از : اقدس . آ
عنوان : گرفتاری اشرف خواهر شاه در فرودگاه سویس
آقای روشنفکر پرسشگر و مورخ ناشناس، شما با دارا بودن این همه اسناد و مدارک میتوانید بمن بگویید که آیا خواهر محمدرضا پهلوی اشرف خانم و پسرانش در ایران صاحب رلی و مقامی بودند و یانه؟ میگویند که اشرف خانم در کودتای ۱۳۳۲ نقش داشته است. اگر جواب ندادید دلگیر نمیشوم.
۲۵٣۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : مسافر خسته
عنوان : جناب ناشناس و دیگر جان نثاران، پرسشگررا دریابید و از «بارش» کم کنید.
آقای پرسشگر، لطفآ ادامه بدهید و بدون شما اصلآ ما «چیزی» دستمون گیر نمیآمد. هر کس یک چیزی «بارتان» میکند. خدا بشما قدرت بیشتر برای حمل«اسناد و مدارک» بدهد و بما هم صبر ایوب.
۲۵٣۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : لقمان شمال
عنوان : جناب پرسشگر و ناشناس وغیره، کسیکه بخودش دروغ بگوید راست نمی نویسد
چرا طرفداران رژیم ددمنش پهلوی و طرفداران رژیم جنایتکار ولایت فقیهی، از اسم «مصدق» و بیان دوران کوتاه دولت ملی او وحشت دارند؟ و چرا آنان استبداد و کشتار شاه و شیخ را با لجن مالی بخود «تطهیر» میکنند؟ چرا کتاب و تز یک زیدی را در حد «گفتار الهی» بخورد دیگران میدهند؟ بعد از شنیدن و دیدن یکی از جان نثاران (راجی) حالا به گفتار حاکم سابق قبله گاه شاه پرستان (کلینتون) گوش بدهید. http://zombietime.com/clinton_on_iran_at_davos/
۲۵٣۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : فکر می کردیم روشنفکریم
عنوان : از طرز تفکر و تجارب «روشنفکران» ایران بیاموزیم!!!؟؟؟
پرسشگر جوانفکر و پویا، به شما پیشنهاد می کنم که همه گفتگوهای سیروس علی نژاد با دکتر محمد صنعتی را مطالعه بفرمایید. من فکر می کنم که درک جریان روشنفکری و «روشنفکری» پیش از روی کار آمدن رضا شاه تاکنون بسیار مفید باشد. نقش آنها را چه سازنده و چه مخرب در تاریخ معاصر ایران دنبال کنید.
«بررسی و تحلیل جریان روشنفکری در دهه چهل خورشیدی
گفتگوی سیروس علی نژاد با دکتر محمد صنعتی
بازگشت به خویشتن, تفکر کویر زده سنتی بود که فرید و آل احمد پایه گذاری و دیگران دنبال کردند روشنفکری ما همان را می خواست که بدست آورد، گسستن از مدرنیسم و پیوستن با سنت!»
از طرز تفکر و تجارب «روشنفکران» ایران بیاموزیم!!!؟؟؟
موفق باشید.
۲۵٣۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : unknown
عنوان : دروغ پشت دروغ
خیلی عجیب است که دوستان ما «اسناد و گزارشهای دست اوّل» از قهرمانان اصلی در صحنهی ۲۸ مرداد را کنار میگذارند و به این سخنان مصحلتآمیز و دیپلماتیک، ارزشِ «سند بسیار مهم تاریخی»!! میدهند... دربارهی این سخنان اوّلاً: باید بدانیم که در تاریخ دیپلماسی آمریکا، ما از این «تعارفات» یا «مصلحتها و مصالحهها»، فراوان دیدهایم. دوم اینکه: آن سخن در جلسهای به همّت آقای دکتر هوشنگ امیراحمدی (معمارِ خستگیناپذیر بهبود روابط جمهوری اسلامی و آمریکا) صورت گرفته بود و موضع رسمی دولت آمریکا نبود. سوم و مهمتر از همه اینکه: در این جلسه، خانم آلبرایت، اساساً، هیچگونه «عذرخواهی»( apologize) دربارهی ۲۸ مرداد ابراز نکرده بود. برای آگاهی از متن سخنرانی خانم آلبرایت به «اینجا» و «اینجا» نگاه کنید.http://www.mideastinfo.com/documents/iranspeech.htm
بنابراین: مسئلهی «عذرخواهی خانم آلبرایت»، بیشتر تعبیر یا تبلیغ شخصیِ فرد یا افرادی بوده تا در نزد مراکز قدرت در ایران، چنین وانمود کنند که: «در سال ۲۰۰۰ من خانم آلبرایت را آوردم تا از ملّت ایران به خاطر کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ عذرخواهی کند»!!http://www.fararu.com/vdcd.x۰n۲yt۰xna۲۶y.html
۲۵۲۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : خواننده نظرات
عنوان : تربیت دو طرف قضیه را مقایسه کنید، بنظر شما کدام طرف از دانشگاه برخاسته و کدام طرف از حوزه؟
یک طرف قضیه تاحالا خیلی متین و مستدل عمل کرده و طرف دیگر والله چه عرض کنم!!!
تربیت دو طرف قضیه را مقایسه کنید، بنظر شما کدام طرف از دانشگاه برخاسته و کدام طرف از حوزه؟
در ایران آزاد حوزه ای ها و برادران بسیجی جایی نخواهند داشت. نگاه کنید چقدر خشونت و تحقیر نثار طرف مخالفشان می کنند. آن طرفی که رفتار اراذل و اوباش را پیشه کرده در حقیقت خودش را تحقیر کرده. اگر گفتی کدوم طرف میراثش ادبیات خمینی است که می گفت ۳۰ میلیون بگن آره من میگم نه یا میگفت میزنم تو دهن این و اون. ادبیات جمهوری اسلامی را کدوم طرف خوب نمایندگی میکنن؟
تربیت دو طرف قضیه را مقایسه کنید، بنظر شما کدام طرف از دانشگاه برخاسته و کدام طرف از حوزه؟
۲۵۲۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : پرشگر واقعا بالاخونه ات را اجاره دادی و یک مشنگ به تمام معنی هستی
عنوان : از خداوند برایتان(پرشگر و ناشناس و ۵۰ ساله و دیگر سلطنت طلبان مشنگ) شفای عاجل ارزو میکنم
حالا بعد از سالها یک سلطنت طلبی هم پیدا شده که تز نوشه ولی سخنان وزیر خارجه بیل کلینتون خانم البرایت یعنی سند نیست که میگوید ما بخاطر کودتای ۲۸ مرداد عذرخواهی میکنیم. شما میتوانید شبانروز با این تز مصباحی بگیری نشئه بشی. شما غیر از کتاب مصباحی کتاب دیگری هم خوندی? اقای تاریخدان? برو این دکان را جای دیگری باز کن. چطور حرفهای شاه را سند نمیدانی اقای تاریخ دان و میگوئی در رابطه با ۳۰ سال قبل بیسوادی.
۲۵۲٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : فقط یک سوال از سلطنت طلبان و ساواکی ها کردم بعد از ۲۶۹ کامنت در اینجا و ۲۲۲ کامنت در مقاله مربوط به بیژن جزنی هنوز جواب ندادند
عنوان : سوال :ایا واگذاری فرماندهی کل قوا به امریکائیها خود خیانت بزرگ به ملت ایران نبود? در رابطه به دست نشانده بودن شاه چه میگویید?
سلطنت طلبان بدانند که ما از گقتن حقیقت خسته نمیشویم حالا شما بویژه ناشناس و پرسشگر سند بیاورید که اینها جعلی است. جالب است که این اقای ناشناس مامور امنیتی سابق در کامنتی اختیارات شاه را بر اساس قانون اساسی دوره شاه نوشت و از همه خواست در این باره بنویسند. خوب من هم مهمترین اصل ان که موجودیت کشور در گرو ان است و ربطی هم ندارد که شاه باشد یا جورج بوش یا پوتین و مرکل. این اصل هم در حقیقت فرماندهی کل قوا میباشد. این اصل در قانون اساسی زمان شاه که این ناشناس انرا در کامنتی اورده و شاید هم الان پشیمان شده باشد در حقیقت همان اصل پنجاهم میباشد که میگوید : "فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است".این اصل را من از کامنت "ناشناس " که با عربده جوئی میخواست در باره ان نظر بدهیم گرفتم. خوب بر اساس اسناد خود سلطنت طلبان یعنی به نوشته خود شاه در کتاب "پاسخ به تاریخ" ایشان اختیاراتی که قانون اساسی به ایشان داده بود و ایشان هم قسم خورده بودند چطور میتواند این اختیارات را به امریکائیها و شخص ژنرال هویزر بسپارد تا این ژنرال دم مبارک ایشان را مثل موش مرده بگیرد و به خارج از کشور پرتاب کند? در اینجا دو سند انکار ناپذیر که یکی از شاه و دیگری از نخست وزیر ایشان اقای دکتر بختیار میباشد میاورم. این دو سند نشان میدهد که شاه در اوج قدرت هم نوکر بیگانگان بوده است چون کلا پادشاهان سلسله پهلوی بقدرت رسیدن خود را مدیون انگلیس و امریکا میدانستند. کتاب شاه شوک شدید ایشان را نسبت به برخورد اربابانش و راه ندادن ایشان به امریکا و کشورهای متمدن ایشان را دچار انواع بیماریهای روحی نموده بود. این درس تاریخ است که رضا خان نیز به همین سرنوشت دچار شده بود و امروز پرششگر وناشناس ودیگر ساواکی ها و شاهپرستان باید نگاه کنند که همین خیانت که شاه اختیارات اصل پنجاهم قانون اساسی را به بیگانگان سپرد کافیست که اورا خائن به منافع ملت ایران بدانیم و سرنگونی او را توسط مردم ایران جشن بگیریم
**************************************************
سند اول:
ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
اصل پنجاهم: فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است
**********************************************
ماموریت شگقت انگیز ژنرال هویزر: از کتاب "پاسخ به تاریخ" محمدرضا شاه صفحه ۲۴۵
اوائل بهمن( ۵۷) خبر حیرت انگیزی به من گزارش شد که ژنرال هویزر چند روزی است که در تهران اقامت دارد.نظامیان امریکا با هواپیماهای خود میامدند و میرفتند و تابع تشریفات معمول نبودند.از امرای ارتش در رابطه با مسافرت ژنرال هویزر سوال کردم انها هم چیزی نمیدانستند حضور او در ایران واقعا شگفت انگیز بود و نمیتوانست اتفاقی و بدون دلائلبسیار مهم باشد
بالاخره من یکبار ژنرال هویزر را باتفاق سفیر امریکا اقای سولیوان ملاقات کردم.تنها چیزی که مورد علاقه هردو انها بود دانستن روز و ساعت حرکت من از ایران بود.ژنرال هویزر از ارتشبد قره باغی رئیس ستاد ارتش ایران خواست که ملاقاتی بین او و بازرگان ترتیب دهد.ارتشبد قره باغی این ملاقات را به من گزارش داد. نمیدانم در این ملاقات چه گذشت, میدانم که ارتشبد قره باغی از تمام قدرت خود استفاده کرد تا ارتش ایران را از هرگونه اقدام و تصمیمی بازدارد........................................
پس از اینکه من ایران را ترک کردم, ژنرال هویزر باز چندین روز در ایران اقامت داشت. در این هنگام چه گذشت ? تنها چیزی که میتوانم بگویم اینست که ربیعی فرمانده نیروی هوائی ایران طی محاکمه اش به قضات گفت: ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
*************************************************
سند دوم:
نظر دکتر بختیار در رابطه با نقش هویزر که شاه را مثل موش مرده به خارج پرتاب کرد
عنوان : اصل پنجاهم: فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است
++++++++++++
بهر حال به قره باغی گفتم که شما فردا ساعت ۹ صبح به دفتر من بیآئید. خودم ساعت ۸ در دفتر بودم. ساعت ۹ نیامد. خوب، با جریاناتی که در تهران بود ممکن بود این توهم پیش بیآید که نتوانسته بیاید. ولی او با هیکوپتر میآمد مدرسه افسری و از آنجا میآمد به نخست وزیری که دو قدم بود. ساعت نه و نیم که نیامد من تلفن کردم گفتند در یک کنفرانس است و الان خودش میآید. خلاصه ساعت ده شد نیامد. ساعت ده پای تلفن بمن گفت جناب آقای نخست وزیر، امراء ارتش اینجا جمع شده اند و راجع به وضع ارتش صحبت میکنیم. این حرفی بود که قره باغی پای تلفن به من زد. خوب، من اول فکر کردم که شاید یک مشورتی است و بطور عادی با هم میخواهند تبادل نظری بکنند. از یک متخصص امر پرسیدم بجز شورای عالی جنگ و جز کمیسیون های عادی که مأموریت خاصی دارند و شورای امنیت ملی که خود من رئیسش هستم، آیا کمیسیون های قانونی دیگری هم هست، گفتند خیر. سوء ظن مرا گرفت که اینها مشغول یک کاری هستند که قانونی نیست. ساعت ۱۱ بود که بمن اطلاع دادند آن اعلامیه صادر شده، یعنی اعلامیه بی طرفی ارتش و من تا آن ساعت از این ماجرا خبر نداشتم. و تمام رفت و آمدها و فعل و انفعالات به دستور فردوست و با پا در میانی و اجرای آقای قره باغی انجام گرفته بود. امراء را جمع کرده بودند. از سپهبد پائین تر هم یا نداشتند یا یک نفر سرلشکر فقط آنجا بود. و اینها آن مدرک را که اطلاع دارید امضاء کردند.حالا من کار ندارم که این مدرک چه معنی و چه مفهومی دارد. ولی اطمینان دارم که این مدرک، چهار روز قبل از اینکه صادر بشود، پیش نویس آن را ژنرال هویزر نوشته بود و گذاشته بود و از ایران رفته بود. اینست که من نمیخواهم دفاع بکنم چون تاریخ دفاع خواهد کرد. من روحم از اینکه این کمیسیون را ایشان تشکیل میدهد خبر نداشت. تشکیلش بر خلاف قانون بود، بر خلاف حیثیت ارتش بود، بر خلاف منافع کشور بود
۲۵۲٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : پرسشگر
عنوان : اول بحث ۲۸ مرداد را تمام کنیم بعد بپریم به ۲۵ سال بعد از آن و نحوه خروج شاه و ...
۱. اول بحث کودتا «کودتا» ها را تمام کنیم بعد برسیم به شاه و شیخ و بی بی سی و غیرو.
۲. این بخش از نظر آقا/خانم ایرانی بسیار جالب است.
از ایرانی
«جناب ناشناس محبتی کنید و در رابطه با موضوع آرمیتاژ اسمیت بیشتر صحبت نمایید. این موضوع آرمیتاژ اسمیت برای جبهه ملی چی ها و دیگر مصدق پرستان بسیار ناموسی است. بارها دیده ام که حتی اشاره به این موضوع به شدت آنها را عصبی میکند تا جایی که
حاضر به ادامه بحث نیستند. خوشبختانه مسئله این قرارداد روز به روز بیشتر در جامعهء روشنفکری امروز ایران مطرح میشود. واقعیت آن است که محمد مصدق در کمال نادانی و بلاهت با قبول این قرار داد ننگین در دورانی که وزارت دارایی را در زمان احمد شاه بر عهده داشت یکی از بزرگترین ضربه ها را به کشور زد و شرکت نفت ایران-انگلیس در کمال زرنگی از این موضوع استفاده کرد و تمام حق ایران را در سرمایه گذاریهایی که در دیگر نقاط دنیا کرده بود خیلی راحت بالا کشید. مصدق حتی در جریان ملی شدن نفت نیز حاضر نشد در مورد سهم قانونی ایران در سرمایه گذاریهای شرکت BP کاری انجام دهد. در حالیکه بارها به او در این مورد تذکر داده شد.
در مورد این قرار داد چنانچه اطلاعات بیشتری دارید ما را هم در جریان بگذارید».
مخالفان نشان دهند که چرا باید این ادعاهای ایرانی را نادیده گرفت.
-------------------------------------------------------------------------
از مکتبی
مکتب ما اینه میخوای بخواه نمی خوای هم نخواه
۲۵۱۶۳ - تاریخ انتشار : ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۹
من در چارچوبی که از تاریخ معاصر ایران ارائه دادم مهمترین رویدادهای تاریخ این دوره را زیر عناوینی قرار دادم که مخالفان بلافاصله چارچوب خود را در مخالفت با چارچوب من ارائه دادند، رجوع کنید به نظر مکتبی. مهمترین و بحث انگیزترین عناوین در چارچوب آنها چگونگی بر سر کار آمدن رضا شاه و رویداد ۲۸ مرداد بود. منهم تمرکز خود را روی ایندو عنوان قرار دادم ولی بجای جوابها در این رابطه منحرف کنندگان بحث، مثل همیشه یک نظر را ۱۰ بار پس از یک نظر مخالف خود را تکرار می کنند که ارتباطی به موضوع ندارد. خودشان چارچوب ارائه می دهند ولی چون جواب ندارند از میدان با بحثی نامربوط از میدان در می روند. هر عاقلی می داند که یک بحث را باید به نتیجه ای رساند و بعد به بحث دیگری پرداخت. با این ترفندها صورت مسئله را نمی توانید پاک کنید، خیالتان تخت باشد.
من اطلاعات کافی درباره تاریخ معاصر ایران ندارم که جواب شما را در رابطه با اینکه چه کسی در واقع فرماندهی کل قوا را در زمان شاه بدست داشته است را بدهم صرف نظر از اینکه این بحث را در حال حاضر انحرافی و فرار از پاسخگویی درباره نحوه بر سر کار آمدن رضا شاه و برکنار شدن دکتر مصدق تلقی می کنم. اگر در این رابطه تزی معتبری مثل دکتر صباحی دارید ارائه دهید. من سر و پا گوشم ولی اگر ندارید در تکاپوی تهیه تز/رساله ی معتبری باشید چون تا آنزمان نتیجه گیری های شما از اسناد و «اسناد» کمکی به الغای نظریه شما در محافل آکادمیک نمی کند و بنابراین همواره بی ارزش باقی خواهد ماند. شاید آقای فرید راستگو قادر باشند که تز/رساله ای که نظریه شما را ثابت کند به ثبت دانشگاه های معتبر برساند و قال قضیه را بکند ولی تا آنزمان نظریه دکتر صباحی دست بالا را دارد و توجهات ما و محافل آکادمیک و روشنفکری گوشش به او خواهد بود و نه به شما. بجنبید و کاری برای خودتان بکنید، نه کمبود وقت دارید و نه کمبود استادان دانشگاهی چپ ایرانی در دانشگاه های برون مرزی. این بهترین راه برای اثبات حقانیت شماست. منهم چون تاریخ ناموسم نیست و فاصله زیادی با دوره دکتر مصدق و شاه دارم عاری از هر گونه تعصبی هستم و برایم حقایق مهم هستند و نه پسرخاله شاه و مصدق و ملا هستم که به من بر بخورد ضمن اینکه دنباله رو خرد خودم هستم مثل ده ها میلیون جوان ایرانی دیگر. ما به هیچکس و هیچ چیز اطمینان نداریم جز خودمان و مراجع علمی معتبر.
چارچوبی هم که داده ام وحی منزل نیست که قادر نباشم آنرا بازنگری کنم. من دارم در چارچوبی که شما خودتان ارائه داده اید کار می کنم و من پا فراتر نگذاشته ام ولی شما بله.چارچوب تان را یک مروری کنید و ببینید. برای من چگونگی بر سر کار آمدن رضا شاه حل شده است ولی برکناری مصدق هنوز نه. تا این موضوع برایم حتی المقدور حل نشود نمی توانم به بحث بعدی در چارچوب شما توجه کنم.
یادآوری
از : پرسشگر
عنوان : از همفکران و مخالفان خود تقاضا می کنم که هر کدام خلاصه ای از چارچوب فکری خود از تاریخ معاصرایران ارائه دهند تا ببینیم که با قرار دادن جزییات قضایا کدامیک از چارچوب ها معقول تر و محکمه پسند تر ازدیگریست
-------------------------------------------------------------------------
با تشکر از ۵۰ ساله که توجه همه را به اهمیت تز/رساله در برابر کتب و دیگر منابع جلب کرد و نظرات را دنبال می کند. ما در دامان نسل شما پرورش یافته ایم و یاد گرفته ایم که پرسش مهمتر از پاسخ است. نظرات شما هم با هجوم نظرات بلند و بی ربط گم بشو نیستند. اگر نظرات شما مهم نبودند اینگونه با آنها برخورد نمی شد.
-------------------------------------------------------------------------
در دسترسی به نظرات داده شده قبل از
۲۴۸۰۸- تاریخ انتشار : ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ دچار مشکل شده ام. آیا کس دیگری هم با این مشکل روبروست یا خیر؟ تشکر.
-------------------------------------------------------------------------
اول بحث ۲۸ مرداد را تمام کنیم بعد بپریم به ۲۵ سال بعد از آن و نحوه خروج شاه و ...
۲۵۲٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : فقط یک سوال از سلطنت طلبان و ساواکی ها کردم بعد از ۲۶۷ کامنت در اینجا و ۲۲۲ کامنت در مقاله مربوط به بیژن جزنی هنوز جواب ندادند
عنوان : سوال :ایا واگذاری فرماندهی کل قوا به امریکائیها خود خیانت بزرگ به ملت ایران نبود? در رابطه به دست نشانده بودن شاه چه میگویید?
سلطنت طلبان بدانند که ما از گقتن حقیقت خسته نمیشویم حالا شما بویژه ناشناس و پرسشگر سند بیاورید که اینها جعلی است. جالب است که این اقای ناشناس مامور امنیتی سابق در کامنتی اختیارات شاه را بر اساس قانون اساسی دوره شاه نوشت و از همه خواست در این باره بنویسند. خوب من هم مهمترین اصل ان که موجودیت کشور در گرو ان است و ربطی هم ندارد که شاه باشد یا جورج بوش یا پوتین و مرکل. این اصل هم در حقیقت فرماندهی کل قوا میباشد. این اصل در قانون اساسی زمان شاه که این ناشناس انرا در کامنتی اورده و شاید هم الان پشیمان شده باشد در حقیقت همان اصل پنجاهم میباشد که میگوید : "فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است".این اصل را من از کامنت "ناشناس " که با عربده جوئی میخواست در باره ان نظر بدهیم گرفتم. خوب بر اساس اسناد خود سلطنت طلبان یعنی به نوشته خود شاه در کتاب "پاسخ به تاریخ" ایشان اختیاراتی که قانون اساسی به ایشان داده بود و ایشان هم قسم خورده بودند چطور میتواند این اختیارات را به امریکائیها و شخص ژنرال هویزر بسپارد تا این ژنرال دم مبارک ایشان را مثل موش مرده بگیرد و به خارج از کشور پرتاب کند? در اینجا دو سند انکار ناپذیر که یکی از شاه و دیگری از نخست وزیر ایشان اقای دکتر بختیار میباشد میاورم. این دو سند نشان میدهد که شاه در اوج قدرت هم نوکر بیگانگان بوده است چون کلا پادشاهان سلسله پهلوی بقدرت رسیدن خود را مدیون انگلیس و امریکا میدانستند. کتاب شاه شوک شدید ایشان را نسبت به برخورد اربابانش و راه ندادن ایشان به امریکا و کشورهای متمدن ایشان را دچار انواع بیماریهای روحی نموده بود. این درس تاریخ است که رضا خان نیز به همین سرنوشت دچار شده بود و امروز پرششگر وناشناس ودیگر ساواکی ها و شاهپرستان باید نگاه کنند که همین خیانت که شاه اختیارات اصل پنجاهم قانون اساسی را به بیگانگان سپرد کافیست که اورا خائن به منافع ملت ایران بدانیم و سرنگونی او را توسط مردم ایران جشن بگیریم
**************************************************
سند اول:
ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
اصل پنجاهم: فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است
**********************************************
ماموریت شگقت انگیز ژنرال هویزر: از کتاب "پاسخ به تاریخ" محمدرضا شاه صفحه ۲۴۵
اوائل بهمن( ۵۷) خبر حیرت انگیزی به من گزارش شد که ژنرال هویزر چند روزی است که در تهران اقامت دارد.نظامیان امریکا با هواپیماهای خود میامدند و میرفتند و تابع تشریفات معمول نبودند.از امرای ارتش در رابطه با مسافرت ژنرال هویزر سوال کردم انها هم چیزی نمیدانستند حضور او در ایران واقعا شگفت انگیز بود و نمیتوانست اتفاقی و بدون دلائلبسیار مهم باشد
بالاخره من یکبار ژنرال هویزر را باتفاق سفیر امریکا اقای سولیوان ملاقات کردم.تنها چیزی که مورد علاقه هردو انها بود دانستن روز و ساعت حرکت من از ایران بود.ژنرال هویزر از ارتشبد قره باغی رئیس ستاد ارتش ایران خواست که ملاقاتی بین او و بازرگان ترتیب دهد.ارتشبد قره باغی این ملاقات را به من گزارش داد. نمیدانم در این ملاقات چه گذشت, میدانم که ارتشبد قره باغی از تمام قدرت خود استفاده کرد تا ارتش ایران را از هرگونه اقدام و تصمیمی بازدارد........................................
پس از اینکه من ایران را ترک کردم, ژنرال هویزر باز چندین روز در ایران اقامت داشت. در این هنگام چه گذشت ? تنها چیزی که میتوانم بگویم اینست که ربیعی فرمانده نیروی هوائی ایران طی محاکمه اش به قضات گفت: ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
*************************************************
سند دوم:
نظر دکتر بختیار در رابطه با نقش هویزر که شاه را مثل موش مرده به خارج پرتاب کرد
عنوان : اصل پنجاهم: فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است
++++++++++++
بهر حال به قره باغی گفتم که شما فردا ساعت ۹ صبح به دفتر من بیآئید. خودم ساعت ۸ در دفتر بودم. ساعت ۹ نیامد. خوب، با جریاناتی که در تهران بود ممکن بود این توهم پیش بیآید که نتوانسته بیاید. ولی او با هیکوپتر میآمد مدرسه افسری و از آنجا میآمد به نخست وزیری که دو قدم بود. ساعت نه و نیم که نیامد من تلفن کردم گفتند در یک کنفرانس است و الان خودش میآید. خلاصه ساعت ده شد نیامد. ساعت ده پای تلفن بمن گفت جناب آقای نخست وزیر، امراء ارتش اینجا جمع شده اند و راجع به وضع ارتش صحبت میکنیم. این حرفی بود که قره باغی پای تلفن به من زد. خوب، من اول فکر کردم که شاید یک مشورتی است و بطور عادی با هم میخواهند تبادل نظری بکنند. از یک متخصص امر پرسیدم بجز شورای عالی جنگ و جز کمیسیون های عادی که مأموریت خاصی دارند و شورای امنیت ملی که خود من رئیسش هستم، آیا کمیسیون های قانونی دیگری هم هست، گفتند خیر. سوء ظن مرا گرفت که اینها مشغول یک کاری هستند که قانونی نیست. ساعت ۱۱ بود که بمن اطلاع دادند آن اعلامیه صادر شده، یعنی اعلامیه بی طرفی ارتش و من تا آن ساعت از این ماجرا خبر نداشتم. و تمام رفت و آمدها و فعل و انفعالات به دستور فردوست و با پا در میانی و اجرای آقای قره باغی انجام گرفته بود. امراء را جمع کرده بودند. از سپهبد پائین تر هم یا نداشتند یا یک نفر سرلشکر فقط آنجا بود. و اینها آن مدرک را که اطلاع دارید امضاء کردند.حالا من کار ندارم که این مدرک چه معنی و چه مفهومی دارد. ولی اطمینان دارم که این مدرک، چهار روز قبل از اینکه صادر بشود، پیش نویس آن را ژنرال هویزر نوشته بود و گذاشته بود و از ایران رفته بود. اینست که من نمیخواهم دفاع بکنم چون تاریخ دفاع خواهد کرد. من روحم از اینکه این کمیسیون را ایشان تشکیل میدهد خبر نداشت. تشکیلش بر خلاف قانون بود، بر خلاف حیثیت ارتش بود، بر خلاف منافع کشور بود
۲۵۲۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹
|