تاریخ جنبش دانشجویی به روایت حزبالله
-
اسد سیف
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : اسد سیف
عنوان : در پاسخ به آقا و یا خانم peerooz
جنابِ آقا و یا خانم peerooz
گفتنیست:
- مطلبی را که خواندهاید در آرش شماره آخر (۱۰۴) چاپ شده و نه در هیچ جایی دیگر. تعجب می کنم که شما از میان بیش از چهارصد صفحه مطلب آن را به یاد دارید ولی منبع آن را فراموش کردهاید.
- نوشتهاید که نه من را می شناسید و نه آقای باقی را. جنابِ ارجمند! شما که از تاریخ زندگی آقای باقی اطلاع کافی دارید. همین گزیدهگویی شما نشان از آن دارد که با ایشان و فعالیتهایشان آشنا هستید. خواننده نشریه آرش هم که هستید، هرچند نخواستهاید نام آن بر زبان آورید. پس مرا نیز که تقریباً در اکثر شمارههای این نشریه مطلبی از من چاپ شده، به نام باید بشناسید. شکسته نفسی می فرمائید در نشناختن من و آقای باقی.
- خلاف نظر شما، من کتاب آقای باقی را برای خواندن معرفی نکردهام، برای آدمها و ذهنهای تنبل آن را خلاصه هم نکردهام. خلاف برداشت شما، به هیچ وجه نخواسته و نمی خواهم "زحمت خواندن آن را [از دوش کسی] کم کنم." با چنین دیدگاهی از بُن مخالفم. من با استناد به این اثر یک بینش را نقد کردهام.
- من باز خلاف نظر شما نخواستهام از عیب آقای عمادالدین باقی چیزی بگویم. نوشته من به نقدِ کتابی از او بر می گردد که در آن به سنتِ رژیمهای توتالیتر، تاریخنویسان به کار گمارده می شوند تا تاریخ موجود را از ذهنِ مردم پاک کنند و تاریخی خودساخته و جعلی جانشین آن گردانند. آقای باقی در این اثر، در همین راستا قلم به دست گرفته و نوشته است.
در این شکی نیست که انسانهایی در روند زندگی به اشتباه خویش پی خواهند برد، از گذشته خویش انتقاد خواهند کرد و راهی دیگر پی خواهند گرفت. آقای باقی اگر چه خود را سالهاست طرفدار "حقوق بشر" می خواند ولی برای این کتاب که تا کنون چندینبار تجدید چاپ شده و برای حزبالله هنوز هم منبع است، ارزش قائل است. با رجوع به سایت ایشان می توانید به این ارزش پی ببرید. طرفدار حقوق بشر تنها به این معنا نیست که در ظاهر و در حرف با اعدام مخالف باشیم. آقای باقی در همین کتاب با حذف نام و خاطرات هزاران دانشجو در واقع آنان و فکرشان را به همراه فعالیتهای تاریخیشان کشته است.
- جالب است که شما برای شناخت من به گوگل رجوع می کنید، از دهها مطلبِ من در این جستجوگر نادیده می گذرید، به نوشتهای علیه من انگشت می گذارید، آدرس آن در اختیار خواننده می گذارید، تا آن را معیار قرار دهید برای شناخت خویش و یا احتمالاً خواننده. جناب آقا و یا خانم peerooz ! کاش در پی کاوشگری خویش در گوگل، آدرس پاسخ مرا نیز بر آن نوشته در اختیار خواننده می گذاشتید تا فکر نکند که عزیزی چون شما ریگی در کفش دارد.
- در پایان پیشنهاد می کنم؛ در خلوتِ خویش، آنگاه که از پسِ اسم مستعار بیرون می آئید و شهامت می یابید، یک بار دیگر به معیار خویش در نقد و بررسی خوب نگاه کنید: "( اگر این همان اسد سیف باشد) [این نوشته]چنگی به دل نمیزند." آخر خواهر و یا برادر گرامی این چه ارزشیست که برای خود دست و پا کردهاید. فکر کنید من نادان و خرفت و یا بیسواد و یا حتا فراتر از آن جاسوس جمهوری اسلامی باشم، این چه ربطی به درست و یا نادرست بودن نوشته من دارد. برای "چنگی به دل نزدن" باید سراغ استدلال بروید و عقل به کار گیرد نه احساسات دلِ نازنین.
- در پایان: جناب! من هنوز هم فکر می کنم، آنانی که در جمهوری اسلامی "اصلاحطلب" نام گرفتهاند، و در جنگ "خودی" و "غیرخودی" از گردونه قدرت کنار گذاشته شدهاند. آنان در دستیابی مجدد به قدرت می کوشند. در این راه "مفهوم"های جامعه مدرن به کار می گیرند تا از ما نیز سوء استفاده کرده باشند. اگر در این افراد چیزی در بنیاد تغییر کرده، لطف کنند، در گام نخست از سالها جنایت آن رژیم پرده برافکنند. آقای باقی و همین کتاب او تنها یک نمونه است از انسانهایی که این نظام جمهوری اسلامی را قوام بخشیدند. من مخالف ایشان نیستم، وظیفه خود می دانم تا از حقوق مدنی ایشان دفاع کنم، اما این به این معنا نخواهد بود که با هر حرف و یا رفتارشان همراه و همرأی گردم.
- ...و اما در پایان حیفم می آید حرف دلم را به شمای ناشناس با این اسم مجازی که برگزیدهاید، نگفته باشم. راستش در تردید بودم در اینکه به نوشته شما پاسخ بدهم. فکر می کنم آدمی که هنوز هویتِ خویش به رسمیت نمی شناسد، می کوشد در پسِ اسمی جعلی حرف بزند، از "منِ" خویش وحشت دارد و می کوشد مخفی بماند، چرا باید پاسخی گفته باشم، آنهم پاسخ به سخنی که در واقع چیزی در خود ندارد. در تردید، به احترام خواننده، در حقیقت بدینوسیله کوشیدهام ابهامزدایی کنم. همین.
۲۹۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : عماد الدین باقی
به خاطرم گذشت که چند ماه پیش متن این نوشته را در جایی دیگر دیده بودم و از اینکه نویسنده ای زحمت کشیده و کتابی را با خلاصه ان معرفی کرده و زحمت خواندن آنرا کم کرده است ممنون بودم. امروز با دیدن دوباره آن در این سایت به خاطرم خطور کرد که گرچه بنده عماد الدین باقی و اسد سیف را نمیشناسم ولی میدانم که عماد الدین باقی در ایران از مدافعان حقوق بشر است و برای آن به زندان ها رفته است و آیا این تمام قصه است یا چیزی کم دارد. به جستجو گر گوگل رجوع کردم و تحت عنوان اسد سیف به نوشته خانم نوشین شاهرخی در ۳۰ اردیبهشت ۸۷ بر خوردم که برداشت ایشان از آقای سیف ( اگر این همان اسد سیف باشد) چنگی به دل نمیزند.
http://news.gooya.com/culture/archives/۰۷۱۷۶۸.php
اکنون این سوال برایم پیش آمده که آیا در ده سالی که از انتشار این کتاب گذشته چیز خوبی در فعالیت های آقای باقی دیده نمیشود که اقلا شایسته ذکری باشد؟ عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی. و ممنون از اخبار روز که اجازه بر رسی و نقد نوشته ها را میدهد.
۲۹۴۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣٨۹
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱۲)
نظر شما
اصل مطلب
|