یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آن ها را کشتیم تا از وجودشان خلاص شویم!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : neda hagh

عنوان : فراموشت نکرده ام
با خواندن کتاب فراموشم مکن نوشته‍ی زندانی سیاسی "خانم عفّت ماهباز " از سرنوشت همکلاسی خود که ۲۸ سال پیش سر امتحانات نهائی غایب شد با خبر شدم . آنگاه در اوج درد مقاله ای در تظلّم او نوشتم با عنوان "فراموشت نکرده ام" و آن را تقدیم کردم به شهید آزاده طبیب، گل سرسبد کلاسهای دوره‍ی دبیرستانم. (آزاده به صرف آنکه در زمره‍ی دانش آموزان هوادار مجاهدین خلق بوده محکوم به زندان میشود وپس از هفت سال، در حالیکه در انتظار پایان دوره‍ی محکومیّتش بوده در سال ۶۷ اعدام شده است.)
سوا ل اینست: باتوجّه به اینکه آزاده طبیب از هوا داران گروهی اسلامی بوده بعلاوه مقاله‍ی من حاوی آیاتی از قرآن است شما آن را چاپ میکنید؟ لطفاً مرا مطّلع فرمائید.
قابل ذکر است که من پیرو خطّ خاصی نیستم فقط سر ستیز با ظلم دارم . این مقاله نیز صرفاً انعکاسی است از اوج درد درونم و بوسیله‍ی آن خواسته ام بگویم که شاهد خاموشی چون من هم قابلیّت آن را دارد که به همّت نویسنده ای چون خانم ماهباز به سخن آید.
۱۵٨٨۱ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣٨٨       

    از : محسن کردی

عنوان : نگاهی خارج از تعصب داشته باشیم.
خانم مژده، این که یک سلطنت طلب افراطی و یک چپ افراطی روی رعایت حقوق بشر تاکید دارند را باید استقبال کرد و من نمی فهمم چرا این امر باید تعجب بر انگیز باشد؟ من جناب مداین را نمیشناسم. شخصا هم در هیچ جنایتی شریک نبوده ام. قبل از انقلاب هم مسلحانه با رژیم شاه جنگیدم (متاسفانه). بعد از انقلاب بود که (سلطنت طلب) شدم. آنهم به اندازه حق رای در یک رفراندم. اگر این خواسته بحق از نظر شما افراط است پس باید افراط را دوباره تعریف کرد. با توجه به همین تعریف شما از «افراط» در مورد جناب مداین نیز احتمالا ایشان یک چپ سوسیال دمکرات و رک گو باشند. و آخر و آخر اینکه اگر دنبال «قضیه تعجب برانگیز» میگردید، فکر میکنم همنظر بودن با خلخالی و حتا هورا کشیدن برای قتلهایی که وی مدعی مرتکب میشد از جانب نیرویی که مدعی حمایت از حقوق انسانهاست موضوع مناسبی برای تعجب کردن باشد. خانم عزیز، هم در مورد این نوشته پیرامون کیهان لندن و هم نظر شما، سخنی برای کمک به بهتر شدن وضع آورده نشد. اعتراض من به این است که بهتر است انگشت اتهام به طرف هم نگیریم و بپذیریم که همه اشتباهاتی داشته ایم حال یکی بیشتر یکی کمتر. در اسپانیای فرانکو نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر ظرف بیست سال کشته شدند و با هم آشتی و زندگی کردند. ما ۴۰ سال است روی تپه های اوین و نزدیک ۶۰ سال است روی ۲۸ مرداد گیر کرده ایم. اشکالی ندارد و حتا خوب است که از جنایت تپه های اوین و کشتار سال ۶۰ و ۶۷ و ۲۸ مرداد بگوییم، اما این گفته ها را تبدیل به سندی برای جذف و بی حقوقی دگر اندیش نکنیم. و از آن مهمتر نگاهی هم به آینده بدون حذف یکدیگر داشته باشیم. این همه حرف من «سلطنت طلب افراطی» است.
۱۵٨۷۹ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨       

    از : مژده ستارزاده

عنوان : شباهت عجیب
این جا است داستان شگفت تاریخ: وقتی پویان مدائن چپ افراطی با محسن کردی سلطنت طلب و راست افراطی هم داستان و هم نظر می شوند. مواضع مهم نیست، اصل قضیه این جا است!
۱۵٨۷۴ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨       

    از : پویان مدائن

عنوان : همه داستان را نگفتید.
بخشی از این داستان بلند حمایت اکثریتی ها از کشتار مخالفان رژیم است بدون ان تاریخ را ناقص خوانده اید.
۱۵٨۷۲ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : لعنت بر چشمی که بیموقع بسته باشد
آقای محسن کردی نظر شما با تتر «بلند نظر تر باشیم« بنظرم از ساده اندیشی و گذار سطحی به دوران سیاه خودکامگی رژیم مستبد اسلامی است. بیان اینکه «همه ما ایراداتی داشتیم« جرمهای سنگین آنهایی که در ایجاد و بقا این سیستم رل فعال و اساسی داشته بودند کم نمیکند. این طرز تفکر استالینی که هر که با ما نیست پس دشمن ماست، هنوز اساس فعالیت گروههای باصطلاح پیشرفته و آزادیخواه است. عدم رشد و بلوغ سیاسی نیروهای چپ علت اصلی حاکمیت بینش عقب مانده و ارتجاعی اسلام در ایران شد.روشنفکران جامعه ما چه با بینش اسلامی و یا بقولی ایده مارکسیستی، سهم بزرگی در عقب ماندگی جامعه ما بخود اختصاص میدهند.
۱۵٨۶۷ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨       

    از : محسن کردی

عنوان : بلند نظر تر باشیم
آورده اید؛ «در خارج از کشور در آن زمان تنها دو نشریه ی هفتگی فارسی زبان مخالف حکومت منتشر می شد. کیهان لندن، و «اکثریت» نشریه ی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در خارج از کشور.. کیهان لندن در برابر این جنایات سکوت کرد و بار افشای این جنایت عظیم بر عهده ی نشریه ی دیگر افتاد».
کسی که این بخش را میخواند و از تاریخ معاصر اطلاعی ندارد تصور میکند که گویی این دو نشریه از آغاز نظرات یکسانی پیرامون حقوق انسانها داشته اند و خودی و غیر خودی نمیکردند و یکدفعه کیهان لندن برخلاف عهد و لابد به خاطر لجبازی (!) پیرامون این قضیه سکوت کرده است. ترجیح میدهم نام این نوع برخورد را «گز نکرده بریدن» بگذارم تا بی انصافی. نویسنده عنایت کافی به عمق قضیه نداشته اند. نشریه کیهان لندن یک نشریه سلطنت طلب بود. و کشتار مقامات رژیم پیشین با حمایت و پشتیبانی سازمان اکثریت موجه شد. هرگز این سازمان تا به امروز نیز آن بیعدالتی را محکوم نکرده است. حتا اگر نظامیان را نیز با معیارهای سازمان اکثریت لایق تیرباران بدانیم، خانم فرخ رو پارسا و دهها نظیر او که مثل سپهبد نصیری جنایتی نکرده بودند. چرا اعتراض نکردید؟ در خارج از کشور هم موج ترورها اول به سراغ سلطنت طلبان آمد. آیا شد که حتا سازمان اکثریت در یک مورد این ترورها را محکوم کند؟ تا سال ۶۷ دوستان غیر سلطنت طلب از جمله اکثریت نسخه های کیهان لندن را از کتاب خانه ها جمع و نابود میکردند برای همین هم در سوئد کتابخانه چاره ای ندید بجز آنکه با گرو گرفتن کارت شناسایی کیهان لندن را برای مطالعه در اختیار بگذارد. مطالعه کیهان لندن نزد رفقا در آن زمان مایه خجالت نزد سرو همسر سازمانی بود. چه انتظاری داشتید؟ تازه... کیهان لندن سکوت نکرد و این واقعه را بصورت خبر و مطلب درج کرد. اما به اندازه رفقا موی و ریش خود را هم نکند. و این باید قابل درک باشد. و نیز از حق نباید گذشت که بارها و بارها نشریات سلطنت طلب پیرامون کشتار ۶۷ مقاله نوشتند و این امر را محکوم کردند. سروران اگر بخاطر داشته باشند تنها پس از فروریزی شوروی بود که یادشان آمد که حقوق بشر و محکوم کردن ترور خودی و غیر خودی نمی شناسد ودر این مورد مقالاتی در نشریه اکثریت درج شد. این نشانه چیست؟ هنگامی که دکتر بختیار را رژیم اسلامی ترور کرد آیا شما عکس العملی نشان دادید؟
نتیجه این که «آنکه خانه نئین است باز نه این است». همه ما ایراداتی داشتیم. ما ایرانیان از هر طایفه و گروهی که باشیم آنچنان گذشته ای نداریم که بتوانیم حق به جانب انگشت اتهام را به طرف دیگران بگیریم.
۱۵٨۶٣ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : از باز کردن دکان دو دهنه بپرهیزیم
از روز دوم پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷، جنایات رژیم اسلامی شروع شد. بی تفاوتی اکثریت قریب باتفاق نیروهای فعال آنروزی در قبال اعدامهای سر خود و بدون محکمه عوامل رژیم منحوس پهلوی توسط آخوند عمامه ای و فکلی راه را برای جنایات بعدی هموار کرد. مبارزه برای استقرار دادگاههای منصف حتی برای دست اندرکاران رژیم پهلوی هرگز مد نظر هیچ ارگان و هیچ سازمان سیاسی موجود آنزمان نبود. اگر هم صداهای اعتراضی در اینجا و آنجا بگوش میرسید آنقدر ضعف و بیمقدار بود که بجایی راه پیدا نمیکرد.تمامی کسانیکه در آنزمان برای پدید آوردن چنین رژیمی قلمی و یا قدمی گام برداشتند در جنایات ۲۱ سال پیش بنحوی سهیم هستند.آزاداندیشی و طالب دموکراسی بودن متاع نیست که با آن معامله کرد.
۱۵٨۶۰ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست