یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

عوامل بازسازی استبداد، بعد از انقلاب ۵۷ چه کسانی بودند؟ (۵) - فرید راستگو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : unknown

عنوان : مترقی تر !
"نظر و سیاست مصدق درباره زنان که ۵۰ درصد هر جامعه ای است چه بود؟ برنامه هایش برای زنان چه بود؟‫« هرچه بود از رضا شاه مترقی تر بود."

زمان مرحوم آیت الله سید حسن مدرس مسئله حضور زن در انتخابات یکبار در مجلس مطرح شده بود اما با مخالفت مدرس روبرو شد. از نظر مدرس این کار مخالفت با صریح قرآن بود. استناد مدرس به آیه «الرجال قوامون علی النساء» بود. وی معتقد بود «آنها تحت قیمومت اند. ابدا حق انتخاب نخواهند داشت. دیگران باید حفظ حقوق زن ها را بکنند که خداوند هم در قرآن می فرماید در تحت قیمومت اند و حق انتخاب نخواهند داشت، هم دینی و هم دنیوی.»(مدرس در پنج دوره تفنینیه/ محمد ترکمان/ج۱/ ص ۲۴)
مصدق در لایحه انتخابات خود تصریح کرده بود که زنان از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم هستند. در آن زمان تنها بعضی از روشنفکران از این مسئله انتقاد کردند. اما همین انتقادات نیز موجب برآشفتن مراجع دینی شد.
-------------------------------------------
"او تنها کسی بود که از رضا شاه خواست رئیس جمهور! شود و بدنبال سلطنت نباشد". احتمالا مقصودشان رئیس الوزرایی است.
۲۷۴۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹       

    از : unknown

عنوان : مصدق
برای اینکه مصدق را بهتر بشناسید به این چند مورد اشاره می کنم:

۱. مصدق در ۲۹ اردیبهشت سال ۱۲۶۱ شمسی در خانواده اشرافی و وابسته به دربار قاجار به دنیا آمد ( مصدق در آئینه تاریخ ص ۹ علی مراد توانا، چاپ اول ۱۳۷۶)
۲. مصدق السلطنه در تاریخ ۲۰ جمادی الاول ۱۳۲۵ قمری (۱۲۸۶) شمسی به عضویت لژ فراماسونری «جامع آدمیت» پذیرفته شد...(سالشمار زندگی دکتر محمد مصدق، ایرج افشار )این لژ ها جهت کادر سازی و مهره سازی از نخبگان بوجود آمد تا عناصر وابسته به این لژ ها آرام آرام به پست ها و مقامات کلیدی حکومتها برسند و عامل اجرای سیاستهای استعماری باشند
۳. پناهنده شدن مصدق به سفارت انگلیس:خودش در این مورد می نویسد: «صبح که از خانه به قصد رفتن به کمیسیون حرکت کردم در چهار راه مخبر الدوله صدای شلیک توپ شنیدم، چیزی نگذشت که دیدم آزادی خواهان دستگیر شده را با درشکه پالکونیک رئیس قزاقخانه و با محافظ و وسایل دیگر نقلیه به باغ شاه می برند، البته هرکس که وحشت و نگرانی از دستگیری خود داشت برای خود نقشه ای کشید راهی گرفت و رفت، من هم برای اینکه اگر واقعه رخ بدهد بتوانم خود را نجات دهم با مرحوم میرزا یحیی سرخوش منشی سفارت انگلیس مذاکره کردم و او به من قول داد که در موقع پیش آمد به نزد او بروم» (تقریرات مصدق در زندان ص ۱۲ و ص ۱۳، جلیل بزرگمهر)
۴. ادامه ی قبل:اماچند روز بعد مشخص شد که مصدق السلطنه بیخود دچار وحشت شده است و قصد پناهندگی به سفارت انگلیس را داشته است. او نه تنها در لیست سیاه اعدام و زندان قرار نداشت بلکه از جانب محمد علی شاه قاجار به عنوان عنصری مطلوب شناخته شده و شاه مستبد قاجار شخصاً مصدق را به عضویت دارالشورای کبری که از سوی مستبدین جایگزین مجلس شورای ملی شده بود منصوب نموده است (مصدق در آینه تاریخ ص ۱۱، علی مراد توانا)
۵. سرکوبی قیام مردم دلیر تنگستان توسط مصدق السلطنه
۶. تمجید از رضاخان دیکتاتور وحشی:«... اما نسبت به آقای رضا خان پهلوی بنده نسبت به شخص ایشان عقیده مند هستم و ارادت دارم، خدماتی که آقای رضا خان پهلوی به این مملکت کردند بر احدی پوشیده نیست، وضعیت این مملکت وضعیتی بود که همه می دانیم که اگر کسی می خواست مسافرت کند اطمینان نداشت، یا اگر کسی مالک بود امنیت نداشت و اگر یک ده داشت باید چند نفر تفنگچی داشته باشد تا بتواند محصول خودش را حفظ کند ولی از وقتی ایشان زمام امور مملکت را در دست گرفتند یک خدماتی نسبت به امنیت مملکت کرده اند که گمان نمی کنم بر کسی مستور باشد»(تاریخ بیست ساله ایران ج ۲ ص ۴۴۵ الی ۴۵۰، سید حسین مکی)
۷. آنچه نیز در خصوص تبعید مصدق مطرح شده است بسیار خنده آور است زیرا سینه چاکان مصدق احمد آباد را تبعید گاه مصدق می نامند و دوران استراحت و مال اندوزی اورا در املاکش، دروران تبعید مصدق معرفی می نمایند املاک وسیع و سرسبز احمد آباد که شامل چهار قریه شش دانگ دارای دم و دستگاه فودالی بود و مصدق هرگاه اراده می کرده است در منزل مجلل شهری خود زندگی می کرده و هر وقت اراده می کرده است به مسافرتهای خارج می رفته و در تمام مدت حکومت رضا خان مصدق السلطنه نسبت به حوادثی مانند تبعید و شهادت مدرس، کشف حجاب، کشتار مردم در گوهرشاد با بی تفاوتی به زندگی مرفه خود ادامه می داد (یعنی آن موقع هم که در منصب حکومتی و نماینده مجلس در دوران رضا خان نبود و به حسب ظاهر گوشه نشین بود، در آن موقع هم بی درد و بی تفاوت مشغول زندگی خود بود). و در همین دوران گوشه نشینی مصدق، بستگانش در مناصب حکومتی رضاخان حضور داشتند مانند دکتر متین دفتری داماد مصدق که وزیر عدلیه (داد گستری) بود و سپس به نخست وزیری حکومت رضا خان می رسد و همچنین سهام السلطان بیات خواهر زاده مصدق که در دوره دهم نماینده مجلس و نایب رئیس مجلس بوده است
۲۷۴۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹       

    از : سلطنت طلب

عنوان : به بیطرف وناشناس وپرسشگر و۵۰ ساله وهمه تفاله های ساواکی
آنکه آثار سلطنت طلبی
بود پیوسته در سخنهایش

دیدمش پیرو امام شده
پاک تغییر کرده دنیایش

گفتم این بود سلطنت طلبی؟
با تمام فغان و غوغایش

گفت آمد امام و شد توقیف
ثروت بنده، طبق فتوایش

لیک در پس گرفتن اموال
شاه، کاری نکرد فردایش

نامه دادم خودم حضور امام
عربی بود نصف انشایش

گفتم این بینوا طلب دارد
از شما باغ و ملک و ویلایش

ثروتم را اگر که پس بدهید
نوکرم بر امام وآبایش

آن امام عزیز هم فوری
تلفن زد به احمد آقایش

رفع توقیف شد ز اموالم
جان بقربان قد و بالایش

بله من سلطنت طلب هستم
نکنم هیچوقت حاشایش

سلطنت با طلب دو تا لفظست
بکن از همدگر مجزایش

بنده اکنون رسیده ام به طلب
سلطنت نیز، گور بابایش

*******************
هادی خرسندی
۲۷٣٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : بیایم یا نیایم؟!

عنوان : تلگرام از مراکش
این تلگراف صبح امروز از مراکش برای اصغر آقا رسیده است. به خاک پای مبارک بندگان جناب اصغر آقا تهران ـ روزنامه اطلاعات ـ ما محمد رضا پهلوی آریا مهر، شاهنشاه ـ عظیم‌الشأن سابق مدت سه هفته است با زن و بچه در شهر غربت سرگردان می‌باشیم. تا دیروز که آنجا بودیم، آیت‌الله می‌گفت «باید برود» حالا که رفته این، آیت‌الله می‌گوید «باید بیاید» بالاخره تکلیف ما چیست؟ باید برویم یا باید بیاییم یا باید بمانیم؟ خلاصه اصغر آقا جان! ما نوکرتیم تو را به قرآن ـ آریا مهر قسم می‌دهم بگویید زودتر تکلیف ما را معلوم کنند. زیاده عرضی نیست. فرح سلام می‌رساند. علیرضا و فرحناز دست شما را می‌بوسند.

قربانت

چاکرجان نثار ـ شاهنشاه آریا مهر

هادی خرسندی ـ لندن
۲۷٣٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : بیطرف

عنوان : به سفسطه گری که به سئوالات «کودن» ی که بهتره «پیتزا» فروشی کنه نتونست جواب بده و توش موند.
من این سئوالای پرسشگری که حتی رفسنجانی با هوشتر از شماها دست کم گرفت و توی این یه سال با پس گردنی جوابشو دادنو نیگر میدارم واسه فرصتای دیگه. اینم آخرین نظرم اینجاس. رفسنجانی هم یه بار گفت جوانان ایران سوسول هستن و کاری ازشون برنمیاد.

به سفسطه گری که به سئوالات «کودن» ی که بهتره «پیتزا» فروشی کنه نتونست جواب بده و توش موند. خوده سفسطه توش بدجوری موند.

بیا اینم پرسشگری که سئوالایی از شما کرد که مثه....توش موندین. حض کردم. یه عالمه توجیه واسه مصدق و عذر و بهونه براش میارین. موضوع زنان را هم که نگو و نپرس که حسابی توش گیر کردین. اینا نقطه ضعفای شماس که باید روش مرتب انگشت گذاشت تا هم خجالت بکشین و هم بی اعتبار. خیلی ایندفعه کم آوردین. جواب نمیدادین خیلی سنگین تر بودین. شماها مغرض و دروغگویین و راحت افشا میشین. چند ساله توی این کارین و با اینهمه تجربه تون مثه .... تو گل موندین و نتونستین جواب دندون شکن بدین. چشمای اسفندیارتون را یکی یکی گیر میاریم و حسابتون را جانانه کف دستتون میذاریم. صبر کنین. شما حریف این جوانان ایرونی نمیشین . فقط میتونین ازشون متنفر باشین که گول شما را مثه نسل ما نمیخورن. مدرسه البرز و خوارزمی و دانشگاه اریامهر رفتن تونو حسابی به نمایش گذاشتین. حض کردم. تا جای دیگه و فرصت دیگه با شما لشکر دو نفره و ورشکیسته. خدا تا اونموقع جوانان ایران را حفظ کنه و از گزند جونورها دور نیگر داره.

جای دیگه منتظرتونم. اینجا از این ببعد مال خاطرات تاج الملوک جعلی تون و پرون همجنس بازتونو و رابطه اش با شاه که خوشتون میاد.
۲۷٣۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : پرسش یا ‫سفسطه

عنوان : به پرسشگر: آیا مصدق به مسائل زنان و سرمایه گذاری.......
عنوان : آیا مصدق به مسائل زنان و سرمایه گذاری در مدرن کردن ایران پرداخت و یا نه؟ ثروتش را از کجا آورد و با آن چه کرد؟
مصدق و دیگر مالکین وقت ثروتشان را از کجا آوردند و با آن چکار کردند، آیا کشاورزی زمان خود را مدرن کردند، آیا در صنایع مدرن دیگر سرمایه گذاری کردند، اگر نه، چرا؟

« این سوال شبیه این سوال است که مثلن آیا خیام آزاد اندیش هم به مسئله و حقوق زنان و بخصوص زن خودش توجه داشت و مثلن آیا ظرفهای خانه را می شست و آیا لباسهای همسرش را میدوخت......؟ شما آیا به گربه و سگ خانه تان میتوانید بزور محبت کنید و انها را وادار بکاری کنید که نمیخواهند؟ میتوانید بزور به آنها غذا دهید؟ حق رأی زنان در زمان شاه بیشتر نمایشی و فرمایشی بود تا عمیق و عقیدتی و اخلاقی و مورد حمایت مردم؟ انتخابات آزادی وجود نداشت که حال بگوئیم حق رای زنها هم بخوبی در نظر گرفته میشد. اصلاحات ارضی شاه یک شکست کامل بود. فقط ملاکان بزرگ را از بین برد و خورده مالکان ناتوان را تشویق به ترک زمین و به ول کردن کشاورزی و هجوم و مهاجرت به شهرها کرد...... شما ۳۷ سال بخور و بخواب شاه و دربار و فرح و خاندان همایونی و دیبا را با دوسال و چهارماه کل دوران پرتلاطم نخست وزیری مصدق با چند یار و کابینه انگشت شمارش مقایسه میکنید؟ ‫شما بودید چقدر کار میتوانستید انجام دهید در این مدت کوتاه که تمام دنیا علیه شما صف کشیده بودند و یک کشور طرفداری ازادی واقعی مردم و جود نداشت که از شما حمایت کند؟ این امروز است که اوباما علنن از جنبش مردم ایران حمایت میکند....»

مصدق چقدر ثروت از خود به جا گذاشت و این ثروت به کی رسید؟

‫« هم ارثیه داشت و هم از کار و حقوق خود بدون یک شاهی دزدی و فساد و یا کلاهبرداری با شرافت زندگی کرد! ... زندگی مالی او بسیار شرافتمندانه بود. مانند رضا شاه هم معتقد به دزدیدن املاک دیگران برای اینده خاندان خوذ نبود که بعد محمد رضا بیاید پاره ای از انان را در یک اصلاحات ارضی فرمایشی و بی ثمرتر به دیگران نه صاحبان اصلی برگرداند؟‌ »

مصدق چه مقدار از ثروت خود را در صنایع مدرن سرمایه گذاری کرد، چه صنایعی؟

« قدرت و ‫ثروتش در حد سرمایه گذاری شخصی نبود، وقت و قدرت کافی برای تدارکات اینکار های عظیم را نداشت. فکر ایجاد کارخانه ذوب اهن در زمان رضا شاه شروع شد و در زمان محمد رضا بعداز چهل سال بوقوع پیوست......سرمایه گذاری صنایع کاری است سنگین و وقت گیر و پر مطالعه.....»

پیش از ورود رضاشاه به صحنه سیاسی و در دوران رضا شاه:-

نظر و سیاست مصدق درباره زنان که ۵۰ درصد هر جامعه ای است چه بود؟ برنامه هایش برای زنان چه بود؟

‫« هرچه بود از رضا شاه مترقی تر بود. او تنها کسی بود که از رضا شاه خواست رئیس جمهور شود و بدنبال سلطنت نباشد. مصدق یک زن بیشتر برنگزیید، زنباره و زنباز نبود. درحالیکه اکثر همقطارانش یا زنباز و یا چند همسره بودند. رفتار او نسبت به همسر خود و بقیه زنان بسیار پیشرفته تر از شاهان و درباریان و بقیه دولتمردان بود. او خواهان ازادی زنان بصرف سوء استفادهای جنسی نبود. شما بفرمائید اردشیرزاهدی، علم، و شاه چقدر بیشتر از مصدق به حقوق زن احترام میگذاشتند؟. شاه و فرح عملن از سال ۵۰ از هم جدا زندگی میکردند و هرکس بدنبال زندگی خود بود. ایا این نوع ترویج ازادی با بافت فرهنگی جامعه ایران همخوانی داشت؟
.....»

درباره ایجاد مدارس و دانشگاه ها و گسترش آنها در کشور چه برنامه ها و نظراتی داشت؟

« نظر خود شما چیست؟.....»

درباره ایجاد دیگر نهادهای مدرن مثل اداره آمار، بانک، بهداشت....چه برنامه هایی و نظرهایی داشت؟

« نظر خود شما چیست؟.....»
۲۷٣۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : سردار سه پا

عنوان : تقدیم به چار پایان
پاره چون خشتک شلوار شود
بیطرف نیز طرفدار شود.

لاعلاجی چو شود دامنگیر
کار پرسشگر انکار شود

ناشناس، پرسشگر ، پنجاه ساله و بیطرف

ناشناس اما از بدبختی
بسته در چنبر تکرار شود

لافهایی همه شاهانه زند
تا مگر بختش بیدار شود

غافل از کذب نگردد هرگز
اینش الهام ز دربار شود

آبرو ایش نمانده ست دگر
کاش این کودن هشیار شود
۲۷٣٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : بیطرف

عنوان : به پرسشگر، جوانانی مثه تو این رژیمو به ستوه آوردن. اینجام همه این مغرضای خرفتو بستوه آوردی. آفرین که نزاشتی بازیشون بگیره.
پرسشگر جوان خوب دستشونو رو کردی. اگه مرض و غرض نداشتن که نمی نوشتن که پرون هر شب دو ساعت با شاه پشت در بسته بود. این یعنی چی؟ اینا مثه آخوندا به اتاق خواب مردمم کار دارن. مگه خودشون با رفیقای خودشون پشت درهای بسته چکار میکنن؟ حرف میزنن یا کارایی دیگه می کنن؟ تکلیفم معلوم میکنن دوست طرف نباید خارجی باشه. مگه فردوست انگلیس بود که خیانت کرد؟ ولشون کن اینا مغز خر خوردن. وگرنه همه میدونن شاه دوست وفاداری برای دوستاش بود که بیشترشون بهش نارو زدن. همه انورسادات نبودن که. همه سئوالاتت هم راجبه مصدق اینارو عصبانی کرده واسه لجشون حسابی دراومده. اگه حرف حساب داشتند دوباره کپی ورداری نمیکردن. سنداشون بدرد عمشون میخوره.

به پرسشگر، جوانانی مثه تو این رژیمو به ستوه آوردن. اینجام همه این مغرضای خرفتو بستوه آوردی. آفرین که نزاشتی بازیشون بگیره.
۲۷٣۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹       

    از : به پرسشگر کودن

عنوان : هیچکس نگفت شاه همجنس باز بود
پرسشگر تو واقعا اینقدر احمق وکودنی و یا داری نقش بازی میکنی و مارا میگیری. من تمام کامنت ها را در رابطه با پرون خوندم صحبت بر سر شخصی بنام پرون است که دوستان زحمت کشیدند و از منابع مختلف اطلاعات جمع اوری کردند که فقط یک منبع فردوست نباشد اخه تو چرا به این دوستان میپری. شاید درست نخوندی و یا اصلا نخوندی چون اقای حمید زرگری نوشت شاه و پرون همجنس باز شاید واقعا نفهمیدی یعنی مثل همیشه ۲ ریالی ات نمیافته. خوب نقش پرون هم مهم است چرا میگی یک کارت مزخرف رو کردند یعنی معلومه اینقدر احمقی کح نمیفهمی حضور یک خارجی در دربار شاه بمدت ۴۰ سال که هیچ کس هم نفهمید چیکاره حست حداقل ارزش بررسی دارد. پس همینجوری سرکلاس درس تاریخ میری یعنی همینقدر توجه میکنی که یکی بگه شاه خوب بود و ۲۸ مرداد کودتا نبود و یا رضا شاه کودتا نکرد و مخالفین بدتر از شاه بودند یعنی همین رو سرکلاس ویاد گرفتی? فکر نمیکنی استعداد تاریخی نداری شاید بری پیتزا درست کنی موفق تری? اخح من که اصلا از تاریخ سر در نمیاورم و یا خانم مرضیه شفا و یا خانم ناهید بهتر از تو مسائل را میگیریم تو اخه چه دانشجوی تنبلی هستی?
۲۷٣۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹       

    از : اخوان ثالث هم در زمان شاه خائن زندانی سیاسی بود

عنوان : اخوان ثالث هم در زمان شاه خائن زندانی سیاسی بود واین هم باز دروغگوئی ناشناس را که میگوید که فقط تروریستها و ادم کشان در زندان بودند را فاش میکند
در سال ۱۳۰۷ شمسی «مهدی اخوان ثالث» دیده به جهان گشود. تحـصیلات ابـتدایی و متوسطه را در هـمین شهـر طی کرد و در سال ۱۳۲۶ دوره هـنرستان مشهـد (رشته آهـنگـری) را به پایان برد، و هـمان جا، در هـمین رشته، آغاز به کار کرد.
سپس به تـهـران آمد، آموزگـار شد و در این شهـر و اطراف آن (کریم آباد ورامین) به تـدریس پـرداخت.
اخوان چـند بار به زندان افـتاد و یک بار نیز به حومه کاشان تـبعـید شد.
در سال ۱۳۲۹ ازدواج کرد. در سال ۱۳۳۳ برای بار چـندم، به اتـهام سیاسی، زندانی شد. پس از آزادی از زندان (سال ۱۳۳۶) به کار در رادیو پـرداخت، و مدتی بعـد به تـلویزیون خوزستان مـنـتـقـل شد. در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به تـهـران بازگـشت و این بار در رادیو تـلویزیون به کار پـرداخت.
در سال ۱۳۵۶ در دانـشگـاه های تـهـران، ملی و تـربـیت معـلم به تـدریس شعـر دوره سامانی و معـاصر روی آورد؛ و دو سال بعـد، در سازمان انـتـشارات و آموزش انـقـلاب اسلامی به کار پـرداخت و سرانجام در سال ۱۳۶۰ بدون حـقوق و با محـرومیت هـمیشگـی از تمام مشاغل دولتی، بازنـشسته شد.
در سال ۱۳۶۹ به دعـوت "خانه فرهـنگ آلمان" برای برگـزاری شب شعـری از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل (۱۵ تا ۱۸ فروردین) به خارج رفـت و ضـمن این سفـر، از کـشورهای انگـلیس، دانمارک، سوئد، نروژ و فـرانسه دیدن کرد.
۲۷٣۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۵٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست