یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

عوامل بازسازی استبداد، بعد از انقلاب ۵۷ چه کسانی بودند (۳) - فرید راستگو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : نسیم

عنوان : به اقای سالاری
مگر پرسشگر و ناشناس دارای هویت بودند که به همه فحاشی میکردند? مگر سندی که نوشته شاه خودتان هست مهم میباشد که چه کسی انرا اینجا اورده است? با این نوشته اخرت و با دفاع موذیانه از سلطنت طلبان و حمله موذیانه به سند گذار بدون نام که از منابع خود سلطنت طلبان سندهای بسیار بجائی اورد نشان دادید که از سلطنت طلب انتظار صداقت و راستگوئی و انصاف داشتن انتظاری بیهوده است. همانطور که یکی از کامنت گذاران قبلا هم نوشت گرچه اگر سلطنت طلب و ساواکی امروز بجای شکنجه وزندان و اعدام کردن مخالفان میخواهد بحث کند قدمی بجلو محسوب میشود ولی سلطنت طلبان و از جمله جنابعالی نشان دادید با این حد از صداقت و ادب و انصاف دیگر جائی در میان ایرانیان فرهیخته ندارید. کسانی که مصدق که افتخار همه ما ایرانیان میباشد توهین میکندو شما ان ادمها را باصطلاح کنجکاو خواستار دانستن میدانید نشان از سقوط کامل اخلاقی شما دارد. سلطنت طلبان نشان دادند که امادگی درس گرفتن از تاریخ نیستند و بحق که چپ وملی ایران هرگز هیچ گونه همراهی و همگامی شمارا با جنبش ازادیخواهی ایران باور ندارد و در این کامنتها شما خودتان را با فحاشی به شخصیت های مورد احترام مردم ایران لو دادید. بروید کشکتان را بسابید
۲۵۴٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : اینهم برای اخرین سلطنت طلب اقای سالاری حرافی بس است: فقط یک سوال از سلطنت طلبان و ساواکی ها کردم بعداز۳۵۵ کامنت در اینجا و ۲۲۲ کامنت در مقاله مربوط به بیژن جزنی هنوز جواب ندادند و اخرش پرسشگر و ناشناس به پریشانگوئی افتاده اند

عنوان : سوال :ایا واگذاری فرماندهی کل قوا به امریکائیها خود خیانت بزرگ به ملت ایران نبود? در رابطه به دست نشانده بودن شاه چه میگویید?
سلطنت طلبان بدانند که ما از گقتن حقیقت خسته نمیشویم حالا شما بویژه ناشناس و پرسشگر سند بیاورید که اینها جعلی است. جالب است که این اقای ناشناس مامور امنیتی سابق در کامنتی اختیارات شاه را بر اساس قانون اساسی دوره شاه نوشت و از همه خواست در این باره بنویسند. خوب من هم مهمترین اصل ان که موجودیت کشور در گرو ان است و ربطی هم ندارد که شاه باشد یا جورج بوش یا پوتین و مرکل. این اصل هم در حقیقت فرماندهی کل قوا میباشد. این اصل در قانون اساسی زمان شاه که این ناشناس انرا در کامنتی اورده و شاید هم الان پشیمان شده باشد در حقیقت همان اصل پنجاهم میباشد که میگوید : "فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است".این اصل را من از کامنت "ناشناس " که با عربده جوئی میخواست در باره ان نظر بدهیم گرفتم. خوب بر اساس اسناد خود سلطنت طلبان یعنی به نوشته خود شاه در کتاب "پاسخ به تاریخ" ایشان اختیاراتی که قانون اساسی به ایشان داده بود و ایشان هم قسم خورده بودند چطور میتواند این اختیارات را به امریکائیها و شخص ژنرال هویزر بسپارد تا این ژنرال دم مبارک ایشان را مثل موش مرده بگیرد و به خارج از کشور پرتاب کند? در اینجا دو سند انکار ناپذیر که یکی از شاه و دیگری از نخست وزیر ایشان اقای دکتر بختیار میباشد میاورم. این دو سند نشان میدهد که شاه در اوج قدرت هم نوکر بیگانگان بوده است چون کلا پادشاهان سلسله پهلوی بقدرت رسیدن خود را مدیون انگلیس و امریکا میدانستند. کتاب شاه شوک شدید ایشان را نسبت به برخورد اربابانش و راه ندادن ایشان به امریکا و کشورهای متمدن ایشان را دچار انواع بیماریهای روحی نموده بود. این درس تاریخ است که رضا خان نیز به همین سرنوشت دچار شده بود و امروز پرششگر وناشناس ودیگر ساواکی ها و شاهپرستان باید نگاه کنند که همین خیانت که شاه اختیارات اصل پنجاهم قانون اساسی را به بیگانگان سپرد کافیست که اورا خائن به منافع ملت ایران بدانیم و سرنگونی او را توسط مردم ایران جشن بگیریم
**************************************************
سند اول:
ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد

اصل پنجاهم: فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است
**********************************************

ماموریت شگقت انگیز ژنرال هویزر: از کتاب "پاسخ به تاریخ" محمدرضا شاه صفحه ۲۴۵

اوائل بهمن( ۵۷) خبر حیرت انگیزی به من گزارش شد که ژنرال هویزر چند روزی است که در تهران اقامت دارد.نظامیان امریکا با هواپیماهای خود میامدند و میرفتند و تابع تشریفات معمول نبودند.از امرای ارتش در رابطه با مسافرت ژنرال هویزر سوال کردم انها هم چیزی نمیدانستند حضور او در ایران واقعا شگفت انگیز بود و نمیتوانست اتفاقی و بدون دلائلبسیار مهم باشد
بالاخره من یکبار ژنرال هویزر را باتفاق سفیر امریکا اقای سولیوان ملاقات کردم.تنها چیزی که مورد علاقه هردو انها بود دانستن روز و ساعت حرکت من از ایران بود.ژنرال هویزر از ارتشبد قره باغی رئیس ستاد ارتش ایران خواست که ملاقاتی بین او و بازرگان ترتیب دهد.ارتشبد قره باغی این ملاقات را به من گزارش داد. نمیدانم در این ملاقات چه گذشت, میدانم که ارتشبد قره باغی از تمام قدرت خود استفاده کرد تا ارتش ایران را از هرگونه اقدام و تصمیمی بازدارد........................................

پس از اینکه من ایران را ترک کردم, ژنرال هویزر باز چندین روز در ایران اقامت داشت. در این هنگام چه گذشت ? تنها چیزی که میتوانم بگویم اینست که ربیعی فرمانده نیروی هوائی ایران طی محاکمه اش به قضات گفت: ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد

*************************************************
سند دوم:
نظر دکتر بختیار در رابطه با نقش هویزر که شاه را مثل موش مرده به خارج پرتاب کرد

عنوان : اصل پنجاهم: فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است
++++++++++++

بهر حال به قره باغی گفتم که شما فردا ساعت ۹ صبح به دفتر من بیآئید. خودم ساعت ۸ در دفتر بودم. ساعت ۹ نیامد. خوب، با جریاناتی که در تهران بود ممکن بود این توهم پیش بیآید که نتوانسته بیاید. ولی او با هیکوپتر میآمد مدرسه افسری و از آنجا میآمد به نخست وزیری که دو قدم بود. ساعت نه و نیم که نیامد من تلفن کردم گفتند در یک کنفرانس است و الان خودش میآید. خلاصه ساعت ده شد نیامد. ساعت ده پای تلفن بمن گفت جناب آقای نخست وزیر، امراء ارتش اینجا جمع شده اند و راجع به وضع ارتش صحبت میکنیم. این حرفی بود که قره باغی پای تلفن به من زد. خوب، من اول فکر کردم که شاید یک مشورتی است و بطور عادی با هم میخواهند تبادل نظری بکنند. از یک متخصص امر پرسیدم بجز شورای عالی جنگ و جز کمیسیون های عادی که مأموریت خاصی دارند و شورای امنیت ملی که خود من رئیسش هستم، آیا کمیسیون های قانونی دیگری هم هست، گفتند خیر. سوء ظن مرا گرفت که اینها مشغول یک کاری هستند که قانونی نیست. ساعت ۱۱ بود که بمن اطلاع دادند آن اعلامیه صادر شده، یعنی اعلامیه بی طرفی ارتش و من تا آن ساعت از این ماجرا خبر نداشتم. و تمام رفت و آمدها و فعل و انفعالات به دستور فردوست و با پا در میانی و اجرای آقای قره باغی انجام گرفته بود. امراء را جمع کرده بودند. از سپهبد پائین تر هم یا نداشتند یا یک نفر سرلشکر فقط آنجا بود. و اینها آن مدرک را که اطلاع دارید امضاء کردند.حالا من کار ندارم که این مدرک چه معنی و چه مفهومی دارد. ولی اطمینان دارم که این مدرک، چهار روز قبل از اینکه صادر بشود، پیش نویس آن را ژنرال هویزر نوشته بود و گذاشته بود و از ایران رفته بود. اینست که من نمیخواهم دفاع بکنم چون تاریخ دفاع خواهد کرد. من روحم از اینکه این کمیسیون را ایشان تشکیل میدهد خبر نداشت. تشکیلش بر خلاف قانون بود، بر خلاف حیثیت ارتش بود، بر خلاف منافع کشور بود
۲۵۴۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : رضا سالاری تو همسروکله ات باز پیدا شد?

