از : تهمینه سنجر
عنوان : حذف
دوستان،
اسناد مربوط به پیش از سال ۲۰۰۳ از سایت عفو بین الممل حذف شده و در دیگر آن سایت موجود نمی باشد. اما نویسندگانی که مخالف شاهند آنرا جاهای مختلف نقل کرده اند.
۲۴٨۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : اول سلطنت طلبان نظرشان را راجع به این سند بدهندتا سند های بعدی را بیاورم
عنوان : ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
اینهم سند برای اینکه سلطنت طلبان از زبان شاه خودشان بشنوند که اختیا او دست امریکا بوده است
سلطنت طلبای مثل پرسشگر و نیاز و ۵۰ ساله وسالاری وناشناس اول نظرشان و برداشت شان را راجع به این سند که نوشته شاهنشاه قدرتمند ونوکرماب شان است بدهند تا من به خودم زحمت اوردن سندهای دیگر را بدهم گرچه سند همان خروش مردم و سرنگونی دیکتاتور جنایتکار است
ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
ماموریت شگقت انگیز ژنرال هویزر: از کتاب "پاسخ به تاریخ" محمدرضا شاه صفحه ۲۴۵
اوائل بهمن( ۵۷) خبر حیرت انگیزی به من گزارش شد که ژنرال هویزر چند روزی است که در تهران اقامت دارد.نظامیان امریکا با هواپیماهای خود میامدند و میرفتند و تابع تشریفات معمول نبودند.از امرای ارتش در رابطه با مسافرت ژنرال هویزر سوال کردم انها هم چیزی نمیدانستند حضور او در ایران واقعا شگفت انگیز بود و نمیتوانست اتفاقی و بدون دلائلبسیار مهم باشد
بالاخره من یکبار ژنرال هویزر را باتفاق سفیر امریکا اقای سولیوان ملاقات کردم.تنها چیزی که مورد علاقه هردو انها بود دانستن روز و ساعت حرکت من از ایران بود.ژنرال هویزر از ارتشبد قره باغی رئیس ستاد ارتش ایران خواست که ملاقاتی بین او و بازرگان ترتیب دهد.ارتشبد قره باغی این ملاقات را به من گزارش داد. نمیدانم در این ملاقات چه گذشت, میدانم که ارتشبد غره باغی از تمام قدرت خود استفاده کرد تا ارتش ایران را از هرگونه اقدام و تصمیمی بازدارد........................................
پس از اینکه من ایران را ترک کردم, ژنرال هویزر باز چندین روز در ایران اقامت داشت. در این هنگام چه گذشت ? تنها چیزی که میتوانم بگویم اینست که ربیعی فرمانده نیروی هوائی ایران طی محاکمه اش به قضات گفت: ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
۲۴٨۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : دوست عزیز مرتضی الف
عنوان : سند زیاد است ولی واقعا سلطنت طلبان نمیدانند که شاه نوکر امریکا بود?
سلطنت طلبان بروند همین کتاب پساسخ به تاریخ را دوباره بخوانند من متاسفانه نمیتوانم هی بروم از صفحات کتاب این مردک جنایتکار بنویسم و اینجا بیاورم چون اعتقاد ندارم که این پرششگر و ناشناس و نیاز و ۵۰ ساله وسالاری که همه شان بعید نیست که یک نفر باشند این چیزها را نمیدانند اینها هم میدانند شاه جنایت کرده و نوکر بیگانگان بوده است. اینها میدانند که شاه جزنی و همرزمانش را کشت و به همان قوانین خودش هم وفادار نبود و اینها میدانند که نخست وزیر مملکت اقای اعلم خود را نوکر خانه زاد شاه میدانست.
چاپلوسی اطرافیان شاه ودروازه تمدن بزرگ
بوسیدن پای شاه بعد از جشن های ۲۵۰۰ ساله در دربار به اوج رسیده بود، عبدالعظیم ولیان استاندار خراسان و نایبالتولیه هرگاه به حضور شاه میرسید روی زمین میافتاد و پای شاه را میبوسید.
