از : مبهوت
عنوان : پرچم آقای گنجی کدام است؟
در این مقاله آقای گنجی با اشاره به کسانی که خواهان بر افراشتن پرچم ایران در مراسم اعتراضی هستند به دفعات از اصطلاحاتی نظیر "پرچم خاص گروه خود" استفاده می کند و آن را به عنوان نماد گروه سیاسی و حزب و دسته ورزشی و غیره معرفی می کند. ظاهرا قصد ایشان جلوگیری از تفرقه در صفوف مخالفان و بهانه ندادن به رژیم آخوندی (به قول ایشان سلطانی) حاکم بر ایران است. این سوال برای من پیش آمده که خود آقای گنجی کدام نشانه را به عنوان پرچم ملی ایران به رسمیت می شناسد. این همه تاکید بر این که پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان را صرفا به عنوان نماد دو جریان سیاسی سلطنت طلب و مجاهد معرفی کند و خاص آنها بداند و در مقابل در برابر پرچم "رسمی" خرچنگ نشان حساسیت و دافعه ای نشان ندهد مرا به شک انداخته که نکند تمایل ایشان بیشتر از هر چیز جلوگیری از خدشه دار شدن اعتبار این نماد مدهبی و ضد ملی است.امیدوارم اشتباه کرده باشم.
در عوض رنگ سبز به درستی نماد جنبش سبز کنونی است که همه مخالفان با افق های فکری متنوع را در بر می گیرد . هم طرفداران موسوی در آن شرکت دارند، هم کسانی که انتخابات را تحریم کرده اند. هم فعالان جامعه مدنی هستنند، هم کسانی که هیچ اعتقادی به دموکراسی ندارند و فقط می خواهند احمدی نژاد برود تا جناح مقابل قدرت را به دست بگیرد.
رنگ سبز یک نماد است و پرچم نیست. خطر تبدیل یک نماد به پرچم برای جنبش دموکراسی خواهی ایران کمتر از خطر تبدیل پرچم به نماد (موضوع واهمه گنجی در این مقاله) نیست. کسی که پشت این نماد سبز یک حرکت اعتراضی را در خارج از کشور به راه انداخته (و دستش درد نکند) اگر بخواهد نماد را به پرچم تبدیل کند کم و بیش خودش را هم از سازمانده یک حرکت اعتراضی به رهبر خود خوانده جنبش ملی ارتقا می دهد و به خود حق خواهد داد برای کل اپوزیسیون تعیین تکلیف کند و برای مردم رهنمود صادر کند.
امیدوارم آقای گنجی محبوبیت و احترامش را برای همیشه نزد مردم ایران حفظ کند.
۱۵۵۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨
|
از : ایراندخت آریا
عنوان : حقا که خیلی پرروئی
اثبات شده است که چارهی دیگری نداری جزادامهی راهی که باشتاب هرچه بیشتر وباتمامی
قدرت وامکاناتیکه اربابانت دراختیارت گذاشته اند،ادامه دهی.هنوزنفهمیدی رنگ سبزبرای
ملتیکه سی سال هستی وداروندارشان وآبرووفرهنگشان موردتهاجم دینفروشان ودین
بازان قرارگرفته،نشانهی یک زنده گی وصلح وآرامش درسایهی آزادی وبرقراری عدالت درپناه
قانون مردمیست نه پرچم ملی ومیهنی.اگرتاامروزنفهمیدی که هیچوقت هم نخواهی
فهمیدمن دعامیکنم که امروزبفهمی نفعش بیشتراست ازمنافعی که اربابانت برایت در
نظرگرفته اندایرانفروشی وایرانی ستیزی بس است.برقراربادپرچم ملی ایرانیان.اگرطرفدار
گنجی نباشیدنظرمراسانسورنمیکنید.
۱۵۵۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨
|
از : بیگانه
عنوان : من موافق تحریم بنزین هستم
آقای گنجی شما که چند ماه پیش منکر اپوزیسیون رژیم در خارج بودید و حالا هم رهبر شدید و حکم می دید. نه برادر, .من موافق تحریم بنزین هستم. و نوشتید
"به کیفر خواست و تبلیغات همه روزه ی رژیم توجه کنید: آنها شبانه روز در پی آنند که این جنبش را به مجاهدین خلق، سلطنت طلبان، آمریکا، انگلیس، فرانسه و دیگران ارتباط دهند [۶]."
رژیم فاشیستی اسلامی احتیاجی به این کارها ندارد و به هر کسی راحت تهمت می زند . شماتجزیه و تحلیل را چرا به این سطح پائین می آورید. شما فکر می کنید رژیم همه روزه در این ۳۰ سال حکومتش کار دیگری کرده. رژیم اسلامی هیچ گروه دیگری را بغیر از دو گروه بر نمی تابد و اسمی نمی برد. حاکمین هم بیشتر مثل مجاهدین, اسلامیست هستند تا سکولار و دموکرات. به همین دلیل همیشه سعی میکنند از مجاهدین و سلطنت طلب های بقول شما بد نام نام ببرند و معروفشان کنند که مخالف ما هستند. چرا متوجه نمی شوید.
۱۵۵۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨
|
از : هامون
عنوان : دوستان مثل تسبیح زنها در مسجد برایشان حیاتی است
من که در حرکتهای جنبش سبز در استکهلم شرکت داشته و دارم و وفادار به جنبش سبز و هم به پرچم سه رنگ "بی نشان" خود هستم . بسیار این دیکتاتوری و تحمیل پرچم را حس کردم. متاسفانه نه تنها تحمیل پرچم بلکه تحمیل شعار کار را به آنجا رساند که تصمیم گرفتم شرکت خود را محدود کنم به تظاهراتی که انجمن حمایت که بوسیله جوانها و خبرنگارها در استکهلم انجام میشود شرکت کنم http://www.initiativ-iran.org . من با بخشی از نظرات گنجی موافقم ولی در عمل آنرا زیاد موفق آمیز نمیدانیم.اعتصاب غذا در آمریکا چشمگیر نبود با آن همه تبلیغات که در موردش شد. تعجب کردیم چرا گنجی ارزیابی درست از عدم استقبال نمیدهد.
اما انهایکه امروز با پرچم میآیند (که من شخصاً مخالف نیستم) در عمل بسیار شعارها ربطی به جنبش سبز ندارد . و متاسفانه این در استکهلم دیگر جا افتاد. دوستان جمهوریخواه که در استکهلم تلاش صادقانه میکنند که بالانس ایجاد کنند اما گوش فرصتطلبها و تندرها بدهکار نیست.همانطور که میبینید از طرفی حضور پرچم و رنگها نشانه دموکراسی و گوناگونی است و بسیار چشمگیر، از طرفی در عمل پرچمدارها و بلندگو بدستها ,خیلی از جنبش سبز فاصله گرفتند.مساله محدود کردن نیست . بحث اینست که دموکراسی آقایان یک پایش میلنگه.
من که این را مینویسم یک لیبرال دمکرات هستم و جمهوریخواه. یک دوست خوب به شوخی گفت .. " حزب کمونیست کارگری و افراطیون سلطنت طالب صلواتی شعار میدهند" یعنی دوستان مثل تسبیح زنها در مسجد برایشان حیاتی است که چند تا شعار (صلوات) تند بدهند و هر چقدر "مرگ بر" "مرگ بر" بیشتر بگویند ثواب بیشتر دارد ...... اینجاست که من علاقمند با تاریخ ایران و پرچم ایران میبینم این دوستان ضد پرچم عمل میکنند. در عمل دنبال گرفتن رهبری تظاهرات آنهم یکجانبه هستند ( نمونههای سازش دمکراتیک هم دیدم ). و اما ما شاید ۲/۳ مردم احساس میکنیم آلت دست نباید بشویم. راستش از خشایار روخسانی سپاسگزارم با تحلیل عمیق و فرهنگی ولی در میدان عمل ( نمونه در استکهلم) تا حدی کنترل از دست در رفت. آقای گنجی راه بیدردسر را انتخاب کرد ولی آیا دوام خواهد آورد . آیا میشود از هراس کم کرد و در جأیی به سازش و پذیرش نسبی رسید. بهانه جمهوری اسلامی که انگ میزند بهانه خوبی نیست. چون جمهوری اسلامی مشکلی برای برچسب زدن ندارد. این را نباید پایه تحلیل و جداسازی قرار داد.
۱۵۵۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨
|
از : علی جوانشیر
عنوان : گنجی کی سخنگوی قیام شد؟
ببخشید آ قای گنجی جنابعالی را کی سخنگوی جنبش انتخاب کرده که اینچنین قاطعانه برای جنبش ملی تعیین تکلیف می فرمایید؟ دهها تن شهید و هزاران اسیر و صدها هزار قهرمان معترض با تمام وجود خویش به این سیستم جهنمی که جنابعالی از بنیان گذارانش بودید نه گفته و می گوید . همچنان که ملاحضه فرمودید حتی یکنفر هم در تظاهرات ملیونی پرچم خرچنگ نشان خمینی را بالا نبرد، شما چگونه آنرا پرچم ملی می خوانید؟
۱۵۵۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨
|
از : بهمن زاهدی
عنوان : آقای گنجی آیا یزید قبل از کشتن امام حسبن به او تجاوز جنسی کرده بود؟
آقای گنجی لطفا بفرمایید برای آزادی کدام کشور مبارزه میکنید؟ اگر برای دموکراسی مذهبی فعالیت میکنید کشور مورد علاقعه خود را هم نام ببرید. من ایرانی هستم و برای آزادی ایران فعالیت میکنم. شما نام ایران را هم با اکراه به زبان میآورید جه برسد به پرچم سه رنگ و شیر وخورشید آن.
برنامه شما برای اصلاح نظام امام زمان چیست؟
آقای گنجی آیا یزید قبل از کشتن امام حسبن به او تجاوز جنسی کرده بود؟
آقای گنجی آیا شما هم مانند بیشتر مهاجران ایرانی شبی گشنه و تشنه در ایستگاه قطاری در غربت خوابیدهاید؟
آقای گنجی ما در خارج از کشور بدون کار کردن نمیتوانیم زندگیمان را بگذرایم؟ شما کجا کار می کنید؟
۱۵۵۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨
|
از : فقط بازار
عنوان : بازار را پنچر کنید تا کل ایران ازاد بشود
جناب گنجی به جای پرچم شیرو خورشید بازار را پنچر کنید تا کل ایران ازاد بشود
تجمع در بازار را باید هر روز انجام بدهید تا به نتیجه برسد هجوم مردم معتزض در بازار باعث می شود بازاری ها از ترس درگیری و اغتشاش بازار را ببندد و جرات نکنند بازار را باز کنند و وقتی بازار بزرگ ایران و دیگر شهرها پنچر بشود چرخ اقتصاد ایران و صادرات و واردات می خوابد و روی کل ایران تاثیر می گذارد . زنده باد ازادی که در راه است فقط بازار تعطیل شود یعنی ایران تعطیل شده است و اعتصاب دانشگاه و مدارس و بقیه اتوماتیک وار صورت می گیرد البته ممکن است با تعطیلی بازار ظزف چند هفته اوضاع ایران به هم بریزد به امید خدا
۱۵۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨
|
از : خشایار رُخسانی
عنوان : فراپُرسش پرچم
درود به آقای اکبر گنجی،
من با بیشتر دیدگاه های شما در این نوشتار همداستان هستم. ولی در پیوند با فرپُرسش پرچم، دیدگاه دیگری را نمایندگی میکنم.
به باور من اگر چه شاید امروز برخی از مردم ایران به شوند (علت) سه دهه سیاست های سامانمندِ (سیستماتیک) حکومت اسلامی برای فرهنگ زُدایی و بیگانه کردن مردم ایران با گذشتهنگاری خودشان، با نشان شیرخورشید در پرچم ایران بیگانه شده اند، ولی گرد و خاکِ سیاست هایِ زیان آور فرهنگ زُدایی رژیم اسلامی خیلی ناچیز تر از آن است که بتواند تنومندی کوه فرهنگی، کیستی چیستی ما ایرانیان را که دستکم ۲۵۰۰ سال پیشینه دارد، با افشاندن مُشتی گردِ و خاک از آسیب رسانی هایِ فرهنگی در سه دهه گذشته، به خاک فراموشی بسپارد. پرچم نشان هستی و ناوابستگی هر کشوریست، و پیشینه-ی هستی این کشور با سربرآوردن فتنه-ی خمینی آغاز نشده است، که هستیش با نشان و پرچم حکومت اسلامی بخواهد چَم ( معنی) و مینش (مفهوم) پیدا کند و بُربخورد. دستکم از زمان نادر شاه افشار پرچم سه رنگ با نشان شیر خورشید پرچم رستادی (رسمی) ایران بوده است. و نشان شیرخورشید پیش از اینکه نمادی از سامان پادشاهی را با خود به ترابُرد (حمل کند)، هزاران سال است که نمادی از هَستی، ناوابستگی و کیستی این کشور میباشد که با آمدن و رفتن این یا آن رژیم رنگ و ارزش خود را از دست نمیدهد.
شوربختانه یکی از ویژگی های ناگوار در میان روشن بینی ها در این کشور که همه-ی چیزشان را چشم بسته از باختر رونویسی میکنند، و به فرهنگ چیره در میان آنها فراروییده است، همتازی (مسابقه) در دُشمنی آنها با ارزش هایِ فرهنگی و میهن پرستی است. بدون درنگریستن به این راستینگی (واقعیت) که در فرهنگ ایرانزمین هیچگاه نژاد پرستی، برده داری و خُرد کردن آیین و دین مردم کشورهای دیگر، آیین چیره در این کشور نبوده است، روشن بین های ایران کور کورانه با رونویسی از باختر، بدون اینکه با کمینه ای (حداقلی) از گوهر فرهنگ و گذاشته-یِ کشورشان آشنایی داشته باشند، با آن دُشمنی میورزند. اگر روشن بین های باختر با فرهنگ میهن پرستی خود دُشمنی میکنند، پذیرفتنی است، زیرا که این فرهنگ در باختر، انگیزه ای برای دو جنگ خانمان سوز جهانی و کشتار ۵ میلیون یهودی در اروپا شده است، ولی انگیزه-ی روشن بین های ما در دُشمنی با فرهنگ میهن پرستی و دلبستگی به میهن در چیست؟ آنهم دُشمنی با آن فرهنگی که همیشه نوید دهنده و پیام آور اندیشه-ی نیک، گفتار نیک، و کردار نیک، گسترش آشتی و دوستی و دانش در جهان بوده است.
آقای اکبر گنجی! شما میگویید که در برنامه اعتصاب غذایی که برگزار کردید، تنها از بهر همراهی کردن با جُنبش سبز ایران، خواستار برافراشته شدن پرچم سبز در گردهمایی برای اعتصاب غذا شدید و از آوردن پرچم سه رنگ پیشگیری کرده اید. شما در اینجا با درهم آمیختن دو فراپُرسش (مسئله)، به یک نتیجه-ی دلبخواهی میرسید. زیرا کسی در این راستینگی (واقعیت) اندید (شکی) ندارد که نشان جُنبش سبز ایران «سبز» است، و برافراشتن پرچم سبز در گردهمایی شما نشانی از همبستگی با این جنبش میباشد، ولی شما که نمیتوانید به این سادگی از برافراشته شدن پرچم سه رنگ ایران که نمادی از ناوابستگی وکیستی کشور ایران است خودداری کنید، آنهم به این بهانه که نشان جنبش سبز ایران «سبز» میباشد. با همه-یِ ارجی که من برای شما دارم در اینجا شما شوربختانه بجای آوردن یک فرنود (دلیل) خردمندانه به صحرای کربلا زده اید. زیرا شما بنام مردمی این اعتصاب غذا را راه اندخته اید که خود را ایرانی میدانند و آن مردمیکه این جنبش را براه انداخته اند، خود را به یک کشوری وابسته میدانند که نامش ایران است و این پرچم سرنگ هم نشان کیستی آنهاست که به آن میبالند. و شما از کجا بیگمان هستید که اگر فشار چماق و سرکوب نیروهای ارازل و اوباش رژیم نمی بود، جنبش سبز ایران در کنار رنگ های سبز، پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان را نیز برمیافراشت؟
من با این دیدگاه شما همداستان هستم که امروز برخی به شوند سه دهه فرهنگ زُدایی حکومت اسلامی آنچنان با نشان شیر خورشید پرچم ملی خود بیگانه شده اند که آن را به نشان یک هَنگان (حزب) یا سازمان پادشاهیخواه، فروکاهیده اند، ولی شما در برنامه اعتصاب غذای خود دستکم میتوانستید خُرسند از برافراشته شدن پرچم سه رنگ ایران بدون هرگونه نشانی باشید، تا دستکم مردم جهان که گزارش این اعتصاب غذا را از رسانه های گروهی دُنبال میکردند، بدانستند که آنهایی که در این برنامه-یِ اعتصاب غذا هُماسیده اند (شرکت کرده اند) از کشوری میآیند که نامش ایران است و ایرانی هستند و این هم نشان کشورشان است، و آنها نه مراکشی هستند و نه پاکستانی.
شما دیدید که با آنکه نزدیک به سدهزار ایرانی در آمریکا زندگی میکنند، ولی از بهر برخورد گروه گرایی ناخواسته-ی شما با برنامه اعتصاب غذا، این برنامه از سوی ایرانیان در آمریکا با پیشوازی گُسترده رو برو نشد. اگر دستکم شما از آورده شدن پرچم سرنگ ایران بدون هرگونه نشانی، هَمیستاری ای (مخالفتی) نمیکردید، شاید دستکم چند دهزار تن در برنامه-یِ اعتصاب غذا می هُماسیدند.
این آزموده بایستیکه برای شما هَشداری باشد که در جُنبش آزدیخواهی ای که آغازیده است، همه ما ایرانیان آزادیخواه در یک کشتی نشسته ایم و به یکدیگر نیاز داریم. و پرچم سه رنگ ایران در این مبارزه نمادِ ارزش های ملی ما در این کشتی میباشد که با بالاکشیدن بادبان های خود رهسپار رسیدن به آماژ و هدف های ورجاوندی (مقدسی) همانند آزادی، دمکراسی و ناوابستگی کشور شده است، ارزش هاییکه جُنبش سبز ایران در چشم انداز خود گُذاشته است.
خشایار رخسانی
چهار شنبه، ۲۰۰۹/۰۸/۱۲
۱۵۵٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨
|
از : کمند امیری
عنوان : وحدت در کثرت
اتحاد به معنای یکرنګ شدن نیست، بلکه به معنای رنګارنګی ولی یک هدف مشترک داشتن است.همه ما ایرانیان می توانیم برای برقراری دمکراسی در ایران با هر رنګ و نشانی در کنار هم قرار بګیریم و از ایجاد چنین جار و جنجالهایی که تنها ثمرش دوری از هدف مشترک است،خودداری کنیم.
۱۵۵٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨
|
از : سیما محسنی
عنوان : دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس آقای گنجی را؟
پس آقای گنجی بفرمایند حضور گوگوش که مشخصأ یک سلطنت طلب هست چه مفهومی دارد؟ نکته اینجاست که یکی از شرکت کنندگان در جمع نیویورک به شکل بسیار بی ادبانه و لات منشانه پرچم سه رنگ شیر و خورشید را به رژیم پهلوی چسباند ( همانکاری که رژیم میکند) و به زعم خیال باطل خود این پرچم را به گور سپرده دانست .
در حالی که رژیم سرتاپا جنایت و نکبت پرچم نکبتبار عنکبوتی را به ملت ایران تحمیل کرده طبیعیترین و عقلانی ترین عکس العمل همانا برپایی پرچم سه رنگ شیر و خورشید میباشد.
متأسفانه آقای گنجی و گروهی از همفکرانشان آنجا که انتخاب بین ریشه های ملی-میهنی یا بی ریشگی حاکم هست با طرح بهانه هایی از قبیل اینکه رژیم بهره برداری کرده وتبلیغات منفی میکند گزینه ملی -میهنی را طرد میکنند.
آقای گنجی بدانید سالها پیش (همان دورانی که شما و برادران گمنامتان مشغول سرکوب باقیمانده خیزش ۱۳۶۰ بودید) یک جوان رشید ایرانی به نام نیوشا فرهی (یادش گرامی) در همین محلی که شما مراسم گوگوشی اعتراض را ترتیب دادید , در اعتراض به حضور ننگین خامنه ای (در آن زمان رئیس جمهور بود) خود را به آتش کشید .
آنچه را که شما و همفکرانتان امروز حتی بزحمت و با اکراه و صدها حاشیه اطمینان و محتاطانه (در حد خیلی کمتر) زمزمه میکنید نیوشا با آتشی که برجان عزیزش افکند فریاد زد, بخاطر
ندارم که شخص شما ویا حتی یک نفر از جمع گوگوشی شما حداقل وقوع این فریاد اعتراض را چه در زمان وقوع و یا اکنون را آگاهی داده باشید.
آقای گنجی در مصاف با دشمن تاریخی این ملت بسیار انسانهای آزاده ای بودند که با سر زدن اولین نشانه های دیکتاتوری کثیف مذهبی سکوت را شکستند و چه ایثارگرانه بهای این
استقامت و پایداری را دادند , مطمئن هستم خرداد ۱۳۶۰ و آن کودتای ننگین را بخاطر دارید, دریغ است که از جنایت خرداد ۱۳۶۰ بگویم ولی از شهید شاعر قهرمان خلق سعید سلطانپور
نام نبرم که چه نامردانه از جشن عروسی اش به اتهام قاچاق ارز به اسارت برده شد و مظلومانه به دست جلادان رژیم بشهادت رسید سعید تنها یکی از سرو قامتان ایستاده این وطن و از
تبار گلسرخی بود که با دشمن ملت بر سر جانشان چانه نزدند و نخواهند زد و اینان هستند که ۳۰ سال زودتر و بهتر از شما به کنه جنایت و ارتجاع رژیم پی بردند.
سیما محسنی
۱۵۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨
|