عنوان : ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
جناب سالاری دوستان ساواکی و سلطنت طلب جنابعالی حرفهای پریشان زیاد زدند و به افراد و شخصیتهای مورد احترام مردم ایران مثل مصدق توهین کردندوحالا که فحاشی هایشان را کردند و گورشان را گم کردند امدی داری روضه خونی میکنی که چی بشه? میخوای بی ابروئی که برای سلطنت طلبان بار اوردند جمع کنی و بگی جنابعالی از جنس دیگر هستی و از سوال در رابطه با وابستگی شاه شاهانتان به امریکا فرار کنی?مگر این همه چرت و پرت گفتن پرسشگر و ناشناس را ندیده بودی که حالا میگوئی بررسی تاریخ باچند تا سوال و جواب نمیشود مگر ما تا الان یاسین بح گوش خر میخوندیم که دوستانت هی از تز من دراوردی مصباحی سخن گفتند?

جناب سالاری جواب به سوال وابستگی شاه شاهانبه بیگانگان هچنان بی جواب مانده است وسلطنت طلبان جرأت جواب به این اسناد مهم بزبان شاه و بختیار را نداشتند. بروید گم شوید ترسوهای احمق
سلطنت طلبان وساواکی ها باید خیلی از سایت اخبار روز متشکر باشند که با تمام فحاشی وتوهین اخبار روزدمشان را نگرفت و به بیرون پرتاب نکرد. سلطنت طلبان با پرروئی تمام از خودشان متشکرند وبه خودشان مدال میدهند و لی انها اگر یک ذره ادب داشتند میباید بجای فحاشی به چپ ها از انها تشکر کنند که این سایت چپ اخبار روز این امکان را در اختیار انها هم قرار داد. ولی از انجا که شاه پرستان به نوکری عادات کردند فقط متشکر اربابان خود هستند وفراموش میکنند که فحش به چپ ها یعنی فحش به اخبار روز هم محسوب میشود. خوب از ادمهای بی ادب و یا باادب شاهنشاهی که جوانان ایران را شکنجه کردند و کشتند بیش از این انتظاری نیست چون انها دارند میگویند شاه گه خورده که در کتابش گفت هویزر دم مبارکشان را گرفت و پرتاب کرد به خارج از کشور
۲۵۴۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : ‫رضا سالاری

عنوان : سه عامل مهم کمیت، کیفیت و تفسیر و پروسه داده ها و یا مفروضات کار مورد تحقیق.
ضمن تشکر از آخرین کامنت آقای راستگو و کلیه کاربران صادق و جویای حقیقت، چند نکته نشکافته در این ۳۵۳ کامنت به ذهنم خطورکرد که شاید مطرح کردنش به تحقیق و تفکر بیشتر کمک کند.

