از : در سالن سخنرانی دانشگاه صنعتی آریامهر بود که در جواب سوال جوانی که
عنوان : مطمئن باشید اگر پدر گرامیتان این حرف را در مناظره زده بود تا حالا در یوتیوب این ها پخش کرده بودند۰
خانم بنی صدر به این توده ای ها جواب ندهید۰ این پدر شما نبود که در بحث آزاد بگوید موی زن اشعه ای دارد که مرد را تحریک می کند بلکه در سالن سخنرانی دانشگاه صنعتی آریامهر بود که در جواب سوال جوانی که یخه پیراهنش تا نافش باز بود و آن جوان این سوال را طرح کرد که می گویند موی زن اشعه ای دارد که مرد را تحریک می کند گفت که موی زن اشعه ای دارد یا ندارد من نمی دانم ! اما پوشش انسان چه مرد باشد چه زن نباید باعث برقراری رابطه زور بین طرفین شود و مانع دیده شدن شخصیت طرف مقابل گردد۰ بعد با لبخند به آن جوان گفت که همین پوشش شما هم پوشش زور است چون در برخورد توجه فرد مقابل جذب شکل ظاهری شما می شود نه شخصیت درون لباس !
توده ای ها بعدا طبق معمول مکتب استالینیستیشان این موضوع را به پدر گرامی شما نسبت دادند در حالیکه در مکتب مارکسیسم خصوصا نوع روسی و چینی آن کد لباس شدید دارند و فقط یک روسری کم دارد تا بشود اسلامی ۰ در چین خانم ها مجبور بودند مویشان را هم دم اسبی ساده بیارایند و آن لباس رفیقی شان هم که یونیفرم نظامی بود.
چپی ها و هواداران آنان جوانان با پوشش غربی را لمپن و بازیچه بورژوازی غربی میدانستند و تمسخر میکردند در دانشگاهها ! دانشگاهها را بر حسب میزان وجود دانشجو با ظاهر غربی نام مضحک می دادند۰
همان زمان با شیطنت از پدر گرامیتان در مورد حجاب ناکامل مادر محترمتان و وضعیت حجاب شما به او طعنه میزدند۰ تا جایی که پدرتان به آنها گفت که در خانه اش آزادی و دموکراسی هست ۰ اینها در آنموقع ریش می گذاشتند و آیه و تفسیر قران می کردند و در خدمت ارتجاع سیاه بودند۰
مطمئن باشید اگر پدر گرامیتان این حرف را در مناظره زده بود تا حالا در یوتیوب این ها پخش کرده بودند۰ همانطور که از سروش در ستاد انقلاب فرهنگی پخش کردند۰ چون از کروبی حمایت کرد!
وقت تان را صرف پاسخ به این ها نکنید چون از شکست در بحث آزاد سیاسی در مقابل پدر بلیغ و توانای شما کینه ها به دل دارند۰
۱٣۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣٨٨
|
از : jalal m
عنوان : be majid gerami
اقای مجید گرامی شما بدون اینکه به محتوای نوشتار توجه کرده باشید اظهار نظر نموده اید.علاوه بر این اگر اقای بنی صدر نظری نا درست در باره موی زنان وحجاب اظهار کرده خود ایشان مسئو ل ان هستنددنه دیگری۰یا شاید همچون زژیم معتقد ید که میتوان به جرم پدر دختر یا پسر را محکوم کرد؟پیشنهاد می کنم با دقت بیشتر ی نوشتر را مطا لعه نمایید۰
۱٣۱۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : میزان
عنوان : سخن حق
خانم دکترفیروزه بنی صدر
مقاله بسیار خوبی است ورابطه عملی انتخاب اجباری با سیه روزی و شکست درناکامی انسان را نشان میدهد. نشان می دهد چسان انسانی که خودراتسلیم زور می کند، درواقع برای او انتخابی وجودندارد بلکه کاری که می کند تمکین به قدرت است نه انتخاب. تمکین به قدرت هم یعنی به استمرار از خود کم کردن و به قدرت افزودن، وداستان ضحاک ماردوش همین است. مردمان آن روزگار خود را روزانه ملزم به انتخاب از بین جوانان قربانی کرده بودند تا مارهای بردوش ضحاک را سیر کنند. کاوه ای لازم بود تا ندای تحریم آن عمل خفت بار را سرد داده و ملتی را نجات دهد.
۱٣۱۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : محسن مقصودی
عنوان : انتخابی سزاوار تقدیر
فلسفه ای کاملا وفادار به حقیقت ، بینشی عمیقا انسانی ، تحلیلی دقیق و عینی ، واقع بینی سیاسی بر پایه آموزه های تاریخی و جسارتی شایسته احترام تار و پود این مقاله را تشکیل می دهد.
و افزون تر انتخاب جبهه مردم و رد اردوی استبداد مذهبی ، شراره های امید می پراکند و پیام پر شور مقاومت را می رساند. انتخابی که سزاوار بهترین درود ها است.
۱٣۱۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : مجید
عنوان : سخنی با خانم فیروزه بنی صدر
سرکار خانم فیروزه بنی صدر
مقاله شما را تا به آخر خواندم و نظرتان بسیار محترم. اما بسیار تعجب کردم که چرا حجاب را رعایت نکرده اید. شاید در این وانفسا این مسئله از نظر شما و دوستدارانتان عجیب یا بی موقع و یا حتی مضحک بیاید. اما باید بیاد بیاورید که پدر ارجمندتان در همان ماه های اول انقلاب و قبل از به پایان رسیدن سال ۵۷ در یک بحث آزاد !! که پیام گذار شماره ۱۳۱۰۵ (چون از هول نام خود را نگذاشته اند مجبور بودم ایشان را به شماره خطاب کنم) که این وسط فرصت را برای گریزی به صحرای کربلای باند روسی و غیره مغتنم شمرده است، خیلی برای آن سینه چاک داده است، در پاسخ به سئوالی که "آیا درست است که از موی سر زنان اشعه ای ساطع می شود که به حال مردان (و شاید ایمان آنان) مضر است ؟؟" فرمودند که حتما" هست که می گویند (نقل به مضمون). شما و آقای ۱۳۱۰۵ که طرفدار بحث آزاد هستید فقط به همین یک سئوال پاسخ بدهید.
هم چنین نظر خانم نسترن (نظر شماره ۱۳۰۸۹) و آقای jalal m (نظر ۱۳۰۹۱) را هم اگر طرفدار آزادی زنان در حداقل در نوع پوشش آنها هستند، که خیلی از مقاله خانم بنی صدر به به و چه چه کرده بودند، را نیز به این مطلب جلب میکنم تا مثل شهرام از جنوب تهران (نظر شماره ۱۳۰۹۴) بدانیم که همه ما از جمله خود آقای بنی صدر همه دستمان در این کاسه بوده است و اگر بنا بر عذر خواهی است (که من هم مثل شهرام از خیلی ها از جمله فرزندان خودم و فرزندان آنانی که جان عزیزشان بیهوده از دست رفت انجام داده ام) بهتر است که همه در این عذرخواهی به اندازه ای که در آن سهیم بوده اند مایه بگذارند. حالا که آقای بنی صدر فرصت زیادی ندارند اما شما که میخواهید پا جای پای ایشان بگذارید حداقل درمورد همین یک فقره پوشش زنان از نظر ایشان نظر خود را بفرمائید.
با سپاس و اروزی واقع بینی برای همه
مجید
۱٣۱۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : مزدا خشایار
عنوان : راهی سخت در پیش است
خانم فیروزه بنی صدر با سلام. ممنون از اینکه در این وانفسای نان به نرخ روزخوری، ترجیح منافع مادی و فردی بر منافع ملی و جمعی، تبدیل ارزش ها به ضد خود و ... شما جسورانه و بدرستی بر مقاومت پای می فشارید و نمی پسندید تن دادن به ذلت تسلیم را.
شاد و شادکام باشید
۱٣۱۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : حسین عظیما
عنوان : بحران استثنائی قرن ۲۱
در باره ی مثال دوم «انتخابها » که خانم بنی صدر فرموله کرده اند ، بسیار از این پیچیده تر می باشد که بیان شده :
«مثال دوم از این نوع «انتخابها» که این روزها درجامعه های غربی و حتی دربخش مهمی از دنیا رایج است، انتخابهایی است که سرمایه داری به کارکنان تحمیل می کند: یا از بخشی از حقوق خود صرفنظر کنید، یا ما ناچار هستیم کارخانه را به کشوری دیگر که در آنجا هزینه تولید کمتر است، انتقال دهیم. متاسفانه، اکثراً از ترس بدتر شدن وضع، تسلیم می شوند. اما تجربه نشان می دهد که به رغم تسلیم، نظام سرمایه داری - که هدف اصلی اش سود حداکثر است- بالاخره کار خود را دیر یا زود انجام می دهد. »
اولا ؛ به دلایل متعددی از جمله انتقال تولید به کشورهای با نیروی کار ارزان، سرمایه داری در بحران بی نظیری روبروست که از دهه ۳۰ سابقه نداشته ست.
تانیا ؛ بازار ، از محصولات ساخته شده اشباع گردیده - تقاضا کاهش یافته - سفارش تولید کاهش یافته - بسیاری از کارخانجات بخصوص صنایع اتومبیل و تمام صنایع وابسته به آن زنجیر وار با کاهش فاحش تولید روبرو شده اند. تمام بخش خدمات با حداقل فعالیت روبروهستند.
ثالثا ؛ در شرائط مشابه در گذشته کارفرمایان براحتی کارکنان را اخراج می کردند و این بار ابعاد بیکاری آنقدر بالا خواهد رفت که صندوق بیمه ی بیکاری در بسیاری از کشورها ، قادر به پرداخت بیمه ی بیکاری نخواهد بود و هم اکنون بسیاری از بیکاران سوئدی با تاخیر پرداخت صندوق بیکاری روبرو شده اند.
بهمبن دلیل دولت ها با سرمایه داران به این نتیجه رسیده اند که بهتر ست کارکنان اخراج نشوند و با کاهش ساعت کار و یا حقوق کارکنان تا آنجا که ممکن ست هزینه ها ی نیروی کار یا با توافق سندیکا ها کاهش داد. این تاکتیک جدیدی ست برای پیشگیری از بحران عظیم تر .
واقعیت اینست که تا سفارش به تولید نرسد امکان تولید وجود نخواهد داشت . هر تولیدی باید روانه ی بازارگردد تا خط تولید به کار خود تدوام بخشد. بعنوان مثال ؛ هم اکنون ۲۵ هزار کامیون اسکانیا در سوئد - منتظر فروش ست- رقم اتومبیل ها ی منتظر فروش فقط برای پژوی فرانسه از میلیون فرا تر رفته ست.
جدا از بیماریهای مزمن مناسبات سرمایه داری در این بحران عظیم تاریخی که مسئول آن خیلی روشن صاحبان سرمایه می باشند که با ندانم کاری های خود وضعی بوجود آورده اند که گردش تولید در بازار و بازگشت سرمایه را مختل نموده از استیصال دست بدامان سندیکا ها شده اند.
در این مورد نمی توان با شعار کلی برای این معضل عظیم سیاست اتخاذ کرد . بنطر من در هر واحد اعم از صنعتی یا خدمات کارکنان باید با هوشیاری و مطالعه ی دقیق در مقام پاسخگوئی به کارفرمایان بر آیند تا در این آشفته بازار دست سوء استفاده را ببندند. در واحدها و بنگاه ها ی اجتماعی حساب کتاب ها تقریبا روشن و در دسترس ست .
معمولا برای کاهش حقوق یا ساعات کار قرار داد های محدود - شش ماهه یا یک ساله - منعقد میشود تا مطابق تغییرات بازار و گردش کار
تغییرات مناسب صورت گیرد. درصورت بهبود رونق اقتصادی قرار داد لغو و وضع عادی برقرار خواهد شد و در صورت ادامه ی بحران قرار داد تمویید یا تغییرات لازم خواهد یافت. بدین ترتیب کارکنان هر واحد میتوانند با همبستگی و درایت فقط جلوی سوء استفاده را بگیرند و صاحبان سرمایه در شرا ئط کنونی قدرت مانور برای تهدید و انتقال کارخانه به کشورهای نیروی کار ارزان را ندارند. زیرا بحران از امروز نیز عمیق تر خواهد شد. تمام سرمایه هائی که قبلا به چین منتقل شدند نیز امروز با بعران روبرو هستند و صادرات چین به غرب هم بشدت کاهش یافته ست.
۱٣۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : شهرام از جنوب تهران
عنوان : آری برادر برخیز که گنداب خون از این اسلام، قرآن و تشیع علوی تو روان است!
بعله!! مطلبتان را دوستانتان به به گفته اند. ولی از قول من به شما و پدرتان سلام . و تا جمهوری اسلامی دوم برهبری ابناء بنی صدر و رسالت ابولحسن خان آری. خوشبختانه اسلام چنان آلوده به خویشتن خویش است که با هیچ آبی پاکی نمی پذیرد. آقای بنی صدر و ابناء او بهتر است یک بار برای همیشه از این دستوالعمل قتل آدمکشی دست بردارند، قرآن دیلپ را می گویم، آنگاه از گذشته هم نه توبه که انتقاد کنند، آنوقت مثل دیگران مطلب بنویسند. تا آن روزگار ما راه درازی در پیش داریم، اما متاسفانه وقت تنگ و آقای بنی صدر به هشتاد سالگی نزدیک. آما آیا حضرت ایشان خواهد گفت که تا چه اندازه در کشتار های اولیه ی انقلاب نقش داشته یا نه، و دوم اینکه شما سرکار خانم دستبوسی و راه صاف کنی از امام خمینیشان را بپرسید و ما را توجیه کنید. البته این بنده هم مثل هر احمق دیگری امام خمینی گفتم، اما من شانزده ساله بودم، و این نجاست را از لبهای بزگان لیسیده بودم و بارها هم از این شکر خودنم در حد خودم، که البته کسی نیستم ، معذرت خواهی و انتقاد از خود کرده ام. و اما حالا آیا این آقی بنی صدر برای یک بار هم که شده پاسخ این همه اشتباه و گاهی خونریزی را خواهد داد. و شما سرکار خانم در بهترین جایگاهید که از او در عقد قرار دادش با مسعود رجوی سوال کنید و جواب را در اینجا بنویسید تا من نادان یکبار برای همیشه بنی صدر را آدمی دیگر بدانم. و نه دستبوس خمینی آدمخوار. و روحانیت در کل و تمام خونآشان! و در پایان این با این همه زیان و خسارت مادی و معنوی این چه موهبت بزرگی ست که روحانیون حتا قبورشان را نیز از مردم پنهان می کنند. در محله ما در جنوب شهر تهران آخوندی مرده بود، و من همان روز برای سال داییم به جهنم زهرا ( اینرا تهرانی ها می گویند) رفته بودم، وقتی جنازه آن آخوند را در خاک فرو کردند، فقط برای او، الطفاط کنید فقط برای او شاید یک تن شفته سیمان آوردند و ریختند روی او تا مردم خشمگین او را از گور بیرون نیاورند. و این برای من بسیار ارزنده است. کثافت عمیق این دین و این قرآن و آن محمد و این علی چنان بیرون زده که آخوندان را زالو های عمودی مینامند. مردم ایران البته متاسفانه برای روزی که تمامی درختان، تمامی تیرهای چراغ برق آخوند میوه بدهند روز شماری می کنند. و من اگر چه امیدوارم که آخوندان با لباس مبدل و با ماتیک سرخاب سفیداب و مینی ژوپ از ایران به همان غرب که هر صبح و شام فحش داده اند و مرگش گفته اند فرار کنند و بدست مردم نیفتند که آنها این مردم را خونخوار پرورده اند. اما با اینحا در این میدان شوش تهران برای آن روز بزرگ ثانیه شماری می کنم. آقای بنی صدر بفرمایید بنویسید. من آنرا در دانشکده خواهم زد. بگویید که دستبوسیتان از خمینی کار بدی بود، بنویسید که بیعت با رجوی بعد از بیعت با خمینی کار خردمندانه ای نبود، می دانم که این حرفها درد آور است ولی تقصیر خودتان است وقتی می خواهید مطرح باشید باید پاسخ بدهید. در همان انگلیس یا فرانسه هم که هستید نگاه کنید سیاستمداران را برای پاسخ گرفتن در زیر فشار می گذارند. آری برادر این چنین شد، با آن پوستین کرمآلودت از سوریه بلند شو ببین چه گندی زدی!
۱٣۰۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨٨
|
از : jalal m
عنوان : mostadal va mantaghi
خانم پنی صدر گرامی په نظر من زاویه ی که شما په مسئله نمایش جاری در میهنمان بر خورد نمودید بسیار جالپ منطقی و اموزنده است متشکرم
۱٣۰۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨٨
|
از : نسترن
عنوان : خانم فیروزه بنی صدر
خسته نباشید. مطلب بسیار خوبی بود.
۱٣۰٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨٨
|