از : . .
عنوان : به مصطفی میم
ایشان "اقای نازنین" هستند و نه خانم. پنهانکاری "لیبرال" ی میفرمایند .
۱۶٨۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣٨٨
|
از : مصطفی میم
عنوان : پرسش
خانم نازینن گرامی، من با نظرات شما بسیار موافقم. اما بنظر من گرایش شما به آمریکا از مرز لیبرالیسم فراتر می رود. آمریکا در طول تاریخ با هییچیک از کشورهای آفریقایی، آمریکای جنوبی و مرکزی، و خاور نزدیک روابطی لیبرالی نداشته وهمیشه روابطش با کشورهای "جهان سنتی" استثمارگرانه و خشونت آمیزبراساس سلطه بوده. شاید اگر از مثال ژاپن بگذریم کارنامه ی آمریکا را در جهان فوق العاده سیاه ببینیم. شما در همین سی سال گذشته رئیس جمهوری را در آمریکا نمی بینید که در جایی از دنیا جنگ راه نیانداخته باشد، چه دموکرات و چه جمهوری خواه.
احتمالا آقای اوباما هم هنوز فرصت نیافته اند!
همین آقای اوباما که بسیاری از ایرانی ها به او امیدوارند بعد از رانده شدن اصلاح طلبان از صحنه ی سیاست ایران و یکدست شدن رژیم و پس از آن سرکوبیهای وحشتناک با خونخوارترین و عقب افتاده ترین رژیم معاصر دنیا مذاکراتش را آغاز کرد وبه آقای متکی هم ویزا داد که به آمریکا بیاید.
من فکر می کنم در روی کار آمدن رژیم اسلامی نه تنها آمریکا از نطر سیاسی مقصر بود و با متحدانش درگادالوپ به موافقت نهایی برای جابجایی رژیم پهلوی با جمهوری اسلامی دست یافت، بلکه با پشتیبانی از رژیم شاه برای چهار دهه و پیشبرد سیاستهای خود از نظر فرهنگی و آموزشی، توده ها را چنان نا آگاه، عقب افتاده و خرافاتی نگاهداشت که انقلابی که شعار اصلی و آرمانش در آغاز استقلال و آزادی بود، جمهوری منحوس اسلامی از کار در آمد.
حالا خانمها و آقایان سلطنت طلب از ترقیات و پیشرفتهای ایران در زمان شاه صحبت می کنند، اگر آن کشور واقعا پیشرفته بود و "پیشرفتها" نه ناموزون و براساس نیازهای استثمار گران و در جهت منافع آنان انجام شده بود چگونه آنهمه انسان "پیشرفته" پشت سر خمینی جلاد شروع به سینه زنی کردند و به جمهوری اسلامی گفتند آری، آنهم سالها پس از " انقلاب سفید" که مثلا بخشی از آن فرهنگی بود.
همین الان هم آمریکا سعی می کند روسیه و چین را از صحنه بیرون و خود و متحدانش را جانشین آن کند. در این مذاکرات کذایی از حقوق بشر، انتخابات تقلبی، سرکوبی، تجاوز، شکنجه،دادگاههای آنچنانی و.... خبری نیست. آمریکا با نشستن بر سر میز با جمهوری اسلمی در شریطی که این رژیم از نظر بین المللی در بدترین وضع ممکن است به آن اعتبار می دهد.
این تنها روسیه یا چین نیست که ما را غارت می کنند همه چشم طمع به این خوان یغما دوخته اند. می شود به پرسش من درباره لیبرالیسم و مرزهای آن پاسخ بدهید؟ شما یه هریک از خوانندگان دیگر. راستش من زیاد سیاسی نیستم.
با احترام
۱۶٨۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣٨٨
|
از : مصطفی میم
عنوان : کمی صبر کنید
دوستان، دندان روی جگر بگذارید. فرصت بدهید این گروه نوپا مواضعش را اعلام کند. من از کل این بیانیه دریافته ام که نویسندگان آن از آقای موسوی پشتیبانی می کنند و گویا گرایشی به آقای عبداله مومنی دارند. من شخصا فکر نمی کنم این مسائل دانشجویان لیبرال را در صف ضد انقلاب قرار دهد، گرایش به شخصیت های سیاسی نمانند آقای موسوی یا مومنی در ایران امری عادی است . دوستی هنوز نسبت به استالین توهم دارد و نویسندگان بیانیه را عوامل امپریالیسم آمریکا می داند و دیگری برایشان تعیین کرده است که چه شعارهایی را انتخاب کنند. دوستان، این باید، باید های شما بوی دیکتاتوری می دهد. تا آنجا که من می فهمم و نام این گروه هم نشان می دهد آنها لیبراند و به قهر و انقلاب و این حرفها باور ندارند بلکه بیشتر به نقد علاقمندند.
۱۶٨٨۵ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨٨
|
از : وارطان
عنوان : بیانیه ی دانشجویان لیبرال دانشگاه ها
دوستان مجهولالهویه بودن یک گروه سیاسی دانشجویی ملاک نیست . در شرایط خفقان انتظار بیش از این داشتن غیر منطقی و غیر واقعی است. مهم آنست که این گروه چه می گوید. با بخش زیادی از بیانیه موافقم ولی ادبیات بیانیه ادبیات لیبرالی نیست. همچنین مشخص نیست که چرا این دوستان از نقد الگوی لیبرالی خود توسط روشنفکران دینی و یا مارکسیست گله مند هستند؟ این گله با اعتماد به نفسی که در این جمله "الگوی حکومت لیبرالی ...سالهاست کارنامه ای موفق از خود بر جای گذاشته" نهفته است همخوان نیست.
۱۶٨٨۴ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨٨
|
از : مهران جاودانه
عنوان : سایت چپ بلندگوی تشکیلانی مجهول و لیبرال
چه اتفاقات جالبی رخ می دهد واقعا باید تبریک گفت به چپ هایی از جنس شما
۱۶٨۷۹ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨٨
|
از : Bahram Rahbari
عنوان : شعار محوری
******************************************************
خواست اساسی مردم چیست و شعار محوری مردم چه باید باشد
باید یک شعار محوری و مرکزی را دنبال کنیم
بدون داشتن این خواست وشعار محوری جنبش مردم ایران بصورت کور
و بدون جهت مشخص حرکت کرده و توانمندی لازم را نخواهد داشت و ضربه پذیر خواهد گشت
در جنبش مشروطیت خواست اساسی تغییر حکومت استبدادی به مشروطه و شعار محوری , ایجاد مجلس شورای ملی بود
در دوره مصدق خواست اساسی کوتاه کردن دست بیگانگان در سرنوشت ملی و شعار محوری , ملی کردن صنعت نفت بود
در زمان انقلاب پنجاه وهفت خواست اساسی آزادی و عدالت اجتماعی و شعار محوری , مرگ بر شاه بود
در جنبش کنونی- مردم با همه تار و پود این نظام مخالفند وخواست اساسی آنان یک مردمسالاری فرادینی است
شعار محوری ما هم اکنون باید این خواست اساسی را پاسخگو باشد
شعارهای پراکنده و فرعی توان جنبش را به هرز می برد
رهبران و پیشگامان جنبش باید به یک شعار محوری بر اساس خواست اصلی مردم
مردم دست یافته و آن را میان مردم همه گیر کنند
مانند
حکومت مذهبی نمی خواهیم نمی خواهیم
دیکتاتوری مرده باد دموکراسی زنده باد
دیکتاتوری مرده باد آزادی پاینده باد
حکومت مذهبی نمی خواهیم نمی خواهیم
جمهوری اسلامی نمی خواهیم نمی خواهیم
ولایت فقیه نمی خواهیم نمی خواهیم
مردم سالاری خواست ماست
دموکراسی آزادی , این است شعار ملی
مرگ بر دیکتاتوری
*******************************************************
۱۶٨۷٨ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨٨
|
از : همشهری .
عنوان : بی"ادبیات لیبرالی"
" کمونیست روسی" و "استالینیستی" خطاب کردن رژیم های تبهکار ، حرف رمز اعلام آمادگی چاکری برای آمریکاست .
۱۶٨۷۷ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨٨
|