ضمن ستایش کنجکاوی و جستجوگری برخی کامنت گذاران، باید توجه داشت که کالبد شکافی و استخراج حقیقت یک موضوع تاریخی، فقط با رد وبدل کردن و به پرسش کشیدن چند کامنت گذار مجهوالهویه به این طریق، نه تنها ممکن است به آسانی میسر نباشد، بلکه ممکن است از اصل حقیقت هم ما را دور کند و موجب گمراهی و حیرانی بیشتر شود.

‫ ‫اثبات و درستی هر نظریه و یا هر کار تحقیقی بستگی به سه عامل مهم کمیت، کیفیت و تفسیر و پروسه داده ها و یا مفروضات کار مورد تحقیق دارد. ملاک نظر اکثریت و یا اجماع محققین معتبر بر سر یک موضوع مورد اختلاف و مناقشه است. اثبات درستی نظریه های علوم تجربی با انجام آزمایش و یا از طریق تجربه علمی و عملی هم میسر و مقدور است و هم بمراتب آسان تراز اثبات موضوعات علوم انسانی و بخصوص موضوعات تاریخی کشورهای بسته و استبداد زده است، که هم انجام هر آزمایش تجربی غیرممکن است و هم داده ها اغلب به عمد ناقص و دورازدسترس عموم و گم و گور و نابود شده اند.
‫بزرگترین قانون کشف شده در کمتر از دو قرن اخیر، کشف قانون تکامل و یا تنازع بقا و یا تطور توسط داروین بخاطر کشف علت تغییرات در وضع و شکل بیولوژیکی و محیط جانداران و گیاهان برای بقا و حیات و زندگی بهتر میباشد. برای مثال این قانون توضیح میدهد که چرا تمساح ها بعد از ۱۵۰ میلیون سال هنوز بدون کوچکترین تغییری به حیات خود ادمه میدهند و چرا مثلاً از بسیاری از هم عصران آنها، ازجمله دایناسور های عظیم الجثه که ۶۵ میلیون سال پیش از بین رفتند، دیگر خبری نیست. بعبارت دیگر چرا و چگونه شرایط شکار و زندگی و رشد و بقا و تولید مثل برای تمساح همیشه تا عصر حاضر طوری ثابت و متعادل و نرمال بوده که هیچ نوع تغییر بیولوزیکی را بر آن تحمیل نکرده است؟

جوامع اجتماعی ما انسانها هم از این قاعده مثتثنی نبوده و نیست. بشر همواره بدنبال تغییر مناسبات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی به قصد داشتن شرایط زندگی بهتر بوده و میباشد. برای بشر، مهمترین نیروی محرکه برای تغییر خود و شرایطش، ریشه در نابرابریها و بی عدالتی های اجتماعی دارد. مردم در اجتماعات نابرابر و ناعادل، بعلت بی نقشی و بی تأثیری و بحساب نیامدن در امور خود، بطور طبیعی دچار خشم و قهر شدید و غیر متعارفی میشوند که معمولاً در جوامع دموکراتیک یا وجود ندارد ویا حداقل در آن حد و شدت بوجود نمیآید. همانطور که امروز اکثر مردم ایران از حکومت اسلامی نابرابر و ناعادل در خشمند و برای کندن این رژیم صحبت از اتحاد همه گروهای مخالف میکنند، مردم زمان رضاشاه و محمدرضا هم درست بهمین دلیل و با همین شدت خشم، علیرغم وصول و رونق نسبی اقتصادی و رفاه طلبی مدرن، خواهان برکندن نظام شاهنشاهی شدند و در این راه با هرکه موافق خشمشان بود اتحاد کردند. خشم مردم در برابر نابرابری و استبداد ناهنجار یک واقعیت تاریخی است در جهت تغییر و انقلاب. حالا چون امروز به هزار دلیل بزرگ و کوچک اسیر یک رژیم بمراتب ظالمتر و ناعادل تر شدیم، شایسته و معقول و منطقی نیست که اصل صورت مسئله را پاک کنیم و از ترس چاه به چاله و نهایتاً چاه دیگری سقوط کنیم. باید همه بپذیریم اگر شرایط درست بود، سی ویک سال پیش انقلابی هم صورت نمیگرفت که لازم باشد امروز همدیگر را شماتت و تنبیه کنیم که چرا انقلاب کردیم و مدام در جستجوی مقصر واقعی ویا ذهنی و
خیالی بگردیم. ‫ شرایط کاملاً نرمال و آرام یک سیستم نرمال میتواند براساس تئوری احتمالات با اتفاق یک حادثه خیلی کوچک ولی غیر نرمال فرو پاشد و به شکلی کاملاً غیرنرمال و حتی غیر قابل کنترل درآید. مثلاً مشهوراست نظریه ای که که شروع و علت جنگ جهانی اول را با خروج اروپا از شرایط نرمال و سوء قصد به قیصر امپرطور پروس موازی و همراه و حتی یکی میداند. البته نیاز به تحقیق علمی دقیق، عمیق و گسترده دارد، شاید حداقل چندین مطالعه تحقیقی در سطح کارشناسی ارشد و PhD ، تا همه فاکتورها. پارامترها و علت های انقلاب ۵۷، تحلیل، روشن شوند. تضاد ها و نابرابریها بسیار بودند. تنها‫اگر پارهای از این عوامل را بر شماریم مثنوی هفتادمن کاغذ می شود. فقط برخی عوامل سقوط شاه و شکست انقلاب ۵۷
‫۱. تضاد اساسی دین و دینخوئی با مدرنیته و تجدد خواهی
‫۲. فرهنگ و هنجار غالب دیکتاتوری، خشونت، مبالغه، عدم دقت، ناآگاهی، بیدانشی، دینخویی، ناجستجوگری، تملق، چاپلوسی به ارث رسیده از پدران و اجداد و دوران و اعصار گذشته ما و نهادینه شده در هنجار عمومی، از گدا و فرد عادی گرفته تا شاه و ملک و سلطان.
‫۳. فرهنگ و تفکر سنتی مقاومت در برابر هر نو تغییر و مدرنیته شدن و گریز و بی اعتناعی و ستیز و دشمنی روشنفکران و مردم با فرهنگ رو به رشد دموکراسی طلبی و گرایش حقوق شهروندی و رشد میل برابری طلبی، در غرب و خارج از کشور.
‫۴. هنجار غالب اعتقاد به تئوری توطئه در کلیه لایه های اجتماعی در اثر اشتباه و قالبی دیدن و تحلیل کردن حوادث اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بومی و بین المللی
‫۵. اختلاط و مغالطات عقاید و باورهای دینی با تصمیمات و امور علمی و سیاسی و زندگی روزمره −مثلاً: کوشش معروف مهدی بازرگان برای اثبات آیات قران از طریق علم ترمودینامیک؛ کوشش علی شریعتی و محمود طالقانی بر تفسیر انقلابی و قهرامیزاز آیات قران و احادیث شیعه؛ بخواب دیدن و یاری خواستن محمدرضا شاه از ابوالفضل و عباس و غیره و حاجی شدن و زیارت مکه و مشهد در مواقع مصلحتی و بحرانی قدرت سیاسی.......
‫۶. فرهنگ غالب عدم استقلال و قاطعیت و نامطمئن بودن و تردید یافتن در تصمیم گیری های حساس، بخصوص در مواقع بحرانی. نیافتن بهترین تصمیم و عمل در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط و یافتن بهترین افراد برای انجام آنها. نمونه: تصمیمات و اشتباهات تاریخی شاه در مورد مصدق، امینی، صدیقی، بختیار..... و فرار های مکرر در مواقع بحرانی
۷. بیماری جدی و کشنده و پنهان از مردم شاه − که خود موجب تضعیف افزایشی روحیه و ذهن و اندیشه و خلاقیت او میشد.
‫۸. دودوزه بازیهای دربار و تشویق بر نوکرسازی ومسابقه در چاپلوسی و ایجاد سیاست نفاق و تفرقه برای کنترل وزرا و امرا و مدیران تراز اول خویش
‫۹. فرهنگ غالب بی برنامگی، فقدان هدف، برنامه، بینش، حهان بینی علمی، استراتژی، تاکتیک و راهکارهای لازم در عموم مردم.
‫۱۰. عدم کار و تلاش در رسیدن به تفاهم ، و توافق نیافتن درمشترکات و نپذیرفتن و نپرداختن به اختلافات بروش علمی، سیستماتیک و دموکراتیک. در ایران هیچ مسئله ای حل نمیشد. ترافیک تهران بشکل یک معضل چندین ساله همانطور لاینحل باقی ماند و بی اعتمادی به کارهای اجرائی دولتی را وحشتناک رشد داد.
‫۱۱. رشد ناموزن اقتصادی و عدم هماهنگی پروژه های اقتصادی و نیمه کاره ماندن و یا تأخیر بسیاری پروژه ها نیروگاه بوشهر
‫ ۱۲. رشد اقتصادی و بالا آمدن سطح توقعات و افزایش فرهنگ نارضایتی و عدم تناسب رشد اقتصادی و رفاهی با آزادیها و مشارکت سیاسی مردم.
‫ ۱۳. ‫تأثیرات سیاست جهانی و دخالت، دسیسه و توطئه های کشورهای بزرگ و با نفوذ و ذینفع، بخصوص انگلیس، آمریکا و شوروی در امور ایران بخصوص در هنگام ضعف قدرت شاهان. نمونه ها بسیارند، مثلاً همین آخرین ها. پر واضح است که آمریکا با سکوت خود، ویا با جایز شمردن و حمایت پنهانی ودادن اطلاعات نظامی از حمله عراق به ایران پشتیبانی کرد، در حالیکه برعکس با لشکر کشی و جنگ و سرکوب عراق هنگام حمله به کویت، از کویت و عربستان و شیخ نشینان خلیج فارس دفاع کرد ...... و ده ها فاکتور دیگر..... به فکر ساختن آینده باشیم. پیروز باشید
۲۵۴۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : هدف ملیون ایران، ساختن ایرانی آزاد، مستقل بر روی خرابه های قدرقدرتی استبداد شاهنشاهی - اسلامی است
در شرایط حساس امروزی، جامعه ما بیش از همیشه نیاز به وحدت و همبستگی همه عناصر و نیروهای ملی، آزادیخواه و دموکرات و انساندوست دارد. و تنها شرایط لازم، ایجاد شرایط و جو تفاهمی که قبل از بهمن ۵۷، همراه با انگیزه وحدت تمامی مردم یعنی آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی (‌که امروزه بفرم جمهوری ایرانی متبلور شده)، قادریم مبارزه پیگر و بی امان و بدور از تعصبهای خشگ بینشها با بقایای آثار رژیم ارتجاعی پهلوی که انعکاس آن در نظام حکومتی اسلامی ولایت فقیهی متجلی است، بسر منزل مقصود برسانیم. نظام حاکمیت مردم بر مردم (جمهوری ایرانی)، همه عناصر و بازماندگان رژیم ضدملی و وابسته پهلوی رااز یکطرف و ازجانب دیگر برقراری هرنوع «جمهوری» اسلامی «بهتر» راطرد میکند. جمهوری آینده ایران با حاکمیت مذهبی (آسمانی، زمینی «علمی») از هر قماشی در تضاد قرار دارد. همانگونه که بارها ابراز داشتم، حاکمیت نظام مردم بر مردم فقط بر روی خرابه های بجامانده از استبداد پهلوی- آخوندی ممکن است.تاسف بار است که بحثها اصلآ راجع بمقاله آقای راستگو نپرداخت. و اگر اشاره ای شد بیشتر جنبی بود.تا دفعه دیگر، موفق و پیروزباشید.
۲۵۴۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : حمید زرگری

عنوان : به پرسشگر
بالاخره به این پرسش نه شما جواب دادید و نه جناب ناشناس.

از : حمید زرگری

عنوان : پرسش از پرسشگر
آقای پرسشگر،
می شود شما یکبار پاسخگو شوید و صادقانه بگویید که فرق شاهدوسنان که بهیچوجه هیچ آلتر تاتیوی را جز سلطنت قبول ندارند با حزب الهی ها که هیچکس جز رهبر را قبول ندارهد و با کمونیستهایی که هیچ حکومتی جز حکومت کارگری را قبول ندارند چیست؟
پاسخ شما و دیگران می تواند به شناخت بیشتر ما از همکدیگر کمک کند.
۲۴۹۴۳ - تاریخ انتشار : ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹
۲۵۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : شاه خائن

عنوان : سپاس
ما، شاه شاهان خدایگان ،بزرگ ارتشتاران فرمانده از اینکه رژیم جمهوری اسلامی سیاستهای ما را در جهت منافع ابر قدرت ها در منطقه و جهان دنبال می کند، آنرا مورد تفقد و امتنان کتبی قرار می دهیم.
ما اسلحه می خریدیم و جمهوری اسلامی هسته ای عمل می کند. این سیاستهای یگانه سرانجام کشور را به آستانه ی تمدن بزرگ خواهد رسانید.
۲۵۴٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : پروانه ص

عنوان : تعجب!
دوستان باصطلاح مشروطه خواه،
من در ماهیت مشروطه خواهی شماتردید دارم. شما کمونیستهایی هستید که با تظاهر به مشروطه خواهی قصد دارید که خاندان پهلوی را بدنام کنید. شما با قاطی کردن راست و دروغ سعی کرده اید که از مشروطه خواهان چهره ای دروغگو و جعل کننده نشان دهید.
پادشاه ما نارسایی ها را موجود می دانست و شاهزاده رضا پهلوی از مصدق باحترام یاد می کند و به نبودن آزادی سیاسی اعتراف می کند. از تان شگردهای کمونیستی و استالینیستی دست بردارید. حنای شما پیش مشروطه خواهان رنگی نداد.
دوستان بیطرف من اینجا بعنوان یک طرفدار مشروطه ی سلطنتی که در رفراندم آینده به شاهزاده رضا پهلوی رد میدهم این افکار کذب را مال سلطنت طلبان نمی دانم. و بعنوان یک ایرانی از آنها تعجب می کنم.
۲۵۴٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : شاه خائن

عنوان : آخرین فرمان
ما شاه شاهان، خدایگان، آریا مهر، بزگ ارتشتاران فرمانده به غلام خانه زاد ناشناس (پرسشگر، نادان) فرمان می دهیم که اگر برای پشتیبانی از منویات سلطنتی جایی دیگر و در ستون دیگر اخبار روز ظاهر می شوید نام یا نامهای تازه ای برای خود انتخاب کنید. با این نامها رسوایی بالا آورده اید و آبروی قبلا فروریخته ی ما دوباره ریخته اید.
۲۵۴۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : خشایار خشایار

عنوان : فضاحت و وقاحت
تمام دنیا قبول دارد که مصدق ضد انگلیسی ها بود، واقعا هزارها سند از طرف ایرانی ها و عیر ایرانی ها در زمینه هست. مجله ی تایم او را به خاطر فعالیت میهن پرستانه و ضد انگلیسی بعنوام مرد سال انتخاب کرد، حالا یک آدم کودنی پیدا می شود و اورا وابسته به انگلیس معرفی می کند. زهی وقاحت!
این آدم آینقدر هوش ندارد که بفهمد که افراد بی طرف بعد از خواندن این حرفها در ماهیت خودش و اسناد قلابی دیگرش را هم شک می کند و همه را جعلی ارزیابی می کنند.
همین بیچاره ناشناس) با نامی دیگر( پرسشگر) می گفت مصدق تریاکی است. خدا رحمت کند شاهزاده خانمی را که در اثر اعتیاد خودکشی کرد! انگار خاندان جلیل و رضا خان تریاکی مفنگی نبودند.
آقایان شما وضعتان خیلی خراب است. شما اگر در ایران از مصدق بدگویی کنید جوانها را شما را دیوانه تلقی می کنند.
شما هم مثل خمینی و شاه به او کینه دارید. من فکر می کنم دوره شاه و مصدق تمام شده است. روزگار جدیدی است نازنین. انقدر به دنیای کهنه نچسبید.
ضمنا اینهمه تقدیر نانه نویس بسیج نکنید، این جاسوس بازیهای شاهانه کسی را گول نمی زند. مردم به ریش مبارکتان می خندند. زهی فضاحت!
۲۵۴۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۶۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست