یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کشتار تابستان ۱۳۶۷ و راز مصلحت گرائی سیاسیون - فرید راستگو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ‫رضا سالاری

عنوان : بنی صدر ‫صد سال بعد‫
‫داوری احتمالی تاریخ در مورد بنی صدر در سد سال بعد، زمانی که تمام تعصبات برله و یا علیه او فروش کرده است:
‫۱. بنی صدر مسلمان بود و همچون دیگر گروهها و سازمان های ملی، دینی، نظیر سازمان مجاهدین خلق، یار و همراه و پیرو رهبر انقلاب آخوند خمینی و پسرش آخوند احمد خمینی بود و در سرنگون کردن رژیم شاهی و برپایی رژیم اسلامی با آنها همکاری میکرد.

‫۲. بنی صدر با رای ده میلیونی مردم خوشبین به رژیم ج.ا. اولین رئیس جمهور حکومت اسلامی ایران شد. شعار او نه امریکا و نه روس بود.

‫۳. بنی صدر در زمان ریاست جمهوری اش با اعمال نفوذ و قدرت و مداخله اکثر آخوندهای جاه طلب دور و بر خمینی، نظیر بهشتی، رفسنجانی، خامنه ای، مخالف بود و با آنها اصطکاک شدید پیدا کرد، ولی شکایتهایش نزد خمینی مشکلات بیشتری را برایش به ارمغان آورد، و نهایتاً موجب عزل وی شد.

‫۴. بنی صدر بین انتخاب خمینی و مردم، نهایتاً بخشی از مردم مسلمان انقلابی طرفدار سازمان مجاهدین خلق را انتخاب کرد و با طرد آنان از طرف خمینی و چماقداران حزب اللهی اش، وی نیز از خمینی رفته رفته بیشتر فاصله گرفت.

‫۵. بنی صدر اولین مولف کتاب اقتصاد توحیدی بدون ربا و بهره در ایران می باشد که در عمل نتوانست آنرا در جامعه ایرانی با موفقیت پیاده کند و یا بکار بندد. او مدعی است همواره با اصل ولایت فقیه خمینی مخالفت کرده است. خمینی وی را نهایتاً از تمام مقامات ریاستی اش عزل نمود.

‫۶. بنی صدر اظهارات توجیهی دینی بسیاری ایراد کرد که برخی مانند ادعای او در مورد علت حجاب بیشتر مورد تمسخر واقع شد و اعتماد بسیاری از روشنفکران لائیک و ناباور و غیر مسلمان را از دست داد.

‫۷. بنی صدر برای نجات جان خود ناچار به فرار از ایران شد و با کمک مجاهدین موفق به فرار به پاریس شد تا در صف اولین مخالفان خمینی و رژیم ولایی قرار گیرد، و همه دولتهای بعد از خود را کودتایی بخواند. او در فرانسه از حکومت آخوندی ولایی خمینی و جانشینش خامنه ای سخت انتقاد میکرد و به افشاگری رژیم میپرداخت و در عوض از حکومت های لیبرال دموکراسی سکولار دفاع و پشتیبانی میکرد. وی از همه دولتمردان بعد از خود از جمله موسوی نخست وزیر سخت به انتقاد پرداخت.

‫۸. تأثیر افکار و اندیشه های بنی صدر بر مردم و جامعه دینی ایران قبل از سمت و عزلش، بخصوص در ایجاد و ثبات و دوام حکومت اسلامی، بمراتب بیشتر از تأثیر اندیشه ها و فعالیتهای وی در پاریس برای انقراض حکومت دینی، که خود روزی جزئی از آن بود، میباشد.
٣۰۴۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : فیل مولانا
در داستان معروف مولانا ، با لمس فیل در تاریکی ، اشکال مختلف درک میشد و چون روز شد همه فیل را دیدند. مولانا داستان را نیمه تمام رها کرد چرا که فرض بفرمائید در سالنی جهت امتحان ورودی دانشکده نقاشی ، مجسمه فیلی را در وسط قرار داده و داوطلبان ، دور تا دور، به ترسیم میپردازند. ترسیمات حاصله حد اقل ۳۶۰ و حد اکثر بینهایت تصویر مختلف خواهد بود . بنا بر این ملا حظه میفرماید که از فیل مولانا ، در روشنایی هم تصاویر گوناگون فراوان است. پس کسی که سر فیل را بنا بر جایگاه خود و یا عقیده خود دیده است هرگز با کسی که دم فیل را دیده است موافقت نمیکند مگر آنکه جایشان را عوض کنند. و ما در باره پدیده ای صحبت میکنیم که همه حی و حاضر آنرا خود ما میبینیم. حال فرض شود که کسی مشاهدات خود را برای ما تعریف کند و ما از روی ان مشاهدات تصویر فیل را مجسم کنیم. و بالا تر از این ، فرض کنید که این فیل نه در حال حاضر بلکه سالها پیش دیده شده است . پس میزان اشکال و گرفتاری قضاوت در باره وقایعی که سالها پیش اتفاق افتاده روشن میشود. گر چه ما میدانیم که سالها پیش فیلی دیده شده است ولی تا زمانی که ما تا حد ممکن ، تصاویر زوایای مختلف را نبینیم نمیتوانیم به درستی شکل فیل را مجسم کنیم و این با اصرار در درستی دید ما غیر ممکن است.
٣۰۴۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱٣٨۹       

    از : رهگذر

عنوان : موسوی و بنی‌صدر
در مقطع سرنگونی حکومت پهلوی، به غیر از سلطنت‌طلبان،تقریبا تمامی شخصیت‌ها و احزاب سیاسی مخالفت آشکار با خمینی نداشتند. تمامی مدعیان سیاست شناخت درستی از خمینی نداشتند. به تدریج که ماهیت حکومت آخوندها آشکار شد، احزاب و شخصیت‌های سیاسی از او فاصله گرفتند. روند جدایی از حکومت خمینی تدریجی بود. بنی‌صدر بعد از کمتر از ۳ سال از حکومت رانده شد و موسوی همچنان مدعی پیروی از خمینیسم است. بنی‌صدر در زمان زمامداری، همراهی قوی با سیاست‌های ضد انسانی خمینی داشت. او ‌از سرکوب ترکمن‌ها و کردها دفاع کرد و از نیروهای نظامی خواست تا سرکوب کامل کردها، پوتین از پای در نیاورند. او همچنین درتوجیه حجاب خانم‌ها اظهار کرد که اشعه ساطعه از موی زنان جاذب مردان است. موسوی هم در صورت ایستادگی در مقابل مافیای حاکم، از میراث شوم خمینی فاصله خواهد گرفت.
٣۰۴۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱٣٨۹       

    از : کنجکاو

عنوان : نشان دهید که عملکرد بنی صدر با عملکرد موسوی تفاوت داشته است.
آقای راستگو، آنچه توجه مرا در این بحث بیش از هر چیز دیگری جلب کرده است آن بخش از نوشته اولین نظر دهنده در اینجاست که از شما می خواهد مقایسه ای بین بنی صدر و موسوی انجام دهید. بی صبرانه منتظر پاسخ شما خواهم ماند.

مقایسه موضع و برخورد بنی صدر و موسوی با زشتکاری های خمینی بسیار جالب است. لطفا به این مقوله بپردازید و نشان دهید که عملکرد بنی صدر با عملکرد موسوی تفاوت داشته است.
٣۰۴٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣٨۹       

    از : حمید بوطاریان

عنوان : جنابِ فرید راستگو ،
خسته نباشید . سردمداران رژیم آدمخوار اسلامی با تمام توان سعی میکنند که اسرار پایداری خونبارشان از پرده بیرون نیفتد . و این افشاگریها و پرده دریها بی تردید به نسل جوان و تشنه آموختن از گذشته تاریخ آن وطن خونین همچون باریدن بارانی در کویری خشگ لازم و حیات بخش است . ممنون از رنجی که می برید و سپاس از پشتکار و پیگیری اتان . دست مریزاد
٣۰۴٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣٨۹       

    از : یاور بیدار

عنوان : اصرار بر اسرار
راز نهان خورد چون تباهی سر رازدان را.
٣۰۴۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣٨۹       

    از : ‫رضا سالاری‫

عنوان : چگونه ممکن است؟
جناب راستگو

‫خیلی متشکر از پیگیری خستگی ناپذیر شما در کنکاش و چالش عوامل، زمامداران و پایه گذاران متدین جکومت ولایی، دینی. استبدادی.

اگرچه ‫شما خود جواب سوال خودرا برای سکوت موسوی با ذکر مصاحبه ایشان در سال ۶۷

« در دی ماه ۱۳۶۷، یک خبرنگار اطریشی از میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت پرسید که در باره ادعاهائی که در رسانه های غربی در مورد کشتار مجاهدین خلق منتشر شده است چه نظر دارد. پاسخ نادرست موسوی این بود که « آن ها" مجاهدین خلق در زندان" قصد داشتند به قتل و کشتار مردم ادامه دهند و ما ناچار بودیم مانع اجرای این توطئه شویم. در این چنین مسائلی ما به کسی رحم نمی کنیم» نقل از ص ۱ و ۲ گزارش رابرتسون. »

پیدا کرده اید ولی من هم نکات زیر را که چرا موسوی نمیتواند در مورد نقش خود در سال ۶۷ حقیقت را بگوید اضافه میکنم :

۱. موسوی یک مسلمان شیعه پر تعصب بوده و الان هم همان مسلمان شیعه است، منتها تعصبش در اثر سن و سال و تجربه قدری کاهش پیدا کرده.

۲. موسوی هم از د‫وران نخست وزیری خود و هم از دوران رهبری خمینی در دهه اول ج.ا. ‫همواره به نیکی و باشکوهی یاد میکند. نمیتواند از آن دوران، از خود و مرادش خمینی انتقاد کند، چون خمینی در جوانی به شاگرد و مریدی چون او بال و پر داده و قدرت و حکومت و وزارت امتی را بی دغدغه به جوانی بی تجربه عطا کرده است، تا او را وامدار و قدران خویش نگه دارد. او بخوبی میدانسته که چه بسیار کسان دیگر که دراین نصب غیر انتخابی یا نادیده گرفته شدند و یا حذف شدند احتمالاً بسیار شایسته تر و کاردان تر از او میبودند. بیشتر شاگردان و مریدان دینی تا اخر عمر خود روی مرید و معلم خود متعصب باقی میمانند. حتی منتظری سنت شکن هم همیشه با احترام و عزت و اکرام از خمینی سخن گفنه و انتقاد کرده است و همواره اطرافیان اورا مقصر اصلی شناخته..

‫ ۳. موسوی در زمان سال ۶۷ موافق تمام فتواها و و دستورات امامش بوده و بنابر این قلباً کشتار زندانیان در سال ۶۷ را کار دینی درستی می پنداشته

‫۴. موسوی مانند بقیه حزب اللهیان زمان موافق کشتار مجاهدین و کفار و بیدینان و کمونیستهای مخالف و معترض رژیم بوده. احتمالاً هنوز هم، شاید ولی بسیار رقیق تر، همینطور ممکن است فکر کند.

‫۵. موسوی تا زمانیکه مسلمان است نمیتواند آن سیاست های دین محوری دهه اول دولت انقلابی را رد کند. اگر اینکار کند، مرتد و از دین برگشته محسوب می شود که خودبخود جزایش مرگ است، و این شاید یکی از بهانه هایی است که حکومت ج.ا. فعلی برای حذف او انتظار میکشد.

۶. موسوی حرفی هنوز از حرمت انسان، حقوق شهروندی، حقوق بشر، دموکراسی و ضرورت تغییر و تحول قانون اساسی با معیارهای دموکراسی نوین نزده است.

‫۷. بنظر میآید موسوی بیشتر بدنبال دوباره قدرت گرفتن اصلاح طلبان دینی با حفظ همان نظام اسلامی و حفظ حتی قانون اساسی فعلی اش می باشد. بنظر میآید ایشان برای آزادی مطلق مردم و یا قدرت گرفتن مردم در تمام لایه ها و کثرت ها و گرایشات و باورهای متنوع و متفاوتش نمیجنگد. بنظر میآید ایشان میخواهد در درجه اول احمدی نژاد را از تخت به زیر بکشد و خود بر مسند قدرت ریاست جمهوری تکیه زند.

‫۸. موسوی هنوز هیچ نظر مثبت و امیدوارکننده ای در مورد مجاهدین، بهائیان، چپها، کمونیست ها، ناباوران، لائیک ها، دموکراسی طلبان، و یا انواع و اقسام دگراندیشان ایران نداده است!

‫۹. چگونه ممکن است، چنین شخص و شخصیت دینی اصلاح طلب مصلحت جویی، حقیقت را بر مصلحت دین ترجیح دهد و از خود و رژیم و مرادش آنطور که مردم آزاده و آزادمنش دموکرات توقع دارند انتقاد کند؟

‫۱۰ مردم ایران، چه سران جنبش سبز بخواهند چه نخواهند، میخواهند آنها را قبل از اعطای هرنوع مسئولیت بزرگ مدیریت سیاسی کشور خوب بشناسند و بهمین دلیل باید ابتدا بی پروا از ‫فضای نقد خمینی و دستوراتش و مسئولیت و کارهای تمام گماشتگان، منتصبین، شاگردان و اطرافیان و طرفدارانش آگاهانه و خشنود و راضی عبور کنند.

پیروز باشید!
٣۰۴۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣٨۹       

    از : عدالت یگانه

عنوان : کپی مطابق اصل است
نویسنده محترم فرید راستگو از نوشته شما که قطره ای از دریای بیکران حقیقت است بینهایت سپاسگزارم . در ضمن اگر از حقیقت مینویسم و جنایت این جمهوری طناب حلق آویز را افشا میکنیم باید سراغ کلیت جنایت آنها رفت و عوامل پشت پرده و آنها را افشا کرد ، در حقیقت جنایت جمعی و تجاوز و سرکوب آزادیهای دموکراتیک از کردستان انقلابی شروع شد و ‌هنوز هر گاه یکبار آثاری از گورهای جمعی یافت میشود بعلت سکوت و خفقان و تعصب در رسانه ها چندان باطلاع دیگران نرسید و یا اگر اندکی رسید در موج ابهام و تعصب و سکوت قرار گرفت و بعد این جنایت به نقاط دیگر کشور سرایت کرد ، در جنگ ارتجاعی ایران و عراق بیشترین نیروهای ارتش پاسدار و بسیچ بجای اینکه بجبه سرازیر شوند به کردستان لشکر کشی میکردند ، با تحقیقات در این باره مردم آزاده میتواند عوامل پشت پرده و جنایتکاران اصلی را بمردم کاملا معرفی کرد زیرا آنچه که ۳۰ سال پیش در کردستان رخ داد کپی آن بعد از انتخابات در نقاط دیگر ایران باجرای عمل گذاشته شد از مصاحبه های تلویزیونی فرمایشی گرفته تا زندان کهریزک ، با تشکر عدالت
٣۰۴۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣٨۹       

    از : سبز سکولار

عنوان : جناب راستگو، چند بار بنی صدر خمینی را تهدید کرد و گفت میگما، میگما ولی نگفت؟ آیا این یک دروغ محض است و یا حقیقت دارد؟
شنیده ام که زمانی که بنی صدر رییس جمهور بود برای اینکه خمینی را تحت فشار بگذارد چندین بار گفت میگما میگما ولی هر بار مردم به خیابانها ریختند که او بگوید و خمینی را رسوا کند، نگفت و ملت را دست از پا درازتر و مایوس به خانه هایشان روانه کرد. یکبار هم مثل اینکه در بهارستان این کار را کرد. آخر سر هم که با آن وضع مجبور به فرار شد. او گفتن های خود را به پس از فرارش و زمانیکه فقط بدرد تاریخ میخورد گفت. چه فایده؟

کشتار مردم بوسیله این رژیم از قبل از انقلاب شروع شد، سینما رکس آبادان یادتان هست آقای راستگو؟ آنزمانیکه بنی صدر و خمینی رفقای جون جونی بودند و با هم مخفیانه درباره سرنوشت ایران نقشه می کشیدند. هیچکدامشان بجز دستیابی بقدرت به هیچ چیز دیگری فکر نمی کرد و احتمالا هر یک با خود می اندیشید که خرم که از پل گذشت تو را کنار می گذارم. آقای راستگو، یادتان هست که خمینی گفت اقتصاد مال خر است و بنی صدر برای خودشیرینی گفت که کراوات دم خر است؟ همین یک حرف بنی صدر نشان از طرز تفکر اوست. اینهمه سال بنی صدر در فرانسه درس خواند و زندگی کرد و هیچی از فرانسه یاد نگرفت که بدرد ایران و ایرانی بخورد. هنوز از اقتصاد و تولید توحیدی حرف می زند و رجوعش به اسلام است در حالیکه جامعه ایران روز بروز به سکولاریسم بیشتر روی می آورد تا دین و مذهب را از حیطه سیاست بیرون کند و آنرا به جایی که به آن تعلق دارد با اردنگی پرتاب کند. تطهیر بنی صدر از سوی شما در هر مقاله ای که می نویسید، دست کمی از تطهیر موسوی بوسیله سبزهای اسلامی و مصلحت اندیش ندارد.

اصرار شما هم که این رژیم تداوم رژیم سابق است هیچوقت جا نخواهد افتاد. آیا اینهم ریشه در افکار بنی صدر دارد یا اینکه طرز تفکر شماست؟ همه کشورها روزی استبدادی بودند، و در غرب کم کم دمکرات شدند، آیا می توان گفت که این دمکراسی در غرب هم ادامه همان استبداد سابق هستند؟ البته که نه. با همان معیار هم نمی توان گفت که این رژیم تداوم رژیم سابق در ایران است. گفتن اینکه رژیم سابق استبدادی بود همانطور که کشورهای غربی زمانی استبدادی بودند بهیچ عنوان تطهیر رژیم گذشته نیست بلکه یک حقیقت است. با تکرار یک حرف غلط و غیر علمی که آن حرف علمی و درست نمی شود. در کدام دانشگاه معتبر در جهان، استادان تاریخ به دانشجویانشان می آموزند که نظامهای استبدادی، توتالیتر و لیبرال دمکراسی تفاوت فاحش ندارند بگونه ای که به سه نظام متفاوت قابل تقسیم نیستند و هر کدام ریشه در نظام ماقبل خود را دارند؟ لطفا یکی از این دانشگاهها را معرفی کنید و یا حداقل کتابهایی که در این باره نوشته شده و مورد قبول دانشگاه های معتبر جهان قرار گرفته را معرفی کنید تا من با منابع شما آشنا شوم. من در گوگل خواهم گشت و اگر به چنین دانشگاهها و استادانی برخوردم با شما در میان خواهم گذاشت، به شرفم قسم میخورم که اینکار را خواهم کرد.

در ضمن موضع و اقدامات آقای بنی صدر در قبال واقعه دهشتناک سینما رکس آبادان در اوائل انقلاب چه بود و او چه اقداماتی در این باره کرد؟ آیا موقعیت او در آنزمان درباره سینما رکس فرقی با موقعیت موسوی در کشتار سالهای ۶۰ داشت یا نه؟ اگر نه، چه تفاوتی میان ایندو وجود داشت و دارد؟ سپاسگزار خواهم شد اگر به همه ی نکات یکبار برای همیشه پاسخ بفرمایید تا به ثبت برسد. ممنونم.

جناب راستگو، چند بار بنی صدر خمینی را تهدید کرد و گفت میگما، میگما ولی نگفت؟ آیا این یک دروغ محض است یا حقیقت دارد؟
٣۰۴۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست