یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

زوال استبداد دینی را جشن خواهیم گرفت

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ساسان محمودی

عنوان : سروش و خمینی
وقتی که پرده فرو افتد و نور بتابد چشمهاِِ ی بسته باز خواهد شد
امدن سروش به جبهه ملت برایش افتخاری میتواند باشد ولی ایا او به ان حد شهامت و درک رسیده که عدم جدایی دین از دولت و ارثیه نامیمون خمینی خود بزرگترین بلیه غصر است؟ همان بحث سی سال پیش ولی با ریختن دریایی از خون هنوز در گرو اما و اگر است......
۱۶۲۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨٨       

    از : محمد رضا

عنوان : با تشکر از شما آقای فیلسوف و نیز یک ابهام و سئوال
با تشکر از آقای سروش که با این مانیفست ادیبانه و شاعرانه اش آب پاکی ریخته اند بر دست کسانی که با نام خدا و با ادعای اجرای احکام اسلام و بانام مذهب تشیع دوازده امامی ، به قتل و نا بودی بهترین انسانها و جوانهای این ملت بدست درمانده ترین افراد مبادرت کرده اند ...همچنین شنیع ترین و رذیل ترین اقدامات ممکنه را بر این ملت ِ انقلاب کرده تحمیل کرده اند . نیز با انشائی شیوا از اقدامات خویش در فاجعه بستن دانشگاه ها عذر خواسته اند ...
با امتنان از این فیلسوف کلاسهای "حقانی" دیده که مراتب انزجار خویش را از اقدامات فاجعه آمیزی که در این سالهای شوم استیلای همدوره های خویش بر این ملت شریف و عزیز با نام خدا روا داشته اند تبرا جسته اند...
با تشکر از این آقا که اقرار و اذعان فرموده اند که عده ای دجال و غارتگر ، انقلاب بزرگ و حق خواه ملت بزرگ ایران عزیز ، بر علیه استبداد شاهنشاهی را به این نکبت و ذلت کشانده اند که زشت ترین اوصاف ممکنه بشری در وامانده ترین اجتماعات ، به رایج ترین آن در وطن تبدیل کرده اند که برای مثال دروغ و دغل ودزدی و شرارت در ادارات است که به رایج ترین عادات و صفات در کشور ساری و جاری شده ، آنچنانکه افرادی مانند آقای احمدی نژاد و و و ...بر ایشان حکمرانی کنند و بمانند خویش به سطح و شخصیت این ملت بزرگ بی حرمتی نموده و در خانواده ملل به نازلترین سطح ممکنه برسانند...
و بلاخره یک سئوال و آن اینکه چرا اینجناب فیلسوف، این حرکت بزرگ و خستگی ناپذیر و فدا کارانه ِملت شجاع و حق خواه را با تلافاتی این چنانی گران! را به خداوند بزرگ نسبت داده اند!؟ ...با توجه وعالم بودن ایشان باینکه خداوند بزرگ ، ابنائ بشر را در این دنیای خاکی و مادی ،در اعمال و کردار خویش آزاد و مخیر قرار داده است چنانکه خود ایشان هم هستند!...
لطفآ در این مورد بیشتر توضیح دهند!؟
۱۶۲۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨٨       

    از : عطر هوا

عنوان : منتظرتم پیشگو
مدتی هست از پیشگو بی خبریم خدا کنه اتفاقی براش نیفتاده باشه اقا پیشگو یک پیشگویی جانانه بکن منتظزت هستیم پیشگویی هاش که تا به حال درست بود
۱۶۲۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨٨       

    از : کریم ن

عنوان : بدون افشا گری جنایات های گذشته و عذرخواهی از آن مشکل داریم!
این نامه آقای سروش ضمن اینکه از نظر تبلیغاتی سند خوبی در بی پایگی سران حکومت فعلی در ایران است اما در کنار خود چند مشکل اساسی را پیش میاورد که فقط منحصر به آقای سروش نبوده و بقیه جدا شده گان از رژیم را هم شامل میشود. من علی الحساب در اینجا به دو فقره از این مشکلات اشاره میکنم.
کسی که سالها در خدمت استقرار یک رژیم جنایتکار بوده است – خواه بصورت عامل کشتار بودن و یا از نظر فرهنگی و سیاسی در استقرار آن نقش کلیدی داشتن- وقتی بدلیل اختلاف نظر با حاکمان کنونی و یا احساس بی آیندگی رژیم، خود را مخالف رژیم می خواند توقع دارد که نقشی در سطح رهبران اوپوزیسیون داشته باشد و چون دارای معروفیت رسانه ای و امکانات مادی و تدارکاتی و ارتباطات نیز هست ،خیلی راحت خود را به عنوان رهبر مخالفان جا میزند. نمونه میخواهید همین آقای سروش، گنجی، مخمل باف و دیگران در خارج کشور. در داخل کشور هم که اظهر من الشمس است.
همین نوع مخالفت ها چون با افشا گری جنایات های گذشته و عذرخواهی از آن همراه نیست اغلب همراه با تعریف و تمجید خمینی و سیاست های دوره اول حکومت اسلامی میشود که با این کار اولا حقانیتی برای اعمال گذشته خود قائل میشوند و هم اگر بر سر کار آمدند همین اعمال را ممکن است ادامه بدهند.
۱۶۲۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨٨       

    از : بهرام دوراندیش

عنوان : با کسی مانند سروش چگونه باید برخورد کرد
بسیاری از مردم می پرسند کسانی که در پیش با این رژیم تبهکار و ایران برباد ده
و مردم ستیز فاشیستی در ایران همکاری نموده و یا خود بخشی از آن بوده اند
چه باید کرد ؟ و آیا آنان میتوانند به آغوش ملت بازگردنند ؟

در پاسخ به این پرسش سه شرط اساسی را نباید فراموش نماییم


۱- باید کسانی که مستقیم و یا غیرمستقیم در برپایی و پایداری این رژیم و یا در کشتار و یا دستگیری و شکنجه مردم دست داشته اند آنرا بروشنی بیان نموده و بگذشته خود برخورد کنند و از مردم ایران درخواست پوزش کنند.
این کسان باید از گوشه های پنهان این تبهکاریها که بر مردم ستمدیده ایران
پوشیده مانده پرده بردارند

۲- تبهکاری ها و جنایات این رژیم ننگین فاشیستی-مذهبی را نه تنها در این چند ماه گذشته بلکه از روز نخست و در سراسر عمر این رژیم محکوم کنند

۳- در بیانات و نظرات خود بروشنی نشان دهند که با دیکتاتوری و حکومت مذهبی مخالف بوده و به دموکراسی راستین و جدایی دین از حکومت باور دارند و قصدشان جایگزینی یک باند مخوف مافیایی با یک باند مخوف مافیایی دیگر نیست

درآنصورت است که مردم آنان را خواهند پذیرفت
۱۶۲۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨٨       

    از : خشایار خشنود

عنوان : چند پرسش از خواننده گان نامه
از اینکه ایشان نامه ای شماتت امیز به نماینده الله نوشته و اتهاماتی را متوجه خامنه ای کرده است /باید مثبت دانست ولی بنظر شما خواننده محترم میتوان با نوشتن یک نامه از مسئولیت گذشته شانه خالی کرد ?

بنظر شما هرکسی از سران نظام اسلامی با امدن به خارج از گشور و انتقاد از نظام و تاختن به نظام میتواند از تخریب و فجایعی که در دوران خدمت خود بوجود اورده
شانه خالی کنند?

در این جا منظور تنها آقای سروش نیست که در بستن دانشگاه ها و اخراج دانش
جویان نقش فعال داشته نه بلکه منظور همه افراد وابسته به نظام هستند که اکنون در تنگنا قرار دارند و فرار را بر قرار ترجیع میدهند وبه دروغ خود را در صف مخالفان نشان میدهند.

بنظر شما معیار های جار ی در حقوق چه برخوردی باید با این گونه افراد داشته باشد منظور انتقام جوئی و گین خواهی نیست بل منظور روشن شدن نقش افراد و سازمانهای مختلف میباشد که د رقتل و جنایت و سرکوب و دزدی های ملیاردی
شرکت داشته اند.
در برابر این دسته از افرادچه موضعی باید داشت ?
فراموش نشود که ایشان در نامه نظام اسلامی را که منشا جنایات و مصیبت
هاست مورد خطاب قرار نداده است بلکه با عامل جنایت برخورد کرده است.

در حالیکه میدانیم خامنه ای بدنبال خمینی امد و اگر این ایراد به خامنه ای وارداست
پس به خمینی هم وارد است وهر دو بر اسا س فقه اسلامی بی دریغ گشتند.

ایا این خمینی نبود که گفت اگر اسلام در خطر باشد باید که شرع را زیر پا گذاشت?

گوهر و جوهر اسلام جز این چیزی که ما در ایران شاهد ان هستیم نیست وهرنوع صیقلی این سنگ سیاه را بدخشان نخواهد کرد.

مشگل خامنه ای وچند اخوند نیست نه مشگل خود اسلام به عنوان دین و سپس
از ان مکتب فکری و دولت ساختن و ایده ا ل ساختن است.
نشان دادن خامنه ای و یا خمینی به عنوان جانی و جنایتکار بسیار ساده است و همه مردم خواهند پذیرفت که بله اخوند بد است ولی انها اعتبار و حقانیت و مشروعیت خود را از قران گرفته اندو در حقیقت دام اسلامی بر قرار است ولی صیاد و شکارچیان باید عوض شوند واین همان چیزی است که همه دین گرایان اسلامی میخواهند.
۱۶۲٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨٨       

    از : هامون

عنوان : دردمندانه همراه ..
با درود
به مردم سرزمین خود همیشه امیدوار بودم و به روشنفکران مذهبی، ایدئولوژیک ومتعهدان حزبی در ۵۰ سال اخیر ناامید . شما،گنجی ، کدیور و دیگر زحمتکشان فکری در جبهه عرفانی ، مذهب و اخلاق به عبارتی روان انسان عرفانی شرقی این امید را به من بر گرداندید. باشد که دهها سال زنده بمانید و به این ملت یاری رسانید . دردمندانه همراه با اشک و بغض نامه شما را دو بار خواندم. زبانی جز سپاس و ارج گذاری از خردمندی شما نمیشناسم.
۱۶۲٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨٨       

    از : شبنم

عنوان : بسیار عالی بود
بار دیگر نشان دادی چرا به فیلسوف اصلاحات و لوتر اسلام معروف شده ای ۰ دستت درد نکند۰
۱۶۲٨۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨٨       

    از : مژگان کامیاب

عنوان : به آقای هادی یوسفی
جناب هادی یوسفی شما برای کسی پیام نوشته اید چون عبدالکریم سروش که زبان و نوشتاری فصیح و بلیغ دارند. پس بهتر است کمی دقت کنید! در پیام شما اغلاط فاحش باعث سرافکندگی می شود، تاثیر کلام شما را هم کند می کند. مبسوط به معنای گسترده را مبصوط و تبری به معنای دوری گزیدن را طبری نوشته اید.
۱۶۲٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨٨       

    از : پرویز قدیمی

عنوان : داعیان تفسیر نوین اسلامی
نامه اقای سروش هرچند سراغاز ی مبارک است اما همه مطلب نیست.افسانه عدالت و خلخال پای دختر یهودی تبدیل به طناب دار هزاران انسان بی گناه ایرانی شد.پرسش این است که هنوز جامعه روشنفکران دینی به دین به عنوان یک نظم نجات دهنده الهی نگاه میکنند ویا اینکه انها نیز به این نتیجه رسیده اند که دین از بنیاد پاسخگو به هیچ مشگلی نیست. هنوز این ادعا وجود دارد که میگویند این کارها و اعمال را دین اسلام نمیخواهد و ما بهتر میتوانیم انجام دهیم.نمایندگان این تفکر که همانند کارد و پنیر هستند همانند اقای بنی صدر و مجاهدین و طرفداران شریعتی هنوز بر مواضع اسلامی خود و شناخت بهتر و بر داشت بهتری از قران
در صدد کسب قدرت در ایران هستند.با رفتن نظام اسلامی مدعیان اسلامی دیگری همانطور که در بالا به ان اشاره شد میدان قدرت را به نقع ازادی و دمکراسی داوطلبانه ترک نخواهند کردو گشور ما ایران باز دجار مشگلات دریافت های گوناگون دینی خواهد شد.نامه اقای سروش نه باز گشت از اسلام بلکه به عنوان نامه مدعیان تفسیز جدید از اسلام است و این خود خطری دیکر است.
۱۶۲۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست