براستی حقیقت چنین است که شما میگویید، پس چرا سازمان آزادیبخش فلسطین و رئیس جمهور منتخب فلسطینیها حماس را آغازگر جنگ و مسئول اولیه این بحران معرفی میکنند؟ آیا شما خوش نشینهای کشورهای غربی، که اصلاً فلسطینی هم نیستید، مسائل و مشکلات ملّت فلسطین را بهتر از مبارزان سازمان آزادیبخش فلسطین میدانید؟ در مورد میشل وارشاوسکی هم باید بگویم که ایشان هم، همچون دوستان خارج نشین ما، در خلوت منزل خویش به خیالپردازی دست میزند. او هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات حرفهایش نمیآورد و البته توقع دارد که دیگران هم تخیلات او را بدون دلیل باور دارند.
۵۹۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣٨۷       

    از : کلهر استادی

عنوان : آقای خامنه ای شما چه کارهء این جهان هستید. شما مگر مرز مشترک با اسراییل دارید؟ مگر اسراییلْ سرزمین های شما را گرفته است؟ اگر شما با اسراییل مشکل دارید و خصوصا اگر جرأت دارید خب مشکلتان را مثل یک مرد جنگجو با او حل کنید! چرا جنگتان را برای لبنان بینوا حوال
نامه ای از یک لبنانی

باسلام به همه ی خوانندگان و نظر دهندگان.
از تهران مزاحم می شوم. می خواهم بگویم که تمامی نظرات را خواندم، حدود بیشتر از یک سال پیش در اداره ای در تهران شاغل بودم و می توانستم اخبار را بدون فیلتر از سایتهای مختلف بخوانم. آنروز ها دونامه از یک نویسنده ی لبنانی که بیست سی سالی بود ایران بود را خوانده بودم. امروز با مشاهده مکتوبات نظردهنگان دوباره در جستجوی آن بر آمدم و خوشبختانه آنها را پیدا کردم. آنچه از نامه بر می آید همان است که نظر دهندگان نیز آنرا بازتاب می دهند. من فکر می کنم تمامی ایرانیانی که اینبار کم و بیش طرف اسراییل را گرفته اند و یا حتا در محکوم کردن او احتیاط می کنند همه و همه دلشان از حکومت اسلامی و دخالتهای او پر خون است. من فکر می کنم که قهر ایرانیها نسبت به فلسطین قهر و روی گردن مردم است از حکومت ایران. از آنجا که نامهای لبنانی خود گویای همه چیز است من سخن کوتاه می کنم . شما این دونامه را با آأرس سایتها و مشخصات بخوانید. در ضمن برای فهم نوشته ی لبنانی و امروزی بودن آن با حوادث غزه شما می توانید همجا بجای لبنان غزه بخوانید.
آدرس پول خون
http://www.azadtribun.net/x۱۶۹۶.htm
پول خون!

شاید برای بعضی تعجب آور و برای بعضی هم عادی باشد که کسی از لبنان زخمی، از لبنان شهید برایتان به زبان شیرین فارسی بنویسد. ولی من به مدت بیست سال از زندگی خود را در تهران و مشهد و قم گذراندم و از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شدم. امروز که خطاب به شما هموطنان کشور دوم خود می نویسم در بیروت هستم و نمی دانم آیا موفق به فرستادن این نوشته می شوم یا نه! چرا که لبنان و خصوصا بیروت عزیز در حال از هم فروپاشیدن است و اگر چه این اسراییل است که نابود می کند ولی دعوت به حمله را حزب الله ایران و سپاه پاسداران برای اسراییل و آمریکا خیلی وقت است که فرستاده اند.
من می دانم که امروز در ایران بسیار اشخاص موجود هست که نسبت به یهود و صهیونیستها و آمریکا فحاشی و لعنت می کند اما اگر چه تا اندازه ای درست است؛ همه موجودات این نیست. ماجرایش این قرار است که از اول پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون حکومت ایران برای مقاصد به قول خودش مکتبی و ایدوئولوژیک از لبنان استفاده کرده است. حکومت اسلامی ایران برای اینکه خودش بر پا باشد برای ما دارالشفا و بیمارستان و مهد کودک و مدرسه و کالج و دانشگاه و به خصوص مسجد و حسینیه و راه و اتوبان و پل و حتا فروشگاه های بزرگ و خانه ساخته است. حکومت ایران به هر شیعه لبنانی حقوق و مستمری داده است الان هم می دهد. حکومت ایران به هر سنی و یا مسیحی که از هر جا بیاید و شیعه شود هم حقوق و مزایا و حتا برای خوشامد گویی خانه و یخچال و تلویزیون و فرش می دهد، و خلاصه حکومت ایران همه وسایل مادی و معنوی یک لبنانی و مقصودم از لبنانی هر کسی ست که لبنان زندگی می کند و در سیاست های حکومت ایران باشد را داده است و می دهد. اما اصل و اساس کمک های حکومت ایران اینها نیست . کمک های حکومت اسلامی یک سطح دارد و یک عمق. سطح کمک های ایران همانها بود که من ردیف کردم، ولی حکومت ایران در تمام ارکان حکومت لبنان متنفذ است. دست آیت الله خامنه ای و خاتمی و رفسنجانی و احمدی نژاد با واسطه سپاه پاسداران در همه ی سطوح ارتش و دولت لبنان دیده می شود. افراد سپاه پاسداران در فوقانی ترین طبقات دولت و قو ا ی نظامی و قوی انتظامی موجود هستند. آنها اضافه بر آنچه گفتم پایگاهای نظامی و انتظامی، اماکن سری و بیوت امن نیز ساخته اند، البته نه من و نه کس دیگری از رقم آنها و شمارشان بی اطلاع هستیم اما در فراوانی آن هیچ شک و تردید موجود نیست. آنها با پول و با مکتب همه جا اعمال دست اندازی می کنند. هیچ فرمانده ای در ارتش لبنان نیست، هیچ وزیری نیست که بتواند بدون اجازه ی حزب الله که در رئوس همه اش یک ایرانی پاسدار است کاری بکند. در بیروت و همه جای لبنان پر است از سپاه های پاسدارها، نیروهای بسیج ایرانی که برای (به قول خودشان) همانند سازی لبنان به ایران به لبنان آمده اند. امروز در تمامی کوچه ها و خیابانهای بیروت و هر جای دیگر شنیدن زبان فارسی در کوچه و خیابان برای مردم عادت شده. همه این حضور برای ارتباط با مردم و خریداری مردم و حکم رانی بر حزب الله و حماس است. بیشتر اماکن دولتی و غیره از سفارتهای کشورهای خارجی گرفته تا مسائل امنیتی لبنان زیر نظر پاسداران ایرانی و سرویسهای جاسو سی ایران و سوریه اداره می شود. من که یک لبنانی هستم که به ایران عاشق است باید بگویم که اول لبنان در زیر چکمه های ارتش و سرویسهای امنیتی سوریه ای ها هست، و دوم زیر چکمه ی پاسداران و حکومت ایران. آن اوایل بیشتر سوری بود و امروز به عیان و به روشنی ایرانیها اولند. آیت الله خامنه ای و دیگران که بیشتر هم از شیعیان به قول شما ایرانی ها دوآتشه هستند و در حال فراهم اوردن ظهور ح ض رت مهدی در همه ای امور لبنان دخالت کامل و تمام دارند. و وقتی من لبنانی هستم، به قول شما بی سر و پا، از این موضوع اطلاع دارم شما می خواهید که اسراییل و آمریکا از آن اطلاع نداشته باشد. و در آنجا اقای احمدی نژاد و خامنه ای و خاتمی و خمینی اول از همه، می خواهند با مشروعیت ق انونی اسراییل را همچون غدهء سرطانی از بین ببرند. و خیلی خوب معلوم است که عاقبت چه خواهد شد.
برادران ایرانی از اول هم برای متفکرین و روشنفکران لبنان معلوم بود که حکومت اسلامی ایران واقعا دلش به حال ملت لبنان نسوخته است، او از لبنان استفادهء ابزاری می کند، امروز که مسئله ـء اتمی دارد ما را سپر بلای خودش کرده است. حالا معلوم می شود که لبنانی های شیعه آن مستمری و پولی که از حکومت ایران دریافت می کردند و همین طور هنوز هم دریافت میکنند به قول شما ایرانیها پول خونشان بوده است. شما برادران بدانید که حکومت ایران برای وانمود کردن اینکه طرفداری از فلسطین و لبنان می کند حزب الله و حماس را وادار به درگیری با اسراییل کرد. البته حالا می خواهد که این طرفداری را آنقدر بزرگ نشان کند و مسئله ء هسته ای اش را در داخل آن پنهان کند. ولی من از بیروت به برادران ایرانی در هر جا هستند اخطار می کنم که این حکومت اسلامی ایران، کشور محبوب شما را هم به جنگ خواهد کشانید. من در رفت و آمدم به ایران از خودم سوال می کردم که چرا حکومت ایران با داشتن این همه فقیر و بینوا در ایران این همه پول به لبنان سرازیر می کند و حتا به فقرای لبنان و به فلسطین و ایضاء چنانکه در سفری به سودان دیدم به فقرای همه ء این کشورها بیشتر از فقرای خودش رسیدگی می کند. امروز با تخریب کامل بیروت به این نتیجه رسیدم که چون چنانکه خود حکومت می گوید این کمک ها انسانی نیست و بلکه مکتبی و ایدئولوژیک و پاسداری است بنا بر این پول خون ما بود که جمهوری اسلامی ایران به ما می داد. من که لبنانی هستم و هم پاسپورت ایرانی دارم از شما برادران ایرانی التماس می کنم که بیشتر از این برای مقاصد بیمار و مکتبی خودتان با پولتان ما را نخرید و به کشتن ندهید. به برادران لبنانی هم توصیه می کنم که بیشتر از این با پول خون خودشان که از حکومت ایران می گیرند نان و گوشت نخرند و نخورند. و در پایان از هموطنان مسیحی خودم در لبنان بیان عذر و تقصیر می کنم زیرا آنان نیز قربانی این پول خون شدند ولو اینکه از آن نان نخورده باشند .
و زنده باد لبنان آزاد و غیر متحجر و زنده باد ایران آزاد و غیر متحجر .

م. وفاق
لبنان ـ بیروت ـ شارع ابن رشد




http://news.hasanagha.org/news۲۰۰۶/۲۰۰۶/۰۸/post_۲۷۴۷.php
نامه یک لبنانی به آقای آیت الله خامنه ای
اخبار روز:
• آقای خامنه ای شما چه کارهء این جهان هستید. شما مگر مرز مشترک با اسراییل دارید؟ مگر اسراییلْ سرزمین های شما را گرفته است؟ اگر شما با اسراییل مشکل دارید و خصوصا اگر جرأت دارید خب مشکلتان را مثل یک مرد جنگجو با او حل کنید! چرا جنگتان را برای لبنان بینوا حواله می کنید؟ ...


نامه یک لبنانی که بیشتر از بیست سال در ایران بوده و درسش را آنجا خوانده، به آقای آیت الله خامنه ای .
نامهء اول من به نام «پول خون» به برادران ایرانی بوده است.


حضرت آیت الله خامنه ای رهبر متعظم حکومت اسلامی ایران، سلام و درود این بنده ی لبنانی بی سر و پا را بپذیرید .
اینجانب م وفاق از بیروت ویران و خراب پیام شما خطاب به حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان را خواندم. با عنوان شیعه و لبنانی خواستم مرتبت عکس العمل خودم را به حضور حضرت عالی و از همین طریق به مردم برادر و دوست، ملت بزرگ ایران ابراز دارم. شاید عن قریب آنرا به لغت عربی نیز در جایی ثبت و انتشار کنم .
شاید برای پاسخ به شما لازم باشد به قول ایرانی من سری به صحرای کربلا بزنم تا شاید پیروزی را به طور جدید از نو معنا کنم. زیرا که چنانکه حضرت آیت الله هم می دانند در آنجا هم حضرت حسین به هیچ اخطار و نصیحت و حتا نامه ی برادرش حسن توجه نکرد و شد آنچه که باعث کشته شدن خود حسین و همه کسش شد. یعنی شکست وحشناک او و همه که با او بودند. اما سرانجام این کشتار حسین که در واقعیت کشتاری سیاسی و قبیله ای بود مفری مستمری روزانه و بانکی الی الابد شد تا روحانیت شیعه زالو وار بر آن زخم حسین و یارانش لب دوختند و از رگهای شیعیان و از آن خون و از آن روز تا الیوم آشامیده و می آشامند. روحانیت شیعه آن زخم را و آن قتال را تا به امروزه مجروح نو و جدید نگه داشته تا از آن خون اتزاق بنماید. وجود این همه امام زاده و این همه مسجد در کشور برادر ایران گویای همین امر است. امری که وجوب استحمار ملت متمدن ایران را می خواهد. و اما وجه ی دوم و مثل دوم آن جنگ ایران و عراق است که با عدم کیفیت و درایت روحانیت شیعه و شخص آیت الله خمینی و شخص شما و آقای رفسنجانی و دیگران آن جنگ خانه و کشور سوز را شما همیشه گفتید که پیروزی بوده است. و همیشه به دروغ از دو سه کشتهء خود و هزار هزار کشتهء دشمن بعثی خبر داده اید. و الان تنها یک ملیون کوچه و خیابان در سراسر وطن ایران هست و تازه در کوچه ای خود من که الان در ایران اتاق دارم چهار شهید هست که حتا مادر یکی از شهیدان معترض به این است که نام پسر خودش در آن کوچه به فراموشی رفته است. و البته من به آن ده ها هزار مریض روانی از جنگ و افلیجان و «آزادگان» هم توجه وافر دارم که برادران ایرانی و دوستان من در آنجا باید بدانند .
و اما جنگ امروز و اهتزام و در هم شکسته شدن کامل حزب الله و هزار البته ویران شدن کامل لبنان عزیز را شما باز هم پیروزی نامیده اید. و در مدت چهار روز که من ایران هستم به دستور شما جشن گرفته شده. البته جشنی دولتی. که هرگز کسی از ایرانی شخصی و غیردولتی در آن جشن وارد نشده و حتا چند شب قبل که قرار بود خود شما هم در آن جشن بیایید در میدان فلسطین در طهران و البته سی چهل نفر آمدند و شما هم از قلت و کمی طهرانی ها نیامدید و غائله پایان گرفت. و منکه قبلا هم بیروت بودم در انجا دیدم پیروزی های حزب الله را. آقای خامنه ای من بسیار خجالت می کشم از دروغ شما! شما چطور؟ آیا از دروغ خودتان خجالت نمی کشید؟ من از دروغ رادیو تلویزیون شما خجالت می کشم! شما چطور؟ من از مردم ایران هم گله مندم که همه اش ناراضی است ولی شما را از اریکهء قدرت به زیر نمی کشد و شما ما را گوشت دم گلوله اسراییل کرده اید و معدوم می کنید. آخر آقای محترم شما چه کاره اید که برای ما دوست و دشمن تعیین می کنید. من در آن مقاله ام «پول خون» نوشتم که شما با پول نفت باد آورده دارید حثیت و ناموس ما را می خرید و به اسراییل می فروشید. شما با پول های باد آورده نفت کارت دعوت می خرید و برای اسراییل می فرستید تا به ما حمله کند. آقای خامنه ای شما چه کارهء این جهان هستید. شما مگر مرز مشترک با اسراییل دارید؟ مگر اسراییلْ سرزمین های شما را گرفته است؟ اگر شما با اسراییل مشکل دارید و خصوصا اگر جرأت دارید خب مشکلتان را مثل یک مرد جنگجو با او حل کنید! چرا جنگتان را برای لبنان بینوا حواله می کنید؟ یعنی دلارهای نفتی اینهمه شما را مست کرده است؟ شما فکر نمی کنید که پشت مساعد کردن سرازیر شدن اینهمه دلار نفتی به ایران یک تله ی بزرگ برای ایران است؟ آیا شما تا این اندازه قدرت تمیز دارید؟ آقای خامنه ای می دانید که هر چه بکنید برادر مجاهد و بسیار عزیز شما «جناب آقای سیدحسن نصرالله ادام الله عمره و عزه و عافیه» کسی جز یک تروریست مزدور شما نیست؟ اگر هست خواهش می کنم دلیل سرازیر کردن پول خون لبنانی ها به خزانه ی ایشان را چگونه توجیه می کنید؟ چنانکه مبرهن همهء مردم آزاده ی جهان است اگر او تروریست باشد شما چه کسی هستید؟ و اگر شما ولی امر و مولای مسلمین جهان باشید پس معنیش این نیست که وای به حال مسلمانها؟ پس معنیش این نیست که اسلام با تمدن و انسانیت امروز و هر روز سر جنگ دارد؟ آقای خامنه ای معنیش همین است برای همین هم باید شما و برادر مجاهد و بازوی مسلح شما سید حسن نصرالله هر دو خلع سلاح شوید. آقای خامنه ای شما هر قدر پول ایران را سرقت کنید و دلارهای بیشتری برای ما مردم لبنان بفرستید و خرج کنید در حقیقت خطر بیشتری را برای مردم ما و خصوصا خود ایران می خرید. آقای رهبر متعظم حکومت ایران من با عنوان یک دانش آموخته ی ایران به شما اخطار می کنم. شما کارتان تمام است خودتان هم می دانید. شما هر قدر دست پای بی خردانه بزنید کارتان را مشکل تر خواهید کرد. سرانجام شما و به قول خودتان نظامتان بسیار دردناکتر از صدام حسین و گروه او خواهد شد. شما مثل من به خوبی می دانید آمریکا برای چه به منطقه آمده است. آقای خامنه ای من به عنوان مسلمان شیعه به شما هشدار می دهم که شما به نحوهء بدی در دام آزد ا یخواهان جهان قرار گرفته اید. من یادم هست که روزی آقای خمینی به صدام حسین نصیحت می کرد و راه خودکشی را به او نشان می داد. و اما من خمینی نیستم چرا که حتا یک آدم هم نکشته ام و خمینی دستش به خون صدهزاران ایرانی و غیر ایرانی در لبنان (مرادم آن انفجارهایی است که صدها فرانسوی و انگلیسی و امریکایی را نابود کرد و گروگانها اخذ کرد و الی آخر...) و در خارجه آلوده بود و البته شما هم سرانجام به مراتب کمتر از صدام حسین هستید در شرافت انسانی. برای همین در انجا دست کم لباس مردم در سیاست لحاظ نمی شد، ولی در حکومت شما لحاظ می شود. بنا بر این من با همان عنوان مذکور به شما خاهش می کنم که برای راحتی مردم ایران و جهان خودکشی نکنید ولی دست کم برای زنده ماندن توبه کنید و به مسجد و حسینیه بروید. با آشنایی من از مردم ایران شما آمرزیده مردم خواهید شد و بقیه عمرتان را آسوده خواهید بود در غیر این صورت شما سرنوشتی بل مراتب دردناکتر از میلوسویچ و هیتلر و صدام حسین خواهید داشت. آقای خامنه ای دست از سر ملت لبنان بردارید، شما اگر جرأتش را دارید خودتان مشکلتان را که در حقیقت مشکلی روانی ست با اسراییل حل کنید نه با مردم نجیب و بی آزار لبنان. آقای خامنه ای برای ما از طریق سرسپردهء خود سید حسن نصرالله پول خون نفرستید. او را ببِهوده سید حسن نصرالله عربی خطاب نکنید هیچکس او را غیر ایرانی نمی داند. و آقای خامنه ای آخرین سخن این است که من ضمن محکوم کردن حملات اسراییْل به لبنان لازم می دانم دو نکته را گوشزد کنم: اول اینکه تمام مردم لبنان چه شیعه و سنی و چه مسیحی باید بدانند و می دانند که گرچه این اسراییل بود که حمله می کرد و حمله می کند ولی تمام حملات بوسیله اسراییلْ و از طرف حکومت اسلامی ایران بود. دیگر اینکه اسراییل به تمامی اهدافش که عبارت از رمزگشایی ارتش و سپاه پاسداران ایران از طریق انهدام و درهم شکستن کـُند حزب الله در لبنان بود دست یافت. اسراییل این کار را با عقب نشینی و جلو روی و دوباره عقب نشینی انجام داد تا کاملا از نوع جنگ با ایران بیاموزد و آنرا به آمریکا تحویل دهد. و آخرین نکته اینکه اگر حکومت شما آیت الله خامنه ای در حد یک هزارم اسراییلْ و یا یکی از کشورهای پیشرفته قدرت داشت ایران و جهان را نابود می کرد. اینها را همه می دانند برای همین هم شما به خاطر داشتن و خواستن بمب اتم منهزم و نابود خواهند کرد. آقای خامنه ای به نظر من سپاه پاسداران و ارتش باید پیش از وقوع فاجعه برای ایران از شما و همه ی روحانیت فاصله بگیرد شما را از کار برکنار کند و یک حکومت ملی و غیر نظامی سرکار آورد و غیر سیاسی شود و شغل اصلیش که محافظت از ایران است را به عهده گیرد .
آقای خامنه ای امید دارم برادران ایرانی مرا به خاطر دخالت در امورات ایران ببخشند. اگر لبنان عزیز در میان نبود چنین جسارتی هم ناموجود بود. زنده باد لبنان و ایران آزاد لاییک تا همه ی مذاهب بتوانند با انسانیت با هم زندگی کنند .

م. وفاق
لبنان بیروت شارع ابن رشد

Posted by Hasanagha on August ۲۲, ۲۰۰۶ ۱۲:۲۵ AM | Permalink
۵۹۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣٨۷       

    از : آتوسا بزرگمهر

عنوان : ترور دولتی و دو جانبه
نقل از روزنامه ی عصرسوئد - چهارشنبه ۷ ژانویه
جمعا ۷ قربانی اسرائیلی- ۶۳۵ قربانی فلسطینی
در عملیات معروف به « سرب گداخته » مجموعا ۷ سرباز اسرائیلی کشته شدند ؛ روز دوشنبه ۳ سرباز اسرائیلی از « آتش خودی- friendly fire » تلف شدند. از این قرار که ؛ یک تانک اسرائیلی ، خانه ای را هدف قرار داد که خیال میکردند حماس را خواهند زد ولی در اصل نیروهای اسرائیلی آنجا بودند. این حادثه ، تو سط وزارت دفاع اسرائیل هم اکنون در حال بررسی می باشد؛ اشترن - گروهبان ۲۱ ساله ، وارتمن - سرگرد ۳۲ ساله و یوسف معادی ۱۹ ساله

در یک « آتش خودی » دیگر که روز سه شنبه رخ داد یک ساختمان بعداز حمله ی تانکهای اسرائیل فرو ریخت در این ساختمان کا پیتان اسرائیلی یوناتان نتانل - ۲۷ ساله از بین رفت .
باین ترتیب تاکنون فقط ۳ شهروند اسرائیلی توسط موشک های حماس قربانی شدند در حالیکه بیش از ۶۳۵ فلسطینی قربانی شدند که ۴۰ درصد آن مردم عادی غیر نظامی ؛ کودکان ، زنان و سالمندان بوده اند.
۵۹۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣٨۷       

    از : نقل قول

عنوان : ترتیب زمانی وقایع را پس و پیش نکنیم
این ها بایکوت کردن دولتی را که مردم فلسطین، در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک برگزیدند [ بایکوت به وسیله ی اسراییل و «جامعه ی جهانی» ـ م ] به یاد نمی آورند.
این ها فراموش کرده اند که اسراییل، به زور، غزه و کرانه ی رود اردن را از یکدیگر جدا کرد تا بتواند مردمان غزه را به جرم انتخاب کردن نمایندگان خود، در قرنطینه بگذارد و تنبیه کندشان. آخر، آن ها حق چنین انتخاب غلطی را نداشتند.

این ها، اول: شروع به پس و پیش کردن ترتیب زمانی وقایع کردند، و آن را مطابق میل خود از نو نوشتند. و بعد: دست به دامان منطق قرینه سازی و همسنگ نمایی شدند:
«خشونت، از هردو سو به کار رفته است، و ما شاهد قربانیان بی گناه در غزه و اسراییل ـ هر دو ـ هستیم. هر غیر نظامی کشته شده، یک قربانی بی گناه است.».
اما اینجا یک مشکل در کار است: در این دلیل تراشی و منطق بافی، نه ترتیب زمانی، و نه تناسب عددی، هیچکدام با واقعیّت، همخوانی ندارد.
سه غیر نظامی در جنوب اسراییل، کشته شده اند. اما چه وقت؟ بعد از آن که نیروی هوایی اسراییل، در بمبارانِ دقیقاً از پیش طراحی شده و برنامه ریزی شده ی مرکز غزه، بیش از سیصد فلسطینی را کشت.

از مقاله نویسنده و روزنامه نگار آزاده یهودی، میشل وارشاوسکی.
متن کامل در صفحه «جهان» همین سایت: «محکوم کردن هردو طرف، بدتر از قتل است».
۵۹۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣٨۷       

    از : آ ر

عنوان : منظور چیست؟
من نمیدانم منظور آتوسا خانم بزرگمهر از مطرح کردن این آمار و ارقام چیست؟ بحث ما دربارهء طرفین دعوا در این جنگ خان و مان برانداز است. اینکه یک رسانهء گروهی چقدر دربارهء یکطرف دعوا صحبت میکند (و یا نمیکند) دلیل درستی و یا نادستی یک طرف دعوا نیست. واقعیت این است که که حماس، بعد از اتمام دوره آتش بس در ۱۹ دسامبر، حملات وحشیانه با راکت را بر شهروندان اسرائیل آغاز کرد. ضمن محکوم کردن کشته شدن غیر نظامیان در غزه، همصدا با دولت قانونی فلسطین و رییس جمهور منتخب فلسطینیها، باید تروریستهای وحشی حماس را به عنوان شروع کنندهء جنگ محکوم کرد. به باور من نابودی توان نظامی حماس جهشی است بزرگ بسوی صلح دائم در خاورمیانه. ایکاش رفقای چپ ما از دفتر تحکیم وحدت درس میگرفتند و واقعیات موجود را فدای اوهام و آرزویهای سیاسی خود نمیکردند.
۵۹۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣٨۷       

    از : آتوسا بزرگمهر

عنوان : Selective ژورنالیسم «گزینشی »
برای آزاده سپهری

نظر Craig Murray در باره ی شیوه ی خبر دهی BBC راجع به جنگ غزه نکات جالبی را طرح می کند و از خوانندگان خود میخواهد: « اگر باور ندارید ، خودتان آزمایش کنید»
Craig Murray سفیر سابق انگلستان در ازبکستان بود که رایطه ی همکاری دولت انگلیس و ازبکستان در شکنجه ی ازیک ها را فاش کرد و بهمین دلیل از کار بر کنار شد. او در سایت خود به فعالیت ادامه میدهد :
http://www.craigmurray.org.uk/index.html

امروز در باره ی گزارش دهی BBC راجع به فاجعه ی غزه چنین نوشت :
۶ ژانویه ۲۰۰۹

واقعا چه اتفاق میافتد

دیروز یک ساعتی BBC World News را تماشا کردم. در این مدت چنین دیدم:
- سخنرانان طرفدار اسرائیل ( هم چنین دولت ایالت متحده) - ۱۷مورد
- سخنرانان طرفدار فلسطین - ۲ مورد
- اشاره به راکت های حماس بعنوان دلیل جنگ - ۳۷ مورد
- اشاره به حمله ی نظامی و عیر قانونی اسرائیل - هیچ مورد
- اشاره به کشته شدگان فلسطینی توسط اسرائیل در حین « آتش بس» - ۲ مورد
- اشاره به شهر Sderot - ۱۲ مورد
- اشاره به شهر Sderot که فلسطینی ست - هیچ مورد

کپی اصل مطلب از سایت Craig Murray
January ۶, ۲۰۰۹
What is Really Happening
I watched BBC World News for a timed hour yesterday. In that time I saw:
Pro-Israeli (including US government) speakers - ۱۷
Pro-Palestinian speakers - ۲
Mentions of Hamas Rockets as reason for war - ۳۷
Mentions of illegal Israeli settlements - ۰
Mentions of Palestinians killed by Israel during "ceasefire" - ۲
Mentions of Sderot - ۱۲
Mentions Sderot used to be Palestinian - ۰
If you don"t believe me, try it yourself.
۵۹۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۵٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست