یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

"یه روز یه ترک... یه روز یه رشتی...!" - محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار)

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : رضا شجاعی چاغروند

عنوان : ضرورت درج شعر
کاش آقای تابان ، قلم رنجه می فرمودند و با نوشتن چند کلمه ، ما را در جریان ضرورت درج این شعر شهریار قرار می دادند .
٨٨۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣٨٨       

    از : علی کبیری

عنوان : پراکندگی وکثرت شعار آقای تابان است
جناب آقای تابان

اهل خرد، گذاشتن این شعر شهریار را در اخبار روز امروز، که نشانه توهم شهریار نسبت به اهالی تهران آن روزگاران بوده است، گامی دیگر از جانب اخبار روز درجهت دامن زدن به مسائل قومی مردم ایران بحساب میآورند. در واقع، اخبار روز جزء معدود نشریات اینترنتی است که هر چند گاهی با نامیدن اقوام ایرانی بنام «ملیتهای ایرانی،» سعی در تفرقه و تکه تکه کردن مملکت ما دارد. اخبار روز که از جیک وبوک اخبار ایران با اطلاع میباشد، آگاهانه دست به چنین اعمالی زده و واقعیات را آنطور که یک نشریه مردمی باید به اطلاع برساند، نمیرساند. درمقابل، سئوال من از آقای تابان آنست که آیا شما از این واقعیت بی اطلاع هستید که مردم ترک زبان در جای جای ایران، از استان فارس تا آذربایجان وازآذربایجان شرقی وغربی تا خراسان، پراکنده اند؟ شما بی خبر هستید که دراطراف شهر تهران، به شعاع پوششی از کرج وآبیک وقزوین وزنجان درغرب تهران تا جاجرود واطراف دماوند درشرق و شمال شرقی و در جنوب تا اطراف قم وساوه(ترکهای شاهسون)، همه ترک زبان هستند؟ تازه در خود شهر تهران کنونی، هم میهنان آذربایجانی جزء اشخاص ثروتمند وصاحبان کسب وکارهای عمده، از واردات وصادرات اقلام بزرگ تا کسب وکارهای جزء نظیر سوپر مارکت و حتی مغازه های مواد غذائی کوچک با درآمدهای کلان، هستند؟ آیا شما از تاریخ وگذشته ایران بی خبرید که ترکان از بیش از هزار سال قبل به ایران آمده و خود به ترویج زبان فارسی همت گماشتند؟ مگر شمااز تاریخ بی اطلاع هستید که عمر پس از تسلط برایران آنروز، بیش از بیست هزار نفر از اعراب یمنی را از یمن کوچ داده ودرایران سکنا داد؟ آیا شما نمیدانید که چنگیز مغول وچهار پسرش چه قتل وعامی از ایرانیان آنروز براه انداختند وآیا شما بیخبرید که مغولان وتیموریان وبازماندگانشان چند صدسال برایران حکومت کردند ونسل آنها با باقی نسل ایرانی ممزوج ومخلوط شد؟ وبالأخره، آیا شما منکر نظریات علمی هستید که معتقد است از اختلاط نژادهای مختلف نسلی متکامل تر بوجود خواهد آمد. واین همان نسل از ایرانیان کنونیست که آوازه هوش ودرایت ومعرفتش اکنون دارد جهانگیرمیشود؟ کدامیک از هموطنان ایرانی قادرند با دلیل ومدرک ثابت کنند که با نژاد عرب یا ترک یا هندو و دیگران مخلوط نیستند؟ درحالیکه پس مانده های رژیم ننگین پهلوی دست به تبلیغ نژاد آریائی زده و در واقع انحصار طلبی سکتاریستی را برای «گداشاه دوم» و هم پالگیهایش تبلیغ کرده واز این راه میخواهند سرپوشی برخیانتها وجنایات سلسله پهلوی بگذارند، تا بلکه به اریکه تخت طاووس دست بافته وبه ادامه غارتگریهایشان بپردازند، گروهی هم با ترویج ملیتهای ایرانی، سعی در پراکندگی اقوام وسایر مردم ایران از همدیگر دارند. اگر درست به نتیجه رفتار وشعارهای این دو گرده نگاه کنیم، چیزی جز خدمت به بیگانه و تقویت دستهای آشکار و پنهان دولتهائی که چشم طمع به هستی ومنابع ما دوخته اند، نمی بینیم. زیرا که پراکندگی و کثرت ما، نیروهایمان را به ضعیف ترین وضع ممکن رسانده و درنتیجه سبب تسلط بیشتراستعمار بر مملکت ما خواهد شد. مروجان این سیاست، متعلق به هر دسته وگروهی که باشند، خواه سلطنت طلب وخواه متظاهرین به جمهوریخواهی و دمکراسی، همه در راه خدمت به تسلط بیگانگان گام برمیدارند. ما همه ایرانی هستیم وبه ایرانی بودن خودمان افتخار میکنیم. ما ایرانیان مخالف تبعیضهای نژادی وقومی وزبانی ورنگ پوست ولهجه وجنسیت و مسلک ودین ومذهب وغیره وهرچه که تبعیض وسوءاستفاده وستم انسان برانسان نام دارد، هستیم.
٨٨۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ف فارسی

