از : حمید زرگری
عنوان : چالش بین المللی
داستان دلاورانه و در عین حال غم انگیز فرزاد کمانگر ادامه داستان جزنی های قهرمانست. فرزاد هم با همان طنابی بدار آویخته می شود که رضا شاه و شاه خائن آنرا بافته اند. تایید آن پدر و پسر وطن فروش که دستاوردهای انقلاب مشروطه را بباد داده اند و استبداد متزلزل و در حال اضمهلال را دوباره بقدرت رسانده اند و همرمان برای فرزاد دلسوزی کردن به اشک تمساح ریختن شبیه است.
بیاید ماجرای فرزاد را به یک چالش بین المللی تبدیل کنیم.
دوستان هنوز دیر نشده است . بیایید طومار تهیه کنیم. بیایید به مراجع بین المللی و سازمان ملل فکس بزنیم. بیایید به مراجع بزرگ خبری جهان اطلاع بدهیم. بیایید فعالیت عفو بین الملل در این زمینه را انعکاس بدهیم. بیایید بروزنامه ها معتبر نامه بنویسم و یاد داشت فرزاد را ترجمه و منتشر کنیم. یکی به من بگوید که که بکنم؟
آی آدمها که در ساحل نشسته شادو خندانید
یکنفر در آب دارد می دهد جان!
۲۴۱۵۹ - تاریخ انتشار : ۴ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : ۵۰ ساله
عنوان : در حال حاضر فقط به فرزاد کمانگر بپردازیم و با همکاری به این کابوس ۳۱ ساله خاتمه دهیم.
به گردانندگان گرامی اخبار روز، توجه شما را جلب می کنم به اتهامات سنگین و غیر قابل قبولی که آقای داریوش شیرانی در نظر خود نسبت به من وارد آورده است که تنها در یک دادگاه درست و غلط بودن آن قابل اثبات است و اخبار روز دادگاه نیست.
به آقای داریوش شیرانی و همفکران ایشان، اولا خواهش می کنم با نظرات دیگران در زمان و مکان خود برخورد کنید، ثانیا از وارد آوردن اتهامات به کسانی که شما درباره آنها هیچ نمی دانید پرهیز بفرمایید، ثالثا تفاوتی میان مخالف و دشمن قائل شوید. از همه اینها مهمتر، مراقب باشیم که بحث فرزاد کمانگر به انحراف کشیده نشود که شما خواسته و ناخواسته اینکار را کرده و مرا به واکنش وادار نمودید.
من معتقدم، در حال حاضر فقط به فرزاد کمانگر که خدا را شکر هنوز زنده است بپردازیم و با همکاری به این کابوس ۳۱ ساله خاتمه دهیم.
۲۴۱۵۰ - تاریخ انتشار : ۴ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : رئوف رئیسی
عنوان : ا ی معلم پاک وجوان ودر بند اسیر جرم تو اگاهی دادن است وبس
فرزاد عزیزم ای معلم دردمند واسیر بشما درود میفرستم ویقین میدانم جرم تو غیراز
بیان حق چیزی دیگری نیست شما وتمام ازادگان بی گناه بهترین مروج وارشاد کنندگان
بشریت هستیدواز تمام انسانها استدعا دارم که برای ازادی این عزیزانمان ازهیچ تلاشی دریغ وکوتاهی نفرمایند
۲۴۱٣٨ - تاریخ انتشار : ۴ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : پیوسته، چون بهار در کردستان است، و واژه هایش، نان ِ جان!
دیریست که در جان خانه
دارم فوج فوج پروانه
وقتی خانه ی خاطرات را
در می زنم
به یاد یاران
پروانه پروانه
در آتش خیال
پَرپَر می زنم.
بار ها
دیده ام
مرگ انسان "زنده" را
و گاه
به این رسیده ام:
پایان پذیرفت!
زنده زنده
پایان پذیرفت
وقتی
دستان اش
از هستی بهار
از شکوفه زار
تهی گشت.
پایان پذیرفت
و هدایت را زایید
تا برای سایه اش بنویسد!
من اما
یافته ام
همیشه
سبز پر شکوهی را
که بهار در زمستان،
ترانه در تاریکی،
و مرهم
برای زخم خوره خورده است.
او حتی
راز زیستن را
در خانه ی مرگ می داند
بهار در کردستان را می ماند
اینک
آیینه را، چشمه را
به خود می خواند
و می داند
که زلال زمزمه اش
جاری می شود
تا من برای سایه ام ننویسم
در این قحط آدم.
فرزاد را می گویم
که پیوسته
چون بهار در کردستان است
و واژه هایش
نان جان!
۲۴۱٣۷ - تاریخ انتشار : ۴ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : داریوش شیرانی
عنوان : جو نِم وِ سی قَهِ جِوونیت شی رِم !
فرزاد جان ، گرامی فرزندم !
می بینی چه روزگار غریبی است !؟ روزگاری است که پایمردی و مردانه گی شیر دلانی چون تو را در صفحات دیگر این سایت به صُلابه میکشند و شلاق می زنند .
به سر فرود نیاوردگان بهتان روان پریشی میزنند و به نعش آنها که روی دست خلق و تاریخ راستین آن وطن خون چکان مانده است اهانت روا میدارند .
فرزاد جان مگر نمی بینی که ناجوانمردانی را که در مقابل ظلمان و پیام آوران سیاهی و تباهی بزانو در آمده اند و به دریوزه گی قدرت رفته اند ، ایستادگان و شیر دلان غیوری چون ترا که چون صخره که چون کوه عظیم و استوار در برابر دشمنان مردم ایستاده اند را در بیدادگاههای آری از مهری خود به جرم عشق به زحمتکشان و رهائی وطن از دست مشتی مزدور و نوکران اجانب به آدرس روانشناسان حوالت میدهند . " ۵۰ " ساله گانی که همدست و همکار ام . آی . سیکس هستند و نانشان را از راه فروش مردم ایران و در خون آنان می پزند و از این راه ارتذاق میکنند . " ۵۰ " ساله گانی که عفونت بویناک تفکر ارتجاعی اشان در واژه ، واژه ی نوشته هایشان جاری است .
میدانم ، میدانم ، میدانم که آن روزگاران خواهد آمد . روزگاری که حقانیت تفکر تو و ایستادگی دلیرانه تو بر عالمی آشگار خواهد شد .
میدانم آنچه میماند دلیری و دلاوری تو و شیر دلانی دیگر از نسل پدر تو ، چون بیژن جزنی چون خسرو گلسرخی چون سعید سلطانپور و چون هزاران دیگرست . بی تردید آن روز که خلق بداند هر قطره خون تو محراب میشود . آری از هم اکنون قلب های بسیارانی برای تو و عشق به آرمانهای انسانی تو می طپد . ما پیروزیم . ما همچون برنجزاران چو هُوا هر ساله درو می شویم و سالی دیگر پُر بار تر می روئیم . ما از مرگ قوی تریم !
۲۴۱۲۲ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : secular
عنوان : !
azizam, midooni ke cheghar doostat darim, to parehi az ghalbe man hasti!! azizam, rooze kanoone kherad bar to va saye yarane dabande man mobarak bad!
Sob-he piroozi sepideh zadeh!
kanoone kherad moalleman va astide akademikiha
jonbeshe zannane iranzamin
jonbeshe tahvol khahe secular
۲۴۱۰۹ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣٨۹
|