بعد از انتصاب اردشیر زاهدی به وزارت امور خارجه، همه معاونین و سفرا را مجبور کرده بود تا هنگام «شرفیابی»در مقابل شاه زانو بزنند. زانو زدن وزیر و به خاک افتادن وی در برابر شاه موجب اعتراض یک خبرنگار فرانسوی به علم شد. علم اعتراض خبرنگار را به اطلاع شاه رساند و شاه پاسخ داد: «حق بود به او میگفتی که اردشیر رعایت سنتهای ملی مملکت را میکند.»
سفرا موظف بودند در گزارش هایشان به شاه، جمله «پای مبارک را میبوسم» بنویسند. پرویز راجی از این که امیرخسرو افشار، آخرین وزیر امور خارجه ایران دوران شاه به جای کلمه «پای مبارک» را میبوسم، نوشته بود «دست مبارک را میبوسم» اظهار شگفتی میکند هرمز قریب یکی از مدیرکل های وزارت دربار در نامه مینوشت:
مراتب پرستش چاکرانه را به خاک پای مبارک بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه تقدیم [میکنم.] پای مبارک علیاحضرت ملکه و والاحضرت شاهدخت شهناز را با کمال احترام میبوسم.
گاهی وقت ها چاپلوسی چنان شدت میگرفت که هر کدام از اطرافیان سعی میکردند از رقیب سبقت بگیرند. علم وزیر دربار به یکی از این جلسات اشاره میکند و مینویسد: «ناهار دستهجمعی در حضور شاه خوردیم و هر یک سعی کردیم گوی چاپلوسی و تملقگویی به او را از دیگری برباییم.»گاه این تملقگویی به جایی میرسید که حالت انزجار دست میداد. پرویز راجی سفیر شاه در انگلیس اعتراف میکند که «واقعاً هم خودم از این همه تملق و چاپلوسی که موقع شرفیابی به حضور شاه نشان دادم، حالت انزجار داشتم.» بعضی اوقات تملق بیش از حد مورد اعتراض نزدیکان چاپلوسان قرار میگرفت. در یکی از میهمانی های ملکه مادر، علم چنان چاپلوسی کرد که مورد اعتراض همسرش قرار گرفت و به او «تذکر داد که امشب بیش از حد معمول نسبت به شاه تملق» گفتی.
۲۴٨۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : پرسشگر
عنوان : خداحافی مرتضی الف ها تا مقاله دیگروفرصت دیگر برای تکرار همین حرف هایشان.
کدامیک از پرسشها را پاسخ دادید که حالا تصمیم به ترک گرفته اید.
باز هم می گویم، شما و همفکرانتان تز/رساله ای از یک دانشگاه معتبر که تز دکتر هوشنگ صباحی را رد کند ارائه دهید و من ارادتمند همه شما خواهم شد. ۳۱ سال فرصت داشتید که شکایات خود را به دادگاه های بین المللی علیه شاه ارائه کنید و با پشتوانه سازمان عفو بین الملل که شما برای اثبات حرف خود از «اسناد» ش استفاده می کنید، عوامل فراری ساواک و غیرو را افشا و محکوم کنید. چرا تا حالا چنین نکرده اید؟ دیر هم نشده هم تز و هم دادگاهی که حرف هایتان را ثابت کنید و ما را برای همیشه ساکت کنید. این گوی و این میدان.
خداحافی مرتضی الف ها تا مقاله دیگروفرصت دیگر برای تکرار حرف هایشان.
۲۴٨۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : جستجوگر
عنوان : مطالب منصوب به عفو بین الملل
با درود فراوان خدمت همه دوستان عزیز،
جناب آقای مرتضی الف، با تشکر فراوان از زحمات شما باید بگویم که من نصیحت شما را گوش کردم و برای تحقیق بیشتر مطالب نوشته شما را گوگل کردم تا میزان درستی آنرا دریابم.
شما در مطلب شماره ۲۴۸۴۱ (تحت عنوان سند، سند، سند!) از قول سازمان عفو بین الملل نوشتید:
"....سازمان عفو بین الملل در سال ۱۹۷۶ (سه سال پیش از انقلاب) مراتب را چنین جمع بندی کرد که ایران بالاترین نرخ مجازات مرگ را در جهان دارد، (حالا دومه!) نظام مدنی دادگاهی وجود ندارد و تاریخ شکنجه فراسوی باور است و در زمینه (نقض) حقوق بشرهیچ کشوری درجهان پرونده بدتر از ایران ندارد..... "
من به سایت عفو بین الملل رفتم و هرگز چنین مقاله و یا چنین گزارشی را ندیدم. سایت عفو بین الملل هست:
http://www.amnesty.org
و یا بخش مربوط به ایران هست:
http://www.amnesty.org/en/region/iran
من قسمت مربوط به ایران را گشتم. چیزی در حدود صد صفحه فقط عنوان مطالب مربوط به ایران است. ولی هیچ گزارشی در مورد اینکه ایران "بالاترین نرخ مجازات مرگ را در جهان در سال ۱۹۷۶ داشت" در آن ندیدم. توجه داشته باشید که عفو بین الملل دارای مقالات زیادی در نفی عملکرد رژیم گذشته دارد. مثالاْ عفو بین الملل به اعدام قاچاقچیان مواد مخدر در زمان شاه شدیداْ اعتراض کرده و آنرا محکوم میکند. ولی در هیچ گزارشی ادعا نکرده که ایران زمان شاه بیشترین میزان اعدام در جهان را داشته. من حتی به این نیز بسنده نکردم و متن انگلیسی را در Search engine سایت عفو بین الملل نوشتم که در جواب گفته شد چنین مقاله ای وجود ندارد.
بالاخره طاقت نیاوردم و متن انگلیسی را که شما گذاشتید گوگل کردم. چیزی حدود سه صفحه مطلب برایم گزارش آورد. از این سه صفحه حدود سیزده سایت عین مطلب را داشتند که من به یک یک آنها رفتم. اکثر آنها وبلاگهای بی نام و نشانی است که فقط محل گذاشتن مطلب توسط کاربران است. کاربرانی که بسیاری از آنها مدعی شده اند که در ایران زمان شاه صد هزار زندانی سیاسی بود.
بعضی از آنها هم این مطلب را از کتاب نوام چامسکی و یا همین کتاب آقای William Blum بنام Killing Hope نقل قول کرده بودند. تنها چیزی که تمام این سایتها با هم در اشتراک داشتند این بود که کوچکترین ارتباطی با سازمان عفو بین الملل ندارند.
این موضوع بسیار ذهن مرا بخود مشغول کرد که:
۱- منبع این خبر که "در رژیم شاه میزان اعدام در ایران از همه کشورها بیشتر بود" کجاست؟
۲- این موضوع چگونه به عفو بین الملل ارتباط پیدا میکند؟
خوشبختانه سرانجام جواب این سوال را یافتم. مشخص شد که نوشته های آقای چامسکی و آقای بلوم و دیگران، نقل قولی است که آقای رضا براهنی در سال ۷۶ از قول آقای مارتین انالز دبیر کل وقت عفو بیت الملل کرده! آقای براهنی در آن سال در مقاله ای که در یکی از نشریات آمریکا نوشته مدعی شده که دبیرکل عفو بین الملل این مطلب را که "ایران در سال ۷۶ بیشترین اعدامها را داشته" با او در میان گذاشته.
من سپس موضوع این نوشته آقای براهنی را گوگل کردم تا شاید بتوانم سرنخی از آن در سایت عفو بین الملل و یا هر جای دیگری بیایبم. در عوض فقط شش سایت را دیدم که بسیار بی نام و نشان بودند و ربطی به عفو بین الملل نداشتند (البته به اضافه سایتهایی که مطالب چامسکی و یا بلوم را نوشته اند).
خلاصه کلام آنکه من هیچ جا ندیدم که سازمان عفو بین الملل و یا مقامات این سازمان چنین اظهار نظری کرده باشند. از همه دوستان استدعا دارم چنانکه منبع رسمی از عفو بین الملل یافتند که بتوان درستی این ادعا را ثابت کرد آنرا در اختیار همه قرار دهند. همانطور که عرض کردم سایت عفو بین الملل هست:
http://www.amnesty.org
طبیعی است چیزی که مربوط به این سازمان باشد باید در سایتش پیدا شود. وگرنه به نطر من قابل قبول نیست!
در مورد کتاب آقای بلوم نیز گفته شد که ایشان برای اثبات حرفهایش هیچ سندی را در کتاب رو نمیکند. نتیجه گیریهای او بیشتر بر اساس استدلالهای خودش است تا ارائه مدارک محکم. البته ناگفته نماند که کتاب او بر ضد دولت آمریکاست تا تحلیل مسائل ایران.
با تشکر از همه.
۲۴٨۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : مرتضی الف
عنوان : عفو بین الملل
آقای پرسشگر عزیز، خودتون یک سری به سایت عفو بین الملل بزنین، هرچی بخواین پیدا می کنین.من یکی از آخریها رو اون پایین نمونه آوردم.
شما چرا فکر می کنین من ماموریت دارم که برای شما دلیل و مدرک جمع کنم. مگه من بیکارم. تازه شما ودوستانتون که همه ی مدارک رو انکار می کنین. بهترین دلیل من خودم هستم که پدرم رو شاه شما شکنجه کرده و سالها تو زندان نگهداشته و آخرش هم معلول و مفلوک توی غربت مرد. هزاران خانواده ی سوکوار مثل من کینه شاه شما رو بدل دارن.
تازه انصاف داشته باشیداگر قرار بود شما حسن نیت داشته باشین با اینهمه سند و مدرک لااقل به ماهیت رژیم پهلوی شک می کردین. شما نه مدرک فارسی رو قبول دارین و نه مدرک انگلیسی رو. من واقعا صمیمانه سعی کردم محترمانه و مستند با شما و دوستانتون برخورد کنم. همه اش دارین بهانه می گیرین.
عزیز ، ما این جا بحث آکادمیک نمی کنیم و رساله ی دکتر هم نمی نویسیم. نظرات و تجربیات مون رو رد و بدل می کنیم.گاهی هم سند میاریم.
یک نجنبش تازه در میهن ما در حال شکل گرفتنه که نه بکمونیسم گرایش داره و نه بغرب. از اسلام هم بریده و شاهنشاهی رو هم تموم شده میدونه. می خواد اولین دولت نوع ملی جهان رو در مملکت ما در این قرن بوجود بیاره. بجای اینکه کوروش کبیر رو از آرامگاهش بیرون بکشه و بخواد افکار انو بکار ببنده، خودش کوروشی میشه با افکار ایرانی امروزینه. این بنظر شما چه عیبی داره؟
می خواد بنیانگذار باشه نه سنتی. نمی خواد جسد پادشاهان رو دربیاره و بزک کنه وبه تخت بنشونه. میخواد آدمیزاد آزاد باشه، حق رای داشته باشه. نشیندین که می گفت: " رای من کو؟". نشنیدین که می گفت جمهوری ایرانی؟ این نسل با شما تفاوت اندیشگی داره. دنبال شاهنشا هی ایرانی نیست. از من نرنجین. اون جمهوری ایرانی می خواد. حق رای خودش رو واگذار نمی کنه. میدونه که قدرت فساد میاره. بهتر می دون که قدرت را محدود و مشروط کنه. حالا این یکی ممکنه آدمی خوبی باشه، جانشینانش چی؟
منصف باشین آقای پرسشگر، این شاهزاده ی محترم اولا که خودش میدونه که اوردنش فقط با کمک بیگانگان امکان داره،مثل پدرش و پدر برزگش و حالا خارجی ها شاهنشاهی را دیگه مناسب نمی دونن، نتیجتا ادعایی نداره. ثانیا هنوز نیومده کار مارو بدعوا مرافعه کشونده! ما بعد از جمهوری اسلامی هزار تا مشکل داخلی و خارجی داریم مگه دیوانه ایم که این یکی رو هم بهشون اضافه کنیم!!؟؟
در این گیر و دار شما می گین نه، دنیا یک طرف، کتاب آقای دکتر صباحی یکطرف. صدها استاد دانشگاه در دنیا هستند که نظرشون با دکتر صاحبی و امثال او متفاوته. بهتره ما خودمون برای خودمون فکر کنید و از مجموعه مدارک تحلیل خودمونو داشته باشیم و اونا را با تجربیات زنده تر کیب کنیم.. جمع بندی من روی صدها مدرک داخلی و خارجیه و آنچه که خودم شاهد بوده ام. اساس نظرات دکتر صباحی روی بخش برگزیده ای از اسناد مکار ترین و شیاد ترین امپراتوری قرن گذشته و قرن نوزدهم بنا شده. هیچ ایرانی وطن پرستی اونا را دربست قبول نمی کنه. برای من انگلیس و روس برابر با چنگیز و مغولن. تفاوت اینه که اون تهاجمات توی عصر بربریت اتفاق افتاده و این یکی در دنیای مدرن. من از شما و دوستان خدا حافظی می کنم
Amnesty International Report
۳۰ April ۲۰۱۰
End execution by stoning in Iran
The Iranian authorities continue to sentence people to death by stoning. Currently there are at least ۱۱ individuals at risk of execution by stoning. According to Iran’s Penal Code, execution by stoning is prescribed for “adultery while being married”.
The Penal Code specifies the manner of execution and types of stones that should be used. Article ۱۰۲ states that men will be buried up to their waists and women up to their breasts for the purpose of execution by stoning.
Article ۱۰۴ states, with reference to the penalty for adultery, that the stones used should “not be large enough to kill the person by one or two strikes; nor should they be so small that they could not be defined as stones”. This makes it clear that the purpose of stoning is to inflict pain in a process leading to slow death.
In mid-۲۰۰۶, a group of Iranian human rights defenders, mostly women, including activists, journalist and lawyers, began a campaign to abolish stoning. The ‘Stop Stoning Forever’ Campaign aims to save the life of anyone under sentence of stoning in Iran and to abolish stoning in law and in practice. Since the campaign began, at least ۱۵ individuals have been saved from stoning and others have been granted stays of execution. However, in at least three cases, individuals sentenced to stoning have been executed by hanging.
۲۴٨۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : پرسشگر
عنوان : مرتضی الف و همفکران
مرتضی الف، شما با محیط دانشگاهی خیلی آشنایی دارید و با آکادمیک ها صبح تا شب سر و کار دارید. این از طرز برخورد شما و نحوه پاسخگویی شما بر همه روشن شده است. اخلاق و رفتار شما مرا بیاد برخی دانشجویان سهمیه ای و استادان در برخی دانشگاه ها در کشوری ویژه می اندازد. من جسارت نمی کنم حدس خود را با شما درمیان بگذارم ولی خودتان نگاهی به نظراتتان بیاندازید و ببینید که آیا هم تراز دانشجویان/استادان هاروارد و استانفورد و کمبریج است و یا .......... (لطفا خودتان برای خودتان پر کنید).
اسناد شما درباره عفو بین الملل خیلی جالبند و باید بررسی شوند و پرونده هر مورد و هر قربانی باید در انظار عمومی قرار گیرد. آیا به یکایک این پرونده ها رسیدگی شده و همه پرونده ها بسته شده اند؟ اگر این اسناد درست هستند، آیا اقدامی برای دستگیری دست اندرکان فراری ساواک از سوی ج.ا و مخالفین فراری رژیم سابق بعمل آمده است و اگر نیامده چرا نیامده و این یعنی چه؟
در ضمن اگر وقت داشتید چند گزارش از عفو بین الملل که به شدیدالحنی گزارش هایی که در اینجا از همین سازمان گذاشتید بگذارید که بر علیه ج.ا صادر شده باشد.
۲۴٨۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : پرسشگر
عنوان : به مرتضی الف
به مرتضی الف، آیا شما تز/رساله دکتر هوشنگ صباحی را به زیر سئوال می برید یا دانشگاهی که او از آن فارغ التحصیل شده است؟ آیا صباحی و دانشگاه و من باید پاسخگوی اعمال فرد هالیدی باشیم؟ هر دانشگاهی صدها استاد دارد که برخی مانند هالیدی شغل های دیگری هم دارند؟ آیا شما انتظار دارید که این دانشگاه ها مسئولیت آنچه این استادان در خارج از محیط دانشگاهی خود می کنند بعهده بگیرند؟ اینجا انگلیس است و نه ج.ا. آیا شما تز صباحی را باز هم زیر سئوال می بردید اگرحرف های شما و همفکرانتان را ثابت می کرد؟ تز/رساله کدامین دانشگاه های دنیا را قبول دارید؟ بنظر شما اعتبار دانشگاه ها با چه معیارهایی باید سنجیده شوند؟
آیا شما تفاوتی بین شغل، کتاب و تز/رساله قائلید و یا هر سه را یکی می دانید؟ چرا؟
فارغ التحصیلان رشته تاریخ مثل فارغ التحصیلان هر رشته دیگری برای امرار معاش خود باید بکاری مشغول شوند، فرد هالیدی ها هم از این قانون مستثنی نیستند. آیا شما تفاوتی بین کتاب و حرفه و تز/رساله قائل هستید یا نه و یا فکر می کنید هر دو یکی هستند؟
در اینکه تز/رساله او در سوژه اش مطابق با استانداردهای بین المللی زمان خود بود شکی نیست ولی تز او حرفه اش نبود. دانشگاه های معتبر، بنگاه های خرید و فروش تز/رساله نیستند و این بازارها هستند که تاریخدان ها، حرفه و کتاب های غیر آکادمیک خود را به بالاترین قیمت بفروش می گذارند. اکثرشان مثل اکثر پزشکان انسان های با وجدانی هستند و حاضر نمی شوند بخاطر جاه و مقام و ثروت از تخصص خود سوء استفاده کنند و یا برای حفظ منافع ملی کشورهایشان دست به هر کاری بزنند. بنابراین تز/رساله فرد هالیدی بعنوان یک دانشجو در یک دانشگاه معتبر نمی تواند زیر سئوال برود ولی استفاده/سوء استفاده شغلی او از تخصصش پس از فارغ التحصیلی می تواند زیر سئوال برود.
دایی جان ناپلئون ها هر از چند گاه صدای پایشان شنیده می شود. سرنوشت هر کشوری بدستش خودش است، کشورهایی که بازیهای سیاسی ملی و بین المللی را بهتر از بقیه بازی می کنند با کمی شانس برنده می شوند. ما به تئوری توطئه عقیده نداریم چون مثل خرافه پرستی ما را منفعل و آسیب پذیر می کند. کسانی که نقشه می کشند عاشق دایی جان ناپلئون ها هستند و دایی جان ناپلئون ها هم برای اینکه نه خودشان کاری بکنند و نه بگذارند ما بکارمان برسیم تخم نا امیدی می پراکنند. سرنوشت ما دست خودمان است و با درایت خودمان می توانیم به اهداف خودمان برسیم.
اسناد و مدارک موجود و خصوصی را بجای ایمیل کردن و نگاهداری در گاو صندوق هایتان در اختیار همفکران متخصص تان قرار دهید تا در آینده نزدیک شاهد ایرانی فرهیخته دیگری باشیم که تز صباحی را رد کند.
دکترای افتخاری هم یا برای تقدیر از شایستگان داده می شود و یا بدلائل سیاسی و یا خریداری می شوند چون دانشگاه ها نیاز به درآمد دارند که صرف تحقیقات جدی خود کنند. یکی عقل دارد و یکی پول.
۲۴٨۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : مرتضی الف
عنوان : سند، سند، سند!
سند آقای ناشناس ، سند، اینم سند:
Amnesty International summed up the situation in ۱۹۷۶ by noting that Iran had the "highest rate of death penalties in the world, no valid system of civilian courts and a history of torture which is beyond belief. No country in the world has a worse record in human rights than Iran.
شاید انگلیسی نمی دونی، بذار این قسمتو ترجمه کنم:
سازمان عفو بین الملل در سال ۱۹۷۶ (سه سال پیش از انقلاب) مراتب را چنین جمع بندی کرد که ایران " بالاترین نرخ مجازات مرگ را در جهان دارد، (حالا دومه!) نظام مدنی دادگاهی وجود ندارد و تاریخ شکنجه فراسوی باور است و در زمینه (نقض) حقوق بشرهیچ کشوری درجهان پرونده بدتر از ایران ندارد....."
حالا در روزگار جمهمری اسلامی هم همونجوره. فرق اینه شما گزارش این زمان رو قبول دارین ولی گزارش اون زمان رو دروغ می دونین. گوگلش کن ببین منبع چقدر معتبره. بازم بخوای هست.
۲۴٨۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : unknown
عنوان : تهمت و تکرار مکررات زوار دررفته
جناب مرتضی
نمونه تیپیک فرافکنی هستید. دگراندیشان از نظر شماهمه سلطنت طلبند. خوشا بحال سلطنت. ملی نما وچپ مدل ایرانی همیشه برای فرار از پاسخ به تهمت و تکرار مکررات زوار دررفته وغیر مستند رو میاورند.از افراد نام برده کدامشان مورخ است بغیر میلانی؟ کدامشان بیطرف است؟ کدامشان اکادمیکر است؟
. سئوالات پرسیده شده پاسخشان چه شد؟تکرار میکنمشان و انتظار پاسخ منطقی دارم نه رطب ویابس بافتن وخود ر به در ودیوار کوباندن که پهلویها اخ بودند و.... که ربطی به سئولات دارند. پاسخ اوپن بوک است بروید از مراجع نامبرده تان استفاده کنید.
پهلویها دیکتاتور ودرست, ایا اپوزیسیون انها دموکرات بودند؟علت عملکرد تحصیکردگان مخالف که تا حد ترور کور وحتی هم اندیش کشی وکودک کشی رفتن چه بود؟کسانی که چشم بر وافعیت بسته وکورکورانه اوامر بیگانه را اجرا میکرند,دموکرات بودند؟ در زمانی که پهلویها هنوزدیکتاتور نبودندوقدرتی نداشتندمملکت گل وبلبل بود؟ فرقه دموکرات اذربایجان زمان دیکتاتوری بود؟ , محمد مسعودرا پهلویها کشتند؟ خلیل طهماسبی که مجلس ازادش کرد بستور دربار بود؟پس از ازادی چه کسی با خلیل طهماسبی تروریست دیدار کرد واجازه عکس گرفتن به خبرنگاران نداد؟ شاه جوان در چه سالی وتوسط چه کسانی ترور شد؟ چه کسی زم ارا تهدید به قتل کرد وهفته بعد وی ترور شد؟چه کسانی بدست بوسی امام در پاریس رفتند؟چه کسی خود را مشروطه خواه جا میزد ولی مشاور محمدعلیشاه در سرکوب مشروطه خواهان بود؟چه کسی دستور استخدام شعبان جعفری را از بودجه محرمانه داد؟کدام وزیر ملی! سوءسابقه دراصفهان داشت بدون دیپلم و لیسانس عنوان دکترآ برای خود جعل کرد؟. عمده وقایع بالا بین ۱۳۲۰-۳۲ که محمد رضا پهلوی قدرتی نداشت توسط دولتمردان وروشنفکران روز صورت گرفت.ان هم تقصیر پهلوی بود. مدرنیته که پهلویها سعی در ان داشتند با مقاومت شدید روشنفکران رو برو شد. علت مخالفت جبهه ملی وتوده ای ها با انقلاب سفید چه بود؟ جز انکه چرا بدست پهلوی انجام میشود؟چرا جبهه ملی از قیول تشکیل دولت دراوایل دهه ۴۰ سرباز زدند؟چطور تمامی محکومین جبهه ملی ونیز بسیاری از چپ مدل ایرانی بریده به مقامات بالا رسیدند ؟ یا جبهه ملی با شاه همدست بوده!یا رژیم شاه انطور هم که می گویید همچین بد هم نبوده.
این گوی واین میدان بی سفسطه ومغلطه و عشق لاتی !
۲۴٨٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹
|