از : رئوف کعبی
عنوان : محدوده جغرافیائی و شاخص زبان
بهم پیوستگی جغرافیائی به عنوان یک شرط که آقای ایرانپور (که برای تهیه مطلب مدخلی بر بحث فدرالیسم، از ترجمه ها و مقالات ایشان بسیار سود جستیم) عنوان کرده اند، نکته مهمی است که همراه شاخص زبان، دو معیار اصلی تعیین محدوده ها محسوب گردند.به یقین، اصل، همانا رای ساکنان هر حوزه و محدوده است.
۲۶۵۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : رئوف کعبی
عنوان : مضمون و شکل
خانم رعنا رضازاده، با احترام
با شما در مورد خوانش از دو "ملت"، موافقم، اما کنفدرالیسم، که در ذات خود غیر دمکراتیک نمی تواند باشد، باری فراتر از آنجه که شما " خودمدیریت های دمکراتیک ایالت ها" می نامید دارد. شاید در اینجا قصدی برای مقایسه از طرف شما نبوده، اما در تنها مواردی که "کنفدراسیون"، و نه فدرالیسم در اشکال گوناگون خویش، شکل گرفته، به طور عمده مبنای ملی داشته است. منهم با شما هم رای هستم که مبنا باید به گونه ای باشد که از یک طرف آن مشکلاتی که شما از آنها سخن گفته اید، بوجود نیاورد و هم اما و مهمتر از همه، مضمون "حقوق فرهنگی زبانی و اجتماعی گروهای ملیتی" که شما اشاره داشته اید نادیده انگاشته نشود. پذیرفتن این "مضمون" است که راه یافتن "شکل" مناسب را هموار خواهد کرد. با توجه به تعدد گرایشات و معضلاتی که از جامعه خود می شناسیم، این کار، آسان نخواهد بود ولی به اجبار از راه بحث و گفتگو در میان همه مدافعین نظامی دمکراتیک میسر خواهد شد.
۲۶۵۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ناصر ایرانپور
عنوان : کار بسیار با ارزشی است
دست گروه کار سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران درد نکند. کار با ارزشی میباشد. خدمت آقای افرا عرض کنم که به عقیدهی من در آن نظام تلفیقی از آن دو را خواهیم داشت. یعنی از یک سو شهرها و استانهایی در هم ادغام میکنند و ایالت مشترکی را بوجود میآورند و از سوی دیگر ضرورتی ندارد که در هر موردی تمام سخنوران یک زبان معین در یک ایالت باشند. در تأیید فرمایش شما استقلال را باید نه شهرها داد و آنها هستند که باید تعیین کنند که به کدام ایالت ملحق خواهند شد. استقلال عمل استانها قدری مشکل خواهد شد، چون ترکیب ملی برخی از این استانها مختلط است. مثلا تکلیف چه خواهد بود اگر مثلا ۵۵ درصد مردم استان آذربایجان غربی بخواهد به استان کردستان ملحق شود و ۴۵ درصد به آذربایجان و یا برعکس آن؟ آیا این ۴۵ درصد در اقلیت مانده را باید نادیده گرفت؟ لذا توصیهی من تمکین کردن به ارادهی شهرهاست و حتی روستاها و قصبهها هم باید مورد پرسش قرار گیرند. شرط باید تنها به همپیوستگی این سرزمینها باشد. موفق باشید.
ناصر ایرانپور
۲۶۵۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨۹
|
از : رعنا رضازاده
عنوان : کنفدرالیسم دمکراتیک
دیدگاه آقای افرا را اگر کمی گسترش داده و در کنار خودمدیریت های دمکراتیک ایالت ها حقوق فرهنگی زبانی و اجتماعی گروهای ملیتی نیز در قانون اساسی مورد حمایت قرار گیرد می تواند نمونه موفقی برای شرایط ایران گردد. یعنی نوعی عدم تمرکز و اختیارات وسیع منطقه ای که لازم نباشد مرزهای آن حتما منطبق با مرزهای گروههای ملیتی باشند. این امر البته زمانی ممکن و موفق خواهد شد که قانون اساسی حقوق این گروهها را تضمین کند. این سیستم می تواند از نقار قومی و مذهبی ممانعت نماید و همچنین به همبستگی ملی هم ضربه نزند. در اینجا منظور من از همبستگی ملی آن روحی است که مانع از جدائی ها و دشمنی ها گردد و همانند کلی همه اجزاء را در خود دمکراتیک جای دهد. کشور ما با تجربه نمودن این مدل می تواند به یک کشور دمکراتیک نمونه برای منطقه تبدیل گردد. این پروژه را پژاک کنفدرالیسم دمکراتیک می نامد که بنظر من یکی از جدی ترین و منطقی ترین پروژه ها برای آینده ایران می باشد. این پروژه در نقد پروژه شکست خورده دولت ملت رضاخان و همچنین در نقد فدرالیسم قومی که هدفی جز تکرار پروژه شکست خورده دولت ملت رضاخانی ولی در مقیاس منطقه ندارد متولد شده است.
۲۶۵۶۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨۹
|
از : رئوف کعبی
عنوان : گفتگو و تفاهم
دوست عزیز افرا
با سپاس از توجه و اظهار نظر شما
هدف این مطلب، همانگونه که در مقدمه و آخر آن تاکید شده است، نه بیان حرف آخر، بلکه مشارکت در بحثی است که همگان از اهمیت آن آگاهند. امیدواریم که با بررسی همه تجارب و نیز بحث و گفتگوی تفاهم آمیز، به راه حلی که منطیق با واقعیات جامعه ماست، دست یابیم. بسیار خرسند خواهیم بود چنانچه جمعبندی تجارب و همچنین نظریات خودتان را در صورت امکان برای ما ارسال دارید.
ufpi.federal@gmail.com
با آرزوی بهروزی برای شما
از طرف گروه کار
۲۶۵۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨۹
|
از : افرا
عنوان : استقلال شهرها بجای استقلال ملیتها
پیشاپیش اعتراف میکنم که همه مطلب را نخواندم. راستش خیلی طولانی بود و حوصله و وقت زیادی لازم داشت. بنابر این من فقط حرف خودم را میزنم. مگر چه اشکالی دارد که کشور به شیوه دمکراتیکی که در کشور های اسکاندیناوی رایج است اداره شود؟ استقلال شهر ها و استانها و اداره آنها به کمک انتخابات محلی و با مشارکت احزاب محلی و سراسری. این سیستم، حقوق همه ملتها و گروه های اجتماعی را بدون مناقشات غیر ضروری و بدون خط کشیها و مرزهای جدید محفوظ نگه میدارد. هر گروه و بخشی هم بر حسب میزان رای دهندگانشان در حکومت مرکزی شرکت میکنند.
۲۶۵۰۵ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣٨۹
|