عنوان : فارسی را پاس بداریم
¨جناب امیر گرامی
پیش از هر اظهار نظری یادتان نرود که "ملتفت" با "ت" است نه "ط"
٨٨۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ضحاک ماردوش

عنوان : منم ضحاک و ضحاکی کنم باز
از : ضحاک ماردوش
عنوان : منم ضحاک و ضحاکی کنم باز
ای «ف. تابان» بگو افکنده ای غوغا چرا
بین ما خوانندگان اینجا شده دعوا چرا؟

حالیا باید «یکی گشتن» هدف در کارها
گر چه گل گفتی ولی ای جان من حالا چرا ؟

این جراحت را که بود اندر میان ترک و فارس
بار دیگر تازه کردی داغ و خون پالا چرا ؟

از چه رو زخمی زدی بر سینه ی همسایگی
تیر خود کردی به قلب مهربانی ها چرا؟

شهریار ار گفت از روی غضب شعری چنین،
ناروا بر خشم او آتش زدی اینجا چرا؟

الغرض نوشی بنه در دست مردم نی که نیش
داده ای حنظل به جای پاره ای حلوا چرا ؟

با استقبال از غزل زیبای شهریار با مطلع: آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
۸۸۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردین ۱۳۸۸
٨٨۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ضحاک ماردوش

عنوان : منم ضحاک و ضحاکی کنم باز
ای «ف. تابان» بگو افکنده ای غوغا چرا
بین ما خوانندگان اینجا شده دعوا چرا؟

حالیا باید «یکی گشتن» هدف در کارها
گر چه گل گفتی ولی ای جان من حالا چرا ؟

این جراحت را که بود اندر میان ترک و فارس
بار دیگر تازه کردی داغ و خون پالا چرا ؟

از چه رو زخمی زدی بر سینه ی همسایگی
تیر خود کردی به قلب مهربانی ها چرا؟

شهریار ار گفت از روی غضب شعری چنین،
ناروا بر خشم او آتش زدی اینجا چرا؟

الغرض نوشی بنه در دست مردم نی که نیش
داده ای حنظل به جای پاره ای حلوا چرا ؟
٨٨۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣٨٨       

    از : امید کاوه

عنوان : ایران ایرانی
آقا یا خانم ایران ایرانی، شهریار شاعر بزرگی است که اهل آذربایجان بود و در این شعر به بهترین و هنرمندانه ترین وجه روحیه مردم غیر فارس را نسبت به تحقیری که تهرانی ها به غیر تهرانی ها روا می دارند بیان کرده است. مگر غیر از این است که تهرانی ها برای ترک ها، رشتی ها، اصفهانی ها، خراسانی ها و... جوک می سازند و به آن ها می خندند؟ مگر غیر از این است که به لحاظ امکانات، توجه و اهمیت تهران یک طرف و شهرستان ها یک طرف دیگرند؟ مگر در ایران بدترین فحش (دهاتی) و (از پشت کوه آمده) و (شهرستانی بی اصل و نسب)و (لر) و (ترک) و... نیست؟ مگر کرد ها و ترک ها و مجبور نیستند به زبانی غیر از زبان مادری خود بگویند و بنویسند؟ و از سوی عده ای(تهرانی) مورد تمسخر قرار بگیرند؟ و مگر هرگاه در طول تاریخ ایران مورد هجوم قرار گرفته این ترک ها و کرد ها نبوده اند که با خونشان از این مملکت دفاع کرده اند؟ شهریار همه این ها را با بیانی هنرمندانه و شاعرانه سروده است و مثل یک آینه جلو روی همه ما گرفته است. شما چرا ناراحت شده اید و ف. تابان را بازخواست می کنید؟ باید برای این مشکل بزرگ فکری کرد وگرنه باید شاهد یک یوگسلاوی سابق هم در ایران بود. اگر به قول شما رفتار شود و همه زباله ها را زیر فرش جارو کنیم و پنهان کنیم ایران از هم می پاشد. فضای روشنفکری با این شعر تیره نمی شود دوست عزیز اتفاقا روشن می شود و وقتی روشن شد شما می بینید که برای حلش باید چه کار کرد. در روشنایی هم می توان گره از کار فرو بسته مملکت گشود.
٨٨۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ایران ایرانی

عنوان : نفاق افکنی
قای ف . تابان ! ممکن است بفرمایید درج این شعر ( جز این که فضای روشنفکری را تیره تر کند ) کدام گره از مشکلات امروز من و شما و مردم و مملکت را باز می کند؟
٨٨۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣٨٨       

    از : محمد حسین بهجت تبریزی

عنوان : امیر خان
چوخ تشکر می کنم که طنزم را اگر نپذیرفتید، مردن مرا قبول کردید. من خیلی برای زبان فارسی زحمت کشیدم و غزل های چوخ گوزل و زیبایی گفتم که ماندگارند و باعث غنای زبان فارسی شده اند. این شعر را به عنوان طنزی هشدار دهنده از من قبول کنید. البته من منظومه معروفی دارم به نام حیدر بابا که سعدی هر روز این جا آن را برای خواجو ی کرمانی می خواند و شمس تبریزی ترجمه می کند، آخر خواجو ترکی بلد نیست، اما این سعدی چون خیلی جهان دیده است ترکی هم خوب حرف می زند. دوست دیگرم هم نظامی گنجه ای این جا است ما با عده ای از شاعران آذربایجانی مثل شمس تبریزی و قطران تبریزی و پروین اعتصامی و عده ای دیگر با شاعران فارس زبان و کرد و ... روابط خوبی داریم. شب های جمعه عرقمان را می خوریم و به گرمابه و گلستان می رویم، البته پروین نمی آید! این ها را رفقایم آقای فردوسی و آقای محمد شمس الدین معروف به حافظ و جامی و شاملو و کسرایی و اخوان ثالث و نادر پور هم تایید کرده اند و در این جا بعضی وقت ها اشعار هم را می خوانیم و به به و چه چه می گوییم! ما با هم دعوا نمی کنیم. یک دفعه نشنیدم این آقای محمود مشرف تهرانی (م. آزاد) لهجه ما را مسخره کند و ما را "روستایی ساده دل" بنامد. شما هم با هم متحد و خوب باشید تا ایرانمان از هم نپاشد. ما که دستمان از آن دنیا کوتاه شده است. شما یک کاری بکنید زبان ها و فرهنگ همه ی مردم ایران شکوفا شود و فردی به صرف فارس بودن برتر و به صرف ترک یا کرد بودن حقیر نباشد.
چوخ ساقول
محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار)
٨٨۱۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : امیر /

عنوان : آسوده بخواب همشهری!
بنده ملطفت درگذشت جنابعالی هستم . برای همین هم بهجت روان و مکان خطابتان کردم.
ولی از شما انتظار دیگری میرود. این توضیح جنابعالی هم گمان نمیکنم مطلب را توجیه کند . چون برخی هم وطنان بی ادب هم به بهانه گفتن "طنز" ، اقوام دیگر را مسخره میکنند.

شما بهتر است بیش از این آرامش جاودانی خود را بهم نزنید. چون میترسم کار بیخ پیدا کند.
٨٨۱۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : محمد حسین بهجت تبریزی

عنوان : امیر خان!
امیر خان سلام همشهری، من بیچاره ۲۵ سال است مرده ام! این شعر را برای این گفته ام که این تهرانی ها ما شهرستانی های بیچاره غیر فارس و با لهجه غیر تهرانی را اینقدر تحقیر نکنند و برایمان جوک نسازند! اینقدر زبان و لهجه ی ما را مسخره نکنند و ما را روستایی نخوانند. اینقدر همه جا نگویند و ننویسند (تهران و شهرستان ها!) من بر وحدت مردم ایران تاکید کرده ام. آن خر خواندن تهرانی ها هم فقط طنز است که از خود تهرانی های عزیز وام گرفته ام که خودشان معلوم نیست از کدام ده و شهرک آمده اند که جمعیت تهران یک دفعه شده ۱۵ میلیون نفر! سعدی و حافظ هم این جا هستند و سلام می رسانند!

محمد حسین شهریار از بهشت!!
٨٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست